ارتباط ناشناخته. ارتباط بدون سانسور. ارتباط برقرار نمی‌شود. سایت اصلی احتمالاً زیر سانسور است. ارتباط با سایت (های) موازی برقرار شد. ارتباط برقرار نمی‌شود. ارتباط اینترنت خود را امتحان کنید. احتمال دارد اینترنت به طور سراسری قطع شده باشد. ادامه مطلب

در بند زنان زندان وکیل‌آباد مشهد چه می‌گذرد؟ ــ بخش دوم: بند‌های یک و دو

بندهای یک و دو از امکانات بهداشتی کافی و برخی تجهیزات ابتدایی زندگی محرومند. مسئولان زندان بر خلاف قانون، داخل این بندها «سلول‌های بازداشتگاه» برپا کرده‌اند و متهمان و محکومان را در یک مکان نگه می‌دارند. اصل تفکیک جرائم رعایت نمی‌شود. زندانی‌های خارجی هم در این بند محبوس‌اند. علیه افغانستانی‌ها رفتارهای نژادپرستانه می‌کنند و شرط آزادی دو زندانی خارجی دیگر را «اعلام مسلمان‌شدن در تلویزیون» قرار داده‌اند.

توصیف عمومی بند یک

در بند یک زندانیانی محبوس‌اند که سابقه قبلی ندارند. بند یک سالنی بلند با ۱۴ سلول حدودا ۴ در ۶ متری است. اگر بخواهی تخمین بزنی، این بند انگار فقط ظرفیت نگهداری ۵۰ زندانی را داشته باشد، در حالی که حدود ۲۰۰ تا ۲۵۰ زندانی در آن محبوس‌اند.

در بند یک، سلول‌ها تنگ‌اند و تودرتو. در هر سلول معمولاً بین ۱۴ تا ۱۸ تن نگهداری می‌شوند. تخت‌ها سه‌طبقه هستند و در هر سلول شش تخت سه‌نفره قرار داده‌اند. ارتفاع این تخت‌ها اما به گونه‌ای‌ست که حتی یک کودک هم نمی‌تواند روی تخت به راحتی بنشیند و باید کمرش را خم کند.

زندانیان بند یک کمدی ندارند که وسایل‌شان را داخل آن نگهداری کنند. در این فضای تنگ و تو در تو، نبودِ کمد مشکل دیگری برای زندانی است چون باید بار وسایل شخصی‌اش را نیز دائم بر دوش‌اش احساس کند.

ساختمان زندان وکیل آباد مشهد بسیارقدیمی است. تو گویی از همان زمان ساخت تا کنون کسی به نظافت و بهداشت این ساختمان اهمیتی نداده است که در واقع یعنی به سلامت بهداشت و روان زندانیان اهمیتی نمی‌دهند. داخل سلول‌ها از حشراتی همچون سوسک و ساس تا موش را می‌توان مشاهده کرد.

نظافت این فضای آلوده و کثیف بر عهده زندانیان است اما حداقل امکانات و تجهیزات برای نظافت را در اختیار زندانیان قرار نمی‌دهند.

شرایط بسیار دشوار شست‌و‌شو هم باعث شده که امکان شستن فرش‌ها و پتوها و روتختی‌ها وجود نداشته باشد. هر زندانی که آزاد می‌شود، زندانی بعدی از وسایل او استفاده می‌کند. در بند نه ماشین لباسشویی وجود دارد و نه دیگر وسایل شست‌و‌شو و ضد‌عفونی. هیچ مکان مشخصی برای شست‌و‌شوی لباس زندانیان در نظر گرفته نشده و زندانیان ناچارند در حمام، توالت و یا در همان سینکی که برای شستن دست‌و‌صورت و ظرف از آن استفاده می‌کنند، لباس‌هایشان را بشویند.

در سلول‌ها جایی برای پهن‌کردن لباس‌های خیس و شسته‌شده وجود ندارد و زندانی‌ها ناچارند لباس‌های خیس‌شان را روی لوله‌های کثیف و جرم‌گرفته‌ی زندان یا بر دیوارها و پنجره‌های هواخوری بند آویزان کنند و برای اینکه لباس‌شان به سرقت نرود، تمام مدت در انتظار خشک‌شدن لباس در محوطه بایستند.

وقتی زندانی جدید برای اولین بار از قرنطینه وارد بند می‌شود، ظرف و ظروفی در اختیار ندارد و باید این وسیله‌ها و دیگر مایحتاج اولیه‌اش را (مانند سایر زندانی‌ها) به قیمت گزاف از فروشگاه زندان بخرد. به همین خاطر آن دسته از زندانی‌ها که پولی نداشته‌اند در کارت‌شان واریز کنند، بدون ظرف می‌مانند؛ مگر اینکه کسی لطف کند و از ظرف‌های خودش به آنها بدهد.

زندانیان بارها به شرایط غیربهداشتی آشپزخانه‌ها اعتراض کرده‌اند، اما انگار سلامت و بهداشت زندانیان برای مسئولان این زندان و در نگاه کلی‌تر، سرتاسر سازمان امور زندان‌ها بی‌اهمیت است و کسی به این مطالبه‌ی حداقلی رسیدگی نمی‌کند.

تنش و درگیری بین زندانی‌ها معمولاً هر روز اتفاق می‌افتد. زندانبان‌ها اغلب کاری نمی‌کنند به جز تماشای دعواها از دوربین‌های نظارتی. اگر دعوا به خشونت شدید کشیده شود و افراد زیادی به درگیری وارد شوند، آنگاه زندانبان‌ها مداخله می‌کنند. پس از هر درگیری، افراد آسیب‌دیده و طرفین دعوا را به بهداری منتقل می‌کنند اما به جای درمان‌شان، آنها را برای تنبیه، به تخت فیکس می‌کنند.

[فیکس‌کردن را در بخش اول این گزارش توضیح دادم. فیکس‌کردن یعنی زندانی را بین چند ساعت تا چند روز به تخت مصلوب می‌کنند. یعنی دست‌ها و پاهای او را به چهار طرف تخت با دستبند می‌بندند و فقط هنگام غذاخوردن یک دست او را آزاد می‌کنند. زندانی فیکس‌شده برای دستشویی رفتن هم تحت فشار قرار می‌گیرد و تا زمانی که نگهبان تشخیص دهد، باید تحمل کند. حتی پیش آمده که زندانی در چنین شرایطی توان کنترل ادرار خود را نداشته باشد و وادار به «خیس‌کردن» تخت شود. رفتار زندان‌بان‌ها هنگام فیکس‌کردن همراه با خشونت فیزیکی و کلامی است.]

توصیف عمومی بند دو

بند دو به طور کلی شبیه بند یک است.

در این بند زندانیان سابقه‌دار یا محکوم به حبس‌های طولانی‌مدت و اعدام، از جمله متهمان به ارتکاب قتل نگهداری می‌شوند. در بند دو نیز بین ۲۰۰ تا ۲۵۰ زندانی محبوس‌اند در حالی که ظرفیت واقعی آن حدود ۵۰ نفر است و شرایط آن هم دقیقاً مشابه بند یک.

مثل بند یک، زندانیان بند دو نیز از حمام و سرویس بهداشتی مناسب و مکان مخصوصی برای شست‌و‌شوی لباس‌ و ظرف محروم هستند.

مشکلات رفاهی بندهای یک و دو

فقدان سرگرمی

می‌گویند زندان جایی است برای اصلاح محکومان و توسعه‌ی حرفه‌آموزی کار و اشتغال زندانیان. برای این کار زندان باید فضای آموزشی، فرهنگی، ورزشی و کارگاهی مناسبی تهیه ببیند تا در «بازاجتماع‌پذیری، توانمندسازی، و حمایت از زندانیان» موثر بیفتند. اما این اصل در مورد زندان وکیل‌آباد به هیچ وجه رعایت نمی‌شود.

تلویزیون تنها ابزار سرگرمی زندانیان است؛ به‌ویژه پس از ساعت ۱۶ به بعد که هواخوری‌ها بسته می‌شوند و امکان استفاده از باشگاه نیز مقدور نیست. اما هر کدام از بند‌های یک و دو با وجود اینکه بیش از ۲۰۰ تن ظرفیت دارند، فقط دارای یک تلویزیون هستند که در وسط راهروی بند جایگذاری شده است.

زندان برای سرگرم‌کردن زندانیان آنها هیچ برنامه و روشی ندارد و زندانیان تنها چاره‌شان سرگرم‌شدن با همان یک تلویزیون است. اما نمی‌توان توقع داشت ۲۰۰ نفر بر سر تماشای تلویزیون به توافق برسند: اینکه برنامه‌های کدام شبکه تلویزیون را تماشا کنند، یا فیلم‌هایی را ببینند که واحد فرهنگی به فروش می‌گذارد، یا به پخش آهنگ ورقص رو بیاورند، اختلاف زیادی ایجاد می‌کند و گاه حتی تا جایی پیش می‌رود که به واکنش فیزیکی بینجامد. مثلاً، یک بار یکی از زندانیان درگیر بیماری اعصاب و روان، تلویزیون را شکست. در مقابل مسئولان زندان به جای حل مسئله و بیشتر کردن تعداد تلویزیون‌های بند، تنبیه زندانیان را پیش گرفت و برای مدتی آنها را بدون تلویزیون گذاشت و فردی که تلویزیون را شکسته بود، برای مدتی «فیکس» شد.

باید توضیح بدهم که در فضای زندان، شرایط برای زندانیانی که بیماری اعصاب و روان دارند بسیار سخت، آزاردهنده و غیر قابل تحمل است. این دست زندانی‌ها دائماً در شرایطی قرار دارند که به تشدید بیماری‌شان ختم می‌شود. مسئولان زندان هم حمایت از این زندانی‌ها یا درمان آنها را در دستور کار خودشان ندارند و حتی گاه به آنها آزار بیشتری می‌رسانند.

 آشپزخانه‌‌های عذاب‌آور

در زندان زنان وکیل‌آباد مشهد تنها سه آشپزخانه موجود است. یکی از آنها مخصوص بند چهار است و دو آشپزخانه‌ی دیگر به بندهای یک و دو تعلق دارند. زندانی‌ها به جز محبوسان در بند چهار همگی باید از همین دو آشپزخانه استفاده کنند. البته نباید از یاد برد که زندانی‌های بند قرنطینه و بند عمومی دسترسی به آشپزخانه ندارند. در واقع به هیچ یک از امکانات رفاهی زندان دسترسی ندارند.

آشپزخانه بند یک ۱۲ شعله و بند دو پنج شعله دارد. بعضی از آنها به دلیل جرم‌گرفتگی از کار افتاده‌اند. به عبارت دیگر، حدود ۵۰۰ زندانی ناچارند از همین تعداد شعله برای پخت‌و‌پز استفاده کنند. همین موضوع هم به یکی دیگر از علت‌های دعوا و تنش بین زندانیان بدل شده است.

در هر یک از این دو آشپزخانه سماوری بزرگ با دو شیر آب جوش وجود دارد. زندانیان تمام بندها از همین دو سماور برای آب جوش و چایی استفاده می‌کنند. صف طولانی پشت این دو سماور هم به یکی دیگر از دلایل درگیری زندانیان با هم بدل شده‌است.

فضای آشپزخانه‌ها بسیار کثیف و غیربهداشتی است. با وجود اینکه زندانیان به طور مرتب این آشپزخانه‌ها را می‌شویند، باز هم آلودگی آنها از بین نمی‌رود. گازها همه جرم‌گرفته‌ اند. دیوارها به همین ترتیب؛ همگی چسبنده و تیره شده اند. سیفون ظرفشویی از جا در آمده و کف آشپزخانه همیشه غرق در آب کثیف پس‌مانده از شستشوی ظرف‌ها و دیگر چیزها حین آشپزی است. بوی بد فاضلاب همیشه در آشپزخانه به مشام می‌رسد.

زندانیان بارها به شرایط غیربهداشتی آشپزخانه‌ها اعتراض کرده‌اند، اما انگار سلامت و بهداشت زندانیان برای مسئولان این زندان و در نگاه کلی‌تر، سرتاسر سازمان امور زندان‌ها بی‌اهمیت است و کسی به این مطالبه‌ی حداقلی رسیدگی نمی‌کند.

یکی از زندانیان افغانستانی که مقام‌های پزشکی زندان به او به شکل بی‌رویه‌ای قرص‌های اعصاب و روان می‌خوراندند، حالا با مشکل اضافه‌وزن بالا، گیجی و حواس‌پرتی، و از دست دادن سطح هوشیاری روبرو شده ‌است. او نمی‌تواند ادرارش را کنترل کند و به همین خاطر، در هیچ‌یک از سلول‌ها او را نمی‌پذیرند. این زندانی افغانستانی حالا در گوشه‌‌ای از نمازخانه زندان محبوس است.

زندانیان در این آشپزخانه‌ها به یخچال هم دسترسی ندارند. فقط بندهای کانون اصلاح و تربیت، بند مادران و بند زندانیان سیاسی و عقیدتی هر کدام یک یخچال کوچک دارند. این یخچال‌های کوچک پاسخگوی نیازهای زندانیان این بندها نیست، اما زندانیان در بندهای یک و دو با صدها زندانی، از دسترسی به همین هم محرومند. دسترسی به یخچال واقعاً موضوعی حیاتی‌ست و فقدانِ آن، حداقل‌های زندگی را برای زندانیان ناممکن کرده است. اگر برای فروشگاه مرغ یا قارچ و یا دیگر مواد غذایی فاسدشونده ارسال شود، زندانیان پس از خرید باید بلافاصله آنها را مصرف کنند و امکان نگهداری آنها وجود ندارد. هرچند باید گفت که دسترسی به چنین اقلامی، خود به یکی از مشکلات بزرگ زندانیان بدل شده است که در قسمت‌های بعدی، در بخش مربوط به فروشگاه زندان، به آن پرداخته خواهد شد.

سلول‌های بازداشتگاه: نقض آیین‌نامه زندان

در بندهای یک و دو زندان زنان وکیل‌آباد مشهد، سلول‌هایی با نام «بازداشتگاه» وجود دارند. شرایط این سلول‌ها از دیگر سلول‌های این بندها به‌مراتب غیر‌انسانی‌تر است. محبوسان در بازداشتگاه از پتو و بالش و وسیله گرمایشی در فصل‌های سرد یا سرمایشی در فصل‌های گرم محروم هستند. تعداد افراد در هر سلول بیشتر از تعداد تخت‌های داخل آن است و شماری از آنها باید روی زمین بخوابند یا به اصطلاح «کف‌خواب» شوند.

اکثر افراد محبوس در این سلول‌ها اعتیاد دارند و خارج از زندان کسی از آنها حمایت نمی‌کند و در نتیجه به دلیل اینکه کسی به کارت‌شان پول واریز نمی‌کند، امکان خرید ظرف غذاخوری هم ندارند.

طبق ماده ۳۱ آیین‌نامه زندان‌ها، نگهداری افرادی که حکم آنها صادر شده است با افرادی که هنوز تنها متهم هستند، در یک مکان ممنوع است. متهم زندانی محسوب نمی‌شود و محل نگهداری او باید از محکومان جدا باشد. بر این أساس باید کلیه امکانات بهداشتی، درمانی، فرهنگی، مشاوره و مددکاری و اصول طبقه‌بندی با رعایت حداکثری حقوق متهم و اعمال حداقل محدودیت‌ها، برای متهمان مهیا باشد. اما زندان وکیل‌آباد مشهد کاملاً بر خلاف این  آیین‌نامه و به‌شکلی غیرقانونی متهمان و محکومان را یکجا نگهداری می‌کند و شرایط متهمان حتی از زندانی‌ها بدتر است.

  تفکیک جرائم: نقض آیین‌نامه زندان

بر اساس اصل تفکیک جرائم، زندانیان با شرایط زیر باید جدا از زندانیان دیگر نگهداری شوند.

۱. محکومان بین سن ۱۸ تا ۲۵ سال
۲. محکومان اتباع خارجی
۳. محکومان دارای ناتوانی / معلولیت جسمی و روانی
۴. محکومان دارای بیماری‌های واگیردار
۵. محکومان سالمند

این اصل دیگری است که زندان وکیل آباد مشهد آن را ابداً رعایت نمی‌کند.

در این زندان دو زندانی خارجی دارای مدرک شناسایی هستند که پنج سال است محبوس‌اند و به کشور خودشان منتقل نشده‌اند. یکی از این زندانیان هنگام دستگیری کودک بود و در پنج سالی که در زندان گذرانده، از حق تحصیل در کشور خودش و به زبان خودش محروم شده است. یکی از شرط‌های حکومت برای انتقال این دو نفر به کشورشان این بود که در مصاحبه‌ای تلویزیونی اعلام کنند در زندان ایران مسلمان شدند.

اصل تفکیک جرائم و جداسازی زندانی‌ها به این دلیل است که این محکومان از حداکثر حقوق‌شان برخوردار شوند یا در واقع با حداقل نقض حقوق اساسی بشری‌شان مواجه گردند. زندانیان سالمند و آنهایی که دارای معلولیت جسمی و روانی هستند، نیازمند نگهداری در شرایط خاص هستند و باید زندان امکانات ویژه‌ای برایشان فراهم کند. اما زندان زنان وکیل‌آباد مشهد هیچ توجهی به این اصل و نیز به زندانیان دارای نیازمندی‌های ویژه ندارد و مسئولان حتی از این زندانیان می‌خواهند در ازای حق دسترسی به تلفن و ملاقات و سایر امکانات رفاهی برخی از أمور زندان را هم انجام دهند.

زندانیان خارجی

زندانیان خارجی در زندان زنان وکیل‌آباد مشهد در بندهای یک و دو نگهداری می‌شوند.

در این زندان دو زندانی خارجی دارای مدرک شناسایی هستند که پنج سال است محبوس‌اند و به کشور خودشان منتقل نشده‌اند. یکی از این زندانیان هنگام دستگیری کودک بود و در پنج سالی که در زندان گذرانده، از حق تحصیل در کشور خودش و به زبان خودش محروم شده است. یکی از شرط‌های حکومت برای انتقال این دو نفر به کشورشان این بود که در مصاحبه‌ای تلویزیونی اعلام کنند در زندان ایران مسلمان شدند.

شرایط زندانیان خارجی بسیار دشوار است و آنها را در موقعیتی آسیب‌پذیر قرار داده است. این زندانی‌ها ملاقاتی ندارند و برخی از آنها حتی نمی‌توانند به زبان فارسی حرف بزنند. در زندان هم هیچ تمهیدی برای داشتن مترجم اندیشیده نشده است تا زندانیان خارجی بتوانند به کمک او ارتباط برقرار کنند.

در زندان افراد بدون شناسنامه بسیارند. همچنین افغانستانی‌های بسیاری در زندان محبوس‌اند که به دلیل نداشتن مدارک هویتی از خدمات قضایی محروم‌اند و پیگیری وضعیتشان بسیار دشوار است. به علاوه، این افراد هدف توهین‌ها و رفتارهای نژادپرستانه هم قرار می‌گیرند.

یکی از زندانیان افغانستانی که مقام‌های پزشکی زندان به او به شکل بی‌رویه‌ای قرص‌های اعصاب و روان می‌خوراندند، حالا با مشکل اضافه‌وزن بالا، گیجی و حواس‌پرتی، و از دست دادن سطح هوشیاری روبرو شده ‌است. او نمی‌تواند ادرارش را کنترل کند و به همین خاطر، در هیچ‌یک از سلول‌ها او را نمی‌پذیرند. این زندانی افغانستانی حالا در گوشه‌‌ای از نمازخانه زندان محبوس است.

این گزارش ادامه دارد

بیشتر بخوانید:

این مطلب را پسندیدید؟ کمک مالی شما به ما این امکان را خواهد داد که از این نوع مطالب بیشتر منتشر کنیم.

آیا مایل هستید ما را در تحقیق و نوشتن تعداد بیشتری از این‌گونه مطالب یاری کنید؟

.در حال حاضر امکان دریافت کمک مخاطبان ساکن ایران وجود ندارد

توضیح بیشتر در مورد اینکه چطور از ما حمایت کنید

نظر بدهید

در پرکردن فرم خطایی صورت گرفته

نظرها

نظری وجود ندارد.