انتقاد محمدرضا عارف از انتشار مقاله روزنامه بهار
محمدرضا عارف، عضو شورای عالی
محمدرضا عارف، عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی و از چهره‌های اصلاح‌طلبان از انتشار مقاله روزنامه بهار که منجر به توقيف اين روزنامه شد انتقاد کرد.
عارف ضمن آن‌که به رسانه‌ها و صاحبان قلم توصيه کرد مسائل مربوط به اعتقادات دينی و عقيدتی مردم را رعايت کنند، افزود: "انتشار اين مقاله آن هم در آستانه عيد غديرخم به دليل سهل‌انگاری متوليان اين رسانه موجب ناراحتی جامعه متدينين و شيفتگان امام علی شده است و اينجانب هم بعد از خواندن اين مقاله بسيار متأثر شدم."
وی افزود: "نبايد با انتشار مطالبی در رسانه‌های اصلاح‌طلب که با اصول عقيدتی شيعيان در تناقض است، زمينه را برای بهره‌برداری مخالفان اصلاحات فراهم کنيم."
عارف تأکيد کرد: "متأسفانه جريان رقيب اصلاحات به دنبال بهره‌برداری از برخی سوژه‌هاست."
در پی انتشار مقاله‌ای با عنوان “امام؛ پیشوای سیاسی یا الگوی ایمانی؟” نوشته علی‌اصغر غروی، عضو شورای مرکزی نهضت آزادی ایران در صفحه نخست شماره چهارشنبه يکم آبان‌ماه روزنامه بهار، سعید پورعزیزی مدیرمسئول این روزنامه انتشار “بهار” را به‌طور موقت متوقف کرد.
پورعزیزی همچنین بابت انتشار این مقاله عذرخواهی کرد اما هيئت نظارت بر مطبوعات ايران امروز دوشنبه شش آبان‌ماه اين روزنامه را توقيف کرد.
نظرها
بينام
نظم به سبب اختلال در پيوند ناتمام ماند.از كاربران عزيز پوزش مى خواهم.آرى اين توقيف نشانه خوبى است نه به علت نفس عمل بلكه به اين علت :روايت غالب دارد شكاف برمىدارد .كار بران محترم مى توانند به سايت نوريزاد رجوع كنند.زير پست هاى اخير :پرسش هاى نوريزاد و پاسخ هاى دكتر على اصغر غروى.كامنت ها از خود مصاحبه جالب ترند .ديندار و منتقد دين با ادب ومتانت و استدلال در يك فضاى آزاد با هم گفتگو مى كنند.كلمه در برابر كلمه آزاد از دخالت زور و پول و زد و بند هاى غول هاى رسانه اى.آن روى تعصب دينى دقيقا آن بي دينى نا انديشه است كه منطقش ناسزا و اهانت است ..به عبارت ديگر خشونت كلامى اى كه چه دينى باشد چه ضد دينى اگر قدرت پيدا كند از تمامت خواهى خشونتبار سر در مى آورد در اين سايت دار د به مسير فضاى آزاد بيان انديشه ها در شرايط برابر هدايت مى شود.توقيف روزنامه بهار نشانه ترس حكومت از چنين فضايي است كه شايد چشم اندازى از ايران فردا باشد.
بينام
آقاى عارف١-اولا شما با كدام عيار فهميديد كه خاطر مردم از اين مقاله رنجيده شده٢-حالا به فرض كه چنين باشد مگر يك پژوهشگر بايد عقايد عمومى را پيشفرض بگيرد.اين عقايد عمومى از كجا آمده؟جز اين است كه ما نه يا ده نسل پيشتر اصلا شيعه جعفرى اثنا عشرى نبوديم و شاهان صفوى به كمك مشاوران خارجى با توجه به تكثر قومى در ايران و با توجه به روحيه خو گرفته به استبداد خداشاهى و ديگر عوامل تصميم گرفتند براى ايجاد عنصرى وحدت بخش از پيشينه شعيبى گرى ايرانيانى و مذههبى در برابر عثمانى بسازند و آن را با هر دنگ و فنگى از جمله قتل عام ارامنه و حذف و طرد مخالفان و راندان آنها به حواشىبر ايرانيان زورآور كنند .شما حافظ را ايرانى نمى دانى يا سعدى و مولوى را؟همه آنها كلمه مولا در ماجراى غدير خم را از ولايت به فتح واو مى دانستند به معناى محبت .اين بساط سينه زنى و سياسى كردن عاشورا و اصطلاح حيدر حيدر و عمر كشان را صفويه جعل كردند .آقاى جنتى مگر شما معيار درستى و نادرستى رخدادهاى تاريخى هستى؟تازه تاريخ به ما ميگه كه از زمان صفويه در اين كشور آخوند يك تنه نقش مطبوعات و رسانه توده اى و فرهنگ سازى و آزاده كشى و تعطيل پرسش و تفكر را به عهده گرفته و حتى رضا و محمد رضا پهلوى نيز به جاى باز كردن فضاى آزادى انديشه تا توانست به اين عنصر قدرت فرهنگى پر و بال داد .خب اين جور افكار عمومى و اعتقادات عامه از بالا و به زور قدرت ساخته شد تا پرسش و نقد و انديشه نه فقط با زور حكومت كه با سندروم توهين جماعت نيز سركوب شود.مگر ولايت فقيه در ريشه غير از فريب فرهى شاهان ساسانى و خداشاهى فراعنه و استبداد پدر شاهى است كه به هر حال در زمان امويان و عباسيان و المتوكل بالله ها و المستنصر بالله ها و شاه خواب نما بااسلام اوليه قاطى شد؟٤-توقيف روزنامه بهار نشانه مهم و در خور تآملى است.چرا؟دليل آن نه افكار عمومى است نه بى احترامى و نه تحريف تاريخى كه اعتبار خودش مشكوك است .دليل آن يك چيز اساسى تر است:روايتى بر خلاف روايت قدرت حاكم بيان شده .يا مثل من فكر كن يا حرف نزن؛زور در برابر فكر؛خدش به ستون ايدئولوژى اليگارشى دزدان و جانيان ..اين نشانه خوبى است .توقيف يك روزنامه به اتهام مقاله اى روزنامه
jamal
دروغ ننوشته : .....کلمات مولی آشکارا بیانگر این حقیقت است که خلافت، امری انتصابی از جانب خداوند نیست و جانشین سیاسی رسول خدا باید توسط مردم انتخاب شود. مگر رفسنجانی کی بوده که ولی فقیه تعیین کرده ؟!
بهنام
دوستان و کاربران محترم رادیو زمانه میتوانند ( باز نشر ) مقاله را از این آدزس مطالعه فرمایند : http://bayanerochan.blogspot.fr/2013/10/blog-post_26.html