ارتباط ناشناخته. ارتباط بدون سانسور. ارتباط برقرار نمی‌شود. سایت اصلی احتمالاً زیر سانسور است. ارتباط با سایت (های) موازی برقرار شد. ارتباط برقرار نمی‌شود. ارتباط اینترنت خود را امتحان کنید. احتمال دارد اینترنت به طور سراسری قطع شده باشد. ادامه مطلب

نه فقط داعش؛ هم‌پیمان غرب هم گردن می‌زند

برخورد کشورهای غربی با عربستان سعودی نماد آشکار اخلاق دوگانه است. جلادهایی که سر می‌برند، تنها در گروه‌های تروریستی مانند داعش یا جبهه النصره دیده نمی‌شوند.

برخورد کشورهای غربی با عربستان سعودی نماد آشکار اخلاق دوگانه است. جلادهایی که سر می‌برند، تنها در گروه‌های تروریستی مانند داعش یا جبهه النصره دیده نمی‌شوند. گردن زدن توسط حاکمیت بنیادگرای عربستان سعودی هم انجام می‌‌گیرد.

عربستان سعودی از نظر ژئوپولیتیک نقش مهمی در قدرت منطقه ایفا می‌کند و سهم قاطعی در معادلات مربوط به جمهوری اسلامی دارد. این کشور، علاوه بر صادرات نفت، خریدار خوب و گشاده دست تسلیحات نیز هست. کشورهای دمکراتیک غربی اصولا این را نادیده می‌گیرند که "دوست عرب"‌شان، رژیمی تمامیت‌خواه است و نزدیک‌ترین رابطه را با گروه‌های بنیادگرای اسلامی دارد.

مطمئنا تروریست‌های داعش با سرعت بیشتری دست به شمشیر برده و گردن می‌زنند؛ تا جایی که این امر را به "مارک سیاسی" خود مبدل کرده‌اند. آنها از مراسم گردن زدن فیلم می‌گیرند و آن را برای ابراز قدرت خود به نمایش می‌گذارند.

اما عربستان سعودی که قوانین آن کاملا بر اساس شریعت است، گردن زدن محکومان را نسبتا بی‌سر و صدا انجام می‌دهد.  روز چهارشنبه ۱۹ نوامبر ۲۰۱۴، برای شصت و نهمین بار این مجازات در عربستان اعمال شد. به نوشته رسانه‌های سعودی، این بار  مردی گردن زده شد که بعد از کشتن یک سرباز و یک مامور پلیس سعی کرده بود در پوشش زنانه فرار کند.

"صالح بن یتیم بن صالح القرنی" در شهر "ابها" در استان عسیر گردن زده شد. هرچند فیلم این اقدام در تلویزیون به نمایش در نیامد اما مراسم اجرای حکم، علنی بود و در حضور تماشاچیان انجام گرفت. چیزی شبیه آنچه در سده‌های پیشین در کشورهای اروپایی هم مرسوم بود.

روایت دستگیری و اعدام القرنی کمی عجیب به نظر می‌رسد. او به عنوان یک بزه‌کار دستگیر می‌شود و با همراهی پلیس مذهبی عربستان (شرطه) به بازداشتگاه انتقال می‌یابد. اما ظاهرا به دلیل آن که در بدو ورود بازرسی بدنی نمی‌شود، در اولین فرصت با یک سلاح کمری هر دو نگهبان خود را به قتل می‌رساند و فرار می‌کند.

رسانه‌های سعودی چیز دیگری از مشخصات محکوم، اتهام، سن یا شغل او ننوشته‌‌اند. تنها اطلاعات موجود در باره القرنی، این است که او پس از استعمال ماده مخدر "قات"، در پوشش چادر و روبنده از بازداشتگاه فرار کرده اما دوباره دستگیر شده است: داستانی مانند سناریوی فیلم‌های اکشن.

میرغضب‌ها و شرطه‌ها

پلیس عربستان (شرطه)، آزادی عمل ویژه‌ای دارد و اسبات وحشت شهروندان است. متهمان توسط شرطه‌ها دستگیر می‌شوند اما گردن زدن آنها به جلادها واگذار می‌شود. شغل اغلب این جلادها همانند میرغضب‌های قرون هفده و هجده در اروپا، موروثی و خانوادگی است.

کریستف هینس گزارشگر ویژه سازمان ملل، پیش‌تر با انتقاد از "اعدام‌های فراقانونی، شتابزده یا خودسرانه" در عربستان گفته بود که احکام اعدام ناعادلانه صادر و اجرا می‌شوند؛ محکومان اغلب حتی از داشتن وکیل محروم هستند و تحت شکنجه مجبور به اعتراف می‌شوند.

احکام اعدام در عربستان سعودی، تنها شامل بزهکاران عادی نمی‌شوند. در سال جاری پنج تن از مخالفان حکومت نیز محکوم به اعدام شده‌اند. در میان این محکومان، روحانی شیعی، شیخ نمر هم هست که دیده‌بان حقوق بشر، فعالیت‌های او را مسالمت‌جویانه خوانده و به حکمش اعتراض کرده است.

در سال ۲۰۱۲ نیز فیلمی از گردن زده شدن یک خدمتکار زن اندونزیایی در عربستان افکار عمومی را تحت تاثیر قرار داد. او به اتهام کشتن صاحبکار خود محکوم به مرگ شده بود.

عربستان در فهرست سازمان عفو بین‌الملل، در رده چهارم کشورهایی است که بیشترین اعدام‌ها در آن صورت می‌گیرند. چین، ایران و عراق، ردیف اول تا سوم را اشغال می‌کنند.

به نظر می‌رسد تخطی کشورهای دوست و از نظر اقتصادی جذاب از موازین حقوق بشر و هنجارهای قانونی، اهمیت چندانی برای دمکراسی‌های غربی ندارد. آنها از نظر استراتژیک با کشورهایی هم‌پیمان می‌شوند که فرهنگ و رفتارشان اساسا موجب پدید آمدن تروریست‌هایی امثال داعش شده است.

این مطلب را پسندیدید؟ کمک مالی شما به ما این امکان را خواهد داد که از این نوع مطالب بیشتر منتشر کنیم.

آیا مایل هستید ما را در تحقیق و نوشتن تعداد بیشتری از این‌گونه مطالب یاری کنید؟

.در حال حاضر امکان دریافت کمک مخاطبان ساکن ایران وجود ندارد

توضیح بیشتر در مورد اینکه چطور از ما حمایت کنید

نظر بدهید

در پرکردن فرم خطایی صورت گرفته

نظرها

  • Sepehr

    هموطنانی که کامنت گذاشته اند اصل مطلب را فراموش کرده و فرع را چسبیده اند. مطلب اصلی این است که غرب و کشورهای مدعی دموکراسی هرجا منافعشان ایجاب کند از وحشتناکترین جنایات ضد بشری به راحتی چشم پوشی می کنند. ریشه جنایات عربستان، ایران، داعش و غیره مذهب و اسلام نیست بلکه مذهب و اسلام ابزار و بهانه ای هست در دست طبقات حاکم در این کشورها برای پیشبرد منافع طبقاتی آنها و سرکوب مردم. مشکل اصلی نظام سرمایه داری و امپریالیسم و مهمتر از همه اینها بهره کشی انسان از انسان است.

  • بهنام

    تا اسلام بر سر کار است این قوانین قرون وسظائی نشات گرفته از شخصی روانی به نام محمد هم پا برجاست .

  • Ali

    ۱۴۰۰سال این  وهشیها ردم را به اسارت گرفتن  .ما  در خاورمیانه باید از وحشیهای احمق وتمام ان   ایدواوزهای اسارثی  در امان باشیم.

  • hamid

    اسیدپاشی و سنگسار کردن و گردن زدن و اعدام و شکنجه همراه با حکومت  های اسلامی میباشد. 

  • گردن زدن

    ابتداً باید بگویم که «...پلیس مذهبی عربستان (شرطه)» اشتباه است. کلمه «شرطه» در عربی به معنای پلیس است، همان پلیس عادی که در همهٔ کشورها وجود دارد. اما در عربستان سعودی یک پلیس مذهبی نیز هست که نامش «هيئة الامر بالمعروف والنهي عن المنكر» است و شبیه آن چیزی است که در ایران وجود دارد، کارش نیز مانند همان کاری است که همکاران شیعی آنها در ایران انجام می‌دهند؛ کتک زدن زنها و جوانان در خیابانها و یا بهم زدن اجتماعاتی که به مذاقشان سازگار نیست. شاید جالب باشد که بدانید که «هيئة الامر بالمعروف والنهي عن المنكر» در کشور عربستان سعودی بکرات نمایشگاههای کتاب و نیز فستیوالهای فرهنگی را بهم زده‌است علیرغم اینکه اینگونه مراسم همگی رسمی و با اجازهٔ مقامات دولتی عربستان سعودی بوده‌است. اینها کارشان تا آنجا پیشرفته است که دو سال پیش آقای «عبد العزيز بن محيي الدين خوجة» وزير سابق فرهنگ و اطلاعات عربستان را در هنگام برپائی نمایشگاه کتاب در شهر جده کتک زده و به وی توهین نمودند. آنها نیز همانند همتایان ایرانی خود عموما لباس شخصی، یعنی دشاشه، به تن دارند اما شیوه پوشیدن آن با مردم عادی عرب تفاوت دارد به این معنی که دشداشه‌های آنها کوتاه بوده و تا ساق پا بیشتر پایین نمی‌رود و بروی دستمال سر خود، که به عربی غتره و یا شماغ نامیده می‌شود، «عقال» (طناب سیاهی که بروی سرپوش دور سر قرار می‌گیرد) قرار نمی‌دهند. ریش بلندی دارند و سبیل خود را از ته می‌زنند. سعی می‌کنند که چهره‌شان شبیه به قیافه پیامبرشان محمد باشد (طبق روایات بجا مانده). به افراد این تشکیلات «رجال الحسبه» گفته می‌شود. جالب است که بدانید که در سال ۲۰۰۲ در مدرسه‌ای دخترانه در شهر مکه آتش سوزی مهیبی رخ داد که منجر به کشته شدن ۱۵ دختربچهٔ دانش آموز این مدرسه شد؛ دلیل این تلفات نیز این بود که زمانی که نیروهای آتش نشانی به محل مدرسه رسیدند اعضاء «هيئة الامر بالمعروف والنهي عن المنكر» که زودتر به محل رسیده بودند از ورود آتش نشانان به مدرسه جلوگیری کردند چرا که می‌ترسیدند دختران حجاب کافی نداشته باشند و چشم آتش نشانان به آنها بخورد و «تبرج» و معصیت رخ دهد! اما سئوال نویسندهٔ این مقاله بی‌شک معتبر و قابل تأمل است. چگونه است که نظام‌های اسلامی، بدون در نظر گرفتن تشعبات مختلف اعتقادیشان دارای رفتاری مشابه هستند؟ چگونه است که در کشور سنیِ وهابی همان نظمی را به مردم تحمیل می‌کنند که هم اعتقادان شیعی‌شان در ایران به مردم تحمیل نموده‌اند؟ چرا رفتار مشابهی از جریان جدید التأسیس داعش می‌بینم که با همتایان سعودی و ایرانیشان یکی است؟ چرا ایرانیان سالهاست که به حکمرانان خود لقب «طالبان ایران» داده‌اند؟ سنگسار کردن، قطع اعضای بدن، تازیانه زدن و اعدام در ملأ عام، شکنجه جنون آمیز دگراندیشان و قتل عام آنها همه و همه اکنون ۳۰ سالی است که در ایران توسط حکومت اسلامی ایران به امری عادی تبدیل شده است. اگر داعش توانسته تا کنون دو هزار انسان را به نحو وحشیانه بکشد حکومت اسلامی فقط در یک فقره حدود ۴۰۰۰ مخالف خود را قتل عام کرده‌است. آیا اینکه بگوئیم مردم ایران اکنون سالها است که دچار داعش نوع شیعی‌‌‌اش شده‌اند سخنی گزاف است؟ حکم «الله» باید جاری شود؛ چه توسط وهابیون چه توسط حکومت اسلامی ایران چه توسط داعش و چه توسط القاعده و طالبان. تا زمانی که این افکار «الهی» مجریانی مسلح به قوه قهریه دارد از این امر گریزی نیست!