ارتباط ناشناخته. ارتباط بدون سانسور. ارتباط برقرار نمی‌شود. سایت اصلی احتمالاً زیر سانسور است. ارتباط با سایت (های) موازی برقرار شد. ارتباط برقرار نمی‌شود. ارتباط اینترنت خود را امتحان کنید. احتمال دارد اینترنت به طور سراسری قطع شده باشد. ادامه مطلب

بچه‌های شب و کابوس جام زهر

احسان مهرابی- حسن روحانی و اطرافیانش سعی دارند در سیاست داخلی محتاط باشند و نمک بر زخم مخالفان توافق ژنو نپاشند چرا که می‌ترسند مبادا آنان زیر میز بازی بزنند.

«مرا سوار بر توسن هسته‌ای در حرکت به سمت ریاست جمهوری می‌پنداشتند.» این تعبیر حسن روحانی از  مناقشات داخلی درباره پرونده هسته‌ای پیش از انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۴ است. توسن هسته‌ای روحانی همچنان درحال تاختن است اما او تجربه گذشته را پیش رو دارد و نگران روزی که مجبور به کشیدن عنان این توسن شود.

او نگران است که به تعبیر خبرنگار صدا و سیما "کلیدش در قفل پرونده هسته‌ای بشکند." داخلی‌ها گویا سهم بیشتری در نگرانی او دارند ، شاید از همین رو از هم اکنون می‌گوید که بخشی از تقصیر متوجه کسانی است که قصد دارند کلیدهایش  را از کار بیندازند.

کسانی که به تعبیر او مانند بچه‌هایی رفتار می‌کنند که  "شب‌ها شکر را در آب حل می‌کنند و در قفل می‌ریزند تا کسی نتواند قفل را باز کند."  این "بچه های شب"  با وجود " رفتار بچه‌گانه"  قدرت زیادی برای ناکارآمد کردن همه کلیدها دارند و رهبر جمهوری اسلامی آنان را به بسیاری از بزرگان ترجیح می‌دهد.

"بچه‌هایی با قدرت زیاد"

درسال ۸۲ هم روحانی و هم کشورهای اروپایی قدرت این " بچه‌ها"  را دست‌کم گرفتند. وقتی کمال خرازی از حضور برخی بسیجیان در اعتراض به توافق سعدآباد به جک استراو، وزیر خارجه انگلیس خبر داد، او در پاسخ گفت که "چقدر به اینها پول دادید تا بیایند و اعتراض کنند." این روزها آن "بچه‌ها" منافع کلان‌تری دارند و بخشی از هویت‌شان با  "حماسه هسته‌ای"  گره خورده است.

از همین رو عقب‌نشینی برای آنان تعبیر به " جام زهر" می‌شود. شاید به همین دلیل روح‌الله حسینیان گفته که "تفاهم‌نامه ژنو نه جام زهر است و نه دستاوردی شادی‌آفرین" تا سخنانش مرهمی بر زخم ناشی از کنایه‌های مخالفان باشد. حسن روحانی و اطرافیانش هم سعی دارند نمک بر زخم آنان نپاشند چرا که می‌ترسند مبادا آنان زیر میز بازی بزنند.

نوشته‌های هر روزه حسین شریعتمداری، نماینده رهبری در روزنامه کیهان هم سمبلی است تا  آنان روحیه خود را نبازند و باور کنند که هنوز هیچ چیزی تغییر نکرده است.

رهبر جمهوری اسلامی هم با احتیاط به استقبال مذاکرات ژنو رفته، شاید به این دلیل که راه برای انکار بعدی باز باشد. وی همین روش را در دولت خاتمی و درباره توافق سعدآباد به کار برد. ابتدا از روند توافقات هسته‌ای با غربی‌ها حمایت کرد و سپس به انکار پرداخت و گفت که برای جلوگیری از عقب‌نشینی در مقابل غربی‌ها خودش وارد عمل شده است.

بازی "برد، برد" رهبری

حسن روحانی شاید روشی را که به غربی‌ها درپرونده هسته‌ای توصیه کرده برای رهبری هم مد نظر داشته باشد؛ بازی "برد، برد". اینک مخالفان سیاسی رهبری خود را پیروز توافق ژنو می‌دانند.

اما شاید روحانی امیدوار است رهبر جمهوری اسلامی را قانع کند که توافق نهایی در پرونده هسته‌ای  گشایش در سیاست خارجی  به لحاظ سیاسی برای او هم برد تلقی می‌شود چرا که در درازمدت این رهبری است که همچنان همه ابزارها را در اختیار دارد و توافق با غرب راه را برای تثبیت حکومت هموارتر می‌کند.

احتیاط بیش از حد روحانی در سیاست داخلی هم شاید ناشی از این است که پرونده هسته‌ای و سیاست خارجی با درگیری‌های داخلی گره نخورد.

روحانی شاید به اقناع حامیان و نزدیکان رهبری هم امیدوار است. او در کتاب خاطرات خود از مذاکرات هسته‌ای، از جلسات متعدد سخنرانی برای فرماندهان سپاه می‌گوید؛ جلساتی  برای توجیه آنان.

شاید او این بار هم امیدوار است با سخنرانی‌ها و نشست‌هایی از این دست آنان را قانع کند . باور همگانی به تاثیر غیرقابل انتظار تحریم‌ها کار را برای روحانی ساده‌تر کرده و او می‌تواند با مخالفان عینی‌تر سخن بگوید.

نزدیکان خامنه‌ای که در فضای رجزخوانی‌های سیاسی بیش از همه از تفاهم هسته‌ای ضرر می‌کنند برای رهایی از کابوس "جام زهر"،  یک راه دیگر هم دارند و آن اینکه پرونده هسته‌ای را رفته رفته از شکل حیثیتی آن خارج کنند یا تعبیر آملی لاریجانی، رئیس قوه قضائیه را بپذیرند که گفته "نباید حیات و ممات کشور را به توافقات اخیر گره زد."

 این اتفاق البته به سادگی و مانند پذیرش قطعنامه یک‌شبه ممکن نیست چرا که در دوره ۸ ساله ریاست جمهوری احمدی‌نژاد پرونده هسته‌ای محملی برای حماسه‌سرایی شده بود، تا آن جا که علی‌اکبر ولایتی به سعید جلیلی از تفاوت مذاکره کردن و بیانیه خواندن گفت.

حامیان احمدی‌نژاد و مرزهای پرونده هسته‌ای

در فضایی که حامیان احمدی‌نژاد فرصتی برای مانور تبلیغاتی ندارند یک راه فرار هم شکستن کاسه کوزه‌ها بر سر اطرافیان احمدی‌نژاد یا به تعبیر حامیان رهبری "جریان انحرافی" است. احمدی‌نژاد البته پیشدستی کرد و قبل از پایان ریاست جمهوریش گفت که "درپرونده هسته‌ای نقشی ندارد" تا بلکه روزهایی که از کاغذ پاره بودن قطعنامه‌ها و بسته بودن پرونده هسته‌ای می‌گفت و عبارت "هسته‌ای، بسته‌ای" را به کار می‌برد فراموش شود.

 نزدیکان احمدی‌نژاد البته نمی‌توانند چندان خطوط  قرمز پرونده هسته‌ای را زیرپا بگذارند و از نقش رهبری در ممانعت از توافق‌های مطلوب احمدی‌نژاد بگویند. بازداشت اکبر جباری، باجناق غلامحسین الهام هم می‌تواند هشداری پیشگیرانه به آنان تلقی شود.

انتخابات مجلس و پرونده هسته‌ای

خوش اقبالی حسن روحانی شاید این است که در ابتدای کار به سراغ پرونده هسته‌ای رفته و به جز انتخابات مجلس تحول سیاسی عمده‌ای پیش رو ندارد. تاثیر انتخابات مجلس بر پرونده هسته‌ای نیز به مانند انتخابات ریاست جمهوری حیاتی و چشمگیر نیست چرا که ماهیت رقابت‌ها در انتخابات مجلس به کلی متفاوت با انتخابات ریاست جمهوری است.

چه‌بسا روحانی امیدوار است که دیگر تحولات سیاسی هم شرایطی مانند انتخابات مجلس داشته باشند تا او بتواند با کاهش تاثیر متقابل تحولات سیاسی و پرونده هسته‌ای کار خود را پیش ببرد.

این مطلب را پسندیدید؟ کمک مالی شما به ما این امکان را خواهد داد که از این نوع مطالب بیشتر منتشر کنیم.

آیا مایل هستید ما را در تحقیق و نوشتن تعداد بیشتری از این‌گونه مطالب یاری کنید؟

.در حال حاضر امکان دریافت کمک مخاطبان ساکن ایران وجود ندارد

توضیح بیشتر در مورد اینکه چطور از ما حمایت کنید

نظر بدهید

در پرکردن فرم خطایی صورت گرفته

نظرها

  • Majid

    بچه های نظام چون شخص خود خامنه ای چه شب باشد و چه روز برایشان تفاوتی ندارد. در تاریکی کامل بسربرده و از نظر عقلی بچه اند و ملتی را به بازی گرفته اند.  جام زهر هم کابوس نیست و واقعیت خودکشی نمودن شخص خمینی است که بعد  از ۸ سال به خاک و خون کشیدن بچه های واقعی دو ملت همسایه ایران و عراق آنرا  با وقاهت کامل سر کشید.

  • jame shirine kherad varzi

    خانم ها و آقایان نهضت آزادی خارج از کشور شما اگر پیرو با زرگان هستید این ضدیت ژنتیکی با ا سراییل را لطفا بگذارید کنار . من نمی گویم مخالف برخی سیاست های اسراییل یا کشور دیگری نباشید . خلاصه کلام چون در ایران متا سفانه هیچ حزب لیبرالی وجود ندارد ، ما ا یرانی ها ناچار هستیم به شما رضایت دهیم پس نقش شما بدون آنکه بخواهید در دموکراتیزه کردن ایران بسیار فراتر از ظرفیت شما است آخر ما ایرانیان باید به شرایطی عادی در سیاست خارجی برسیم تا بتوانیم به مسائل داخلی بپردازیم بدون اتهام سنگین عا مل خارجی بودن شما باید رفته رفته به تلطیف فضای سیاسی بین المللی بیشتر بپردازید ما ایرانیان در جهان بسیار بدنام هستیم در حالیکه مردم ما هیچ نقشی در این بدنامی که ساخته و پرداخته رژیم و ا پوزیسیون ا ن است ، ندارند آدم دلش میگیرد وقتی میبیند مردم پاکستان و افغانستان و عربها و حتا چین و کره و برخی امریکا ی جنوبی ها که دشمن خونی امریکا و غرب هستند اینقدر مورد هجو م و نفرت رسانه های غربی نیستند ، که مردم ما ، که بیش از آنها به فرهنگ غربی نزدیک هستند ! رفته رفته عادت کنید که وقتی در مورد مسائل بین المللی صحبت میکنید از این روضه های ضد امپریالیستی نخوانید . مگر هر با ر صحبت میکنید از امپریا لیسم روسیه و چین صحبتی میکنید ؟ یا حتا از انگلیس و فرانسه ؟ کی شما ها را مجبور کرده اینجور چکشی نسبت به دو کشور مهم امریکا و اسرائیل صحبت کنید از شما بعید است مثل چریک ها و توده ایها از راست آمریکایی صحبت کنید چیزی به نام چپ آمریکایی و راست آمریکایی دیگر وجود ندارد در بسیاری موا رد آنهایی که شما راست آمریکایی مینامید از آنها که چپ آمریکایی مینامید بیشتر هوادار آزادی های فردی و دموکراسی در داخل امریکا و علیه دیکتاتوری های ساخت جنگ سرد در خارج امریکا هستند . حتا برقعی هم اینرا میداند و گفت که سیاست در امریکا سیال است و مثل سابق نیست من مطمئنم که اگر با زرگان امروز زنده بود با این ضد ا سرائیلی گری قشری و حمایت از جانی هایی مثل اسد مقابله میکرد همان طو ری که در آنروز که همه عربده ضد امپریالیستی میکشیدند او با برژینسکی ملاقات و مذاکره کرد و به ایت الله خمینی گفت نخست وزیری که برای مذاکره با وزرای یک کشور دیگر بخواهد از ایت الله اجازه بگیرد برای لای جرز خوب است شما باید چون امیر انتظام و عماد به آور و توکلی و معتمدی مهر و غروی و ...... سرباز با زرگان باشید نه چریک مارکسیست روسی که با کشتن دو تا ژاندارم میخواستند شاه و امپریالیسم امریکا را نا بود کنند . کی احزاب این مملکت شناسنامه و مانیفست پیدا میکنند من یکی نمیدانم هر حزبی باید ادبیات خودش را داشته باشد حمایت کلی از مشی معتدل روحانی نباید خط شما را به خط او پیوند بزند . حتا به خاتمی و کروبی و موسوی نباید پیوند بخرید شما لیبرال مذهبی هستید اما اینها نیستند شما وظیفه ندارید حا فظ این نظام باشید. آنها مجبورند و مکلف . اینها تذکر دوستانه بود خواه پند بگیر و خواه ملا ل