ارتباط ناشناخته. ارتباط بدون سانسور. ارتباط برقرار نمی‌شود. سایت اصلی احتمالاً زیر سانسور است. ارتباط با سایت (های) موازی برقرار شد. ارتباط برقرار نمی‌شود. ارتباط اینترنت خود را امتحان کنید. احتمال دارد اینترنت به طور سراسری قطع شده باشد. ادامه مطلب

تکاپوی مجلس برای ورود به پرونده هسته‌ای

علی افشاری- آغاز فعالیت دولت یازدهم و تشکیل تیم جدید هسته‌ای به رهبری ظریف، نقش‌آفرینی مجلس در برنامه هسته‌ای را وارد فصل جدیدی کرده که قابل مقایسه با سطح ادوار گذشته نیست.

جدی شدن مذاکرات هسته‌ای به تحرک بیشتر مجلس در پرونده اتمی منجر شده است. تاکنون مجلس نقش دست اولی در تصمیم‌گیری‌های هسته‌ای نداشت و عملکرد آن بیشتر به عنوان ابزاری در خدمت تصمیمات رهبری شورای امنیت ملی و تیم مذاکره کننده هسته‌ای بود. هیچ یک از تصمیمات کلیدی هسته‌ای از بدو ماجرا تاکنون در مجلس تصویب نشده و مجلس اساسا نقش چشم‌گیری در اتخاذ آنها نداشته است.

حتی پذیرش قرارداد الحاقی در زمان اصلاحات توسط حسن روحانی بدون تصویب مجلس اعلام شد؛ امری که غیرقانونی بود. در زمان شاه نیز دو سال بعد از امضای پروتکل منع ساخت و تکثیر سلاح هسته‌ای، این پروتکل به تصویب مجلس شورای ملی رسید.

تنها مصوبه مجلس پس از ارجاع پرونده ایران به شورای امنیت در سال ۱۳۸۴ بود که دولت را پس از لغو پروتکل الحاقی "ان‌پی‌تی"، ملزم به کاهش سطح همکاری‌ها با آژانس انرژی اتمی کرد. البته بر اساس قانون و شان مجلس، باید سیاست‌های کلی و هر معاهده در خصوص برنامه هسته‌ای به تصویب نمایندگان ملت برسد.

آغاز فعالیت دولت یازدهم و تشکیل تیم جدید هسته‌ای به رهبری ظریف، نقش‌آفرینی مجلس در برنامه هسته‌ای را وارد فصل جدیدی کرده که در مقایسه با ادوار گذشته از سطح فعالیت بیشتری برخوردار است.

راهبرد مجالس هفتم، هشتم و نهم با تیم هسته‌ای سابق در کلیات و جهت‌گیری تقابلی هماهنگ بود. اما شرایط جدید و شکاف‌های متعاقب، فضا را برای تحرک مجلس مساعد ساخت. اکثریت مجلس و بخصوص فراکسیون اصول‌گرایان، ابزاری در دست خامنه‌ای و متحدانش برای مهار و کنترل سیاست تعاملی هسته‌ای روحانی است. این فاکتور دلیل اصلی برجسته شدن نقش مجلس را آشکار می‌سازد.

 در عین حال علی لاریجانی و اصول‌گرایان سنتی همانطور که در تشکیل کابینه خود را سهیم می‌دانستند در توافق هسته‌ای احتمالی نیز انتظار نقش‌آفرینی دارند.

علی لاریجانی بلافاصله بعد از سفر روحانی به نیویورک و فرستادن پیام دوستی به دنیا، از فرصت سفر پارلمانی استفاده کرده و مانوری خارجی داد تا به جهانیان نشان دهد در ایران فقط رئیس جمهور نیست که می‌خواهد تغییراتی در سیاست خارجی ایجاد کند، بلکه مجلس نیز برنامه‌هایی دارد. حتی از وی نقل قولی منتشر شد که ایران با انتقال ذخیره اورانیوم غنی‌شده با غلظت بالا مشکلی ندارد. البته این خبر به سرعت تکذیب شد.

 اما همراهی و یا مخالفت لاریجانی و اصول‌گرایان مجلس فقط تابعی از توافق آنها با روحانی و شریک شدن در مزایای احتمالی توافق هسته‌ای نیست، بلکه باید رعایت حساسیت‌های خامنه‌ای را نیز  کرده و بر حسب ضرورت وارد عمل شود و نقش ترمز را جلوی ابتکارات "نابجا " و خارج از محدوده مورد نظر رهبری ایفا نماید.

بر این مبنا سخنان علی لاریجانی در مجلس در روز یکشنبه ۲۸ مهر قابل تحلیل است. وی در بخشی از سخنانش گفت : «مظالم آمریکا نسبت به ملت ایران و ملل مسلمان در به راه انداختن جنگ ها، ظلم به فلسطینی‌ها، غارت اموال مسلمانان، تحمیل دیکتاتورهای وابسته، بسیار بسیار متنوع است. معیار امام هادی (ع) می‌گوید در چنین قلمرو غیرعادلانه‌ای باید با سوءظن به تعاملات دیپلماتیک آنها نگریست و جای اعتماد کردن نیست.

فعل سیاسی اعتماد کردن به این قدرت‌ها در چنین فضای سیاسی فعلی غیر عقلانی است کما اینکه بارها نتیجه قول‌های دروغین آنها دیده شده است، لازمه توفیق در این مسیر صرفا رعایت ضوابط عام بین‌المللی است.»

او هم‌چنین گفت: «ایران عضو آژانس است و "ان‌پی‌تی" را پذیرفته است و "ان‌پی‌تی" مقررات بین‌المللی برای همه کشورها در مسئله هسته‌ای است. بنا نیست برای ایران مقررات خاص تدوین شود، لذا رعایت این ضوابط باید معیار گفتگوها باشد، در این شرایط هم مذاکره‌کنندگان ایرانی باید توجه تام داشته باشند و هم مجلس شورای اسلامی چنانچه احساس کند طرف‌های قدرتمند رفتار دوگانه و غیرموجهی دارند در زمینه تنوع فعالیت‌های هسته‌ای، مقررات لازم را مصوب خواهد کرد.» (منبع)

لاریجانی در فرازی دیگر از نطقش به هاشمی رفسنجانی حمله کرد و طرح پیشنهاد حذف مرگ بر آمریکا به آیت‌الله خمینی را عقلا به ضرر منافع ملی کشور و باعث فرسایش کشور در کشمکش‌های داخلی توصیف کرد.

لاریجانی در این راستا اظهار داشت: « آیا این معنای غلط را به دیگران القا نمی‌کند که نوعی دلدادگی و شیفتگی و ذوق‌زدگی برای کار با آمریکا و غرب در نهان سیاست‌ورزان و جریان رسانه‌ای کشور مطرح است؟ و این تلقی غلط مایه گرانفروشی در مذاکرات و بی‌عزتی در صحنه جهانی برای ما نیست؟»

این سخنان لاریجانی که شباهت‌های زیادی با مواضع خامنه‌ای داشت با استقبال اصول‌گرایان تندرو مواجه شد؛ کسانی که تا پیش از این از منتقدان سرسخت وی بودند.

چرخش لاریجانی به سمت اصول‌گرایان تندرو نشانگر افزایش برخورد‌های کنترلی با فعالیت‌های هسته‌ای دولت است. اصول‌گرایان تندرو که کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس را تحت نفوذ خود دارند، از ابتدا این مرکز را به جایی برای برخورد انتقادی با سیاست جدید هسته‌ای دولت و تلاش برای کند کردن آهنگ‌های آن تبدیل کردند منتها اکثریت مجلس تا پیش از این با آنان همراهی نداشت.

حال باید دید موضعگیری لاریجانی امری مقطعی بوده و وی مجددا به موضع قبلی میانه خود بر می‌گردد یا اینکه در کنار مدافعان گفتمان سوم تیر، در مسیر سنگ‌اندازی در برابر تفاهم هسته‌ای گام خواهد زد.

البته تا الان دولت مجلس را در جریان برنامه‌ها و تصمیمات هسته‌ای قرار نداده است. اعضاء کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی پیش از نشست‌های تیم جدید با ۱+۵ در جریان مذاکرات و طرح پیشنهادی ایران قرار نگرفتند و به صورت پسینی بعد از احضار نمایندگان هسته‌ای به مجلس در جریان قرار گرفته‌اند. روحانی تعدادی از نمایندگان مجلس را به همراه خود به نیویورک برد ولی آنها مشارکتی در مراودات و دیدار‌ها نداشتند.

حال نمایندگان مجلس و به‌خصوص نیرو‌های وابسته به سپاه و جبهه پایداری می‌کوشند تا دیدگاه ظریف و روحانی در سیاست خارجی را به چالش بکشند.

امری که مجلس بیش از همه موارد دیگر امکان بازی در آن را  دارد بحث تصمیم‌گیری در خصوص پیوستن به الحاقیه کنوانسیون منع تکثیر سلاح‌های هسته‌ای است که با توجه به مصوبه قبلی، پذیرش آن نیاز به رای اکثریت نمایندگان مجلس دارد. البته محدودیت در سطوح غنی‌سازی و تعداد سانتریفوژها نیز ممانعتی برای ورود مجلس ندارد ولی چون رشد و توسعه قابلیت‌های مربوط به غنی‌سازی اورانیوم خارج از مجلس جلو رفته است، بعید است مجلس ورودی به این مسئله داشته باشد.

در دل حرف‌های لاریجانی تهدیدی نیز دیده می‌شود که اگر اوضاع مذاکرات در چارچوب مورد نظر رهبری و حاکمیت جلو نرود، مجلس جلوی مصالحه‌طلبی دولت را خواهد گرفت. همچنین دخالت‌های مجلس هدف تضمین عدم تغییر در راهبرد آمریکاستیزی حاکمیت را نیز دنبال می‌کند.

البته مجلس به مثابه همه بخش‌های حاکمیت نظر موافقی با رسیدن به توافق هسته دارد ولی ظاهرا تعریف مجلس از توافق و خطوط قرمز با دولت متفاوت است. اگرچه در مجلس نمایندگانی چون احمد توکلی، علی مطهری و معدودی از چهره‌های اصلاح‌طلب نیز هستند که از رویکرد هسته‌ای دولت روحانی دفاع می‌کنند اما در تحلیل آخر، اکثریت مجلس به خصوص با موضعگیری اخیر علی لاریجانی با دیدگاه اعتدالی روحانی زاویه خواهد داشت.

در عین حال سناریوی دیگری را نیز می‌توان در نظر گرفت که مجلس و دولت نقش قبض و بسطی را در تقسیم کار هماهنگ شده ایفا می‌کنند. اما اگر این سناریو با واقعیت تطابق نداشته باشد حداقل این کارکرد را برای روحانی دارد تا به غرب گوشزد سازد که در صورت عدم پذیرش پیشنهاد وی، فضا در داخل دست تندرو‌ها می‌افتد.

همچنین باید توجه داشت مجلس به لحاظ نظری با پیوستن به الحاقیه "ان‌پی‌تی" مخالفت مطلق ندارد بلکه همانطور که چندین چهره شاخص مجلس و از جمله منصور حقیقت‌پور نایب رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی اعلام کرده‌اند، در صورت برداشتن همه تحریم‌ها از سوی غرب و اعتمادسازی، آنگاه مجلس برخورد مثبت خواهد داشت. (منبع) اما این موضعگیری اگر جنبه تبلیغاتی نداشته باشد عملا به معنای مخالفت خواهد بود و مانعی جدی بر سر توافق هسته‌ای ایجاد می‌کند.

از آنجایی که نمایندگان مجلس به طور طبیعی تمایل دارند بر سر مسائل مهم کشور اعمال‌نظر کنند، اگر دولت بزرگان مجلس را در جریان روند مذاکرات بازی ندهد آنگاه تمایل طبیعی، مجلس را به تقابل با دولت سوق می‌دهد.

البته در نهایت مجلس بر اساس اراده خامنه‌ای و هماهنگی‌ها در راس هرم قدرت برخوردش با مذاکرات هسته‌ای را تنظیم می‌کند ولی اگر به هر دلیلی فرمان مستقیمی از سوی بیت صادر نشود، آنگاه عملکرد مجلس بیشتر غیرقابل پیش‌بینی‌ می‌شود و در عین حال تعیین‌کنندگی احتمالی آن در نبرد دیپلماتیک هسته‌ای افزایش می‌یابد.

 

این مطلب را پسندیدید؟ کمک مالی شما به ما این امکان را خواهد داد که از این نوع مطالب بیشتر منتشر کنیم.

آیا مایل هستید ما را در تحقیق و نوشتن تعداد بیشتری از این‌گونه مطالب یاری کنید؟

.در حال حاضر امکان دریافت کمک مخاطبان ساکن ایران وجود ندارد

توضیح بیشتر در مورد اینکه چطور از ما حمایت کنید

نظر بدهید

در پرکردن فرم خطایی صورت گرفته

نظرها

  • omid

    مهران مصطفوی چرا غرب و شرق بايد در باره وضعيت اتمی ايران و اهداف اش از سير تا پياز مسائل را مطلع باشند اما در باره اين مسئله يکبار هم در ايران بحث و حرفی صورت نگرفته است و کسی جرائت ندارد در باره زيانهايی که آقايان از دهه ۶۰ تا کنون به ايران وارد کرده است نقدی حتی از نوع کمرنگش انجام دهد؟ پايه گذار صنعت غنی سازی در ايران نه آقای احمدی نژاد و نه آقای خاتمی بلکه آقای هاشمی رفسنجانی است که در زمان رياست جمهوری اش بهمراهی آقای خامنه ای اين تصميم را گرفتند و راهی را آغاز کردند که به غير از زيان و آسيب برای ايران چيزی در بر نداشته است. براستی ميزان هزينه اين سياستهای چقدر بوده است؟ رقمها سرسام آور است از چند صد ميليارد دلار تا چند هزار ميليارد دلار برآورد شده اند. در آنچه مربوط به فرد فرد مردم ايران می شود مسئله اساسی اين است که هرگز با کسانی که بخاطر منافع سياسی خود اين بحرانهای عظيم را بوجود آوردند برخورد نکرده ايم و بمحض اينکه به هر نوعی تظاهر کرده‌اند که می‌خواهند به بحران پايان دهند برايشان نيز دست هم زده ايم! مسلما منظور من انتقامگيری و فردی کردن مسئله نيست، منظور رسيدگی و ريشه يابی مسائل و شفاف کردن آنهاست تا راه حل مناسب برای جامعه شناخته شود طوريکه در آينده بنوعی ديگر دچار بحران ديگری نشويم و نيروهای وطن بيش از پيش بهدر نروند. اگر روزی که گروگانها آزاد شدند بجای اينکه بگوييم "الان وقت چرتکه انداختن نيست" چنانچه آقای بهزاد نبوی گفت ، می پرسيديم چرا بعد ۴۴۴ روز آزاد شدند و چقدر برای ايران هزينه داشت، اگر روزی که آقای خمينی جام زهر را نوشيد بجای اينکه دل خوش کنيم که جنگ پايان يافته است، می پرسيديم آيا قبلا فرصتهائی برای پايان جنگ فراهم شده بود؟ اگر آری آنها کدام بودند و چه کسانی و چرا از آنها استفاده نکردند؟ چرا الان؟ چرا ۸ سال طول کشيد و چه ميزان به ايران زيان وارد شد و چه کسانی مسبب ادامه اين جنگ بودند، دچار بحران اتمی نمی شديم. اکنون نيز در باره اين بحران بجای سپردن سکان و در انتظار نشستن و يا دست زدن برای آقايان خامنه ای و رفسنجانی که خود عامل بوجود آمدن وضعيت امروز هستند تا به اصل آن نپردازيم فردا باز هم با بحران ديگری برخورد خواهيم کرد. تعجبم که کسی نيست بپرسد که آيا ملت ايران هم حق دارد در اينباره چيزی بداند؟ آيا حق مردم ايران است که بدانند غنی سازی هرگز و هرگز هدف اقتصادی نداشته و ندارد؟ براستی چرا صداها خاموشند؟ از اين وطن ديگر رمقی نمانده است تا کی بايد اين وطن گروگان سياستهای رژيم و منفعت طلبان خارجی باشد! نان ما، پايگاه اتمی بوشهر است که غبار يک عمر سفاهت حاکمان بر آن نشسته است پول نان ما ، باج هايی است که در جيب های چين و روسيه ورم کرده است ! پول نان ما ، مزد سردارانی است که سرها را به دار می کنند و لب ها را می دوزند ، تا گرسنگان نفهمند گرسنگی تقصير کيست ! پول نان ما ، منبری است که واعظی ابله بر آن نشسته است و به ما می آموزد ، گرسنگی تقصير خداوند است گرسنگی ، بشارت ظهور يک منجی است ! و ما می دانيم اين تقصير ماست که ابلهی بر منبر نشسته است اين تقصير ماست که خيره سری بر مسند نشسته است ما می دانيم ، محصول بذرهای دروغ و تزوير و خارهای ترس و سکوت جز قحطی نيست پول نان ما را قماربازان ، در قمارخانه های سياست و قدرت باخته اند اکنون ما مانده ايم و فرزندانی ، با آرزو های سبز و جوان و خانه ای با تيرک نازک آنقدر نازک که به لرزيدنی فرو می ريزد و ما زنده، زير آوارهای آن می مانيم هان !ا فردا که از خواب برخيزيم ، ما را و فرزندان ما را و خانه ما را نيز باخته اند قسمتی از شعر خانم صديقه وسمقی

  • sina

    علی افشاری- آغاز فعالیت دولت یازدهم و تشکیل تیم جدید هسته‌ای به رهبری ظریف، نقش‌آفرینی مجلس در برنامه هسته‌ای را وارد فصل جدیدی کرده که قابل مقایسه با سطح ادوار گذشته نیست.!! چه تفاوتی کرده؟ خالی بندی و ارایه دروغ با  power point؟