نگاهی به برجستهترین رخدادهای علمی سال ۲۰۱۳
از وقوع طوفان خانمانسوز در فیلیپین گرفته، تا خلع سلاح شیمیایی سوریه، و همچنین توقف روند روبهرشد غنیسازی اورانیوم در ایران – در سال ۲۰۱۳، ما با چهرهای نسبتاً جدید از علم مواجه بودیم.
در سال ۲۰۱۳، ما با چهرهای نسبتاً جدید از علم مواجه بودیم؛ با سؤالات علمی متعددی که در پی وقایع گسترده خبری – از وقوع طوفان خانمانسوز هایان در فیلیپین گرفته، تا خلع سلاح شیمیایی سوریه، و همچنین توقف روند روبهرشد غنیسازی اورانیوم در ایران – به ذهن هر شنوندهای تداعی میشدند.
در این بین اما وقتی به حوزه تحقیقات محض علمی نگاهی بیاندازیم، امسال همچنین سال رخدادهای بیسابقه علمی هم بود؛ رخدادهایی که با وجود تعدّد و ارزشگذاریهای مختلفی که برگرفتهاند، از بینشان پنج مورد را در اینجا بهعنوان نمونه برگزیدهایم.
صفحه بعد: فضا شلوغتر شد
فضا شلوغتر شد
معروف است که مارک تواین به سرمایهگزاران توصیه کرده بوده: "تا میتوانید، زمین بخرید؛ چون دیگر از آن نمیسازند". اما حتماً اسم «سیارات فراخورشیدی» به گوش تواین نخورده بوده؛ چراکه پژوهشگران انیستیتو فناوری کالیفرنیا (کلتک)، در سال جاری میلادی اعلام کردند که دستکم یکصد میلیارد از این سیارهها به گرد ستارگان کهکشان راه شیری در گردشاند. اینها همه میتوانند املاک تازهای به شمار روند؛ اما یقیناً همگی به درد زندگی نمیخورند. طبق پژوهشی در ماه نوامبر سال میلادی جاری توسط هیئت علمی اعزامی از ناسا به رصدخانه کک هاوایی، احتمالاً یکپنجم ستارگان در حوزه «کمربند زیستپذیر»شان میزبان سیارههای زمینمانند هستند – حوزههایی که در آنها شرایط فیزیکی موجود، اجازه بقای اقیانوسهای آب مایع را بر روی سطح یک سیاره زمینمانند میدهد. گرچه یک پژوهش اقلیمی جدید، آمار یادشده را قدری غلوآمیز میداند، اما در اینصورت هم باز آمار قابل توجهیست.
صفحه بعد: شبیهسازی سلولهای بنیادی جنینی انسان
شبیهسازی سلولهای بنیادی جنینی انسان
با گذشت بالغ بر یک دهه آزمون و خطا، پژوهشگران دانشگاه علم و بهداشت اورگون اعلام کردند که موفق به شبیهسازی جنین انسانی، و استخراج سلولهای بنیادی از آنها شدهاند. از این گذشته، آنها موفق شدند همین سلولها را هم به انواع خاصی از سلولهای پوستی و قلبی بدل کنند؛ که این نخستین گام عملی در مسیر استفاده انبوه از این سلولها در حوزه پزشکی پیوندیست. جالب اینکه کلید چنین موفقیتی هم افزودن «کافئین» به فرآیند شبیهسازی بود.
حال، دانشمندان درصددند تا ببینند آیا قادرند این سلولهای شبیهسازیشده – یا سایر سلولهای بنیادی «القایی» – را بدون شبیهسازی جنین هم بپرورانند یا نه؛ چراکه در اینصورت، علم پزشکی بیشترین بهره را از چنین تحقیقاتی خواهد بود.
صفحه بعد: ویجر به کرانههای باد خورشیدی رسید
ویجر به کرانههای باد خورشیدی رسید
یکی از داغترین اخبار علمی امسال، خبر اتفاقی بود که در واقع یک سال پیش افتاده بود. در سپتامبر سال ۲۰۱۲ بود که امواج انعکاسی از یک جفت طوفان خورشیدی، ورود کاوشگر کهنهکار ویجر-1 را به فضای بینستارهای تأیید میکرد. دانلد گارنت، سرپرست بررسی مربوطه از دانشگاه آیووا در اینباره میگوید: "اینکه نخستین دستساخت بشر را به فضای بینستارهای بفرستی، رخداد خارقالعادهایست".
ناسا از مدتها پیش درصدد بود تا گذر این فضاپیمای قدیمی – که در سال ۱۹۷۷ میلادی به قضا پرتاب شده بوده – را از کرانههای باد خورشیدی اعلام کند. همتای ویجر-1، یعنی ویجر-2 هم بهزودی از این کرانهها خواهد گذشت.
صفحه بعد: دریاچه مریخیای که گویا میزبان انواع کهن حیات بوده
دریاچه مریخیای که گویا میزبان انواع کهن حیات بوده
مریخنورد «کنجکاوی» ِ ناسا، در سال ۲۰۱۳ هم گامهایی را به پیش رو برداشت و نشان داد که بقایای دریاچه خشکیدهای که در آن فرود آمده، میتوانسته بالغ بر سه میلیارد سال پیش، میزبان انواعی از حیات میکروسکوپی بوده باشد. این کشف، به منزله مهر تأییدی بر تلاشهای ناسا در راستای درک سطح زیستپذیری این سیاره در گذشته محسوب میشود.
مقصد بعدی این مریخنورد ۵ .۲ میلیارد دلاری، قله شارپ، واقع در دهانه گیل است؛ که همان مقصد اصلی مأموریتش به شمار میرود.
صفحه بعد: «ارباب حلقهها» رفتهرفته شبیه یک مستند میشود
«ارباب حلقهها» رفتهرفته شبیه یک مستند میشود
با گذشت یک سال از تحقیقات تبارشناختی و فسیلی باستانشناسان، شجره خانوادگی انسان انشعابات متعدّدی یافت. مثلاً محققین حاضر در حوزه کاوشی دمانیسی کشور چین اعلام کردند که گویا انواع متنوع و غیرهمشکل انسان اولیه، در واقع از یک تیرهی واحد – موسوم به «انسان راستقامت»، یا Homo Erectus – بودهاند. آنها چنین مدعایی را بر مبنای کشف یک جمجمه ۱،۸ میلیونساله – که آمیزهای از ویژگیهای انسان اولیه و انوع پیشرفتهترش به شمار میرود – مطرح کردهاند (رجوع کنید به «انسان اولیه؛ یگانه یا متنوع؟»).
از بعد تبارشناختی هم استخوانی که قبلاً در غاری در اسپانیا پیدا شده بوده و تصور میرفته متعلق به یک انسان نئاندرتال بوده باشد، معلوم شد که میزبان آمیزهای از ژنهای انواع منقرضشدهای از انسان اولیه، موسوم به دنیسواییهاست – ژنهایی که رکورد قدیمیترین ژنوم انسانی ترتیبگذاریشده را هم به خود اختصاص دادهاند. از این گذشته، محققین موفق شدهاند که در غار دنیسوای سیبری – یعنی همانجایی که فسیلهای انسان دنیسوایی در سال ۲۰۰۸ پیدا شده بوده – هم یک استخوان انگشت پا متعلق به یک زن نئاندرتال را با قدمتی در حدود یکصد و چهلهزار سال کشف کنند.
این یافتهها حکایت از این دارند که انواع کهن انسان، با انسان راستقامت و همچنین دیگر انواع مدرن انسان ماقبلتاریخ جفتگیری کرده بودهاند. با این حساب، بخش اعظمی از انسانهای امروز، میزبان اندکی از ژنهای انسان اولیه هم هستند.
منبع: National Geographic
نظرها
صادق پويان
اگر انسان نبود خدا نيز چيزى نبود مگر خالق توده عظيمى از گاز و انرژى و ماده بى شعور كه نه خوب بود و نه بد ،نه زشت بود و نه زيبا ،نه حقيقى و نه نا حقيقى .فقط يك گندگى ،يك غول ماشينى كور و از خود بى خبر بود .اين البته به شرطى است كه جهان مخلوق مى بود .با اجازه شما يك اشتباه هاوكينگ و ملادينو را در كتاب the grand design تصحيح مى كنم .خود آفرينندگى ياself-creating كيهان از نيستى بايد خود-پديد آيندگى شود .يا چيزى چون خود شوندگى ياself-becoming.چرا كه خلقت اصطلاحى است بر گرفته از سفر پيدايش و در معنا به فعلى گذرنده يا متعدى دلالت دارد كه مستلزم فاعلى است غير از مخلوق .اين صرفا بحث لفظى نيست .يك رژيم رئاليستى بايد ترم هاى متناسب خودش را بسازد نه اينكه همان ترم هاى رژيم خالق بنياد و خداباورانه را تكرار كند .خلق خالقى و به ديگر سخن انديشه و ذهنى مى طلبد كه بر مخلوق سابق است .مانند آنچه هگل در باره مفهوم منطق در علم منطق اش مى گويد .حالا ما فرض مى گيريم كه چنين خالقى پيش از خلقت كيهان و طبيعت بكر در كار بوده باشد .تازه با اين فرض او كارى نكرده جز ايجاد يك ذره بي نهايت چگال بنا به تئورى مهبانگ يا. خلق يك توده گنده و غول پيكر بنا به آموزه الهياتى اما توده اى بى معنا .خداى بزرگتر از وقتى پيدايش مى شود كه چيزى بشرى چون شعور و خود آگاهى پيدا مى آيد و با شناخت خود و كيهان طرح جهانى نو در مىاندازد كه معمولا فرهنگ و تمدنش مى ناميم .فيلم يك اديسه فضايي ٢٠٠١ اين موضوع را در دو پلان اول به تصوير در آورده است .اگر كائنات همان باشد كه كيهان شناسى جديد نشان مى دهد پس هاوكينگ هيچ حرف تازه اى نزده ،اين كائنات پيداست كه نمى توانسته مخلوق انديشه اى خلاق باشد .چرا؟چون اگر انديشه و ابزار ورزى اين كائنات را شكاف نمى داد همچنان تا ابد كور ،در خود بسته ،و بى تغيير مى ماند مگر تغييرات تكوينى چون گل شدن غنچه كه مدام تكرار مى شد .انديشه خلاق قاعدتا بايد بتواند در مخلوق خود از بيرون اثر بگذارد و حال آنكه در طبيعت بكر و پيش -تاريخى هيچ اثرى از تغييرى كه از بيرون اين شوند را دگرگون كرده باشد نيست .حالا فرض كنيم كه اين ماشين كور خالقى داشته باشد .با اين فرض آن خالق مادون انسانى است كه جهان خودكار و بسته طبيعى را از بيرون تغيير داده و بر روى آن جهانى مصنوع را خلق كرده كه يك واژه يا خط نوشته آن به غايت فراتر از تمام آن گندگى كور و بى اندازه است .بانيان اديان گويا بر اين كمداشت خالق اين گندگى وقوف داشته اند و از همين رو معجزه و جهان ديگر و ساحت اياب و ذهاب فرشتگان را آفريده اند
شهرام
تو علوم عرفانی میگن اگه طرف خیلی مراتب معرفت رو طی بکنه اصطلاخا خدا میشه یعنی میتونه به اون درجه ای برسه که خداوند به مسیح (ع) داده بود ، خالق باشه فکر می کنم انسان از طریق همین علم محدودش هم داره به این معرفت میرسه بسیار ممنون از سایت بسیار خوبتون.