ارتباط ناشناخته. ارتباط بدون سانسور. ارتباط برقرار نمی‌شود. سایت اصلی احتمالاً زیر سانسور است. ارتباط با سایت (های) موازی برقرار شد. ارتباط برقرار نمی‌شود. ارتباط اینترنت خود را امتحان کنید. احتمال دارد اینترنت به طور سراسری قطع شده باشد. ادامه مطلب

تحولات سیاسی در اوکراین؛ نظر تعدادی از روشنفکران اوکراینی

روشنفکران اوکراین در خیزش مدنی میدان استقلال در شهر کیف شرکت داشتند. گروهی از نام‌آشناترین آنان نطرشان و واهمه‌ها و امیدها‌شان را با ما در میان می‌گذارند.

اوکراین در همسایگی اتحادیه اروپا قرار دارد و از سال ۲۰۰۴ تلاش می‌کند به عضویت این اتحادیه درآید. هنگامی که ویکتور یانوکوویچ در سال ۲۰۱۰ به قدرت رسید، از امضای قرارداد تجاری با اتحادیه اروپا سر باز زد و تلاش کرد به روسیه نزدیک شود. یکی از ثمرات سیاست نزدیکی به روسیه امضای معاهده نظامی بود که به موجب آن به روسیه امکان می‌دهد ناوگانش را تا سال ۲۰۴۲ در بندر کریمه مستقر کند. همزمان در اوکراین آزادی‌های مدنی، آزادی مطبوعات و آزادی بیان و حقوق بشر محدود شد. در اثر اینگونه سیاست‌ها در نوامبر ۲۰۱۳ ناآرامی در اوکراین آغاز شد و سرانجام تحولات اوکراین در ۲۴ ساعت گذشته شتاب گرفت و مخالفان مستقر در میدان استقلال کیف، کاخ ریاست جمهوری را به تصرف خود درآوردند. پلیس نیز در این میان به مخالفان پیوست. ویکتور یانوکوویچ، رئیس‌جمهور اوکراین این تحولات را به‌شدت محکوم کرد و گفت قصد استعفا ندارد. پارلمان اما رأی به برکناری او داد.

نویسندگان و روشنفکران اوکراین از همان آغاز در این تحولات مردم را همراهی می‌کردند.

نظر برخی از نویسندگان و روشنفکران اوکراینی را درباره این تحولات می‌خوانید:

کاتیا پتروسکایا (Katja Petrowskaja )

کاتیا پتروسکایا، روزنامه‌نگار و رمان‌نویس سرشناس اوکرائینی. برنده جایزه اینگه‌بورگ باخ‌من

هیچکس انتظار نداشت که انبوهی از شهروندان در میدان استقلال، در سرمای استخوانسوز تجمع کنند و شب و روزشان را در آنجا بگذرانند. آنها این‌کار را کردند، چون تنها راهی بود که می‌توانستند از طریق آن کرامت و حرمت انسانی‌شان را حفظ کنند. به این شهروندان معترض می‌گویند «اپوزیسیون». اما این اصطلاح نادرست است. آنها انسان‌هایی هستند با عقاید کاملاً متفاوت و بیشترشان از اهالی کیف‌اند. حکومت ویکتور یانوکوویچ شهروندان را تحقیر می‌کرد و به آنها خیانت کرده بود.

شهروندان از کشورشان و از استقلالشان و برای رهایی از حاکمان فاسد و ریاکار و وابسته به ولادیمیر پوتین که گمان می‌کند اوکراین باید تحت سلطه او باشد به پا خاستند. همه چیز از آنجا شروع شد که یانوکوویچ از امضای قرارداد تجاری با اتحادیه اروپا خودداری کرد. اما این فقط یک بهانه بود. معترضان به خاطر بی‌اعتنایی صاحبان قدرت به آنها و سرانجام به خاطر خشونتی که حکومت به کار بست به خیابان‌ها آمدند.

یک حکومت باید چه بکند که بیش از ۲۵ درصد از اهالی کیف به میدان استقلال این شهر بیایند، با هم دست به دعا بردارند، با هم آواز بخوانند و از حریم‌شان در برابر نیروهای سرکوبگر دفاع کنند؟ آنها نمی‌خواهند به آغوش دیکتاتوری پوتین بازگردند. نزاع آنها بر سر ارزش‌های غربی است. خیزش مردم کیف در کتاب‌های تاریخ به عنوان نمونه‌ای از مبارزه مدنی برای همبستگی، احترام به انسان و اعتماد به یکدیگر ثبت خواهد شد.

در طی این خیزش مردمی ما شاهد تصاویری به یاد ماندنی بودیم. مردم با اهدای غذا و لباس گرم به یکدیگر یاری می‌رساندند. صدها پزشک از کار دست کشیدند و به میدان استقلال آمدند که از خودشان و از خانواده‌شان حمایت کنند. چون هر کار دیگری غیر از این شرم‌آور بود. همه کلیساهای کیف درهایشان را به روی مردم باز گذاشته بودند. در این مکان‌ها معترضان می‌توانند در یک جای گرم بیاسایند و شب را به صبح برسانند. اوکراینی‌ها بی‌اندازه آگاه و مستقل‌اند و حق آنان است که از سرنوشت بهتری برخوردار باشند. معترضان میدان استقلال بسیار فراتر از یک اپوزیسیون هستند بر ضد یک حکومت. آنها اپوزیسیونی هستند بر ضد هر آنچه که حرمت انسانی را نقض می‌کند.

زرهی سادان (Serhij Zhadan)

زرهی سادان، داستان‌نویس و رمان‌نویس اوکرائینی

من به آینده اوکراین خوشبین‌ام. بحث فقط بر سر امضای قرارداد تجاری با اتحادیه اروپا نیست. بحث بر سر ضرورت تغییر در اوکراین است. گمان می‌کنم بیشتر معترضان به همین خاطر به خیابان‌ها رفتند. به خاطر تغییر و به خاطر دگرگونی ساز و کار نظام اجتماعی و سیاسی در کشورشان. طبعاً چنین فرآیندهای تحول‌آفرینی به سادگی و بدون درد و رنج اتفاق نمی‌افتند، به ویژه وقتی که حکومتی غیرقابل پیش‌بینی با رویکردهای خشن بر سر کار باشد. امیدوارم شهامت ما، تدبیرمان و استقامتمان بپاید و این تحولات به ثمر رسد. حقیقت و عدالت در هر حال پیروز می‌شوند.

آندره کورکوف (Andrej Kurkow )

آندره کورکوف، رمان‌نویس سرشناس اوکرائینی. رمان «پیک نیک روی یخ» او در غرب پرفروش شده است.

ابعاد خیزش مدنی مردم در اوکراین بسیاری را شگفت‌زده کرد. (...) بیش از همه جوانان به خیابان‌ها ریختند و بر ضد صاحبان قدرت قیام کردند. در این خیزش اختلافات بین احزابی که به اپوزیسیون تعلق دارند، مجال بروز پیدا نکرد. چرا نسل جوان؟ به این دلیل ساده که رویای آنها در پیوستن به اروپا را از بین برده بودند.

اوکسانا زابوشکو (Oksana Sabuschko)

اوکسانا زابوشکو، رمان‌نویس و مقاله‌نویس سرشناس اوکرائینی. در غرب با رمان «سیاره ورموت» مطرح شد.

اول دسامبر ۲۰۱۳ بود در کیف. عده‌ای از شهروندان به راه افتاده بودند که به تظاهرکنندگان بپیوندند. در مترو آنها سرود ملی اوکراین را سر داده بودند: «دشمنان ما محو خواهند شد همچون شبنم زیر تابش نور آفتاب، و ما هم، برادران، سرانجام صاحب سرزمینمان خواهیم بود. روح و جسممان را به آزادی ودیعه می‌دهیم.»

معنای این سطرها روشن است و آن هم نه فقط از نظر عاطفی.

اوکراین کشوری است که اتحاد جماهیر شوروی مانع از دموکراتیزه شدن و به استقلال رسیدنش شد. برای چنین کشوری جهت‌گیری به سوی اروپا فقط در منافع اقتصادی خلاصه نمی‌شود. آزادی‌های مدنی، برپایی حکومت قانون و حقوق بشر در حکومت یانوکوویچ ارزش چندانی نداشتند. به همین جهت مؤلفه اروپایی این خیزش به معنای رهایی اوکراین از میراث اتحاد جماهیر شوروی هم هست. پیام معترضان هم روشن است: ما نمی‌خواهیم رییس جمهوری داشته باشیم که جاسوس کرملین باشد و کسانی بر ما به شیوه عهد بیزانس حکومت کنند.

یوجنیا بلوروستس (Yevgeniya Belourusets)

یوجنیا بلوروستس، روزنامه‌نگار و عکاس اوکرائینی

در میدان استقلال کیف احساس می‌کردم بازیگری هستم بر صحنه یک تئاتر سیاسی خیابانی. روی صحنه سرودهای ملی میهنی طنین انداخته است. در این میان، هرچند گاه یک بار کسی فریاد برمی‌آورد: «زنده باد قهرمانان»، یا «زنده‌باد ملیت، مرگ بر دشمنان». این شعارها پیش از این شعارهای ناسیونالیستی بودند، اما امروز بیانگر انواع سوگیری‌های سیاسی‌اند – از لیبرال‌ها تا ایده‌آلیست‌ها. همه زیر سقف اینگونه شعارها گرد آمده‌اند. راست‌گرایی، نبود پیام و جهت‌گیری روشن سیاسی در میان انبوهی از معترضان غیر حزبی، این‌ها همه را نمی‌توان بدون اندوه و خستگی تحمل کرد. با این‌حال من هم از طرفداران این خیزش‌ام.

گردهمایی در میدان استقلال نمایانگر اعتراض کسانی است که از تغییر در اوکراین از راه‌های دیگر سرخورده و مأیوس شده بودند. حتی پلیس و مأموران یگان ویژه هم می‌توانند ثمراث شگفت‌انگیز نافرمانی مدنی را درک کنند.

وقتی معترضان به عمارت شهرداری هجوم آوردند، شگفت‌زده می‌شدی از اینکه می‌دیدی چگونه بسیاری از آنها برای نخستین بار یک عمارت دولتی را از درون کشف می‌کردند. مثل این بود که به زیر پوست قدرت راه می‌یافتند. مفهوم این اعتراضات را باید در اراده مردم از راه یافتن به ساختار قدرت جست. باید منتظر ماند و دید که آیا خیزش مردم در میدان استقلال در حد بیان آنها از نفرتشان به قدرت حاکم باقی می‌ماند و آیا ثمره این خیزش به قدرت رسیدن ناسیونالیست‌هاست و یا اینکه به رسیدن به دموکراسی کمک می‌کند.

یوری آندروخ‌آویچ (Juri Andruchowytsch)

یوری آندروخ‌آویچ، رمان‌نویس سرشناس اوکرائینی. آخرین رمانی که از او به زبان آلمانی ترجمه و منتشر شده «انحراف» نام دارد.

این سومین بار است که من در یک تحول اجتماعی مشارکت دارم. مثل این است که برای سومین بار به دنیا آمده باشم. نخستین بار در سال ۹۱/۱۹۸۹ بود که اتحاد جماهیر شوروی فروپاشید و بعدش هم انقلاب نارنجی در سال ۲۰۰۴ اتفاق افتاد. خیزش اخیر تلاش دیگری‌ست برای اینکه کشورمان را تغییر دهیم. آنچه که در سال ۲۰۰۴ ناتمام ماند، در این دقایق تاریخی می‌بایست به انجام برسد و به ثمر بنشیند. با این‌حال من تردید دارم که این‌بار هم به همه آنچه که می‌خواهیم دست بیابیم.

اسکانا فوروستینا (Oskana Forostyna )

اسکانا فوروستینا، نویسنده اوکرائینی و سردبیر نشریه معتبر «Krytyka »

از مدت‌ها پیش احساس می‌کردم که باید اتفاقی بیفتد. انقلابی در راه بود. کشور بحران‌زده بود و امضاء نکردن قرارداد تجاری با اروپا به این بحران دامن زد. در خیزش اخیر در اوکراین دو جناح با هم درگیر نشده‌اند. این تضاد از جنس تضاد بن‌لادن است با آمریکا. در یک سو حاکمانی قرار داشتند که به روسیه سر سپرده بودند و در سوی دیگر ملت اوکراین که به گروگان گرفته شده بودند. دفاع از میدان استقلال اعتماد به نفس مردم را افزایش داده است. مثل این است که اهالی کیف اکنون در یک دوره فشرده سازماندهی و مدیریت اجتماعی شرکت کرده باشند. ما مثل دانشجویانی می‌مانیم که مدت‌ها درس‌شان را نخوانده‌اند و حالا، شب امتحان به فکر چاره‌ای افتاده‌اند. شب و روزمان یکی شده و شده یک روز بلند.

منبع: دی ولت

در همین زمینه:

این مطلب را پسندیدید؟ کمک مالی شما به ما این امکان را خواهد داد که از این نوع مطالب بیشتر منتشر کنیم.

آیا مایل هستید ما را در تحقیق و نوشتن تعداد بیشتری از این‌گونه مطالب یاری کنید؟

.در حال حاضر امکان دریافت کمک مخاطبان ساکن ایران وجود ندارد

توضیح بیشتر در مورد اینکه چطور از ما حمایت کنید

نظر بدهید

در پرکردن فرم خطایی صورت گرفته

نظرها

  • ایران: جامعه اَتُمیزه و استعداد استبدادپذیری | سایت خبری تحلیلی سازمان ملی و میهنی

    […] همان ابتدا حمایت تمام و کمال خود را از خیزش مدنی اخیر اعلام کرده بودند؛ در ایران برخی از نخبگان با افتخار پای بیانیه حمایت از […]

  • روزبه

    سرنگونی دیکتاتور بسیار راحتتر از برقراری دمکراسی امیدوارم که موفق بشوند. ترس و وحشت اقلیت یهودی اوکراین و وجود گروه دست راستی افراطی و جریانهای نژاد پرست برای این جنبش با وجود سابقه تاریخی راست افراطی در گذشته اوکراین من رو نگران میکنه. امیدوام رهبر جریانهایسیاسی دیگه بتونند این جنبش رو مدیریت کنند به سمت یک دمکراسی واقعی. ضمنا از دورهم خطر دخالت مسکو از طریق اقلیت روسها در شرق اوکراین پس خطر تجزیه کشورشون وجود داره مثل گرجستان. خلاصه بخیر بگذره من فکر نمیکنم این خاتمه ما جرا باشه بلکه این داستان ادامه دارد.

  • رضا

    مشکل این است که امازاده ای که اپوزیسیون اکراین به ان دخیل بسته اند هم چندان امکان معجزه ندارد. اتحادیه اروپا خودش درگیر مشکلات زیادی است و امکان اینکه با سرازیر کردن سرمایه به اکراین به اقتصاد ورشکسته ان رونقی ببخشد را ندارد. روسیه بزرگترین بازار کالاهای درجه 3 اکراین است. بازاری که تنها به این شرط بر روی اکراین باز بود که در اغوش ناتو اتحادیه اروپا نیفتد. شاید شبهای اول این هماغوشی لذت بخش باشد ولی زمانی که یاد نان و اب بیفتند تازه یادشان میفتد که باید کالایشان را به جایی بفروشند و گازشان را از جایی وارد کنند. در بهترین حالت اکراین به یک کشور درجه سه اروپایی مثل یونان و رومانی بدل میشود. در دراز مدت گذاشتن موشکهای ناتو زیر دماغ پوتین هم دردی از مشکلات اقتصادی و ارتشا و فساد مالی دوا نمیکند. اکراین با بازی هوشمندانه میتوانست و میتواند هم بازار روسیه را حفظ کند و هم گاز مفت از روسیه بگیرد و هم رابطه اش را با اتحادیه اروپا که اگر سودی در ان است حفظ کند. در زمان فروپاشی بلوک غرب کشورهای مانند لهستان خوش شانس بودند چرا که سرمایه غربی برای کمک به انها و شکوفا شدن اقتصادشان به انجا سرازیر شد. غربی های ذوق زده هم میخواستند هر چه زودتر لهستان شبیه کشورهای اروپای غربی بشود. صنایع عقب مانده لهستان توانستند از این موقعیت سودی ببرند اما در حال حاضر غرب نه تمایل و نه توان این کار را دارد.

  • TAFAVOTHA VA TASHABOH HA

    انقلاب اوکراین مهر باطلی است بر فرضیه ها و اعتقادات صلب و دگم مارکسیستی که هنوز اکثریت روشنفکران و فعالین سیاسی در ایران از ان رنج می برند و عاجز و درمانده از تحلیل حرکت های اجتماعی مثل عوام به تئوری توطیه و دخالت کشورها خارجی و انکار انقلاب رو می آورند . تئوری ها گوادلوپی و دایی جان ناپلئونی و دخالت سیا و القاعده و مترجم و .... نقطه اوج خواری و ذلت و ناتوانی روشنفکر و فعال سیاس ایرانی در شناخت پدیده های اجتماعی پیرامون او و جهان است . حالا باز بگویید چرا اوکراین می تواند ولی ایران نمی تواند ؟ من فقط به عنوان نمونه یک تکه کوچک از اظها رات یک روزنامه نگار و عکاس اوکراینی را می آورم تا بدانید چرا روشنفکر ایرانی و فعال سیاسی ایرانی از جامعه و مردم جدا افتاده و ریشه همه شکست های تاریخی و انحراف انقلابات و جنبش ها در همین تفاوت بنیادی در دیدگاه روشنفکر و مردم است . " در میدان استقلال کیف احساس می‌کردم بازیگری هستم بر صحنه یک تئاتر سیاسی خیابانی. روی صحنه سرودهای ملی میهنی طنین انداخته است. در این میان، هرچند گاه یک بار کسی فریاد برمی‌آورد: «زنده باد قهرمانان»، یا «زنده‌باد ملیت، مرگ بر دشمنان». این شعارها پیش از این شعارهای ناسیونالیستی بودند، اما امروز بیانگر انواع سوگیری‌های سیاسی‌اند – از لیبرال‌ها تا ایده‌آلیست‌ها. همه زیر سقف اینگونه شعارها گرد آمده‌اند. راست‌گرایی، نبود پیام و جهت‌گیری روشن سیاسی در میان انبوهی از معترضان غیر حزبی، این‌ها همه را نمی‌توان بدون اندوه و خستگی تحمل کرد. با این‌حال من هم از طرفداران این خیزش‌ام. گردهمایی در میدان استقلال نمایانگر اعتراض کسانی است که از تغییر در اوکراین از راه‌های دیگر سرخورده و مأیوس شده بودند. حتی پلیس و مأموران یگان ویژه هم می‌توانند ثمراث شگفت‌انگیز نافرمانی مدنی را درک کنند. " پایان نقل قول روشنفکر و فعال سیاسی ایرانی یک چهارچوب ذهنی غلط دارد که در ان اسیر است : ١) هیچ حرکت و انقلا بی و یا کودتایی را به رسمیت نمی شناسد مگر آنکه رهبری ان در دستان مارکسیست های روسی باشد , بهانه ان گرسنگی , نیروی محرکه ان نظامیان هوادار شوروی ( روسیه ) یا خورده بورژواهای هوادار مارکسیسم روسی , صف جلوی کشته شدگان طبقات فرودست , شعار های ان علیه امپریالیسم امریکا و سرمایه داری , حامیان بین المللی ان شوروی ( روسیه ) , کوبا و ... باشند ٢) روشنفکر و فعال سیاسی ایرانی عمدا فراموش میکند که اکثر انقلابات و جنبش های جهان به دلیل جریحه دار شدن کرامت انسانی نزد احاد مردم از رفتار جنون آمیز متبخترانه حکومتیان صورت پذیرفته . عاجزانه میگوید چون در ایران طبقه متوسط در میدان بود و کارگران ! نبودند خورده بورژواها نمی توانند هزینه بدهند ! در میروند با کشتار !!! جالب اینکه خود این ها و همه چریک ها و مجاهدین و لنین و مارکس و انگلس و ... از خورده بورژواها و بچه پول دارها هستند . روشنفکر و فعال سیاسی در ایران به جای انتقاد از ایدیولوژی راهنمای خود و عملکرد ضد مردمی خود و آدم توجه خود به خواست مردم و ایه های یاس خوانی خود و آب سرد ریختن و متهم کردن کشورهای خارجی از سوی خود , انگشت اتهام به سوی مردم و ان دسته از فعالین سیاسی و روشنفکران نشا نه میرود . انهم از برج عاج دروغین مارکسیستی روسی که در ان نشسته است . اگر در اوکراین و جاهای دیگر انقلاب میشود و پیروز میشود به این دلیل است که مردم اوکراین از برتر شمردن ناسیونالیسم روسی به ناسیونالیسم اوکراینی به خشم آمدند . احساس ملی آنها و کرامت انسانی آنها جریحه دار شد که یک دولت دست نشانده منافع ملی روسیه را بر منافع ملی اوکراین برتر می دارد ! آنها گرسنه نبودند . روسیه پول هم میداد . ٤٠ درصد جوانان ایتالیا بی کار هستند و آنهمه احزاب چپ آنجاست . هیچ اتفاقی نمی افتد ؟ زمان شاه مگر ما گرسنه بودیم ؟ شاه کرامت سیاسی این مردم را به مسخره گرفته بود . در ج ا مردم از نظر اقتصادی در وضع بدتری قرار دارند . اگر قرار بود اقتصاد انقلاب تولید کند باید در ایران ج ا باشد نه شاه . حقیقت ان است که مردم ایران یا اوکراین یا جاهای دیگر بدون حمایت و همراهی اکثریت روشنفکران و فعالان سیاسی نمی توانند حماسه بسازند و دولت سرنگون کنند ممکن است شورش کنند ولی شکست می خو رند اگر در زمان شاه پیروز شدند چون اکثریت قریب به اتفاق روشنفکران , فعالین سیاسی به جای مسخره کردن آنها و بازی سیاسی با رژیم با آنها بودند . الان روشنفکر و فعال سیاسی علیه مردم است . چون مردم ایران از اینکه کشور بازیچه روسیه و سوریه و امریکا ستیزی و اسرائیل ستیزی شده و در داخل به آنها توهین میشود عصبانی هستند . اما رهبران سیاسی , مذهبی , روشنفکران به جای درک آنها بر عکس هوادار روسیه و سوریه و ضد امریکا و اسراییل هستند . با ملی گرایی مردم د شمنی ذاتی دارند , از هر بهانه تجزیه طلبانه و جنگ طلبانه دفاع میکنند . مردم و جنبش آنها را مسخره و سوار بر امواج رسانه ای امریکا میدانند , حرکت های قبلی آنها را از روی نادانی و باچه سازمان سیا شدن میدانند ( یعنی دقیقا از مواضع رژیم با زبانی دیگر دفا ع میکنند ) شما بگویید گناه مردم چیست ؟ چاره ای ندارند که به هر دست آویزی آویزان شوند تا بلکه از این خفت آزاد شوند . حتا اگر رای دادن به روحانی باشد تا بلکه او که حرف هایش از این روشنفکرها و فعالین سیاسی متعصب خود محور و آلوده به اندیشه های ضد ایرانی , نزدیکتر است مگر کاری کند . در اوکراین از تیموشنکو تا بقیه رهبران خواهان منحرف کردن انقلا ب به سمت خود نیستند . به مردم توهین نمی کنند . روشنفکران و روزنامه نگران و نظامیان و ... همه با مردم هستند و شعار ملی گرایانه آنها . کسی در آنجا بازی مشکوک نمی کند . بنا بر این کشورهای خارجی خاصی نمی توانند بازیگر مناسب پیدا کنند . همه منتظرند ببینند مردم چه می خواهند و تا کجا پا ی ان می ایستند . انقلا ب آنها نه ر هبر کاریزماتیک دارد نه طبقه کارگر نه ایدیو لوژی مارکسیستی نه کسی تره برای طبقه کارگر و روسیه و جنبش های قوم گرایانه و لنین خو رد میکند هم مردم ضد دخالت و استعمار قرن های متمادی روسیه و کشتار های مارکسیست های روسی از آنها هستند , هم رهبران سیاسی این گونه نشان میدهند و میگویند . هم روشنفکران و هم روزنامه نگا ران فقط دولتیان عکس آنرا میگویند که در اقلیت افتادند و رفتند اما در ایران همه علیه جنبش سبز و شعار های مردمی ان ( مرگ بر روسیه , نه غزه , نه لبنان ) بودند از رهبران کناره رو ان تا روشنفکران و فعا لین سیاسی تا رسانه ها تا حکومت چقدر تحلیل از سوی مارکسیست ها و سکو لا ر ها شد در مورد جلوگیری از سمت و سوی آمریکایی و غربی و نئو لیبرالیستی گرفتن جنبش ؟ چقدر رهبران جنبش سعی کردند به مردم جهت خلاف آنچه آنها می خواستند را نشان دهند ؟ چقدر زد و بند های پشت پرده و باز شد بین حکومت و اپوزیسیون ؟ مگر یک ملت چه معجزه ای می تواند بکند ؟ در ایران تنها جنبشی شانس پیروزی دارد که ما رکسیست های روسی به اشتباه یا از روی عمد از ان پشتیبانی کنند ! مصدق و با زرگان و بنی صدر و خاتمی شکست خوردند چون اینها با حکومت در کوبیدن آنها هم صدا شدند . اما ایت اله خمینی پیروز شد . چون اینها از ان دفاع کردند . اگر مردم ایران هم همانی را که موسوی میخواست , می خواستند ماکسیست های روسی او را هم پیروز میکردند . اما مردم ایران غرب گرا و هوادار ارزشهای غربی هستند . مثل مردم اوکراین . در ایران ما تیمو شنکو که نداریم هیچ اگر پیدا شود همین ها پیش از حکومت ریشه اش را می سوزانند جالب است که اینها متولی و قیم مردم اوکراین هم هستند در اخبار روز هنوز می نویسند مردم نادان اوکراین روسیه نازنین را که هدفی جز خوش بخت کردن ! مردم اوکراین ندارد فروختند به امریکا ! و اروپا که می خواهد آنها را بد بخت کند !!! روسیه نازنین هم چاره ای ندارد فعلا کنار ! بنشیند تا اینها خو دشان تجربه ! کنند ممکن است بنده به نمایندگی از طرف مردم ایران از شما مارکسیست ها ی روسی و روسیه بخواهم کمی در مورد ایران نازنین باشید و چند صباحی کنار بنشینید تا ما خو دمان به این بهشت روسی ایمان بیاوریم و کشور را مثل ترکمنستان , قرقیزستان , ا زبکستا ن , تاجیکستان , ارمنستان , قزاقستان , .... تحویل شما دهیم ؟ این مردم به چه زبانی به شما و این حکومت بگویند که از دخالت ها و غارت روسیه و نابودی کشور ما برای عربهای روسی خسته اند کرامت انسانی ایرانی و حس میهن پرستی آنها را لطفا تنها بگذارید ایران فروشی نیست حتا به پوتین

  • lenin sarnegoun shd

    در حالیکه خبر گزاریها سر نگون کردن مجسمه های لنین در اوکراین را به عنوان پایان عصر سلطه روسیه و مارکسیسم روسی در اوکراین نشان میدهند , رسانه های چپ که ادای اپوزیسیون ج ا را در می آورند به سکوت خود در این زمینه و بدتر از ان به سکوت در مورد حوادث مشابه خون بار در ونزوئلا ادامه میدهند پس چی شد ان رویکرد دوباره به ما رکسیسم ؟ آیا فقط در ایرا ن ا ست که حکومت اسلامی و اپوزیسیون ان به ما رکسیسم روسی و روسیه دخیل بسته اند ؟ کشته شدن ملکه زیبایی ونزوئلا هم که بی شباهت به کشته شدن ندا نیست سانسور است جنیزس کارمونا، یک ملکه زیبایی ونزوئلایی، در پی مشارکت در تظاهرات مخالفان دولت این کشور در شهر والنسیا از ناحیه سر مورد اصابت گلوله قرار گرفت و پس از انتقال به بیمارستان، درگذشت. http://www.peykeiran.com/Content.aspx?ID=73479