ارتباط ناشناخته. ارتباط بدون سانسور. ارتباط برقرار نمی‌شود. سایت اصلی احتمالاً زیر سانسور است. ارتباط با سایت (های) موازی برقرار شد. ارتباط برقرار نمی‌شود. ارتباط اینترنت خود را امتحان کنید. احتمال دارد اینترنت به طور سراسری قطع شده باشد. ادامه مطلب

شاهنامه خوانی، ۱۲۴: رستم و هفت گرد دلیر ایران، جنگ در نخجیرگاه افراسیاب

گيو به پهلوان گفت كه اى دلير شهريار و گوان، من به پيشباز افراسياب خواهم رفت و نخواهم گذاشت تا از آب بگذرد. سر پل را خواهم گرفت و در آن سوى پل او را سرگرم خواهم كرد.

ديديم كه رستم و پهلوانان ايران در نخجيرگاه افراسياب شكار مى كردند و مى دلير مى نوشيدند، كه به ناگاه افراسياب بدانان يورش برد. گيو به پهلوان گفت كه اى دلير شهريار و گوان، من به پيشباز افراسياب خواهم رفت و نخواهم گذاشت تا از آب بگذرد. سر پل را خواهم گرفت و در آن سوى پل او را سرگرم خواهم كرد. در اين ميان سپاه ما آماده خواهد شد كه هنگام مى خوردن به پايان رسيده است:

بشد تازيان تا سر پل دمان / بزه برنهاده دو زاغ كمان
چنين تا به نزديكى پل رسيد / چو آمد درفش جفاپيشه ديد
كه بگذشته بود او ازين روى آب / به پيش سپاه اندر افراسياب
تهمتن بپوشيد ببر بيان / نشست از بر ژنده پيل ژيان

این مطلب را پسندیدید؟ کمک مالی شما به ما این امکان را خواهد داد که از این نوع مطالب بیشتر منتشر کنیم.

آیا مایل هستید ما را در تحقیق و نوشتن تعداد بیشتری از این‌گونه مطالب یاری کنید؟

.در حال حاضر امکان دریافت کمک مخاطبان ساکن ایران وجود ندارد

توضیح بیشتر در مورد اینکه چطور از ما حمایت کنید

نظر بدهید

در پرکردن فرم خطایی صورت گرفته

نظرها

نظری وجود ندارد.