ارتباط ناشناخته. ارتباط بدون سانسور. ارتباط برقرار نمی‌شود. سایت اصلی احتمالاً زیر سانسور است. ارتباط با سایت (های) موازی برقرار شد. ارتباط برقرار نمی‌شود. ارتباط اینترنت خود را امتحان کنید. احتمال دارد اینترنت به طور سراسری قطع شده باشد. ادامه مطلب

رضا کعبی: حدود ۲۰۰ نفر از مبارزان کرد ترور شده‌اند

ترور فعالان حزب‌های کردستان ایران – مجموعه‌ای از گفت‌وگوها (۳)

رضا کعبی، معاون دبیرکل کومه‌له زحمتکشان کردستان: ترور اعضا و پیشمرگه‌های احزاب در سطح گستردە عمدتا در سال‌های ١٩٩٢ و ٩٣ و ٩۴ در کردستان عراق انجام گرفت.

آنچه در زیر می‌خوانید بخش سوم مجموعه‌‌ای از پنج گفت‌وگو درباره ترور فعالان حزب‌های کردستان ایران است.

اوج ترورها فعالان کرد در دهه ۱۹۹۰ است. لیستی که در این لینک در دسترس است، حاوی اسامی بخشی از ترور شدگان است. این لیست هنوز تکمیل نشده است. بخش بزرگی از ترورها در اقلیم کردستان (عراق) صورت گرفته است.

رضا کعبی، معاون دبیرکل کومەلە زحمتکشان کردستان در تابستان امسال (۱۳۹۴ /۲۰۱۵) از یک اقدام تروریستی، که اعلام شده توسط یکی از عوامل نفوذی جمهوری اسلامی در این حزب صورت گرفته، جان سالم به در برد. همان شب در اردوگاه حزب کومه‌له کردستان ایران به دبیر کلی عبدالله مهتدی توسط کسانی که گفته می‌شود از عوامل نفوذی جمهوری اسلامی هستند، بمب‌گذاری شده بود. بمب‌ها روز بعد، پیش از انفجار، توسط نیروهای کومەلە کشف شدند. هیچ یکی از دو حزب موفق به دستگیری ترورکننده‌ها نشدند.

این اولین بار نبود که احزاب کومەلە هدف اقدامات تروریستی قرار می‌گرفتند. پیشتر نیز تعدادی از نیروهای هر دو حزب ترور شده بودند. برخی از آنان بر اثر ترورها برای همیشه سلامت جسمی خود را از دست دادند.

صدیق کمانگر از رهبران حزب کومەلە بود که در سلیمانیه کردستان عراق توسط یکی از تروریست‌های جمهوری اسلامی ترور شد. رضا کعبی در این رابطه می‌گوید: «شماری از پیشمرگه ها، فرماندهان، کادرها و رهبران کومەلە ترور شدند. برخی هم به شدت زخمی شدند و جراحات سنگینی برداشتند که اکنون نیز بر وضعیت جسمی آنان اثرگذار است. تعداد معینی نیز جان سالم به در بردەاند.»

ترور نیروهای احزاب کردستان ایران در فاصله زمانی خاصی در درهه ۱۹۹۰ اتفاق افتاد. بعد از آن آمار ترورها پایین آمد. معاون دبیرکل کومەلە زحمتکشان کردستان درباره علت پایین آمدن آمار ترورها می‌گوید: «اگر قطع ترورها برای دورەای هرچند طولانی هم بودە باشد، نه در تغییر نقشە و برنامە رژیم جمهوری اسلامی که در شرایطی باید جستجو شود که این رژیم را ناچار به تعطیلی موقت آن ساختە است.»

ترور نیروهای احزاب کردستان ایران توسط جمهوری اسلامی موضوع مصاحبه‌ای است با رضا کعبی، معاون دبیرکل کومەلە زحمتکشان کردستان که در ادامه آمده است.

لازم به توضیح است که رضا کعبی در این مصاحبه درباره اقدام تروریستی که تابستان امسال علیه وی در حزب کومەلە انجام شد هیچگونه توضیحی نداد. همچنین تعدادی از اعضای قدیمی کومەلە می‌گویند پیشتر طی یک اقدام تروریستی در آب آشامیدنی یکی از اردوگاه‌های این حزب سم ریخته شده است. نیروهای کومله پیش از مصرف آب متوجه سمی بودن آن شده‌اند. علاوه بر نیروهای نظامی کومله، خانواده ها، کودکان و افراد غیرنظامی داخل اردوگاه هم از این آب استفاده می‌کردند. این حادثه اگر به موقع کشف نمی‌شد می‌توانست یک فاجعه انسانی به بار بیاورد. معاون دبیرکل کومەلە زحمتکشان کردستان دراین باره هم حاضر نشد توضیحی بدهد. وی درباره علت عدم پاسخگویی اش در این دو مورد خاص گفت: «چون باید به مسائل امنیتی اشارە کرد که به هیچ عنوان مجاز نیستیم.»

گفت‌وگو با رضا کعبی، معاون دبیرکل کومه‌له زحمتکشان کردستان

■ سوسن محمدخانی غیاثوند: جمهوری اسلامی برای فشار آوردن به احزاب کردستان ایران از چه روش‌هایی استفاده کرده است؟

رضا کعبی: دشمنی جمهوری اسلامی با مردم کردستان نه با فشارآوردن و دشمنی با احزاب آغاز می‌گردد و نه اکنون تنها بهانه این رژیم احزاب سیاسی هستند. باید گفت از همان فردای ٢٢ بهمن ماه که سرنگونی رژیم شاه و پایان سلسلەاش رقم خورد، جمهوری اسلامی و همە ایدئولوگ‌های شوونیسم ایرانی بدون از دست دادن فرصت، دست به کار شدند تا فرصت تاریخی و گرانبهایی را که برای خلق کرد پس از درهم شکستن جمهوری مهاباد فراهم گشت، در نطفە خفە و سرکوب کنند. از روز ٢٣ بهمن ماه تبلیغات زهرآگین علیە مردم کردستان آغاز شد و بلافاصلە نوروز خونین سنندج را به مردم کردستان در شب آغاز سال نو تحمیل کردند، در زمانی که که قرار بود نوروز آزادی باشد. شش ماه از روی کارآمدن جمهوری اسلامی نگذشتە بود که در روز ٢٨ مرداد ١٣٥٨ فتوای جهاد علیە کردستان صادر شد.

جمهوری اسلامی علیرغم ادعاهایش مبنی بر انزاوی احزاب مخالف کردی و کم نفوذ بودن آنان در کردستان، اهمیت احزاب سیاسی و نقش بسیار کلیدی آنان را در رهبری و برانگیختن و سازماندهی مقاومت مردمی، سیاسی و دفاع مسلحانه را به خوبی فهمیدە است. صرف هزینەهای مادی و معنوی چشمگیر توسط رژیم طی این ٣٦ سالە نشان می‌دهد تلاش برای جدایی میان احزاب سیاسی و جنبش مردمی و آرزوهای این مردم، بی حاصل و تکراری است و اکنون مدت‌هاست که اشکال خندەداری به خود گرفتە است. اما تمرکز مداوم این رژیم بر احزاب سیاسی نشان از اهمیت جایگاه آنان دارد.

جمهوری اسلامی به شدت بر عضویت مبارزین کردستان در احزاب حساس است. سرکوب مداوم اعضا احزاب در تشکل‌های مخفی، به شکنجەگاه کشاندن آنان و پروندەسازی‌ها و به هم بافتن کیفرخواست من درآوردی برای اعدام افراد، به ویژه اعضای احزاب سیاسی، از رایج‌ترین اقدامات رژیم برای ممانعت از گسترش دامنە فعالیت احزاب است که لحظەای تعطیل نمی‌گردد. سرکوب و جنایت علیە اعضا احزاب تنها با بازداشت و زندانی و شکنجە و اعدام آنان صورت نمی‌گیرد، بلکە در تمام این سال شاهد ربودن، سر به نیست کردن، فراخواندن خانوادەهایشان و تهدید و ارعاب آنان، تهدید بە مصادرە منازل، به تبعید و به تجاوز به بستگان زندانی بودەایم.

جمهوری اسلامی اما علیە پیوستن مبارزین کردستان به صفوف نیروی پیشمرگ احزاب دارای سازمان و واحدهای ویژەی است که کارشان در وهلە اول ممانعت از پیوستن مبارزین به صفوف نیروی پیشمرگ و در مراحل بعدی روش‌های گوناگونی را برای فشارآوردن بر این مبارزین، خانوادەهایشان و بر احزابشان در پیش می‌گیرند.

این روش‌ها معمولا عبارتند از:

  • فشار بر خانوادەها کە فرزندانشان را از صفوف نیروی پیشمرگ احزاب خارج کنند.
  • استفاده از تلفن. اکنون تماس تلفنی با هر پیشمرگی ممکن است. به اغلب پیشمرگان از سوی اطلاعات و عناصر اطلاعاتی در داخل ایران و یا از طریق کنسولگری‌هایشان در اقلیم کردستان تلفن می‌شود و از این طریق پیشمرگه‌ها به صورت مداوم مورد تهدید قرار می‌گیرند، تهدید خودشان و تهدید به اذیت و آزار خانوادەهایشان. همچنین برای تطمیع آنان جهت همکاری اطلاعاتی و عملی تلاش می‌شود.
  • روانەکردن عناصر نفوذی به صفوف احزاب که در ٣٦ سال گذشتە از سوی رژیم ادامە داشتە است.
  • دایرکردن سایت‌های مختلف اینترنتی ویژه تشکیلات پیشمرگ احزاب که چند سالی است جمهوری اسلامی به شدت آن را به کار می‌برد. کار این سایت‌ها دروغ پراکنی، شایعە سازی و پخش اخبار کذب است که تحت عنوان عوامل نفوذی رژیم در احزاب به خورد مخاطبین شان می‌دهند.
  • ترور اعضا، کادرها و رهبران احزاب از سوی باندهای وابستە به جمهوری اسلامی از شناختەشدەترین اقدامات این رژیم بودە که هرگاه شرایط را مهیا دیدە از آن غافل نشدە است. به خمپارە بستن ارودگاەها، کمین گذاشتن در مسیر رفت و آمد سرویس‌ها و خودروهای احزاب و کشتن و زخمی کردن شماری از آنان را نیز در کردستان عراق شاهد بودەایم.

■ ترور اعضای احزاب کردستان ایران توسط جمهوری اسلامی در چه فاصله زمانی اتفاق افتاده است؟

ترور اعضا و پیشمرگه‌های احزاب در سطح گستردە عمدتا در سال‌های ١٩٩٢ و ٩٣ و ٩٤ در کردستان عراق انجام گرفت. قبل از این سال‌ها تعدادی از رهبران احزاب توسط عوامل نفوذی جمهوری اسلامی ترور شده بودند.

■ آیا آمار دقیق این ترورها را دارید؟

آمار ترورهای اعضا و پیشمرگان احزاب کردستان منتشر شدە است. اینکە آیا آمار همه ترور شدگان را در بر می‌گیرد خب معلوم نیست اما براساس آمارها حدود ٢٠٠ نفر ترور شده‌اند.

■ از حزب کومله چند نفر هدف ترور قرار گرفتند؟ چند نفر بر اثر ترورها کشته شدند؟ چند نفر زخمی و یا معلول شدند؟ چند نفر جان سالم به در بردند؟

من هم اکنون آمار دقیق را در اختیار ندارم، اما شماری از پیشمرگه ها، فرماندهان، کادرها و رهبران کومەلە ترور شدند. برخی هم به شدت زخمی شدند و جراحات سنگینی برداشتند که اکنون نیز بر وضعیت جسمی آنان اثرگذار است. تعداد معینی نیز جان سالم به در بردەاند.

■ آیا برای این ترورها در اقلیم کردستان پروندەای تشکیل شده است؟

هیچ پروندەای تشکیل نشدە است.

■ برای پیگیری مسئله ترور اعضای احزابتان در اقلیم کردستان و یا کشورهای اروپایی با چه مشکلاتی مواجه بودید؟

از کشورهای اروپایی شروع می‌کنم: از اوایل روی کارآمدن جمهوری اسلامی، ماشین ترور دولتی این رژیم مخالفان بسیاری را هدف گرفت که متاسفانه در اکثر موارد موفق بودە است. انیس نقاش، تروریست مشهور را دولت میتران به ایران برگرداند. صحرارودی، قاتل دکتر قاسملو را دولت اتریش روانه ایران کرد. آیا کشورهای اروپایی که دارای دستگاه امنیتی بسیار کارکشتەای هستند، از وجود عوامل جمهوری اسلامی، که در پی کشتن مخالفین هستند و یا اینکە سفارتخانەهای رژیم محل هدایت و سازماندهی این ترورها هستند، بی‌خبر بودەاند؟ تنها در یک مورد آن هم ترور میکونوس بود که واکنش به موقع و پیگیری دقیق و بالاخرە صادرکردن احکام، روند ترورهای خارج از کشور را مختل کرد. پیگیری ترورهای خارجِ کشور در اروپا در توان هیچیک از احزاب سیاسی نیست. دولت‌های اروپایی هم هیچ تمایلی نشان ندادەاند. بنابراین در حالیکە کشورهای قدرتمند اروپایی برای منافع اقتصادی و سیاسی خود از ترور‌های جمهوری اسلامی چشم پوشیدەاند و اینکە خاکشان جولانگاه تروریسیم جمهوری بودە است باز هم ساکت ماندەاند، چگونە باید از اقلیم کردستان که به هیچ عنوان با اروپایی‌ها قابل مقایسە نیست انتظار داشت؟

اما در اقلیم کردستان در اوایل بیرون راندن ارتش و دستگاه حاکمیت صدام در بهار سال ١٩٩١ (اغلب ترورهای اعضا و پیشمرگان احزاب در این مدت اتفاق افتاد) عدم حاکمیت مقتدر و قانونی، تقسیم اقلیم میان دو نیروی آن، سپس تقسیم آن به دو ادارە و دو دولت، جنگ داخلی در کردستان عراق، فقر شدید در میان مردم، عدم سازگاری احزاب سیاسی کردستان ایران با شرایط جدید و عدم سازماندهی و آرایش خود منطبق با تغییرات بوجود آمده و شرایط جدید اقلیم کردستان، به جمهوری اسلامی امکان داد که فرصت پیش آمدە را از دست ندهد. اما هنگامی که پس از ترور دو تن از پیشمرگان فرماندە کومەلە، اتحادیە مهینی کوردستان ٧ عامل آن را محاکمە و اعدام کرد، روند ترورهای اقلیم کردستان توسط جمهوری اسلامی نیز مختل گردید.

■ فکر می‌کنید چرا در یک دوره‌ای جمهوری اسلامی اینهمه به ترور مخالفان خود دست زد؟

ترور و تروریسم همزاد جمهوری اسلامی است. به قدرت رسیدن جمهوری اسلامی یک نابهنگامی تاریخی است. سیستم و حاکمیتی که سران این رژیم در پی آن بودند مستلزم کشتار و ترور و سر بە نیست کردن مخالفانش بود. جمهوری اسلامی از ابتدا تا کنون بدون کشتار، ترور، سرکوب، حذف و کنترل دائمی مخالفان و مردم نمی‌توانست و نمی‌تواند یک روز به حاکمیت خود ادامە بدهد. بسیار زود به همەی خلق‌ها در کردستان و ترکمن صحرا و خوزستان یورش برد. بسیار زود به ترور روی آورد و چهار مبارز ترکمن را در زمستان ٥٨ ربود و ترور کرد. سنگ بنای این رژیم با ترور بنا نهادە شدە است.

■ چه شد که آمار ترورها توسط جمهوری اسلامی پایین آمد؟ آیا علتش این بود که شما مسائل امنیتی را بیشتر رعایت کردید؟ یا جمهوری اسلامی نگران واکنش جامعه جهانی و افکاری عمومی و تخریب وجهه خود بود؟

اگر قطع ترورها برای دورەای هرچند طولانی هم بودە باشد، نه در تغییر نقشە و برنامە رژیم جمهوری اسلامی که در شرایطی باید جستجو کرد که این رژیم را ناچار به تعطیلی موقت آن ساختە است.

■ این ترورها چه تاثیری روی شما، فعالیت‌هایتان و روحیه اعضای حزبتان داشته است؟

سرکوب و ترور توسط جمهوری اسلامی در تداوم حاکمیت این رژیم نقش بسزایی داشتە است. اما در مورد ما و همەی احزاب سیاسی کردستان باید گفت که یورش و سرکوب و ترور و تروریسم هیچگاه نتوانستە است خللی در فعالیت و حضور ما داشتە باشد. این ترورهای جمعی از کادرها و رهبران کارا و موثر را از ما گرفتە است که جای خالی‌شان کماکان احساس می‌شود اما صفوف احزاب و ارادە آنان با ترور و جنایات بسیار بی رحمانەتر نیز خللی بر خود ندیدە است.

■ برای رسانه‌ای کردن این ترورها و طرح آنها در نهادهای بین المللی مدافع حقوق بشر و جلب توجه جامعه جهانی و افکار عمومی چه اقداماتی انجام دادید؟

اقدامات متعددی در همەی این سال‌ها صورت گرفتە است. از برگزاری تظاهرات علیە ترورها گرفتە تا جلب توجە رسانەهای اپوزیسیون و رسانەهای خارجی. از انتشار آمار ترورها گرفتە تا تهیە و تدوین برنامەهای تلویزیونی و فیلم و جمع آوری اسناد ترورها یعنی کار مداومی صورت گرفتە است که باعث گردیدە رژیم اسلامی حاکم بر ایران به عنوان مهمترین پایگاه صدور تروریسم شناختە شود.

■ فکر می‌کنید چه کارهایی می‌توان انجام داد تا جمهوری اسلامی از اقدامات تروریستی عقب نشینی کند؟

محکم کردن صفوف احزاب، بالابردن هوشیاری و نظم و دیسیپلین می‌تواند در خنثی کردن طرح‌های تروریستی رژیم موثر باشد. افشای مداوم رژیم، مستند کردن ترورهای پیشین و ترجمە آنها به زبان‌های اصلی جهان، شناسایی آمران و به ویژه عاملان اجرای ترورها در میان مردم − اینها اقداماتی هستند که هیچگاه نباید از دستور کارمان خارج گردند.

ادامه دارد

در بخش بعد مصاحبه با حسن رحمان پناه، عضو کمیته مرکزی سازمان کردستان حزب کمونیست ایران (کومه‌له) را می‌خوانید.

بخش‌های پیشین:

این مطلب را پسندیدید؟ کمک مالی شما به ما این امکان را خواهد داد که از این نوع مطالب بیشتر منتشر کنیم.

آیا مایل هستید ما را در تحقیق و نوشتن تعداد بیشتری از این‌گونه مطالب یاری کنید؟

.در حال حاضر امکان دریافت کمک مخاطبان ساکن ایران وجود ندارد

توضیح بیشتر در مورد اینکه چطور از ما حمایت کنید

نظر بدهید

در پرکردن فرم خطایی صورت گرفته

نظرها

نظری وجود ندارد.