ارتباط ناشناخته. ارتباط بدون سانسور. ارتباط برقرار نمی‌شود. سایت اصلی احتمالاً زیر سانسور است. ارتباط با سایت (های) موازی برقرار شد. ارتباط برقرار نمی‌شود. ارتباط اینترنت خود را امتحان کنید. احتمال دارد اینترنت به طور سراسری قطع شده باشد. ادامه مطلب

خودکشی: تراژدی فردی، فاجعه‌ی اجتماعی

نازنین درگاهی ــ پس از خیزش انقلابی مردم در شهریور ۱۴۰۱ و سرکوب آن نوعی ناامیدی گریبان جامعه را گرفت. در کنار این ناامیدی، بی‌کاری و فقر و نداشتن آینده و چشم‌اندازی درست برای ادامه دادن، از عوامل مهم گرایش و افزایش به خودکشی قلمداد می‌شود. رییس انجمن مددکاران اجتماعی ایران گفته: «در حوزه خودکشی، روندی که در ایران طی می‌کنیم، نگران‌کننده است.»

داستان ملیکا هنوز به پایان نرسیده‌است وهمچنان ادامه دارد. او از ۱۸ سالگی حسابش را از خانواده‌اش جدا و با مردی ازدواج کرد که ۱۵ سال از خودش بزرگ‌تر بود. یک بچه را سقط کرد و از مازیار جدا شد. پدر و مادر برایش یک خانه خریدند تا مستقل باشد و افسردگی پس از جدایی دامنش را نگیرد. اما خانه‌اش به پاتوقی برای سکس و مواد تبدیل شد. پدرش تصمیم گرفت او را به زادگاهشان یزد بفرستد. این آغاز شورش ملیکا بر خودش بود. آخرین بار هفته‌ی پیش در یک استوری آشفتگی‌اش را به زبان آورد و فصل آخر سریال زندگی‌اش را بازی کرد. اما نجاتش دادند.

احسان پدرش می‌گوید:

هیچ کاری از دست ما برنمی‌آید. شرایط اجتماعی، ناامیدی وسرخوردگی، جوانان کشورمان را دارد نابود می‌کند. آخرین بار با روان‌پزشکش که صحبت کردم گفت که در هرصورت او را باید در بیمارستان روانی بستری کنید. حتا اگر خودکشی‌اش نمایشی باشد.

همزمان با خودکشی ملیکا، زنی دیگر نیز خودش را از طبقه‌ی پنجم ساختمانی در محله‌ی تهران‌نو به بیرون پرت کرد و در بیمارستان جانش را از دست داد. در دست‌نوشته‌یی که ماموران از خانه‌اش یافتند نوشته بود:

این شرایط زندگی با چیزی که انتظارش را داشتم فرق کرده و به‌سختی برایم می‌گذرد و طاقت این همه سختی را ندارم. بنابراین به زندگی‌ام پایان می‌دهم.

تنها ۳۵ روز  از ازدواج او گذشته بود.

کمبود نیروی متخصص

شیدا.ث روان‌شناس و یکی از اپراتورهای صدای مشاور به زمانه می‌گوید:

متاسفانه تماس‌هایی که با موضوع خودکشی به ما ارجاع می‌شود بی‌شمار است. از این میان در طول روز شاید بتوان گفت ۲۰ درصد کسانی که تماس می‌گیرند، کیس واقعی خودکشی هستند. بعضی‌ها برای بار چندم تماس می‌گیرند و گاهی به نظر می‌رسد موارد قابل توجهی از آنان، بعد از نا امیدی از صحبت کردن با مشاور خودکشی می‌کنند. یعنی حرف‌ها و مشاوره‌ی ما تاثیری در تصمیمشان ندارد.

او از شیوه‌ی پاسخ‌گویی به این افراد، از سوی مشاوران بی‌تجربه انتقاد می‌کند و اهمیت ندادن به مشکلات اصلی جامعه را از سوی آن‌ها عامل برخی لغزش‌های مرگ‌بار می‌داند:

کیس‌هایی که در دستور کاری ماست، کودک‌آزاری، اعتیاد و خودکشی‌ست. اما متاسفانه نیروی کافی برای پوشش این همه موارد را نداریم. چند سال پیش سرپرست صدای مشاور آقای دکتری بود که این افراد را بیمار جنسی خطاب می‌کرد که تنها برای هم‌صحبتی با جنس مخالف تماس می‌گیرند. ما موردی را به او معرفی کردیم که سه‌بار تماس گرفته بود و هر سه بار از تصمیم جدی‌اش برای خودکشی گفته بود. اما آقای دکتر گفت «این آدم اصلا قصد خودکشی ندارد.» پشت تلفن با لحنی تمسخر آمیز به او گفت که اگر می‌خواهد خودکشی کند از راه بهتر و موثرتری استفاده کند و متاسفانه آن کیس با راهنمایی آقای سرپرست!! خودکشی کرد و جانش را از دست داد.

به نظر خانم ث، تعلیق آقای دکتر مشکلی را حل نکرده‌است.

ترس از «جهنم»

سازمان بهزیستی علاوه بر سامانه‌ی ۱۲۳ کمیته‌های جداگانه‌یی برای پیش‌گیری از موارد خودکشی دارد که از دید دکتر جعفر.الف، روان‌پزشک، در بسیاری موارد ناکارآمد است. او می‌گوید:

مثلا در یک جلسه‌ی دوساعته که در کمیته‌ی پیشگیری از آسیب‌های اجتماعی با موضوع پیش‌گیری از خودکشی و با حضور نمایندگان ادارات مرتبط در دفتر مدیریت بهزیستی شهر تهران برگزار شد، نتیجه این بود که بر فروش قرص‌هایی که می‌تواند مسمومیت ایجاد کند، نظارت بیش‌تری بشود. فکر کنید این اقدام چه‌قدر می‌تواند عملی باشد و چه‌قدر می‌تواند از خودکشی جلوگیری کند؟ الان متاسفانه قرص برنج به صورت انبوه دارد در عطاری‌ها قاچاق می‌شود. چیزی که ما کم داریم تخصص در مجاب کردن آدم‌ها به ادامه‌ی زندگی‌ست. من مراجعی داشتم؛ یک آقای ۳۰ ساله که عاشق مادر زنش شده بود و این عشق ممنوعه او را تا مرز خودکشی کشانده بود. این آدم اگر قرص دم دستش نباشد از راهی دیگر برای خودکشی استفاده می‌کند. با این مرد باید حرف زد و کسی می‌تواند او را از تصمیمش منصرف کند که یک متخصص درجه یک باشد نه کسی که تازه لیسانس روان‌شناسی گرفته. مورد دیگر دختری نوجوان بود که از برادرش باردار شده بود و تصمیم گرفته بود هم خودش و هم کل اعضای خانواده را از بین ببرد. سامانه‌ی ۱۲۳ نمی‌تواند این آدم را از تصمیمش منصرف کند چون مشاوران این سامانه یک عده آدمی هستند که بهشان دیکته شده مردم را از عذاب آخرت بترسانند و به کیس‌ها تاکید کنند حرف خدا و پیغمبر را گوش بدهند و بگویند کسی که خودکشی می‌کند جایش قعر جهنم است.

برای دیدن محتوای نقل شده از سایت دیگر، کوکی‌های آن سایت را بپذیرید

کوکی‌های سایت‌ دیگر برای دیدن محتوای آن سایت‌ حذف شود

آمارها دقیق نیست

حسن موسوی چلک، رییس انجمن مددکاران اجتماعی ایران در هفتمین برنامه از نشست‌های انجمن روانشناسی ایران به مناسبت ۱۰ سپتامبر؛ روز جهانی پیشگیری از خودکشی، گفته‌ است:

آمار خودکشی در سال ۱۴۰۱ محرمانه است، اما می‌توانم بگویم که تعداد فوتی‌ها بیشتر شده. به طور کلی روند فوتی‌های ناشی از اقدام به خودکشی در کشور افزایشی‌ست. در حوزه خودکشی، روندی که در ایران طی می‌کنیم، نگران‌کننده است.

موسوی تاکید کرده:

حساسیت‌هایی که باید در این مورد باشد، به تناسب اهمیت آن وجود ندارد. معمولا در حوزه‌ی خودکشی آمارهای ثبتی با آمارهای واقعی فاصله‌یی معنادار و این اختلاف آمار هم دلایل متفاوتی دارد؛ از جمله ثبت نشدن به موقع آن، پایگاه اجتماعی خانواده‌ها، نداشتن یک سیستم مستمر و دقیق ثبت، استفاده از بیمه و… . بنابراین آمارها دقیق نیست، اما باز هم پیام‌های زیادی دارد.

پس از خیزش انقلابی مردم در شهریور ۱۴۰۱ و سرکوب انقلاب در کف خیابان نوعی ناامیدی گریبان جامعه را گرفت تا برخی جوانان و نوجوانان را به سمت خودکشی هدایت کند. اما در کنار این ناامیدی، بی‌کاری و فقر وفلاکت اجتماعی و نداشتن آینده و چشم‌اندازی درست برای ادامه دادن، از عوامل مهم گرایش به خودکشی قلمداد می‌شود. دکتر جعفر الف می‌گوید:

خودکشی یک تراژدی فردی نیست بلکه یک اتفاق اجتماعی‌ست که همه را درگیر خود می‌کند.  ما به عنوان روان‌پزشک یا روان‌شناس نمی‌توانیم مشکل بی‌کاری وفلاکت را حل کنیم. دختری ۱۸ ساله از مراجعانم بود که پس از مرگ مادرش در جریان مبارزه‌ی مردم در سال گذشته دوبار اقدام به خودکشی کرده بود. اما خوشبختانه زنده ماند. پس از چند جلسه‌ی فشرده‌ی روان‌درمانی، حالش بهتر شد و الان در حال گذار از مراحل سوگ است واز آن فروپاشی روانی وافسردگی شدیدش کمی فاصله گرفته. اما یک اتفاق بزرگ او را از دوباره خودکشی کردن نجات داد که بسیار موثرتر از روان‌درمانی و دارودرمانی بود. پیدا کردن کار. پس از آن‌که توانست در یک آموزشگاه زبان به بچه‌ها درس بدهد، بهبود کامل پیدا کرد و الان هم سر حال است. اما تضمینی نیست که اگر کارش را از دست بدهد، آیا دوباره خودکشی خواهد کرد یا نه.

برای دیدن محتوای نقل شده از سایت دیگر، کوکی‌های آن سایت را بپذیرید

کوکی‌های سایت‌ دیگر برای دیدن محتوای آن سایت‌ حذف شود

مراقب سرنخ‌های کلامی و رفتاری باشیم

حمید پیروی نایب رییس جمعیت علمی پیشگیری از خودکشی ایران  چندی پیش در گفت‌وگو با خبرگزاری فارس با اشاره به تأثیر عوامل اجتماعی سلامت در پیشگیری از خودکشی و با تأکید بر ضرورت افزایش سطح سواد سلامت روان و غربالگری بیماری‌های روان توسط سیستم‌ها بهداشتی دانشگاهی و آموزش و پرورش و ... گفته بود:

همیشه فردی که قصد خودکشی دارد سرنخ‌های کلامی و رفتاری به‌صورت مستقیم و غیر مستقیم خواهد داشت، باید شنونده خوبی بود تا او را به‌ خوبی مدیریت کرد؛ اگر بتوان با این افراد ارتباط خوبی برقرار کرد می‌توان از بروز بسیاری از موارد خودکشی پیشگیری کرد.

همه‌ی ما سوگ‌واریم و همه باید تراپی بشویم

افسانه مادر ملیکا که این نوشتار با داستان او آغاز شد، می‌گوید:

برای خانواده‌یی که یکی از افرادش دچار این آسیب می‌شود، یک فروپاشی عمومی رخ می‌دهد. همه‌چیز از هم می‌پاشد. نمی‌توانم بگویم هربار که این اتفاق می‌افتد، چه رنجی بر خانواده تحمیل می‌شود. وضعیت فعلی جامعه هم دقیقا مثل یک خانواده‌ی بحران‌زده‌است که یکی از اعضایش خودکشی کرده. همه‌ی ما سوگ‌واریم و همه باید تراپی بشویم. بعد از اتفاقاتی که پارسال در کشورمان رخ داد آمار خودکشی چند برابر شده. خود من که دو سه بار دخترم را به بیمارستان بردم، دیدم که چند نفر خودکشی کرده‌اند. بیمارستان لقمان غلغله بود. بیمارستان روانی هم پر از جوانانی بود که دچار فروپاشی روانی شده بودند.  احساس کردم از درون نابود شده‌ایم و نیاز به یک امید بزرگ داریم. هنوز هم می‌ترسم دوباره دخترم دست به یک کار احمقانه بزند.

بیشتر بخوانید:

این مطلب را پسندیدید؟ کمک مالی شما به ما این امکان را خواهد داد که از این نوع مطالب بیشتر منتشر کنیم.

آیا مایل هستید ما را در تحقیق و نوشتن تعداد بیشتری از این‌گونه مطالب یاری کنید؟

.در حال حاضر امکان دریافت کمک مخاطبان ساکن ایران وجود ندارد

توضیح بیشتر در مورد اینکه چطور از ما حمایت کنید

نظر بدهید

در پرکردن فرم خطایی صورت گرفته

نظرها

نظری وجود ندارد.