ارتباط ناشناخته. ارتباط بدون سانسور. ارتباط برقرار نمی‌شود. سایت اصلی احتمالاً زیر سانسور است. ارتباط با سایت (های) موازی برقرار شد. ارتباط برقرار نمی‌شود. ارتباط اینترنت خود را امتحان کنید. احتمال دارد اینترنت به طور سراسری قطع شده باشد. ادامه مطلب

ریشه‌های‌ سیاست‌های نتانیاهو در قبال ایران

دی تسایت- به نظر می‌‌‌رسد که بنیامین نتانیاهو هیچ تمایلی به حل مسئله ایران نداشته باشد. مدیر بخش خاورمیانه شورای روابط خارجی اروپا، توضیح می‌‌دهد که چرا قضیه فقط بر سر بمب اتمی‌ ایران نیست.

دانیل لوی، تحلیلگر و مشاور سیاسی شناخته شده اسرائیلی است. او مدیر بخش خاورمیانه و شمال آفریقای "شورای روابط خارجی اروپا‌" است که اتاق فکر سیاست خارجی جامعه اروپا محسوب می‌شود. دانیل لوی، سابقه همکاری با دولت‌های اسحاق رابین و ایهود باراک در اسراییل را دارد.

 کریستف پرشتالر از هفته نامه "دی تسایت" چاپ آلمان، اخیرا با لوی در باره ریشه‌یابی سیاست‌های نتانیاهو در مورد ایران، گفتگویی انجام داده که در زیر می‌‌خوانید.

دی تسایت: آقای لوی! از وقتی‌ حسن روحانی رئیس جمهور ایران شده است، شانس حل مناقشه اتمی‌ ایران بیشتر از هر زمان دیگر است. اما به نظر می‌‌‌رسد که  یک نفر کوچکترین تمایلی به این امر نداشته باشد؛ بنیامین نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل. چرا چنین است؟

دانیل لوی: به نظر می‌رسد که برای نتانیاهو هیچ راه‌حل حقیقی‌ در قبال ایران وجود ندارد، یا حداقل هیچ راهی‌ که او برای اسرائیل سودمند بداند. برنامه اتمی‌ ایران در این زمینه فقط یک جنبه قضیه است. در پشت پرده مسائل بیشتری مطرح است.

چه چیزی موضع اسرائیل را تعیین می‌‌کند؟

در حال حاضر، در تمام خاورمیانه و نزدیک، دو گونه حکومت وجود دارد: یک دسته چنان به آمریکا وابسته‌اند، که نمی‌‌توانند هیچ گونه فشاری بر اسرائیل وارد آورند. گروه دوم کشورهایی هستند که در سطح جهانی‌ کاملا منزوی هستند و آنها هم قادر نیستند  آسیبی به اسرائیل وارد کنند. از نظر جغرافیای سیاسی کاملا قابل درک است که اسرائیل تمایلی نداشته باشد که این شرایط تغییر کند.

و ایرانی‌ که در جامعه بین‌المللی پذیرفته شده باشد، این را تغییر می‌‌دهد؟

ایران می‌‌تواند سومین نوع این کشور‌ها باشد، غیروابسته به واشنگتن و در میان‌مدت شاید حتی یک وزنه اقتصادی، سیاسی و نظامی. برای رهبری اسرائیل چنین تحولی ابدا خوشایند نخواهد بود.

پس نتانیاهو به دلایل عقیدتی‌ گفتگو در باره برنامه اتمی‌ ایران را رد می‌کند؟

نتانیاهو انسانی‌ به شدت عقیدتی‌ است. او اعتقادی زوال‌ناپذیر به اسرائیل بزرگ دارد. اگر از این زاویه نگاه کنیم،  اولین واکنش‌های اسرائیل نسبت به جوانه زدن تلاش‌های سیاسی بین ایران و آمریکا، نمی‌‌تواند مثبت باشد. او تمام تلاش خود را بکار خواهد برد تا از تحول در این زمینه جلوگیری کند.

وضعیت در ایران چگونه است؟

چنین به نظر می‌‌‌رسد که اقتدار نیروهایی که روش عمل‌گرایانه روحانی را بر نمی‌‌تابند، شکسته باشد. اکنون دیگر افراطی‌ها در اورشلیم نشسته‌اند.

آیا در اسرائیل اکثریت قابل توجهی موافق نتانیاهو هستند؟

این سوال را می‌‌توان در دو سطح پاسخ داد: یکی‌ در افکار عمومی‌ و دیگری درون نخبگان سیاسی و حوزه‌های امنیتی. در جامعه، روش نتانیاهو عمد‌تاً مورد قبول است که البته این قابل درک هم هست. در مورد ایران قضیه بر سر امنیت ملی‌ است.

و دیدگاه‌ها در حوزه امنیتی چگونه است؟

در آنجا دو نوع روش فکری وجود دارد و بحثی‌ در این مورد که آیا برخورد نتانیاهو درست است یا خیر.  روش فکری اول که نخست وزیر در این دسته است، فرض می‌‌کند که هر نیروی مقتدری در منطقه می‌‌تواند تهدیدی بالقوه برای اسرائیل باشد و در نتیجه قابل قبول نیست. سیاست این گروه، متکی بر ایجاد ترس مداوم در جامعه است. اما روش فکری دوم، سیستم زیاده‌خواهی نظامی نتانیاهو را رد می‌‌کند. مثلا میر داگان و افرایم هالوی روسای سابق موساد (اداره ضد جاسوسی اسرائیل)، یوال دیسکین رئیس سابق شین‌بت (سازمان امنیت داخلی‌ اسرائیل) و یا رئیس سابق ‌ستاد ارتش، گابی اشکنازی، معتقدند که حفظ موقعیت برتر اسرائیل برای امنیت کافی‌ نیست.

نمایندگان این جهت‌گیری پیشنهادشان چیست؟

آنها برآنند که برای حل مشکلات باید از روش‌های مختلف، از جمله روش سیاسی استفاده کرد. از این نظر این سوال وجود دارد که چگونه می‌‌توان ایران را به جامعه بین‌المللی  پیوند زد و توافق با ایران با سر مسئله اتمی‌، چه تأثیری بر گروه‌هایی‌ چون حزب‌الله و حماس برجای می‌گذارد که روابط تنگاتنگی با ایران دارند.

آیا در دوران نتانیاهو اساسا راه‌حلی می‌تواند وجود داشته باشد؟

اگر نتانیاهو خواهان راهی‌ برای برون رفت از ادبیات جنگ‌‌طلبانه باشد، می‌‌تواند خود را به سادگی فاتح ماجرا‌ قلمداد کند. نوشتن خطابه پیروزی برای او آسان خواهد بود؛ زیرا می‌‌تواند ادعا کند که توافق احتمالی ایران با غرب، نتیجه فشارهای اسرائیل، تحریم‌ها و تهدیدهای نظامی بوده است.

اما به نظر شما بهترین راه‌حل برای اسرائیل چه خواهد بود؟

حتی اگر ما فقط از نظر امنیتی به مسئله نگاه کنیم، راه‌حل سیاسی منافع مشخصی‌ دارد. اگر ایران اجازه دهد مکانیسم‌های کنترل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی‌ در این کشور عمل کنند، دیگر برایش بسیار مشکل خواهد بود که برنامه ساخت بمب اتمی‌ را بدون لو رفتن آن پیش ببرد. اما بدیل این موضوع چه خواهد بود؟ ادامه ایزوله کردن ایران فقط نیروهای رادیکال را تقویت می‌‌کند و یک ضربه نظامی، تنها برای زمانی‌ کوتاه می‌‌تواند امنیت را برقرار کند.

اگر توافقی بر سر برنامه اتمی‌ ایران ایجاد شود و این کشور دوباره بخشی از جامعه بین‌المللی گردد، پیامدهای آن برای منطقه چه خواهد بود؟

این امر تاثیرات عمیقی بر سراسر منطقه خواهد داشت و به همین جهت بسیار مهم است که نتانیاهو، فرصتی واقعی  به این تلاش‌ها بدهد. اگر قرار است شکاف عمیقی که بین شیعیان و سنی‌ها ایجاد شده پر شود، راه‌حل را فقط با شرکت ایران باید جست.

مسائل سوریه، لبنان، عراق و فلسطین، تمام این درگیری‌ها می‌‌توانند مسیر دیگری بیابند، چنانچه ایران همراه با جامعه بین‌الملل مشترکا دنبال راه‌حل باشند. حتی عربستان سعودی و ایران نیز می‌‌توانند در جهت نزدیکی‌ به یکدیگر تلاش کنند. تمام منطقه تشنه بحران‌زدایی است. ایران می‌‌تواند کلید این بحران‌زدایی باشد.

این مطلب را پسندیدید؟ کمک مالی شما به ما این امکان را خواهد داد که از این نوع مطالب بیشتر منتشر کنیم.

آیا مایل هستید ما را در تحقیق و نوشتن تعداد بیشتری از این‌گونه مطالب یاری کنید؟

.در حال حاضر امکان دریافت کمک مخاطبان ساکن ایران وجود ندارد

توضیح بیشتر در مورد اینکه چطور از ما حمایت کنید

نظر بدهید

در پرکردن فرم خطایی صورت گرفته

نظرها

  • sina

    در حالی‌که وزير امور خارجه ايران اعلام کرده در نشست افتتاحيه مذاکرات با گروه ۱+۵ شرکت خواهد کرد، يک عضو کميسيون امنيت ملی و سياست خارجی مجلس گفته که تاسيسات غنی‌سازی اورانيوم فردو، غنی‌سازی اورانيوم در داخل ايران و باقی ماندن اورانيوم‌های غنی شده در داخل کشور، «خط قرمز» جمهوری اسلامی در مذاکرات هسته‌ای هستند. اسماعيل کوثری، از فرماندهان سابق سپاه و عضو کميسيون امنيت ملی و سياست خارجی مجلس، شنبه ۲۰ مهر، به خبرگزاری مهر گفته که «مذاکره روی خطوط قرمز هسته‌ای معنا ندارد» و افزوده است «تا زمانی‌که چهار کشور آلمان، فرانسه، انگليس و آمريکا در چارچوب قانون عمل نکنند از اين مذاکرات نتيجه ای حاصل نخواهد شد.» قرار است اعضای گروه ۱+۵ و ايران در ۱۵ و ۱۶ اکتبر (سه‌شنبه و چهارشنبه هفته جاری) در ژنو سوييس در خصوص برنامه هسته‌ای ايران گفت‌وگو کنند. اين دومين دور مذاکرات ايران و شش قدرت جهانی پس از روی کار آمدن دولت حسن روحانی خواهد بود. آقای کوثری در مصاحبه با خبرگزاری مهر با اينکه گفته «ما می‌خواهيم در مذاکرات تعيين تکليف شود و نمی‌خواهيم فقط وقت بگذرد» اما تصريح کرده «گذر زمان به نفع ما بوده چون اولا آژانس متوجه شده ما در چارچوب قانون عمل می‌کنيم، دوما اينکه تعداد سانتريفيوژهايمان را بالا برده‌ايم و يک کشور هسته‌ای شده‌ايم.

  • فرهاد - فریاد

    پس از جنگ سرد دنیا و تقسیم بندی های گذشته به شدت تغییر کرده است اگر تا دیروز جمهوری اسلامی بر راه سوم تاکید داشت و خود را از دو بلوک دیگر مستقل فرض می کرد امروز چنین نمی توان کرد سه جریان عمده ی جهانی راست گرایان افراطی که در برخی کشورها همچون ایران بر مذهب تاکید دارند و برخی دیگر بر قومیت و ناسیونالیزم متحدین دنیای امروز هستند نتانیاهو به احمدی نژاد و جرج بوش احتیاج دارد تا قدرت سیاسی اسرائیل را در چنگ خود داشته باشد در مورد سفر روحانی هم ما مشاهده می کنیم تحلیل کیهان شریعتمداری همانست که نتانیاهو دارد خامنه ای و سپاه و تندروهای ایران از روابط ایران و آمریکا به شدت نگران هستند از اینرو یکصدا با تندروهای جهانی علیه آن پرداخته اند از پوتین گرفته تا شریعتمداری خامنه ای سپاه نتانیاهو تا جمهوری خواهان آمریکا همه در این صف قرار گرفته اند و هر کدام برای دیگری خوراک تبلیغاتی آماده می کنند وجه مشحصه ی این جریان تکیه بر لیبرالیزم اقتصادی و بازار آزاد بدون قید و شرط و دلالی و سوداگری ست که از پشتوانه ی عقب مانده ترین لایه های احتماعی برخوردارند . جریان دیگر جریان دموکراتها هستند که نماد آن در احزاب دموکرات آمریکا و سوسیالیستهای اروپائی ست که مخالف تندروها و جنگ طلبی های آنان هستند که صفت مشخصه ی آنان تکیه بر افزایش تولید و بالا بردن سطح زندگی شهروندی و جامعه ی مدنی هستند . همانطور که در ایران ما شاهد ظهور امثال خاتمی اوباما و ... هستیم . اما جریان سوم که تحت تاثیر هر دو جریان هستند مینه روی نسبت به دو جریان را سرلوحه ی کار خود قرار داده اند گهی به میخ و گاهی به نعل می کوبند و دارای صندلی مشخصی در بین دو صندلی تندروی و دموکرات مآبی قرار گرفته اند از حسن روحانی تا رئیس جمهور فرانسه و مرکل و ... همگی در این صف ایستاده اند . سه جریان دارای سه اتحاد بین المللی برای حمایت از یکدیگرند استقلال همیشه با اولین مبادله بین حوزه های اقتصادی وابستگی ایجاد می نماید از اینرو طرح مسئله ی استقلال هم در دنیای امروز فقط سالوسی طراحان آنرا نشان میدهد وابستگی با اوین مبادله ی کالائی ایجاد شده و هر لحظه تامین کننده ی نیاز می تواند نیاز خودش را از بازار دیگر تهیه کند از اینرو وابستگی ناشی از نیاز به مبادله قرنهاست که در بین جوامع رواج داشته تا شهر نشینی شکل گیرد اساس تمدن و رنسانس بر وابستگی مدرن جامعه ی مدنی شکل گرفته که شعر سعدی : بنی آدم اعضای یک پیکرند مصداق آن باشد . حاکمیت جهانی با تکیه بر این سه جناح شکل گرفته و جناحهای داخلی و خارجی مخالف حسن روحانی همگی در یک خط ایستاده اند . اما باید در تحلیل فوق به این نکته ی مهم توجه کنیم که شکل حاکمیتها مد نظر ماست نه مردم زیرا برای هیچ یک از سه جناح مورد اشاره ذره ای به منافع مردم توجه نداشته و نه دارند .

  • محسن

    این مصاحبه به خوبی نشان داد چه کسانی باعث زیاده خواهی جمهوری اسلامی هستند من نمیدانم واقعا در اتاق فکر اتحادیه اروپا تمام اعضا انقدر پرت از حقایق جامعه ایران هستند یا کتمان حقایق میکنند که خودی نشان دهند. خواندن خلاصه ای از تاریخ جمهوری اسلامی ثابت میکند با چه رژیمی روبرو هستید ساده لوحانه است باور کنیم راستی جای در میان رهبران رژیم دارد در ثانی قدرت اقتصادی کشورهای منطقه چه ضربه ای به اسراییل است؟ مگر در قبل انقلاب رژیم تهران قدرت اقتصادی منطقه نبود و حتی قدرت نظامی و در عین حال با اسراییل روابط خوبی داشت.انچه که مشخص است ایران قدرتمند سکولار و دموکرات برای اسراییل و اعراب بسیار قابل احترام است تا رژیم شیعه و اتمی برای اعراب و اسراییل.