ارتباط ناشناخته. ارتباط بدون سانسور. ارتباط برقرار نمی‌شود. سایت اصلی احتمالاً زیر سانسور است. ارتباط با سایت (های) موازی برقرار شد. ارتباط برقرار نمی‌شود. ارتباط اینترنت خود را امتحان کنید. احتمال دارد اینترنت به طور سراسری قطع شده باشد. ادامه مطلب

آلمان: به سوی ائتلاف بزرگ؟

پدرام پایا − انتخابات پارلمانی آلمان نتایج بی‌سابقه و کم‌سابقه‌ای را به دنبال داشت. حزب لیبرال آلمان برای اولین بار سال از راه‌یافتن به مجلس بازماند و صحنه سیاسی آلمان را دستخوش تغییر کرد.

انتخابات پارلمانی آلمان در روز یکشنه (۲۲ سپتامبر) یک بازنده اصلی داشت: حزب لیبرال "دمکرات‌های آزاد". این حزب که از زمان تاسیس در سال ۱۹۴۹ در هیچ دوره‌ای از مجلس بدون نماینده نبود، این بار شکستی تاریخی را تجربه کرد و با واماندن از کسب حد نصاب ۵ درصد عملا از مجلس بیرون افتاد.

لیبرال‌ها در اکثر دولت‌های پس از جنگ در ائتلاف با احزاب بزرگتر راست یا چپ شریک قدرت بوده‌اند. در دوره اخیر نیز این حزب با اتحادیه احزاب مسیحی مرکب از دو حزب دمکرات مسیحی و سوسیال مسیحی ائتلاف دولتی را تشکیل می‌داد و از جمله وزارت خارجه و اقتصاد را در کابینه به عهده داشت.

به ویژه در دوره‌های اخیر لیبرال‌ها بیش از آن که به داشتن سیمایی در دفاع از آزادی‌های مدنی و حقوق فردی شاخص باشند به حمایت از اصلاحات نئولیبرالی و نمایندگی گروه‌های پرقدرت اقتصادی جامعه معروف شده‌اند، هر چه که نمایندگی منافع این اقشار هم در ائتلاف حاکم آسان نبو و شکافی میان قول و عمل لیبرال‌ها در صحنه سیاسی آلمان ایجاد کرد. توجه روزافزون احزاب دیگر به ارزش‌های لیبرالی نیز در سال‌های اخیر نافی نقش انحصاری حزب دمکرات‌های آزاد در نمایندگی این ارزش‌ها بوده است.

بخش بزرگی از آرای لیبرال‌ها به سوی حزب دمکرات مسیحی خانم آنگلا مرکل سرازیر شد. این حزب با کسب نزدیک به ۴۲ درصد آرا ۸ درصد از دور قبل فراتر رفت و بزرگترین پیروزی خود در ۲۳ سال گذشته را تجربه کرد، پیروزیی‌ که بیش از همه مدیون سیاست‌ها دولت آنگلا مرکل در رویارویی با بحران اقتصادی و مالی اخیر اروپاست.

دلایل پیروزی حزب مرکل

آلمان در ۴ سال گذشته از پیامدهای بحران یادشده در امان نبوده و رشد اقتصادی آن هم کاهش یافته. با این همه، بیکاری کم و بیش رو به کاهش رفته است و سیاست‌های انقباضی و ریاضت‌کشانه که در شماری ازکشورهای بحران‌زده اروپا در دستور کار قرار گرفته، در آلمان کمتر جاری و ساری شده است. هستند کارشناسانی که می‌گویند اصلاحات اقتصادی برای "صرفه‌جویی" را آلمان یک دهه قبل آغاز کرده و حالا مجبور نبوده در بطن بحران دست به چنین اصلاحاتی بزند. البته این که بازار کار بیش از پیش با قراردادهای محدود و فاقد ضمانت‌های بیمه‌ای و درمانی جدی اشباع شده، حقوق اجتماعی بیکاران به شدت کاهش یافته و شکاف میان فقیرو غنی هم رو به افزایش رفته هم از پیامدهای اصلاحات یادشده تلقی می‌شوند. با این همه در مقام مفایسه بخش بزرگی از مردم آلمان وضع کشور خود را بهتر از سایر کشورهای اروپایی می‌دانند و در شرایط تداوم بحران ادامه کار دولت مرکل را گزینه کم‌ریسک‌تری تلقی می‌کنند.

 این نیز هست که دمکرات مسیحی‌ها تحت رهبری مرکل تا حدی از ارزش‌های محافظه‌کارانه سابق فاصله گرفته‌اند و به نوعی محافظه‌کاری لیبرال گرویده‌اند که بیشتر با خواست و پسند اقشار میانی مدرن تطابق دارد. در واقع تاکید سفت و سخت نسبت به نوعی از خانواده یا خط‌کشی با همجنسگرایی و کم‌توجهی به مسائل زیست محیطی بیش از پیش در میان دمکرات‌ مسیحی‌ها کم رنگ شده است. پراگماتیسم مرکل و توانایی او به سازش و اجماع چه در عرصه داخلی و چه در گستره خارجی نیز در جلب نظر رای‌دهندگان بی‌تاثیر نبوده است.

پیروزی بزرگ حزب دمکرات مسیحی اما در شرایط شکست موتلف آن در دولت، یعنی حزب دمکرات‌های آزاد کار خانم مرکل را لزوما راحت‌تر نمی‌کند.

تابویی که شاید شکسته شود

گرچه سه حزب سوسیال دمکرات، سبزها و حزب چپ به لحاظ تعداد کرسی‌ها در شرایطی هستند که می‌توانند دولتی چپ- میانه تشکیل دهند، ولی حزب سوسیال دمکرات هم به لحاظ برخی مسائل تاریخی و هم به دلیل پاره‌ای از مواضع حزب چپ در زمینه‌های اجتماعی، اقتصادی و سیاست خارجی، که از دید سوسیال‌دمکرات‌ها تندروانه تلقی می‌شوند، حاضر به ائتلاف با این حزب نیست. این مرزبندی از جمله با این امید صورت گرفت که بسیاری از رای دهندگان رای‌دادن به حزب چپ را کاری عبث تلقی کنند و پای چنین "ریسکی" نروند. نتایج انتخابات اما کمتر با این محاسبه تطابق داشت. سوسیال دمکرات‌ها خود نسبت به نتیجه دور قبلی انتخابات تنها حدود سه درصد افزایش رای داشتند که دومین نتیجه بد در سال‌های پس از جنگ جهانی است. چپ‌ها هم البته با کسب ۶ / ۸ درصد آرا سه درصد آرای خود را از دست دادند، ولی در مرتبه‌ای اندکی بالاتر ازسبزها ایستادند و جایگاه نیروی سوم در مجلس آلمان را از آن خود کردند. در میان سوسیال دمکرات‌ها اینک این بحث جاری است که باید به بایکوت ائتلاف با چپ‌ها در دور بعدی انتخابات پایان داد. در خود چپ‌ها نیز بحث در باره این که چگونه می‌توانند به سهم خودشان نزدیکی میان نیروهای غیرمحافظه‌کار را تسریع و تسهیل کرد جاری شده است.

با توجه به موارد یادشده در هر دولتی که تشکیل بشود اتحادیه احزاب مسیحی (دمکرات مسیحی و سوسیال مسیحی) که مجموعا ۴۲ درصد آرا را به خود اختصاص داده‌اند نقش محوری را دارند. ولی محافظه‌کاران برای تشکیل دولت باید با حزب سوسیال دمکرات یا حزب سبز ائتلاف کنند که گزینه اولی گزینه محتملی است. برای جذب سوسیال دمکرات‌ها به کابینه خانم مرکل ناچار است بخشی از طرح‌ها و شعارهای سوسیال دمکرات‌ها (کسب مالیات بیشتر از اقشار پردرآمد، جدیت بیشتر در سمتگیری به سوی انرژی‌ها پاک، سرمایه‌گذاری‌های بیشتر در امر آموزش و...) را بپذیرد که این به معنای انتقال کم وبیش مرکز ثقل سیاستگذاری به سوی چپ و تا حدودی مغایر سیاستی است که مرکل با لیبرال‌ها پیش می‌برد.

مشکلات سوسیال دمکراسی در ائتلاف

البته ماجرا برای سوسیال دمکرات‌ها هم آسان نخواهد بود. در دوره قبل (۲۰۰۵ تا ۲۰۰۹) هم ائتلاف اتحادیه مسیحی و سوسیال دمکرات‌ها بر آلمان حاکم بود. گرچه در آن دوره دو حزب تقریبا آرای برابری داشتند و اتحادیه مسیحی رای چندان بالاتری نداشت، ولی باز هم تفوق آن در کابینه کمتر گذاشت که سوسیال دمکرات‌ها سیمای شاخصی از خود به نمایش بگذارند و از این رو در پایان آن دوره بزرگترین شکست دوران پس از جنگ جهانی دوم را تجربه کردند. در این دور سوسیال دمکراسی در موضع باز هم ضعیف‌تری (۷ / ۲۵ درصد) وارد یک ائتلاف احتمالی با اتحادیه مسیحی می‌شود و معلوم نیست که لزوما به سود چهره‌نمایی آن در سطح جامعه و افزایش آرای آن در دور بعد تمام شود.

آنگلا مرکل، چهره پیروز انتخابات

سبزها هم که با از دست دادن بیش از دو درصد آرا به نتیجه‌ای ۴ / ۸ درصدی دست یافتند ائتلاف با اتحادیه مسیحی خانم مرکل را کاملا رد نکرده‌اند، ولی در قیاس با سوسیال دمکرات‌ها اختلافات بیشتری با این اتحادیه دارند و لذا چنین ائتلافی کمتر محتمل است.

رقیبی جدید برای احزاب محافظه‌کار

حزب تازه تاسیس "گزینه‌ای برای آلمان" که با گرایشی ملی‌گرایانه و محافظه‌کار در مخالفت با شراکت آلمان در نجات برخی از اعضای بحران‌زده اتحادیه اروپا (یونان، پرتغال و...) شکل گرفت و خواهان کنارگذاشتن واحد پول مشترک (یورو) و بازگشت به مارک است گرچه از کسب حد نصاب آرا (۵ درصد) بازماند و نتوانست به مجلس راه یابد ولی رای نزدیک به ۵ درصدی آن برای دولت مرکل جای درنگ و تامل دارد. در واقع برای اولین بار محافظه‌کاران گردآمده در احزاب مسیحی یک حزب ملی‌گرای محافظه‌کار ولو ضعیف را در رقابت با خود می‌یابند. اگر بحران مالی واقتصادی اروپا ادامه یابد و آلمان به لحاظ اقتصادی سهم بیشتری در حل این بحران به عهده گیرد یا به لحاظ اقتصادی ازا ین بحران آسیب ببیند، چه بسا که اقبال به این حزب بیشتر شود و در مقام رقیبی جدی‌تر برای احزاب مسیحی برآمد کند.

در سطح اروپا.ییروزی مرکل کم سابقه و خیره‌کننده توصیف شده است. در میان کشورهای اروپایی به خصوص یونان، اسپانیا و پرتغالامید دارند که با شراکت سوسیال دمکراسی در دولت آلمان سیاست‌های تا کنونی این قدرت عمده اتحادیه اروپا در سوق‌دادن این کشورها به سوی برنامه‌های ریاضتی برای خروج از بحران نرم‌تر شود. آنها امیدوارند که با دولت جدید دیدگاهی در اتحادیه اروپا که رئیس جمهور سوسیالیست فرانسه آن را نمایندگی می‌کند و به ایجاد توازن میان وظیفه دولت بحران‌زده در بازپرداخت قروض خود از یک سو و هزینه‌کردن به سود سرمایه‌گذاری و ایجاد رشد اقتصادی بیشتر و کاستن از بیکاری از سوی دیگر، قائل است بیش از پیش جا باز کند.

این مطلب را پسندیدید؟ کمک مالی شما به ما این امکان را خواهد داد که از این نوع مطالب بیشتر منتشر کنیم.

آیا مایل هستید ما را در تحقیق و نوشتن تعداد بیشتری از این‌گونه مطالب یاری کنید؟

.در حال حاضر امکان دریافت کمک مخاطبان ساکن ایران وجود ندارد

توضیح بیشتر در مورد اینکه چطور از ما حمایت کنید

نظر بدهید

در پرکردن فرم خطایی صورت گرفته

نظرها

نظری وجود ندارد.