ارتباط ناشناخته. ارتباط بدون سانسور. ارتباط برقرار نمی‌شود. سایت اصلی احتمالاً زیر سانسور است. ارتباط با سایت (های) موازی برقرار شد. ارتباط برقرار نمی‌شود. ارتباط اینترنت خود را امتحان کنید. احتمال دارد اینترنت به طور سراسری قطع شده باشد. ادامه مطلب

مثل پول تقلبی

<p>&nbsp;ناصر غیاثی- نخستین رمان اروهان پاموک &laquo;سودت و پسرانش&raquo; نام دارد که در سال ۱۹۸۲ منتشر شده بود. تا مدت&zwnj;ها پاموک اجازه نمی&zwnj;داد این کتاب به زبان&zwnj;های دیگر ترجمه و منتشر شود. چندی پیش اما نظرش برگشت و ترجمه&zwnj;ی آلمانی ِ &laquo;سودت و پسرانش&raquo; منتشر شد. طبیعی است که منتقدان ادبی بسیاری در رسانه&zwnj;های آلمانی به این رمان پرداختند. ترجمه&zwnj;ی نقد و معرفی این کتاب در روزنامه&zwnj;ی دی&zwnj;سایت را می&zwnj;خوانید.</p> <!--break--> <p><strong>سودت صبح زود بیدار می&zwnj;شود</strong></p> <p><br /> ۱۹۰۵ آن روز در سال هوا خیلی گرم است. سودت صبح زود بیدار می&zwnj;شود. کارهای زیادی دارد. سی و هفت ساله است و تا چند هفته&zwnj;ی دیگر ازدواج می&zwnj;کند. نامزدش نیگان را دو بار دیده است، از دور. اما مطمئن است که نیکان زن مناسب اوست. علاوه براین نیگان دختر یک پاشا هم هست. سودت امروز به دیدن پدر او می&zwnj;رود تا در مورد تدارکات عروسی حرف بزنند. سودت چون می&zwnj;خواهد با طبقات بالا رفت و آمد داشته باشد، یک درشکچه&zwnj;ی اعیانی با درشکچه&zwnj;شی کرایه کرده است. او متعلق به طبقه&zwnj;ی پایین است اما حالا که وارث چراغ فروشی شده است به شرکت&zwnj;های بزرگ جنس می&zwnj;دهد. نقشه&zwnj;هایی در سر دارد و می&zwnj;خواهد زندگی&zwnj;اش را عوض کند. آن وقت&zwnj;ها واردشدن مسلمان&zwnj;ها به کار تجارت امری غیرعادی بود اما از زمانی که یونانی&zwnj;ها و یهودی&zwnj;ها و ارمنی&zwnj;ها آرام آرام پس رانده شدند، به امری عادی تبدیل شد.</p> <p>&nbsp;</p> <p><strong>به جان سلطان سوءقصد شده</strong></p> <p>&nbsp;</p> <p>اما زمانه عوض می&zwnj;شود. تازه به جان سلطان سوقصد شده است. مردم به جوش و خروش درآمده&zwnj;اند و همه&zwnj;ی طبقات در اشتیاق اصلاحات و مدرن شدن هستند. سودت علاقه&zwnj;ای به جهان سیاست ندارد و با ایده&zwnj;آل&zwnj;های سیاسی والا هم که اصلا میانه&zwnj;ی ندارد. او یک تاجر و کسی است که می&zwnj;خواهد رشد کند و در جست&zwnj;وجوی پله&zwnj;های بعدی روبه بالای نردبان اجتماعی است، بنیانگذاری است در جامعه&zwnj;ای که بنیانگذاری را تازه باید یاد بگیرد.</p> <p>&nbsp;</p> <blockquote> <p><img alt="" align="middle" src="http://zamanehdev.redbee.nl/u/wp-content/uploads/ghiorpam01.jpg" />ترجمه&zwnj;ی آلمانی &laquo;سودت و پسرانش&raquo;. این رمان یک رمان خانواده و یک رمان&nbsp;اجتماعی و نخستین رمانی&zwnj;ست که اورهان پاموک، نویسنده&zwnj; ترک و برنده نوبل ادبی نوشته و تا مدت&zwnj;ها با ترجمه&zwnj;ی آن به زبان&zwnj;های دیگر مخالفت می&zwnj;کرد.</p> </blockquote> <p>فصل اول و بلند رمان تنها شرح گشت و گذار سوت با درشکه در آن روز سال ۱۹۰۵ در استانبول است. بیش از ۳۰ سال&nbsp;بعد او را در همان خانه&zwnj;ای می&zwnj;بینیم که آن روزها می&zwnj;خواست بخرد و عملاً هم خریده بود. زندگی زناشویی&zwnj;اش با نیگان خوب و خوش است و دو پسر و یک دختر دارد. تجارتش توسعه یافته و در یک کلام نقشه&zwnj;هایش به عمل درآمده&zwnj;اند. اما حالا دارد به هفتاد سالگی نزدیک می&zwnj;شود و گاهی حافظه&zwnj;اش او را جا می&zwnj;گذارد. تجارتخانه را به دست پسرانش می&zwnj;سپارد.</p> <p>&nbsp;</p> <p><strong>یک خانواده&zwnj;ی بزرگ و ثروتمند</strong></p> <p>&nbsp;</p> <p>به نظر می&zwnj;آید سروکارمان با زندگی بی&zwnj;دغدغه&zwnj;ی یک خانواده&zwnj;ی بزرگ ثروتمند باشد: زن و مردی بنیانگذار، فرزندان و نوه&zwnj;ها در خانه&zwnj;ای اعیانی زندگی می&zwnj;کنند با باغ&zwnj;های زیبا، خدمتکاران دست به سینه در چپ و راست که برخی&zwnj;شان دهه&zwnj;هاست در خدمت این خانواده هستند. اما یکی از پسرها به ویروس پررمز و رازی مبتلا می&zwnj;شود که تا آن زمان در استانبول کمتر شناخته شده بود. اسمش را بگذاریم اگزیستانسیالیسم، یعنی مسئله&zwnj;ای نسبتاً مدرن که متشکل از این است که انسان به عنوان فرد باید خود را بیافریند.</p> <p>بی&zwnj;تردید متوجه می&zwnj;شویم که این رمان اورهان پاموک نسخه&zwnj;ی ترکی بودنبروک&zwnj;ها است و اروهان پاموک در مؤخره&zwnj;ی کوتاهش به این الگوبرداری اذعان دارد. او برودن&zwnj;بروک&zwnj;ها و آن مدل دیگر آنا کارنینا را از کتابخانه&zwnj;ی پدرش می&zwnj;شناسد، مردی که زیاد می&zwnj;خواند و از نویسنده&zwnj;های بزرگ اروپایی چون ژنرال&zwnj;ها و مقدسین حرف می&zwnj;زد. خانواده&zwnj;ی پاموک هم در یک خانه&zwnj;ی بزرگ پنج طبقه در محله&zwnj;ی نیشانتاش استانبول زندگی می&zwnj;کرد، دقیقاً همان&zwnj;جا و دقیقاً مثل سودت و خانواده&zwnj;اش.</p> <p>&nbsp;</p> <p>اورهان پاموک نوشتن این نخستین رمانش را در ۲۲ سالگی آغاز کرد و زمانی که سرانجام در سال ۱۹۸۲ انتشار یافت، پاموک ۳۰ ساله بود. پاموک بعدها کتاب اولش را قبول نداشت و می&zwnj;گفت، از اینکه این همه تحت تاثیر الگو&zwnj;های بزرگ رمان خانواده در اروپا بوده، شرمنده است. ممکن است اینطور باشد. این هم ممکن است که نویسنده در نخستین رمانش هنوز آن لحنی را پیدا نکرده باشد که بعدها به حق موجب شهرت او شد. اما برای خواننده&zwnj;ی اروپای میانه&zwnj;ی این روزها &laquo;سودت و پسرانش&raquo; بسیار خواندنی است. این رمان ما را با تصویر تخیلی ِ سرزمینی آشنا می&zwnj;کند که در اروپا هنوز هم شایعات مهمل زیادی درباره&zwnj;اش جریان دارد.</p> <p>&nbsp;</p> <p><strong>سنجیدن جامعه&zwnj;ی ترکیه با آیده&zwnj;آل&zwnj;های اروپایی</strong></p> <p>&nbsp;</p> <p>اگر سودت و فرزندانش شباهت خاصی به خانواده&zwnj;ی بودنبروک دارند، به این علت است که خود را در راه&zwnj;های پیچ در پیچ و باواسطه&zwnj;های بسیار کپی دوری از آن&zwnj;ها می&zwnj;دانند. درون&zwnj;مایه&zwnj;ی مرکزی و تکراری ِاین رمان دقیقاً سنجیدن اوضاع و احوال جامعه&zwnj;ی ترکیه با آیده&zwnj;آل&zwnj;های اروپایی است. بخش بزرگی از رمان شرح داستان پسران سودت در سال&zwnj;های ۱۹۳۶ تا ۱۹۴۰است. پس از مرگ سودت، عثمان پسر بزرگ نقش سرکرده و رئیس خانواده را به عهده می&zwnj;گیرد. در حقیقت نمی&zwnj;شود چیز زیادی درباره&zwnj;ی او گفت. او در نقشی از پیش آمده شده فرومی&zwnj;رود و اگر هم گاهی جانش به تنگ می&zwnj;آید با معشوقه&zwnj;هایش خوش می&zwnj;گذراند.</p> <p>&nbsp;</p> <blockquote> <p><img alt="" align="middle" src="http://zamanehdev.redbee.nl/u/wp-content/uploads/ghiorpam02.jpg" />اورهان پاموک&nbsp;در نخستین اثرش هنوز به&zwnj;طور کامل به بالاترین حد هنرنوشتن دست نیافته. گاهی شخصیت&zwnj;هایش به سبک مقاله فکر می&zwnj;کنند، این&zwnj;جا و آن&zwnj;جا یک شخصیت اندکی دچار تصنع می&zwnj;شود اما در مجموع&nbsp;&laquo;سودت و پسرانش&raquo;&nbsp;بسیار هیجان&zwnj;انگیز است.</p> </blockquote> <p>زندگی رفیک، برادرِ کوچک&zwnj;تر او دستخوش ناآرامی&zwnj;های بیشتری است. به عبارت دقیق&zwnj;تر مسئله رفیک و دوستانش موهیتین و عمر است. این سه از زمان دانشجویی یکدیگر را می&zwnj;شناسند. در زمانی دانشجویی در رشته&zwnj;ی علوم مهندسی در دانشگاه یک گروه سه نفره&zwnj;ی بدنام تشکیل داده بودند. پاموک با داستان این دوستی مرزهای رمان خانواده را می&zwnj;شکند و میدان بازی را به شهرها و مناطق دیگر ترکیه گسترش می&zwnj;دهد؛ و البته موضوع، آن اروپایی تخیلی است که همه&zwnj;ی این سه از طرق مختلف در آن گرفتار آمده&zwnj;اند.</p> <p>&nbsp;</p> <p><strong>مثل پول تقلبی</strong></p> <p>&nbsp;</p> <p>در آن سال&zwnj;های بین ۱۹۳۶ و ۱۹۴۵ در پایان عصر مصطفی کمال، بنیان&zwnj;گذار جمهوری ترکیه هستیم که از سال ۱۹۳۴ نامش آتاتورک به معنی پدر ترک&zwnj;ها بود. از سال ۱۹۲۴ او مقرر کرده که ترکیه مدرنیزه بشود، آن چنان رادیکال که چه بسا نظیراش یحتمل در تاریخ جهان خیلی کم وجود داشته باشد. آتاتورک به&zwnj;طور سیستماتیک و با بی&zwnj;رحمی بنیادها و سنت&zwnj;های یک جمهوری مدرن را جانشین امپراطوری عثمانی کرد. بین دین و حکومت جدایی مطلق ایجاد کرد، از خلیفه و سلطان خلع ید کرد و کشوری چندملیتی را تحت عنوان ملت ترک متحد کرد. به عبارت دیگر سنت&zwnj;هایی به قدمت قرن&zwnj;ها را از بیخ و بن برانداخت و در طول یک دهه مدرنیسم اروپایی راه انداخت که حس بیشتر ترک&zwnj;ها نسبت به آن ، حتی آن&zwnj;هایی که با ایده&zwnj;های آتاتورک کاملاً موافق بودند، مثل حس&zwnj;شان به پول تقلبی بود.<br /> &nbsp;</p> <p>&nbsp;</p> <p>این دقیقاً وضع رفیک، موهتین و عمر، این سه دوستی است که با جدیت کامل می&zwnj;خواهند در سه جامه&zwnj;ی مختلف اروپایی زندگی&zwnj;شان را بنا کنند: به عنوان قهرمان رمان قرن نوزدهم، سخنور تاریک والامقام و روشنگری انسان&zwnj;دوست. می&zwnj;شود حدس زد که کارشان عاقبت خوشی نخواهد داشت.</p> <p>&nbsp;</p> <p><strong>یک رمان خانواده و یک رمان&nbsp;اجتماعی مهم</strong></p> <p>&nbsp;</p> <p>رمان&zwnj;های مهم خانواده همیشه رمان&zwnj;های مهم اجتماعی هم بوده&zwnj;اند. پاموک نیز استثناء نیست. ممکن است در این نخستین اثرش هنوز به&zwnj;طور کامل به بالاترین حد هنرنوشتن دست نیافته باشد. گاهی شخصیت&zwnj;هایش به سبک مقاله فکر می&zwnj;کنند، این&zwnj;جا و آن&zwnj;جا یک شخصیت اندکی دچار تصنع می&zwnj;شود اما در مجموع این رمان بسیار هیجان&zwnj;انگیز است. اورهان پاموک صفحه به صفحه با دنیایی موجبات بهت&zwnj;مان را فراهم می&zwnj;کند که این چنین تصوراش را نمی&zwnj;کردیم، اگر اساساً زمانی تصورش کرده باشیم. البته موضوع این رمان موضوع اصلی پاموک است: آن به اصطلاح هویت تُرک که آشکارا کمتر واقعیتی قابل سکنی را به نمایش می&zwnj;گذارد تا خیالی چند لایه را.</p> <p>&nbsp;</p> <p>&laquo;سودت و پسرانش&raquo; مثال خوبی برای این است که از یک رمان خیلی بیشتر می&zwnj;توانیم درباره&zwnj;ی بیگانه&zwnj;ها یاد بگیریم تا از نثراندیشمند برخی اداره&zwnj;کنندگان تمدن. در حالی که در قرن بیستم در استانبول بورژوازی به مثابه بازتولید اروپایی آن به وجود می&zwnj;آید، ما نیز برخی از مناسبات خودمان را درک می&zwnj;کنیم.</p> <p><a href="http://www.zeit.de/2011/28/L-B-Pamuk">منبع:</a>(<a href="http://www.zeit.de/2011/28/L-B-Pamuk">+</a>)<br /> &nbsp;</p> <p>&nbsp;</p>

 ناصر غیاثی- نخستین رمان اروهان پاموک «سودت و پسرانش» نام دارد که در سال ۱۹۸۲ منتشر شده بود. تا مدت‌ها پاموک اجازه نمی‌داد این کتاب به زبان‌های دیگر ترجمه و منتشر شود. چندی پیش اما نظرش برگشت و ترجمه‌ی آلمانی ِ «سودت و پسرانش» منتشر شد. طبیعی است که منتقدان ادبی بسیاری در رسانه‌های آلمانی به این رمان پرداختند. ترجمه‌ی نقد و معرفی این کتاب در روزنامه‌ی دی‌سایت را می‌خوانید.

سودت صبح زود بیدار می‌شود

۱۹۰۵ آن روز در سال هوا خیلی گرم است. سودت صبح زود بیدار می‌شود. کارهای زیادی دارد. سی و هفت ساله است و تا چند هفته‌ی دیگر ازدواج می‌کند. نامزدش نیگان را دو بار دیده است، از دور. اما مطمئن است که نیکان زن مناسب اوست. علاوه براین نیگان دختر یک پاشا هم هست. سودت امروز به دیدن پدر او می‌رود تا در مورد تدارکات عروسی حرف بزنند. سودت چون می‌خواهد با طبقات بالا رفت و آمد داشته باشد، یک درشکچه‌ی اعیانی با درشکچه‌شی کرایه کرده است. او متعلق به طبقه‌ی پایین است اما حالا که وارث چراغ فروشی شده است به شرکت‌های بزرگ جنس می‌دهد. نقشه‌هایی در سر دارد و می‌خواهد زندگی‌اش را عوض کند. آن وقت‌ها واردشدن مسلمان‌ها به کار تجارت امری غیرعادی بود اما از زمانی که یونانی‌ها و یهودی‌ها و ارمنی‌ها آرام آرام پس رانده شدند، به امری عادی تبدیل شد.

به جان سلطان سوءقصد شده

اما زمانه عوض می‌شود. تازه به جان سلطان سوقصد شده است. مردم به جوش و خروش درآمده‌اند و همه‌ی طبقات در اشتیاق اصلاحات و مدرن شدن هستند. سودت علاقه‌ای به جهان سیاست ندارد و با ایده‌آل‌های سیاسی والا هم که اصلا میانه‌ی ندارد. او یک تاجر و کسی است که می‌خواهد رشد کند و در جست‌وجوی پله‌های بعدی روبه بالای نردبان اجتماعی است، بنیانگذاری است در جامعه‌ای که بنیانگذاری را تازه باید یاد بگیرد.

ترجمه‌ی آلمانی «سودت و پسرانش». این رمان یک رمان خانواده و یک رمان اجتماعی و نخستین رمانی‌ست که اورهان پاموک، نویسنده‌ ترک و برنده نوبل ادبی نوشته و تا مدت‌ها با ترجمه‌ی آن به زبان‌های دیگر مخالفت می‌کرد.

فصل اول و بلند رمان تنها شرح گشت و گذار سوت با درشکه در آن روز سال ۱۹۰۵ در استانبول است. بیش از ۳۰ سال بعد او را در همان خانه‌ای می‌بینیم که آن روزها می‌خواست بخرد و عملاً هم خریده بود. زندگی زناشویی‌اش با نیگان خوب و خوش است و دو پسر و یک دختر دارد. تجارتش توسعه یافته و در یک کلام نقشه‌هایش به عمل درآمده‌اند. اما حالا دارد به هفتاد سالگی نزدیک می‌شود و گاهی حافظه‌اش او را جا می‌گذارد. تجارتخانه را به دست پسرانش می‌سپارد.

یک خانواده‌ی بزرگ و ثروتمند

به نظر می‌آید سروکارمان با زندگی بی‌دغدغه‌ی یک خانواده‌ی بزرگ ثروتمند باشد: زن و مردی بنیانگذار، فرزندان و نوه‌ها در خانه‌ای اعیانی زندگی می‌کنند با باغ‌های زیبا، خدمتکاران دست به سینه در چپ و راست که برخی‌شان دهه‌هاست در خدمت این خانواده هستند. اما یکی از پسرها به ویروس پررمز و رازی مبتلا می‌شود که تا آن زمان در استانبول کمتر شناخته شده بود. اسمش را بگذاریم اگزیستانسیالیسم، یعنی مسئله‌ای نسبتاً مدرن که متشکل از این است که انسان به عنوان فرد باید خود را بیافریند.

بی‌تردید متوجه می‌شویم که این رمان اورهان پاموک نسخه‌ی ترکی بودنبروک‌ها است و اروهان پاموک در مؤخره‌ی کوتاهش به این الگوبرداری اذعان دارد. او برودن‌بروک‌ها و آن مدل دیگر آنا کارنینا را از کتابخانه‌ی پدرش می‌شناسد، مردی که زیاد می‌خواند و از نویسنده‌های بزرگ اروپایی چون ژنرال‌ها و مقدسین حرف می‌زد. خانواده‌ی پاموک هم در یک خانه‌ی بزرگ پنج طبقه در محله‌ی نیشانتاش استانبول زندگی می‌کرد، دقیقاً همان‌جا و دقیقاً مثل سودت و خانواده‌اش.

اورهان پاموک نوشتن این نخستین رمانش را در ۲۲ سالگی آغاز کرد و زمانی که سرانجام در سال ۱۹۸۲ انتشار یافت، پاموک ۳۰ ساله بود. پاموک بعدها کتاب اولش را قبول نداشت و می‌گفت، از اینکه این همه تحت تاثیر الگو‌های بزرگ رمان خانواده در اروپا بوده، شرمنده است. ممکن است اینطور باشد. این هم ممکن است که نویسنده در نخستین رمانش هنوز آن لحنی را پیدا نکرده باشد که بعدها به حق موجب شهرت او شد. اما برای خواننده‌ی اروپای میانه‌ی این روزها «سودت و پسرانش» بسیار خواندنی است. این رمان ما را با تصویر تخیلی ِ سرزمینی آشنا می‌کند که در اروپا هنوز هم شایعات مهمل زیادی درباره‌اش جریان دارد.

سنجیدن جامعه‌ی ترکیه با آیده‌آل‌های اروپایی

اگر سودت و فرزندانش شباهت خاصی به خانواده‌ی بودنبروک دارند، به این علت است که خود را در راه‌های پیچ در پیچ و باواسطه‌های بسیار کپی دوری از آن‌ها می‌دانند. درون‌مایه‌ی مرکزی و تکراری ِاین رمان دقیقاً سنجیدن اوضاع و احوال جامعه‌ی ترکیه با آیده‌آل‌های اروپایی است. بخش بزرگی از رمان شرح داستان پسران سودت در سال‌های ۱۹۳۶ تا ۱۹۴۰است. پس از مرگ سودت، عثمان پسر بزرگ نقش سرکرده و رئیس خانواده را به عهده می‌گیرد. در حقیقت نمی‌شود چیز زیادی درباره‌ی او گفت. او در نقشی از پیش آمده شده فرومی‌رود و اگر هم گاهی جانش به تنگ می‌آید با معشوقه‌هایش خوش می‌گذراند.

اورهان پاموک در نخستین اثرش هنوز به‌طور کامل به بالاترین حد هنرنوشتن دست نیافته. گاهی شخصیت‌هایش به سبک مقاله فکر می‌کنند، این‌جا و آن‌جا یک شخصیت اندکی دچار تصنع می‌شود اما در مجموع «سودت و پسرانش» بسیار هیجان‌انگیز است.

زندگی رفیک، برادرِ کوچک‌تر او دستخوش ناآرامی‌های بیشتری است. به عبارت دقیق‌تر مسئله رفیک و دوستانش موهیتین و عمر است. این سه از زمان دانشجویی یکدیگر را می‌شناسند. در زمانی دانشجویی در رشته‌ی علوم مهندسی در دانشگاه یک گروه سه نفره‌ی بدنام تشکیل داده بودند. پاموک با داستان این دوستی مرزهای رمان خانواده را می‌شکند و میدان بازی را به شهرها و مناطق دیگر ترکیه گسترش می‌دهد؛ و البته موضوع، آن اروپایی تخیلی است که همه‌ی این سه از طرق مختلف در آن گرفتار آمده‌اند.

مثل پول تقلبی

در آن سال‌های بین ۱۹۳۶ و ۱۹۴۵ در پایان عصر مصطفی کمال، بنیان‌گذار جمهوری ترکیه هستیم که از سال ۱۹۳۴ نامش آتاتورک به معنی پدر ترک‌ها بود. از سال ۱۹۲۴ او مقرر کرده که ترکیه مدرنیزه بشود، آن چنان رادیکال که چه بسا نظیراش یحتمل در تاریخ جهان خیلی کم وجود داشته باشد. آتاتورک به‌طور سیستماتیک و با بی‌رحمی بنیادها و سنت‌های یک جمهوری مدرن را جانشین امپراطوری عثمانی کرد. بین دین و حکومت جدایی مطلق ایجاد کرد، از خلیفه و سلطان خلع ید کرد و کشوری چندملیتی را تحت عنوان ملت ترک متحد کرد. به عبارت دیگر سنت‌هایی به قدمت قرن‌ها را از بیخ و بن برانداخت و در طول یک دهه مدرنیسم اروپایی راه انداخت که حس بیشتر ترک‌ها نسبت به آن ، حتی آن‌هایی که با ایده‌های آتاتورک کاملاً موافق بودند، مثل حس‌شان به پول تقلبی بود.
 

این دقیقاً وضع رفیک، موهتین و عمر، این سه دوستی است که با جدیت کامل می‌خواهند در سه جامه‌ی مختلف اروپایی زندگی‌شان را بنا کنند: به عنوان قهرمان رمان قرن نوزدهم، سخنور تاریک والامقام و روشنگری انسان‌دوست. می‌شود حدس زد که کارشان عاقبت خوشی نخواهد داشت.

یک رمان خانواده و یک رمان اجتماعی مهم

رمان‌های مهم خانواده همیشه رمان‌های مهم اجتماعی هم بوده‌اند. پاموک نیز استثناء نیست. ممکن است در این نخستین اثرش هنوز به‌طور کامل به بالاترین حد هنرنوشتن دست نیافته باشد. گاهی شخصیت‌هایش به سبک مقاله فکر می‌کنند، این‌جا و آن‌جا یک شخصیت اندکی دچار تصنع می‌شود اما در مجموع این رمان بسیار هیجان‌انگیز است. اورهان پاموک صفحه به صفحه با دنیایی موجبات بهت‌مان را فراهم می‌کند که این چنین تصوراش را نمی‌کردیم، اگر اساساً زمانی تصورش کرده باشیم. البته موضوع این رمان موضوع اصلی پاموک است: آن به اصطلاح هویت تُرک که آشکارا کمتر واقعیتی قابل سکنی را به نمایش می‌گذارد تا خیالی چند لایه را.

«سودت و پسرانش» مثال خوبی برای این است که از یک رمان خیلی بیشتر می‌توانیم درباره‌ی بیگانه‌ها یاد بگیریم تا از نثراندیشمند برخی اداره‌کنندگان تمدن. در حالی که در قرن بیستم در استانبول بورژوازی به مثابه بازتولید اروپایی آن به وجود می‌آید، ما نیز برخی از مناسبات خودمان را درک می‌کنیم.

این مطلب را پسندیدید؟ کمک مالی شما به ما این امکان را خواهد داد که از این نوع مطالب بیشتر منتشر کنیم.

آیا مایل هستید ما را در تحقیق و نوشتن تعداد بیشتری از این‌گونه مطالب یاری کنید؟

.در حال حاضر امکان دریافت کمک مخاطبان ساکن ایران وجود ندارد

توضیح بیشتر در مورد اینکه چطور از ما حمایت کنید

نظر بدهید

در پرکردن فرم خطایی صورت گرفته

نظرها

  • کاربر مهمان صنمی ُ

    آقای غیاثی محترم زحمت کشیده و مطلبی را در معرفی کتاب اورهان پاموک از آلمانی ترجمه کرده اند. دستشان درد نکند. اسم آن آقا جودت (بر وزن حیرت) است نه سودت اسم پسران اش هم محی الدین و رفیق بهتر است در موارد مشابه به یکی از شهروندان ترک ساکن اروپا مراجعه می کردند تا گذشته از اسامی اشخاص حد اقل اسم کتاب بزبان فارسی fغلط راه نیابد. آقای غیاثی اگر لطف کنند و معنی "سخنور تاریک والا مقام "را روشن کنند، ما را سرافراز خواهند فرمود. با آرزوی موفقیت