ارتباط ناشناخته. ارتباط بدون سانسور. ارتباط برقرار نمی‌شود. سایت اصلی احتمالاً زیر سانسور است. ارتباط با سایت (های) موازی برقرار شد. ارتباط برقرار نمی‌شود. ارتباط اینترنت خود را امتحان کنید. احتمال دارد اینترنت به طور سراسری قطع شده باشد. ادامه مطلب

دیدار دوباره دختران میرحسین موسوی و زهرا رهنورد با پدر و مادرشان

 دختران ميرحسين موسوی و زهرا

 دختران ميرحسين موسوی و زهرا رهنورد، هفته گذشته توانستند با پدر و مادر خود در "ساختمان امن" وزارت اطلاعات ايران ديدار کنند.

به گزارش تارنمای کلمه، "اين ديدار، اگر چه تنها کمی بيش از يک ساعت بود؛ اما در فضايی مناسب‌تر از گذشته برگزار شد."

بر اساس اين گزارش، "حال عمومی و روحيه خانم رهنورد و میرحسین موسوی با توجه به التهاب شديد دو هفته پيش (عيد غدير) و درمقايسه با ملاقات هفته پيش که به شدت ملتهب و نگران دختران خود بودند، بسيار بهتر بود."

کلمه می‌گويد: " زهرا رهنورد با توجه به تداوم فشار خون بالا ناشی از استرس دايمی و فشار، نياز به بررسی پزشکی ويژه دارند که زندانبانان وعده پيگيری اين مساله را داده‌اند."

میرحسین موسوی و زهرا رهنورد از بهمن ۱۳۸۹ در حصر خانگی به سر می‌‌برند.

این مطلب را پسندیدید؟ کمک مالی شما به ما این امکان را خواهد داد که از این نوع مطالب بیشتر منتشر کنیم.

آیا مایل هستید ما را در تحقیق و نوشتن تعداد بیشتری از این‌گونه مطالب یاری کنید؟

.در حال حاضر امکان دریافت کمک مخاطبان ساکن ایران وجود ندارد

توضیح بیشتر در مورد اینکه چطور از ما حمایت کنید

نظر بدهید

در پرکردن فرم خطایی صورت گرفته

نظرها

  • کاوه

    چنانچه می دانیم از منظر حقوقی برای بازماندگان قانونی هر فرد حقوقی منظور می شود که بر اساس آن قوانین ارث جاری است. اگر کسی فوت کند و در مورد داشته های خود وصیتی نکرده باشد قاعدتاً این داشته ها به میزانی که قانون تعیین می کند بین وراث تقسیم می شوند. جالب آن است که دیون فرد هم جزو داشته ها بوده و به ارث می رسند و بازماندگان باید آن را ادا کنند. تصور کنید که فرد مجرمی بدلیل فوت خود نتواند محکومیت زندان خویش را تحمل کند. یا میزان محکومیت در حدی است که نمی توان برای یک بشر اجرای آن را متصور شد. مثلا کسی که چند نفر را به قتل می رساند فقط می تواند در ازای جان یکی از مردگان قصاص شود و یک بار بمیرد در حالیکه دین مرگ دیگران همچنان بر عهده ی اوست. حال این فرض را داشت باشید که اگر محکومیت انسانها هم جزو داشته های آنها به ارث برسد چه می شود. یا بهتر بگویم از منظر حق و انصاف چرا نباید محکومیت ها هم به ارث برسند؟ اگر بستگان فرد را انسانهایی مستقل می دانیم که ارتباطی با اعمال فرد متوفی ندارند و نباید برای جرم (حاصل عمل) او آسیب ببینند، لاجرم باید قبول کنیم که آنها نباید از حاصل کارهای دیگر او که همان دارایی های منقول و غیر منقول اوست بهره ای هم ببرند. چه بسیارند همسر و فرزندان جنایتکاران معروف تاریخ که در امن و امان بر سفره ی دارایی های او نشسته و از زندگی لذت می برند ولی از هر گزندی که "جرایم" متوفی باعث آن باشد معاف هستند. نتیجه اینکه وراث نخست وزیر محبوب امام، نقاش ظریف تبع دوران قتل عام دهه ی شصت و بادبزن جنگ خانمان برانداز هم باید سهمی در تحمل جزا دیدن پدر ریشدار خود داشته باشند و این سهم بری نباید در همین حد پایین انگولک محدود بماند. نمی شود که فقط در بلع حلوا و شیرینی شریک باشند