کمی بهار؛ شهرنوش پارسیپور – ۵۷
شهرنوش پارسیپور - شوكت به خانه برمىگردد و با پروانه حرف مىزند. به او پيشنهاد مىكند بروند با مردى كه او دوست دارد زندگى كنند و...
رمان «کمی بهار» در سال ۱۳۱۲ آغاز میشود؛ دو سال پیش از کشف حجاب. اردکان در این رمان صحنهای است که در آن و در قالب یک «ساگای خانوادگی» تاریخ ایران رقم میخورد.
خانم پارسیپور در این رمان میخواهد نشان بدهد که چگونه تحولات زن ایرانی در طول تاریخ، منجر به تحول مردان نیز میشود. «کمی بهار» همانطور که بهتدریج نوشته میشود، در «رادیو زمانه» هم به شکل کتاب گویا در اختیار خوانندگان و شنوندگان قرار میگیرد.
شماره ۵۷ از این مجموعه را میتوانید بشنوید. خلاصه این بخش چنین است:
شوكت پس از مرگ سهراب دچار اندوه شديدى مىشود. بهروز مىكوشد او را دلدارى دهد و شوكت مىداند كه بهروز را بسيار دوست دارد. بهروز به او تكليف مىكند تا از شوهرش طلاق گرفته و به همسرى او درآيد و قول مىدهد از دختر او به خوبى مراقبت كند. شوكت فكر مىكند در اينباره با پيرش حرف بزند، اما بهروز مخالف است، چون هيچ پيرى نمىتواند به مريدش بگويد كه طلاق بگيرد. شوكت به خانه برمىگردد و با پروانه حرف مىزند. به او پيشنهاد مىكند بروند با مردى كه او دوست دارد زندگى كنند و...
نظرها
نظری وجود ندارد.