ارتباط ناشناخته. ارتباط بدون سانسور. ارتباط برقرار نمی‌شود. سایت اصلی احتمالاً زیر سانسور است. ارتباط با سایت (های) موازی برقرار شد. ارتباط برقرار نمی‌شود. ارتباط اینترنت خود را امتحان کنید. احتمال دارد اینترنت به طور سراسری قطع شده باشد. ادامه مطلب

● دیدگاه

ادعای خامنه‌ای درباره رقابت گفتمانی

اگر مخالفان تحمل می‌شدند، اینک ایران در وضعیت دیگری قرار داشت. وقتی اصلاح‌طلبان تحمل نمی‌شوند و ممنوع بیان شدن خاتمی مطالبه می‌شود، چه جای سخن گفتن از "رقابت گفتمانی" و "تحمل مخالفان".

آیت‌الله خامنه‌ای در ۱/۵/۹۳ در دیدار با دانشجویان از "رقابت گفتمانی" به عنوان فضیلت دفاع کرده و گفته است : «در محیط دانشجویى، "رقابت گفتمانى" چیز خوبى است، درصورتى‌‌که با تحمل مخالف همراه باشد. از وجود مخالف نه باید انسان تعجب بکند، نه باید انسان خشمگین بشود، نه باید انسان بیمناک بشود؛ هیچ‌‌کدام از این سه حالت در قبال مخالف، قابل قبول نیست. اگر انسان از داشتن مخالف تعجب بکند، معناى آن این است که نسبت به خودش خیلى خوشبین است؛ تعجب می‌کند که کسى با او مخالف باشد. تعجب ندارد! خب، هر انسانى، هر فکرى، هر جهتى و جهت‌‌گیرى و جریانى، یک عده مخالف دارد، این‌‌جور هم نیست که بگوییم آن مخالف‌ها خطا می‌کنند؛ نه، نقاط ضعفى وجود دارد و آن نقاط ضعف موجب می‌شود یک عده‌‌اى مخالفت بکنند. بنابراین وجود مخالف نباید تعجب ما را برانگیزد؛ همچنان‌‌که نباید خشم ما را برانگیزد و عصبانى بشویم که چرا با ما مخالفند؛ نه، مخالفت قابل فهم است، قابل قبول است. وحشت هم نباید بکنیم؛ وحشت کردن از وجود مخالف، نشان‌‌دهنده‌‌ این است که انسان به استحکام موضع خودش خاطرجمع نیست و اطمینان ندارد؛ نه، منطقى داریم، پایه‌‌هاى این منطق را محکم می‌کنیم، مستحکم می‌کنیم، وارد میدان رقابت گفتمانى می‌شویم، و بحث می‌کنیم؛ روحیه‌‌ دانشجو باید چنین چیزى باشد.»

چه سخنان حکیمانه ای! چه رهنمودهای دموکراتیکی! وجود مخالف محصول طبیعی زندگی جمعی است و نباید موجب تعجب و خشم و بیم شود. بدین ترتیب، وجود مخالفان، قابل فهم و قابل قبول است. ترس از وجود مخالف، علامت سست بنیاد بودن باورها و مواضع وحشت کرده است. راه حل زندگی جمعی، "رقابت گفتمانی" است.

آیا هیچ دموکراتی می‌تواند با این مدعیات و رویکرد- نه گوینده آن- مخالفت کند؟ آیا نکته‌ای در این مواضع وجود دارد که ناقض حقوق بشر باشد؟ پس مسئله و مشکل چیست؟

ادعا و واقعیت

یکم- وضعیت جمهوری اسلامی دقیقا معکوس آن چیزی است که آیت‌الله خامنه‌ای تجویز کرده است. وضعیت معکوس را هم اگر صرفا به شخص او فرو نکاهیم، حداقل این است که او نقش موثری در به وجود آوردن این وضعیت غیر دموکراتیک و ناقض حقوق بشر داشته است.

انقلاب فرهنگی ابتدای انقلاب پروژه‌ای دائمی بود که همیشه پاکسازی دانشگاه‌ها از مخالفان و منتقدان را دنبال کرده و همیشه نگران حضور سکولارها در دانشگاه بوده و هست. پروژه ناموجه اسلامی کردن دانشگاه‌ها بخشی از همین فرایند است. این پروژه همیشه توسط شخص او دنبال شده و می‌شود.

دوم- ایده‌های حقوق بشر، دموکراسی، آزادی، رواداری، و...آن چنان جا افتاده و سیطره فکری پیدا کرده است که دیگر کمتر دیکتاتوری می‌تواند به صراحت با آنها مخالفت ورزد. همه این برساخته‌ها، اخلاقا موجه و از نظر عملی کارآمد بوده و هستند. یکی از پیامدهای آنها زندگی صلح‌آمیز است.

اگر گفتمان مسلط روشنفکران و انقلابیون دهه چهل و پنجاه ایران، گفتمان دموکراتیک نبود، اینک گفتمان دموکراسی و حقوق بشر به گفتمان مسلط تبدیل شده است. آیت‌الله خامنه‌ای هم مجبور است از همین ایده‌ها استفاده کند و مدعی "مردم سالاری دینی" شود. لیبرال دموکراسی را طرد، اما مدعی حقوق بشری بالاتر از حقوق بشر غربیان شود. بگوید که غربیان زنان را به ابزار جنسی و شهوانی تقلیل داده‌اند در صورتی که ما به کرامت زنان و شخصیت آنان احترام می‌گذاریم.

اینها علامت پز دادن نیست، نشانه تسلط گفتمان دموکراتیک است که حتی ناقضان عملی‌اش را مجبور می‌سازد که به همان زبان سخن بگویند. این برساخته‌ها اینک به عنوان ارزش‌های بشری خود را جایگیر کرده‌اند.

سوم- چرا در جمهوری اسلامی مخالفان تحمل نمی‌شوند؟ چون جمهوری اسلامی و خامنه‌ای از مخالفان می‌ترسند، از آنان وحشت دارند و آنان او را بیمناک می‌کنند. چون جمهوری اسلامی و خامنه‌ای "به استحکام موضع خودش خاطرجمع نیست و اطمینان ندارد". اگر دارای قوت منطقی بود، سرکوب مخالفان فاقد معنا می‌شد.

چهارم- آیت‌الله خامنه‌ای برخلاف آن چه گفته است، از وجود مخالفان تعجب می‌کند. چرا؟ چون خود و جمهوری اسلامی را حق و مخالفان را فتنه‌گران فاقد بصیرت به شمار می‌آورد. اما او و جمهوری اسلامی نماد حقیقت نبوده و نیستند. نه تنها حقیقت را قلب کرده‌اند، بلکه به شدت موجب افزایش درد و رنج مردم ایران شده‌اند. در چنین بستری به طور طبیعی نه تنها در سطح جامعه مدنی مخالفان رادیکال زاده می‌شوند، بلکه در سطح خود رژیم نیز دائماً مخالفان جدیدی زاده خواهد شد.

پنجم- عامل دیگر سرکوب مخالفان در جمهوری اسلامی، زمامداری مادام‌العمر رهبری نظام با "قدرت مطلقه" است. اینک ۲۵ سال از رهبری خودسرانه (مطابق میل) آیت‌الله خامنه‌ای گذشته است. تا او زنده باشد، این رهبری تداوم خواهد یافت.

گفتمان رقیب- یعنی گفتمان مخالفان- گفتمان زمامداری رقابتی پاسخگوی برای زمان محدود است. یعنی شخص اول نظام سیاسی از طریق انتخابات منصفانه رقابتی توسط مردم برای زمان محدود- حداکثر دو دوره- انتخاب شده و فاقد قدرت مطلقه است. سازوکارهای واقعی نظارت بر او وجود داشته و انتقاد از او در همه رسانه‌ها آزاد است.

آیا آیت‌الله خامنه‌ای/جمهوری اسلامی به این گفتمان رقیب اجازه "رقابت گفتمانی" داده و می‌دهند؟ پاسخ منفی است. وقتی رقابت در سطح پائین تر تحمل نمی‌شود و رقیبان- مهندس میر حسین موسوی و مهدی کروبی- سال‌ها باید در حصر به سر برند، چه جای توقع رقابت گفتمانی در سطح رهبری. شورای نگهبان و دیگر طرفداران خامنه‌ای از همین حالا چاقو‌ها را تیز کرده‌اند تا سر فقیهان اصلاح‌طلب کاندیدای مجلس خبرگان رهبری را بزنند. می‌گویند آنها طرح فتنه‌گرانه‌ای دارند و می‌خواهند در مجلس خبرگان رهبری حضور داشته باشند تا بر اعمال قدرت رهبری نظارت کنند. خوب اگر این توطئه است، پس مجلس خبرگان رهبری برای چیست؟

ششم- آیت‌الله خامنه‌ای از وضعیت فرهنگی به وجود آمده در دوران پس از انتخاب حسن روحانی به شدت ناراحت است. این نکته را در این مدت بارها گوشزد کرده و در برابر آن ایستاده است. (رجوع شود به مقاله "ایران: رویارویی فرهنگی خامنه‌ای و روحانی")

اخیرا در دیدار با شاعران- در ۲۱/۴/۹۳- در حضور جمع به علی جنتی- وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی- گفت:"با آقای وزیر حرف زیاد داریم، در عرصه فرهنگ اشکال جدی داریم.". این اشکال جدی چیست؟ انتشار چند نشریه جدید، انتشار برخی کتاب‌های ممنوعه دوران احمدی نژاد، مجوز دادن به برخی فیلم‌های ممنوعه، برخی انتصابات در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و غیره و غیره.

وزیر فرهنگ و آموزش عالی یکی دیگر از مغضوبان است که مجلس در صدد استیضاح اوست. چرا؟ تغییر برخی از روسای دانشگاه‌های احمدی نژاد و افشای برخی از فسادهای آنان در دانشگاه‌ها مهمترین دلیل این امر است. آنان روسای جدید دانشگاه‌ها را اصحاب فتنه می‌نامند. یعنی از نظر فکری به جنبش سبز نزدیک هستند.

در شرایطی که بیشترین فشارها- با چراغ سبز آیت‌الله خامنه‌ای- بر دانشگاه‌ها (دانشجویان و استاتید) می‌رود تا هیچ گونه تحرک و فعالیتی در دانشگاه‌ها صورت نگیرد، او از "رقابت گفتمانی" در دانشگاه‌ها با مخالفان سخن می‌گوید. دروغ به این بزرگی در ماه رمضان احتمالاً موجب باطل شدن روزه "مقام معظم رهبری" می‌شود.

آیت‌الله خامنه‌ای در دیدار با دانشجویان گفته است: "آنچه اهمیت داشت و امروز هم حائز اهمیت است، نگاه به جهت‌‌گیرى‌‌هاى فرهنگى است". جهت گیری‌های فرهنگی- تحت عنوان سیاست‌های کلی نظام- توسط او تعیین شده و جهت اجرا به نهادهای مربوطه ابلاغ می‌شوند. آیا آن جهت گیری‌ها جایی برای "رقابت گفتمانی" باقی می‌گذارند؟ آیا می‌توان با جهت‌گیری‌های فرهنگی او مخالفت کرد و جهت‌گیری‌های فرهنگی دیگری را به اجرا گذاشت؟

هفتم- آیت‌الله خامنه‌ای به دانشجویان می‌گوید: "امروز بعضى‌‌ها باز دلشان می‌خواهد برگردند به همان شکل سابق [دوران رضا شاه و محمد رضا شاه پهلوی]. همان جریان‌هاى غرب‌‌زده – جریان‌هایى که عاشق غربند، ملت را تحقیر می‌کنند، داشته‌‌ها را تحقیر می‌کنند، فرهنگ و هویت ملى را تحقیر می‌کنند به نفع مسلطین غربى - دلشان می‌خواهد که همان‌ها دوباره بیایند و براى امور کشور، فرهنگ کشور، جهت‌‌گیرى کشور، شاخص معین کنند و معرفى کنند. این عده‌‌اى که امروز در خارج از کشور، در زیر پرچم همین دشمنان خونىِ ملت ایران دارند علیه جمهورى اسلامى کار می‌کنند، همین کسانى هستند که واقعاً دنبال این هستند که همان غفلت - غفلتِ محاسباتى - همان اغواى شیطانى که نسبت به عقلانیت این کشور در یک دوره‌‌اى وجود داشت، همان مجدداً حاکم بشود. در مقابل اینها باید ایستاد.".

اولاً: بازگشت به دوران رضا شاه و محمد رضا شاه پهلوی اگر واقعاً برای کسانی مطلوب باشد، منحصر به گروهی از سلطنت‌طلبان است. مگر نفوذ اجتماعی این گروه چقدر است که خامنه‌ای مجبور به تذکر شده است.

ثانیاً: اگر قرار بر "رقابت گفتمانی" باشد، همه گروه‌ها باید آزاد باشند تا در رقابت شرکت کرده و از گفتمان خود دفاع کنند.

ثالثاً: مخالفان جمهوری اسلامی در خارج از کشور یک دست نبوده و خود دارای صدها اختلاف نظری و عملی بوده و هستند. آیت‌الله خامنه‌ای کل مخالفان مقیم خارج را یکدست می‌سازد تا بتواند فضای دوقطبی درست کند. دو قطبی طرفداران استقلال کشور و طرفداران سلطه دولت‌های غربی بر ایران. بدین ترتیب، همه مخالفان جمهوری اسلامی در خارج از کشور به طرفداران استعمار و هژمونی دولت‌های غربی تبدیل شده که "در مقابل اینها باید ایستاد".

بدین ترتیب، "رقابت گفتمانی" از طریق تحریف واقعیت و سرکوب دود شد و به هوا رفت.

"رقابت گفتمانی" امر میمونی است. به طور طبیعی هیچ کس نباید مخالف آن باشد. اما بعید است که جمهوری اسلامی و آیت‌الله خامنه‌ای به دنبال "رقابت گفتمانی" با مخالفان باشند.

اگر مخالفان تحمل می‌شدند، اینک ایران در وضعیت دیگری قرار داشت. وقتی اصلاح‌طلبان تحمل نمی‌شوند و ممنوع بیان شدن خاتمی مطالبه می‌شود، چه جای سخن گفتن از "رقابت گفتمانی" و "تحمل مخالفان".

این مطلب را پسندیدید؟ کمک مالی شما به ما این امکان را خواهد داد که از این نوع مطالب بیشتر منتشر کنیم.

آیا مایل هستید ما را در تحقیق و نوشتن تعداد بیشتری از این‌گونه مطالب یاری کنید؟

.در حال حاضر امکان دریافت کمک مخاطبان ساکن ایران وجود ندارد

توضیح بیشتر در مورد اینکه چطور از ما حمایت کنید

نظر بدهید

در پرکردن فرم خطایی صورت گرفته

نظرها

  • darya

    این نوشته نکته بارزش اینه که گفتمان دموکراتیک اونقدر به عنوان ارزش جا افتاده که بیانش واسه همه پرستیژ میاره.

  • سلام

    اقای گنجی جواب نظرات قبلی را بدید ممنون میشیم

  • جواد

    اغا ممنون افکارم باز شد فقط یه زحمت بکش کلافش کن تو دست و پا نباشه اغا پاش گیر کنه. گنجی جان بنظرم روش پاسخگویی به صحبت های خامنه ای و پرداختن هوشمندانه گذار به دموکراسیت زیباست فقط خواهشا اماری نده که واقعا بر مبنای حدس و گمان هست مثلا نوشته بودی مگر چقدر در ایران دوست دارن برگردن به دوره رضا شاه و محمد رضا شاه و اورده بودی خیلی کم.با تمام احترام به خودت امار سازی نکن اینکه چقد هستن یا نیستن رو بذار برا انتخابات ازاد.

  • nima

    به گزارش دیگربان، خامنه‌ای روز چهارشنبه (اول امرداد) گفته «تنها علاجی که تا قبل از نابودی رژیم صهیونیستی وجود دارد، مقاومت قاطع و مسلحانه است.» رهبر جمهوری اسلامی از کسانی که علاقمند به سرنوشت فلسطین هستند خواسته «کرانه باختری را مثل غزه مسلح کنند.»! وی افزوده «همانگونه که امام خمینی می‌فرمود٬ اسرائیل باید از بین برود.»!!!

  • faryad

    حکم سنگین زندان برای بالا بردن عکس موسوی هفت سال زندان برای محسن رحمانی به جرم بالا بردن عکس میرحسین موسوی در مقابل چشمان آقای روحانی در جماران!! این جوان در صفحه فیسبوک خود نوشته است : رونوشت به تمام دوستان عزیز تگ شده با توجه به اینکه حکم ۷ سال زندان برای من در شعبه ۳۶ تجدید نظر دادگاه انقلاب تهران به شماره پرونده ۱۹۳۰۷/۹۲/ط/د تأیید شده و با توجه به اینکه خبری از من در رسانه‌ها به اون صورت کار نشده از شما درخواست میکنم مسائل من رو در فضای رسانه‌ها منعکس کنید که نیاز مبرم به رساندن صدا به گوش ایرانیان سراسر دنیا دارم من به جرم بالا بردن عکس مهندس موسوی در اولین همایش انتخاباتی روحانی در جماران بازداشت شدم و مظلومانه به علت سابقه ی مذهبی و شرکت در هیئتهای مذهبی داشتم این حکم ناعادلانه در مورد من صادر شده من مظلوم هستم و باید جلوی اجرای این عقوبت سنگین گرفته شود اتهاماتی که به من داده اند بی‌پایه و اساس است و نشأت از کینه‌های دیرینه‌ای است که با تغییر مواضعم در آن زمان حاصل شد شنیده‌ام برخی از افراد گفته اند اخبار مربوط به من کار نشود.. دلیل این کار را نمی دانم!! شاید فردا که پرونده من به اجرای احکام رفت خیلی‌ها پشیمان شوند! از همه دوستان میخواهم کمک کنند والسلام

  • بهنام

    با تشکر از جناب استاد گنجی . به نظر میرسد توهم نماینده خدا در زمین به نقطه حساسی رسیده است و هر از چند گاهی مطالب کذب متوهم گونه ای را بر زبان می آورد که حتی مرغ پخته هم از شنیدن آن به خنده می افتد . همین چند روز پیش بود که میگفت فقط همه پرسی میتواند اسرائیل را نابود سازد . البته یکی نیست به او بگوید چرا این همه پرسی را آزادانه و برای مردم خودمان برگزار نمیکنید ؟ البته دین من در آوردی اسلام به این جنایتکاران اجازه بیان چنین مطالب کذب و بی پایه و اساس را میدهد و چیز تازه ای نیست . امید است ایرانیان عزیز با مطالعه و آگاهی مسیر خود را انتخاب نموده و برای همیشه تاریخ خود را از قید و بند دین و مذهب آزاد ساخته و سپس از شر این دنیا دوستان مردم فریب راحت شوند .

  • داوری

    جناب آقای گنجی نکاتی را مرقوم فرمودند که خالی از اشکال نیست: 1- ایجاد نهادی بعنوان انقلاب فرهنگی در راستای شعارهای انقلاب اسلامیست و این نهاد کاملا قانونی است.حال اگر ایرادی بر کار آن وارد است بحث دیگری است. 2- در جایی ایشان گفته اند " زمامداری مادام‌العمر رهبری نظام با “قدرت مطلقه” است. اینک ۲۵ سال از رهبری خودسرانه (مطابق میل) آیت‌الله خامنه‌ای گذشته است. تا او زنده باشد، این رهبری تداوم خواهد یافت." این ایراد به زعم شما به قانون اساسی جمهوری اسلامی برمیگردد یا به شخص ایشان؟ در اینجا نمی خواهم از فلسفه ولایت فقیه برایتان بنویسم زیرا شما در مصاحبه های چندی پیش بحث ظهور امام زمان و عصمت پیامبران را نیز منکر شده بودید. 3- در کجای دنیا و در کدام کشور شورشهای خیابانی و آشوبهای خلاف قانونی به رسمیت شناخته شده و به سرکردگان و بانیان این آشوب شاخه زیتون اهداء می کنند که انتظار دارید با این چند فتنه گر اینگونه برخورد شود؟ اگر در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا الگور فرمان اردو کشی خیابانی را صادر می کرد و سراسر آمریکا را به آتش می کشید و نیز دولت روسیه و چین از اقدامات الگور حمایت می کردند، دستگاههای امنیتی و هیات حاکمه آمریکا با الگور چه برخوردی می کردند؟ 4- شما که ادعا می کنید همه گروهها باید آزاد باشند، این ادعا را بر اساس کدام موازین و قانون بیان می کنید؟ اگر منظور شما لیبرال دموکراسی غربی است، آیا کمونیستها و مخالفین لیبرال دموکراسی در غرب و آیا گروههای مخالف افسانه هولوکاست در غرب اجازه فعالیت دارند؟ نکات در باره مرقومه شما بسیار است اما برای روشن شدن افکار عمومی به همین موارد بسنده می کنم

  • Majid

    "“رقابت گفتمانی” امر میمونی است." حقا  که جمله بالا به بهترین وجه کلمه میمون صفتی آخوندی را توصیف میکند.  از دین خدا میمونی ساختن، میمون معظمی را بنام گوریلای فقیه در صدر آن قرار دادن، بسیج و سپاه میمونان بر پا ساختن، مقلدانی چون میمون به  دنبال خود به راه انداختن، جامعه را با کاشتن ریش و پشم بر صورت مردان و با پوشاندن چادر سیاه رنگ بر سر زنان بصورت جنگل میمونان در آوردن و صدها امور میمونی دیگر همه و همه حدیث آخوند خمینی و آخوند خامنه ای و امثالهم  و حکایت جامعه میمون پرور ماست که بر ماست.  با تشکر از آقای گنجی از برای جمله حکیمانه ایشان.