ارتباط ناشناخته. ارتباط بدون سانسور. ارتباط برقرار نمی‌شود. سایت اصلی احتمالاً زیر سانسور است. ارتباط با سایت (های) موازی برقرار شد. ارتباط برقرار نمی‌شود. ارتباط اینترنت خود را امتحان کنید. احتمال دارد اینترنت به طور سراسری قطع شده باشد. ادامه مطلب

«صدای خشکی دریاچه هامون شنیده نشده است»

نماینده سازمان ملل در ایران در بازدید از دریاچه هامون در سیستان، خطر خشکسالی را جدی‌تر از مواد مخدر در این منطقه توصیف کرد و خواهان همکاری‌های منطقه‌ای و جهانی برای حل مشکل هامون شد.

چهره خشن فقر و خشکسالی در سیستان و بلوچستان اکنون توجه نهادهای بین‌المللی از جمله سازمان ملل متحد را به خود جلب کرده است. در بازدید اخیر نماینده این سازمان، وضعیت بحرانی خشکسالی در سیستان به مراتب بدتر از خطر مواد مخدر توصیف شد.

خشکی دریاچه هامون در سیستان به فقر، مهاجرت و مشکلات زیست محیطی فراوان دامن زده است.

خشک شدن دریاچه هامون که به یک معضل منطقه‌ای تبدیل شده، شرایط زندگی در جنوب شرقی ایران را به دشوار‌ترین وضعیت ممکن رسانده است. مسائل زیست محیطی ناشی از خشسکالی در منطقه سیستان به فقر گسترده، شیوع بیماری‌های تنفسی، آسیب‌های مختلف محیطی و همچنین مهاجرت دامن زده است.

خشکی هامون و آسیب‌پذیری دشت سیستان

به گفته محمدرضا نوری، رییس دانشکده علوم زمین و جغرافیای دانشگاه سیستان وبلوچستان، آخرین تحقیقات نشان می‌دهند خشک شدن دریاچه هامون و به تبع آن کاهش رطوبت و تغییر پوشش گیاهی منطقه آسیب پذیری خاک دشت سیستان را به میزان نگران کننده‌ای افزایش داده است. نوری روز یکشنبه ۲۲ دی ماه در گفتگو با خبرگزاری ایرنا تاکید کرد افزایش آسیب‌پذیری خاک به این معناست که با پایین آمدن میزان رطوبت در آن با کمترین سرعت باد دانه‌های از هم پاشیده شده خاک به حرکت در می‌آیند به طوری که در اغلب روزهای سال شن‌های روان در هوای این منطقه معلق است. به این ترتیب در دشت سیستان بادهایی با سرعت ۲۵ کیلومتر در ساعت که بیش از ۲۰۰ روز در سال می‌وزند قادر به تولید طوفان‌های ریزگرد و شن هستند.

خشکسالی خطرناک‌تر از مواد مخدر

وضعیت بحرانی در منطقه سیستان پای مقامات سازما ملل متحد را نیز به این بخش از کشور باز کرد. گری لوییس هماهنگ کننده ارشد سازمان ملل متحد در ایران روز ۱۹ دی ماه راهی منطقه سیستان و بازدید از دریاچه خشک هامون شد. لوییس پس از بازدید از این منطقه خطرات امنیتی و انسانی خشکسالی در سیستان را بزرگ‌تر از خطر مواد مخدر توصیف کرد.

نماینده سازمان ملل در بازدید از دریاچه هامون وضعیت خشکسالی در سیستان را بدتر از مواد مخدر توصیف کرد.

بازدید گری لوییس از منطقه سیستان دو هفته پس از بازدید معصومه ابتکار، رییس سازمان حفاظت محیط زیست ایران، و حمید چیت چیان، وزیر نیرو، انجام شد. به گفته هماهنگ کننده ارشد سازمان ملل در ایران، تدوین برنامه‌ای مشترک با دولت ایران و افغانستان برای احیاء دریاچه هامون باید پیش‌بینی شود و ظرفیت‌‌های سازمان ملل برای انجام مذاکرات بین این دو کشور مورد استفاده قرار گیرد. او چالش آینده ایران را چالش ناشی از مسائل زیست محیطی مانند کمبود آب، تخریب اراضی، و همچنین اقتصاد وابسته به کربن و سوخت‌های فسیلی دانست.

اختلاف ایران و افغانستان بر سر آب هامون

منبع اصلی دریاچه هامون در منطقه سیستان ایران، رودخانه بزرگ هیرمند یا هلمند است که از استان هلمند افغانستان روان می‌شود. سرچشمه‌های اصلی این رودخانه بزرگ در کوه‌‌های بابا از رشته کوه هندوکش در افغانستان است. ایران در سال ۱۳۵۱ قراردادی با افغانستان در مورد حق‌آبه هیرمند امضا کرد که مطابق آن باید در هر ثانیه ۲۶ متر مکعب آب سهم دریاچه هامون از رودخانه هیرمند باشد. اما در دهه‌های اخیرعوامل متعددی باعث شده است تا حق‌آبه این دریاچه پرداخت نشود.

مدیریت آب در سد کجکی در افغانستان نیز یکی از مسائلی است که به محدود شدن حق‌آبه دریاچه هامون منجر شده است. سد کجکی یکی از سدهای اصلی در افغانستان است که روی رودخانه هیرمند ساخته شده است. در سال‌‌های اخیر و با افزایش خشکسالی در افغانستان، دریچه‌‌های آب سد کجکی بسته شدند و آب ورودی به هیرمند کاهش بسیار محسوسی یافته است. عوامل جوی و خشکسالی نیز تاثیرمهمی در خشک شدن هامون داشته‌اند.

گری لوییس، نماینده سازمان ملل در مورد اختلاف ایران با افغانستان بر سر حق‌آبه دریاچه هامون و نحوه مدیریت سد کجکی گفت این مساله را باید با دولت و مردم افغانستان پیگیری کنیم چون هیچ جامعه‌ای خارج از افغانستان برای همیشه در افغانستان نمی‌ماند و دولت و مردم هستند که طرف حساب ما می‌مانند.

«کسی صدای مردم سیستان را نشنید»

هماهنگ کننده ارشد سازمان ملل در کنفرانس مطبوعاتی که پس از بازدید از دریاچه خشک شده هامون برگزار کرد از شنیده نشدن صدای مردم این منطقه انتقاد کرد. به گفته گری لوییس، علیرغم این که برای خشک شدن دریاچه ارومیه صداهای مختلفی برخواست، اما در مورد هامون هیچ صدایی شنیده نشد. او به مردم این منطقه و تشکل‌های زیست محیطی وعده داد تا صدای آن‌‌ها در مجامع جهانی باشد. لوییس ضمن اذعان این نکته که ریشه بسیاری از مشکلات این منطقه داخل ایران نیست گفت با این‌حال می‌توان داخل ایران نیز کارهایی کرد که تا حدی شرایط مردم بهبود یابد.

تجمع مردم در کوه خواجه

به هنگام بازدید هماهنگ کننده ارشد سازمان ملل از دریاچه هامون، گروهی از مردم و همچنین تشکل‌های زیست محیطی در اطراف کوه خواجه در دریاچه هامون تجمع کرده و با در دست داشتن پلاکاردهایی به زبان انگلیسی از سازمان خواستند تا به وضعیت بحرانی این منطقه رسیدگی کند و صدای آن‌ها را به جامعه بین‌الملل برساند.

مردم سیستان از سازمان ملل خواستند تا دولت‌های ایران و افغانستان را بر سر میز مذاکره جهت حل مشکل دریاچه هامون بنشاند.

سیستانی‌ها همچنین نامه‌ای را به نماینده ارشد سازمان ملل دادند تا به بان کی مون دبیرکل این سازمان برساند. در این نامه از بان کی مون خواسته شده است تا از دولت‌های ایران و افغانستان را برای مذاکره در مورد سرنوشت هامون و رودخانه هیرمند بر سر میز مذاکره بنشاند و با کمک کشورهای دیگر حق‌آبه تالاب جاری شود.

اقدامات سازمان حفاظت محیط زیست

احمدعلی کیخا، معاون سازمان حفاظت محیط زیست ایران، که در این سفر نماینده ارشد سازمان ملل متحد را همراهی می‌کرد در کنفرانس مطبوعاتی در مورد اقدامات سازمان محیط زیست گفت که این سازمان با جدیت به دنبال پیگیری مساله هامون است. به گفته او، گزارشی که توسط رییس سازمان حفاظت محیط زیست به دولت ارائه شده به شدت شخص رییس جمهور و اعضای کابینه را تحت تاثیر قرار داده است. این سازمان همچنین در حال مذاکره با وزارت امور خارجه، مجلس شورای اسلامی و مجمع تشخیص مصلحت است تا بتوان از این طریق همکاری با کشور افغانستان را برای حل این بحران زیست محیطی آغاز کرد.

در همین زمینه:

این مطلب را پسندیدید؟ کمک مالی شما به ما این امکان را خواهد داد که از این نوع مطالب بیشتر منتشر کنیم.

آیا مایل هستید ما را در تحقیق و نوشتن تعداد بیشتری از این‌گونه مطالب یاری کنید؟

.در حال حاضر امکان دریافت کمک مخاطبان ساکن ایران وجود ندارد

توضیح بیشتر در مورد اینکه چطور از ما حمایت کنید

نظر بدهید

در پرکردن فرم خطایی صورت گرفته

نظرها

  • بارانی

    درود. این شعر به مناسبت خشکیدن هامون سروده شد.  تقدیم به سیستانیهای گرامی. هامون سترون هنگام خزان است و شب تيره‌ي بهمن دل در هوس روشني و گردش گلشـن افسوس خزان كرده دراين ناحيه مسكن در زابل هستي ، ز پي مـــرگ تهمتن كارم شده شيون ؛ هامون سترون! ديري است نگاهم سوي زابل نگران است هامون بهاري همه جا خــوار خزان است نيلـــــوفر آبي به دل خاك نهان است ضحاك ستم در دل اين دشت دوان است آماده‌ي كشتن ؛ هامون ستــرون! گفتــــــــند هزاره به هزاره تو بزايي زنگ از رخ غم‌ديده‌ي ايران ، بزدايـــي فرياد كــــــــني بر ستم و ظلم نپايي اي آرزوي مردم ايران تو كجـــــــايي اي رفته ز ميهن ؛ هامون ستـرون! گفتـند كه خورشيد جهان‌تاب ، تويي تو سرمايه‌ي هر چشــمه و هر آب ، تويي تو در ديده‌ي خون‌بار جهان ، خواب ، تويي تو مواج و خروشــــنده و بي‌تاب ، تويي تو اي چشمه‌ي روشن ؛ هامون ستـــــرون! گفتـــــند كه نيلوفر تو ، مادر داد است گفتــــند كه هوشيدر ماه ، از تو بزادست اينك رخ تو ، پايگه غصــــــه و ياد است آن دشت پر از عشق ، كنون خانه‌ي باد است اي سور تو شيون ؛ هامون ستــــــرون! كو مژده‌ي پيروزي بهـــــــرام ظفرمند ؟ كو دست فريدون كه به ضحـــاك نهد بند ؟ كو موج خروشان سراسيمه‌ي چون قنـــد ؟ گرشاسپ ، كجا تخــــــم عدالت بپراكند ؟ كو گرد تهمتن ؟ هامون ستــــــــرون! نيــزار تو ، ديگر به نظر ، رشك جنان نيست آن بره‌ي ايزد به كنــــــار تو دوان نيست دوشيزه‌ي بكري به كـــران تو ، چمان نيست نيلـــــــــوفر آبي تو در آب عيان نيست خشكيــــــده به دامن ؛ هامون سترون! ديگر گز تو ، تيـــــر به چشم جهلا نيست ياريگـــــــــر روز بد و رنج عقلا نيست اميد رهايي ، ز كف شيــــــــر بلا نيست سيمرغ ، دگر در غـــــم تنهايي ما نيست اي كشته‌ي بي تن ؛ هامـــــون سترون! چشمم به ره داد فــــــريدون ، كه بيايد زنجير ، ز پاي همه شيران ، بگشــــــايد ضحاك ستم را به خوشـــــي ، بند نمايد در كوه دماونـــــــــد و برآن هيچ نپايد چون گرد تهمتن ؛ هامــــــون سترون! افسوس ، فريدون شده ترســـان و گريزان ديوان سپيـــــــــد و سيه ظلم ، فراوان آشفته ز توران بلا ، مهد دليـــــــــران دل‌هاي همه غم‌زدگان ، ســــوي تو پويان آماده‌ي مردن ؛ هامــــــــون سترون! هر شب، به اميـــــد رخ فرداي تو تا كي ؟ غم‌ديده و دل‌بسته و شيــــداي تو تا كي ؟ بيهوده بسوزم به تمنـــــــاي تو تا كي ؟ تا كي به خيـــــــــال رخ زيباي تو تا كي اين ديده به روزن ؟ هامـــــون سترون! خامش منشين ، از همه ســـو، جوش بر آور پر كن همـــــــه عالم ز صفاي در و گوهر نيلــــــــــوفر رنگين ز دل خويش بر‌آور هوشيــــــــدرمه‌چهــــره‌ي آزاده بپرور كن هديه به ميهن ؛ هامــــــون ستـــرون! امواج تو اينك ، ز ســــــرشك من و ما زاد رفت آن همه زيبايي و اميــــــــد تو بر باد آن قرعه‌ي نابـــــــــودي ، بر نام تو افتاد زد بوسه ، لب مرگ، بر آن چهــــره‌ي ناشاد در شادي دشمن ؛ هامــــــون ستـــــــرون! اندوه تو ، شــــــــادي ز دل آدميان ، برد اميد رهايي به دل اهل جهــــــــان ، مرد اشكم چو يخ اندر دل غمگين من افســـــرد چشمان من از لحظه‌ي ديدار تو پژمـــــــرد چون لاله به گلخن ؛ هامــــــــون ستـــرون! اميد من افسوس ، همه خواب و خيــــال است آزادي اين ملت غم‌ديده ، محـــــــا ل است از بار ستم ، قامت اين قـــــــوم ، هلال است آن قامت چون ســرو كنون گشته چو دال است از سردي بهمن ؛ هامـــــــــون ستــــرون! افسوس ، از آن آب گهر‌زاي تو ، افســـــــوس افسوس ، از آن چهره‌ي زيباي تو ، افســـــوس افسوس ، زنيلوفر بوياي تو ، افســــــــــوس افسوس ، ز دوشيزه‌ي نازاي تو ، افســـــــوس هامون ستـــــــرون ؛ هامون ستــــرون!

  • دکتر ابراهیمیان

    سوال مهمتر اینست: اگر بارانی به کوهستان نبارد آیا بازهم میتوان حقابه دریاچه هامون را از افغانستان طلب کرد!؟ متاسفانه هم مشاور سازملان ملل و هم البته مشاوران محیط زیست ایران گاری را به جلوی اسب بسته اند. پیدا کردن کمبود ها و انتقاد کردن از آنها و ارائه دادن راه حل های موضعی و بی برنامه کار چندان سختی نیست اما آیا با رها کردن آب به سوی گودال هامون مشکل حل خواهد شد!؟ در عین حال که منطقه فلات ایران که افغانستان راهم شامل میشود هم اکنون با بحران خشکسالی فزاینده و ممتد دست به گریبان است آیا رها کردن آب سد کجکی به سوی هامون بحران کم آبی را فرامنطقه ای نمی کند و مردم استان هلمند هم به خیل خشکی زدگان شرق ایران اضافه نمیکند؟ آری دریاچه هامون اولین دریاچه ای بود که زنگ خطر را در منطقه به صدا درآورد. اما 30-40 سال پیش ایران درگیر انقلاب بود وافعانستان هم درگیر حکومت اشغالگر روسیه و صدای خشک شدن این منبع طراوت و حیات در شرق ایران شنیده نشد و هامون ناپدید شد همانطوزیکه امروز ارومیه دارد ناپدید میشود. اینکه میشنویم ارومیه دارد می میرد یا مرده است به بیراه کشاندن یک سوال و یک مشکل فوری تر و مهمتر است. ارومیه سالهاست که زنده نیست چون سالها پبش به شورابه بدل شده بود. ارومیه در حال ناپدید شدن است نه مردن. اما سوال مهم این است که آیا با رها کردن آب های ذخیره شده پشت سدهای بالادست به سوی گودال نمک ارومیه مشکل خشکسالی را حل خواهیم کرد!؟ یا اینکه 8 میلیون مردم منطقه را با کم آبی و بی آبی مواجه خواهیم کرد!؟ پر واضح است که اگر آبی برای آشامیدن در منطقه نباشد چه خواهد شد! "جور دیگر باید دید. چشم هارا باید شست . آب در یک قدمی است" (سهراب سپهری)