ارتباط ناشناخته. ارتباط بدون سانسور. ارتباط برقرار نمی‌شود. سایت اصلی احتمالاً زیر سانسور است. ارتباط با سایت (های) موازی برقرار شد. ارتباط برقرار نمی‌شود. ارتباط اینترنت خود را امتحان کنید. احتمال دارد اینترنت به طور سراسری قطع شده باشد. ادامه مطلب

کمی بهار؛ شهرنوش پارسی‌پور – ۸۲

شهرنوش پارسی‌پور - هنگامى كه بامداد ايرج به بيمارستان مى‌رسد پاسبان‌ها منتظر او هستند. افسرى كه به بيمارستان آمده به او دست‌بند مى‌زند.

رمان «کمی بهار» در سال ۱۳۱۲ آغاز می‌شود؛ دو سال پیش از کشف حجاب. اردکان در این رمان صحنه‌ای‌ است که در آن و در قالب یک «ساگای خانوادگی» تاریخ ایران رقم می‌خورد.

خانم پارسی‌پور در این رمان می‌خواهد نشان بدهد که چگونه تحولات زن ایرانی در طول تاریخ، منجر به تحول مردان نیز می‌شود. «کمی بهار» همانطور که به‌تدریج نوشته می‌شود، در «رادیو زمانه» هم به شکل کتاب گویا در اختیار خوانندگان و شنوندگان قرار می‌گیرد.

شماره ۸۲ از این مجموعه را می‌توانید بشنوید. خلاصه این بخش چنین است:

هنگامى كه بامداد ايرج به بيمارستان مى‌رسد پاسبان‌ها منتظر او هستند. افسرى كه به بيمارستان آمده به او دست‌بند مى‌زند. راننده كاديلاك به بيمارستان مى‌آيد و موفق مى‌شود به ايرج كمك كند. مهدى را از امين‌آباد به كلانترى مى‌آورند. ايرج اكنون بايد جسد مادرش را به خاك بسپارد. او نمى‌خواهد سر و صدا كند و وضعى پيش بيايد كه مردم بفهمند پسرث مادرش را كشته است و...

این مطلب را پسندیدید؟ کمک مالی شما به ما این امکان را خواهد داد که از این نوع مطالب بیشتر منتشر کنیم.

آیا مایل هستید ما را در تحقیق و نوشتن تعداد بیشتری از این‌گونه مطالب یاری کنید؟

.در حال حاضر امکان دریافت کمک مخاطبان ساکن ایران وجود ندارد

توضیح بیشتر در مورد اینکه چطور از ما حمایت کنید

نظر بدهید

در پرکردن فرم خطایی صورت گرفته

نظرها

نظری وجود ندارد.