«درون لوین دیویس»؛ سرگشتگیهای یک خواننده خیابانی
مجتبا یوسفیپور- نمایش فیلم «درون لوین دیویس» آخرین ساخته تحسینشده اتان و جوئل کوئن به شکل گسترده در سینماهای آمریکا آغاز شده است. این فیلم بیانگر سرگشتگیهای یک خواننده خیابانی است.

نمایش عمومی فیلم «درون لوین دیویس» آخرین ساخته تحسینشده اتان و جوئل کوئن به شکل گسترده در سینماهای آمریکا آغاز شده است. در اکران این هفته میپردازیم به معرفی این فیلم.
«درون لوین دیویس» نخستینبار در بخش مسابقه اصلی جشنواره فیلم کن در سال ۲۰۱۳ به نمایش درآمد و برنده جایزه ویژه هیأت داوران این جشنواره شد. سپس در جشنوارههای دیگری چون نیویورک، شیکاگو و تورینو نیز روی پرده رفت و جوایزی به دست آورد. این فیلم از شش دسامبر ۲۰۱۳ همزمان با کشورهای آلمان و هلند به شکل محدود در برخی از سینماهای آمریکا به نمایش درآمده، اما اکران عمومی و گسترده آن از بیستم همین ماه آغاز شده است. از اول ژانویه ۲۰۱۴ نمایش جهانی فیلم در دیگر کشورها نیز آغاز میشود. «درون لوین دیویس» در سال ۲۰۱۳ نامزد سه جایزه گلون گلوب در بخشهای بهترین فیلم کمدی یا موزیکال٬ بهترین بازیگر مرد و بهترین آواز شده است.
جیمی گراهام، منتقد «توتال فیلم»: «درون لوین دیویس، اثری است با فیلمبرداری زیبا٬ گفتوگونویسی پرارزش، موزون و زنده با ساختاری حسابشده و محکم.»
«درون لوین دیویس» داستان یک هفته از زندگی یک نوازنده «فولک» و مشکلات او در زمستان سال ۱۹۶۱ میلادی در دهکده گرینویچ٬ منطقهای در غرب منهتن جنوبی در شهر نیویورک است. دهکده گرینویچ در قرن ۱۹ و تا اواسط قرن بیستم یکی از پایگاههای هنرمندان در آمریکا بود و به عنوان یکی از زادگاههای جنبشهایی مانند «جنبش بیت» محسوب میشود. این منطقه در سالهای گذشته مکان روی دادن داستان بسیاری از آثار هنری مشهور بوده است: از داستان کوتاه «آخرین برگ» نوشته اُ هنری تا فیلم «پنجره عقبی» ساخته مشهور آلفرد هیچکاک و یا مجموعه تلویزیونی محبوب و پرطرفدار «فرندز» یا «رفقا» محصول شبکه «انبیسی».
جوئل و اتان کوئن مثل همیشه خودشان فیلمنامه این فیلم را نوشتهاند و آن را تهیه، کارگردانی و تدوین کردهاند. فیلم درباره یک نوازنده است و برای همین هم فیلمنامه این تازهترین ساخته برادران کوئن نیز با موسیقی آمیخته است. آنها پیش از آغاز به نوشتن فیلمنامه برخی از قطعات موسیقی مورد نیاز خود را انتخاب کردند و بر اساس آنها داستان را پیش برده و شکل دادند اتان کوئن درباره چگونگی شکلگیری فیلمنامه این فیلم میگوید: «انتخاب آهنگها بخشی ضروری از پروسه نوشتن فیلمنامه بود چراکه باعث میشد ساختار داستان را شکل داده و قطعات را در کنار یکدیگر بگذاریم و همچنین این قطعات موسیقی عناصر نمایشی کار را برجستهتر میکردند.»
برادران کوئن بیشتر قطعات موسیقی را سر صحنه اجرا و فیلمبرداری کردهاند و از همان اجراها برای صداگذاری نهایی این فیلم استفاده کردهاند. این یکی دیگر از چالشهای پیش روی این دو فیلمساز بود. جوئل کوئن درباره این مشکل میگوید: «ما میدانستیم اگر فرد مناسبی را برای بازی در نقش اصلی فیلم پیدا نکنیم مشکل بزرگی خواهیم داشت. انتخاب فردی برای نقش اصلی کار سادهای نبود. ما به کسی نیاز داشتیم که به عنوان بازیگر بتواند بار فیلم را بر دوش بکشد. این شخصیت در تمام صحنههای فیلم حضور دارد و روشن است که باید توانایی بازیگری بالایی داشته باشد٬ اما از طرف دیگر او که در بسیاری از نماها قطعات موسیقی زیادی را به شکل زنده اجرا میکند، باید برای تماشاگران به عنوان یک نوازنده نیز باورپذیر باشد. ما اول شروع به مصاحبه با نوازندگان برای بازی در این نقش کردیم. با خودمان فکر کردیم طبعاً بازیگر این نقش باید یک نوازنده باشد. نمیخواستیم این کارها را در مرحله پس از تولید انجام دهیم و یا کلک بزنیم و اجرایی دروغی داشته باشیم. ما با نوازندههای بسیاری صحبت کردیم اما سریع فهمیدیم که مسیر اشتباهی را میرویم. شاید نوازندههای بسیار زیادی باشند که بتوانند بازی هم بکنند٬ اما به احتمال زیاد تعداد خیلی خیلی معدودی هستند که هم بتوانند بازی کنند٬ هم بتوانند تماشاگر را با نقش درگیر کنند و همچنین نقطه مرکزی یک فیلم باشند و در تمامی صحنهها حضور داشته باشند. بازی کردن در چند صحنه یک چیز است و بازی در تمامی فیلم چیزی دیگر. بنابراین ما تغییر رویه دادیم و شروع کردیم به گشتن به دنبال بازیگرانی که بتوانند موسیقی نیز بنوازند و اینطور بود که به اسکار ایزاک رسیدیم.»
تاد مککارتی منتقد «هالیوود ریپورتر»: «درون لوین دیویس یک فیلم شخصیتمحور باشکوه و زیبا با ابعاد سوررئالیستی سیاه است.»
ایده اولیه برای ساخت این فیلم پرداختن به موسیقی فولک در سالهای دهه ۱۹۶۰ میلادی بوده است. برادران کوئن برای پرداختن به این موضوع فیلمنامهای بدون پیرنگ و شخصیتمحور نوشتهاند. آنها برای ساختن شخصیت اصلی داستان، نیمنگاهی نیز به زندگی دیو ون رانک٬ نوازنده و خواننده فولک در سالهای دهه ۱۹۶۰ داشتهاند. شخصیت داستان هم برخی از ساختههای ون رانک را در فیلم میخواند و اجرا میکند. اتان کوئن درباره اهمیت ون رانک در این فیلم میگوید: «این داستان زندگی ون رانک نیست. بسیار پیش از اینکه باب دیلن در عرصه موسیقی فولک به شهرت برسد٬ ون رانک یکی از بزرگترین چهرهها در این عرصه بود. او به راستی که یک هنرمند پیشرو بود. ما زندگینامه او یا همان کتاب خاطراتش را خواندیم. کتاب توسط فردی به نام الیجاه والد و پس از مرگ ون رانک نوشته شده است. ما چیزهایی از آن الهام گرفتیم. کتاب خیلی جالبی است. کتاب برای ما خیلی جذاب بود. اما شخصیت اسکار در این فیلم دیو ون راک نیست و شما هیچوقت این دو را با یکدیگر اشتباه نخواهید کرد.»
به گفته برادران کوئن حضور بازیگر اصلی فیلم در باورپذیری و شکل گرفتن شخصیت اصلی فیلم نقش بسیاری داشته است. اگرچه اسکار ایزاک پیش از این در فیلمهایی چون «رابینهود»٬ «آگورا» و «راندن» بازی کرده است٬ اما میتوان این فیلم را اولین و مهمترین حضور او در نقش اصلی یک فیلم دانست و درهای موفقیت بسیاری را بر روی او گشوده است.
ایزاک سابقه آشنایی طولانیاش با موسیقی را دلیل اصلی موفقیتش در ایفای این نقش عنوان میکند. او میگوید: «من تمام زندگیام به موسیقی باب دیلن گوش دادهام. پدرم یکی از طرفداران سفت و سخت او بود و ما همیشه به کارهای او و خوانندههایی چون کت استیونس٬ سایمون و گارفانکل و خوانندههایی مشابه گوش میکردیم. اما من با موسیقی پیش از باب دیلن و دورانی که این فیلم درباره آن است آشنایی نداشتم. وقتی شروع به تحقیق کردم با دنیای تازهای اشنا شدم. وقتی برای آزمون بازیگری این فیلم رفتم میدانستم که ۳۳ سال برای بازی کردن این نقش تمرین کردهام و برای اجرایش کاملاً آماده بودم. میدانستم شخصیت را میفهمم و همچنین میتوانم بنوازم و فکر میکردم گزینه مناسبی برای این نقش هستم و امیدوار بودم برادران کوئن هم متوجه این موضوع بشوند.»
«درون لوین دیویس» نه تنها پس از نمایش در جشنواره فیلم کن مورد توجه منتقدان قرار گرفت و نقدهای مثبتی بر آن نوشته شد٬ بلکه تا اینجا طرفداران فیلمهای برادران کوئن نیز از آن به عنوان یکی از بهترین ساختههای این دو فیلمساز یاد میکنند. آنتونی لین منتقد «نیویورکر» یکی از کسانی است که اعتقاد دارد «درون لوین دیویس» بینندگانی را که عاشق فیلمهای برادران کوئن هستند یا موسیقی فولک را دنبال میکنند و یا به آن دوره از تاریخ و آن بخش از نیویورک علاقمند هستند، جذب خود میکند. جیمی گراهام منتقد «توتال فیلم» نیز فیلم را اثری با فیلمبرداری زیبا٬ گفتوگونویسی پرارزش٬ موزون و زنده با ساختاری حسابشده و محکم خوانده که در مقایسه با دیگر ساختههای سالهای اخیر برادران کوئن طبیعیتر و بهتر به نظر میرسد. تاد مککارتی منتقد «هالیوود ریپورتر» نیز «درون لوین دیویس» را «یک فیلم شخصیتمحور باشکوه و زیبا با ابعاد سوررئالیستی سیاه و کمدی» توصیف میکند و اعتقاد دارد فیلم بیشتر به ساختههای مهجور و جمع و جور این دو برادر چون «بارتون فینک» و «یک مرد جدی» شبیه است تا آثار پرخرج و معروفی چون «ای برادر کجایی؟» و یا «جایی برای پیرمردها نیست.»
«درون لوین دیویس» با زمان ۱۰۵ دقیقه محصول سال ۲۰۱۳ کشورهای آمریکا و فرانسه است.
نظرها
نظری وجود ندارد.