ارتباط ناشناخته. ارتباط بدون سانسور. ارتباط برقرار نمی‌شود. سایت اصلی احتمالاً زیر سانسور است. ارتباط با سایت (های) موازی برقرار شد. ارتباط برقرار نمی‌شود. ارتباط اینترنت خود را امتحان کنید. احتمال دارد اینترنت به طور سراسری قطع شده باشد. ادامه مطلب

تحرکات بوکوحرام در نیجریه و لزوم مداخله بشر دوستانه

درگیری‌های داخلی فاجعه بار در نیجریه فرصتی است تا در پرتو آن مداخله بشر دوستانه مورد بررسی قرار بگیرد و تفاوت‌ آن با مداخلات نظامی و سیاسی معمول روشن شود.

اتفاقات غم‌انگیز و درگیری‌های داخلی فاجعه بار در نیجریه فرصتی است تا در پرتو آن مداخله بشر دوستانه مورد بررسی قرار بگیرد. هدف از این بررسی دغدغه نظری است و اقدام عملی برای مداخله بشر دوستانه در نقاطی دیگر از دنیا در مقطع کنونی را تجویز نمی‌کند.

تظاهرات مادران و بستگان دختران ربوده شده برای آزادی آنها

اعمال غیر انسانی بوکو حرام در گروگان گرفتن دختران دانش‌آموز و اقدام برای فروش آنان وجدان جامعه جهانی را جریحه‌دار ساخت. این گروه افراطی اسلام‌گرا که در بین اسلام‌گرایان خشونت‌طلب و تررویست نیز گروه خاص و غیر متعارفی محسوب می‌شود برای جلوگیری از درس خواندن دانش آموزان در مدارس جو ارعاب ایجاد کرده است. نام این گروه به معنای مخالفت با آموزش به شیوه غربی است.

فعالیت و رشد «بوکو حرام» تهدید بزرگی برای زندگی میلیون‌ها انسان در نیجریه و قسمت جنوبی قاره آفریقا است. تعلل در برابر فعالیت‌های ضدانسانی آن جایز نیست.

گودلاک جاناتان رئیس جمهور نیجریه از دولت آمریکا تقاضای کمک کرد تا برای پیدا کردن ۲۷۶ دختر مفقود شده در این کشور کمک کنند.

تقاضاهای مشابهی نیز از سوی دولت ‌های غربی و چین صورت گرفته است. در حال حاضر هزاران سرباز فرانسوی در نیجریه مستقر شده‌اند تا در پیدا کردن دختران و برخورد با گروه «بوکو حرام» همکاری کنند. چین نیز از جنبه توان ماهواره‌ای خود در پیدا کردن محل اختفای آنها مساعدت می‌کند.

البته اخیرا معلوم شده که جاناتان بعد از تاخیری تقریبا یک ماهه به دریافت کمک از کشور های خارجی روی آورده است.

دولت بریتانیا فاش کرد که روز بعد از اقدام غیر انسانی «بوکو حرام» پیشنهاد کمک را به رئیس جمهور نیجریه ارائه کرده و سفارت آمریکا نیز تقاضای مشابهی داشته است اما رئیس جمهور نیجریه از پاسخ مثبت تا هفته‌ها امتناع کرده است.

برخی از تحلیل‌ها موافقت نهایی او را ناشی از اجبار می دانند. اما می‌توان تاخیر در پذیرش را مبتنی از ناامیدی در اتکاء صرف به توان داخلی برای حل مشکل دانست.

برخورد سنگین با «بوکو حرام» و متوقف کردن تعرض آن به دانش آموزان نیجریایی و به خصوص دختران، مسئولیت فوری جامعه جهانی است.

این رویداد فرصت مناسبی برای درک ضرورت و فایده مندی دخالت بشر دوستانه است. وقتی در نقطه‌ای از دنیا فاجعه بزرگ انسانی رخ می‌دهد و دولت‌های محلی یا خود عامل و مسبب جنایت هستند و یا ناتوان از جلوگیری ماجرا؛ در این صورت وظیفه کشورهایی که توانایی ممانعت دارند،مداخله با اهداف انساندوستانه است.

هدف و سمت‌گیری این نوع دخالت، صرفا توقف خشونت ناموجه در اشکال غیرقابل تحمل است. ابعاد فاجعه باید بزرگ باشد و وقایع نیجریه نمونه مناسبی است.

بستگان دختران ربوده شده کاری نمی‌توانند بکنند

وقتی گروهی بی‌رحم و جنایتکار مانند «بوکو حرام» آسایش و امنیت را از مردم سلب می‌کند و وحشت و هراس را بر دخترانی تحمیل می‌کند که قصد درس خواندن دارند و دولت محلی ناتوان از برقراری امنیت و خنثی سازی اقدامات فاجعه بار است، کشور های قدرتمند وظیفه دارند به مداخله بپردازند.

این مداخله حتی اگر به اقدام نظامی منجر شود تا زمانی که صرفا هدف متوقف کردن خشونت و نقض حقوق انسانی فاحش را دنبال می‌کند موجه و مشروع خواهد بود.

مفهوم مداخله بشر دوستانه با اهداف سیاسی و تاثیرگذاری مستقیم بر یکی از دو طرف نزاع مغایرت دارد و پذیرای آن نیست. وقتی یک فاجعه بزرگ انسانی صورت می‌گیرد و جمع زیادی از انسان‌ها در معرض خطر از دست دادن جان و یا نقض حقوق انسانی فاحش مانند بردگی هستند، وظیفه اخلاقی حکم می‌کند تا از نیرو ی نظامی برتر برای پایان دادن به فاجعه استفاده شود.

مداخله بشردوستانه اگر چه از قوه قهریه و خشونت استفاده می‌کند اما با خشونت ناموجه و نظامی‌گری از اساس متفاوت بوده و جوهره مفهومی دیگری دارد.

در حال حاضر برخورد سنگین با «بوکو حرام» و متوقف کردن تعرض آن به دانش آموزان نیجریایی و به خصوص دختران، مسئولیت فوری جامعه جهانی است. در قرن بیست و یکم پذیرفته نیست که گروهی بدون هر گونه شرم و حیا به فروش انسان بپردازد.

اقدام «بوکو حرام» در تعارض کامل با اصول وموازین اسلامی است. قریب به اتفاق علمای بزرگ جهان اسلام از سنی و شیعه اقدام شنیع این گروه را محکوم کردند اما علمای اسلامی نیجریه جرات ندارند نظرات مخالف خود را بیان کنند چون مورد حملات بی‌رحمانه این گروه قرار می گیرند.

سخن درستی است که دولت‌ها پیگیر منافع در تصمیمات خود هستند. اما دولت‌ها به خصوص در زمانه کنونی می‌توانند در شرایطی بر اساس ملاحظات انسانی و حقوق بشری عمل کنند. بررسی تجارب تاریخی نمونه‌هایی از این دست را آشکار می‌سازند. در برخی مقاطع اقدامات دولت‌های مقتدر جهانی با منافع سیاسی آنها همسو بوده و در مقاطعی نیز تعارض داشته است.

شاخص‌ترین نمونه، برخورد دولت وقت بریتانیا در قرن نوزدهم علیه سوداگران برده‌داری است که تلفات انسانی و هزینه‌های اقتصادی زیادی برای امپراتوری فوق داشت. قتل عام یونانیان در شهر سیسو توسط امپراتوری عثمانی دیگر مثال روشن‌کننده است.

اگر دولت نیجریه قادر به مهار این کشور نیست، جامعه جهانی مجاز است تا به موضوع ورود کند.

کشتار مسیحیان در دمشق نمونه دیگری است که دولت وقت عثمانی از خود سلب مسئولیت کرد و آن را ناشی از درگیری‌های محلی خواند. در هر دو واقعه یاد شده، دولت‌های وقت بریتانیا و فرانسه نه منافعی در جنگ با عثمانی داشتند و نه تمایلی به این کار. اما فشار جوامع‌شان به واسطه انزجار از جنایت‌های صورت گرفته باعث شد تا آنها به مداخله نظامی ترغیب شوند.

از این رو مداخله بشردوستانه اگر چه از قوه قهریه و خشونت استفاده می‌کند اما با خشونت ناموجه و نظامی‌گری از اساس متفاوت بوده و جوهره مفهومی دیگری دارد.

هدف، جلوگیری از خشونت مخرب است که تبعات منفی سنگینی برای امنیت و زندگی انسان‌ها دارد. فعالیت و رشد «بوکو حرام» تهدید بزرگی برای زندگی میلیون‌ها انسان در نیجریه و قسمت جنوبی قاره آفریقا است. تعلل در برابر فعالیت‌های ضدانسانی آن جایز نیست.

اگر دولت نیجریه قادر به مهار این کشور نیست، جامعه جهانی مجاز است تا به موضوع ورود کند. در این گونه موارد باید اقدامات پشگیرانه موثر به عمل آورد و نگذاشت ابعاد فاجعه آنقدر بزرگ شود که دیگر مهار آن ناشدنی و یا با صرف هزینه‌های گزاف باشد.

دخالت بشر دوستانه که با جنگ‌های تجاوز طلبانه و اشغال نظامی مانند عراق تفاوت اصولی دارد، در دنیای کنونی ابزاری مهم در توقف و کاهش فجایع انسانی است.

این مطلب را پسندیدید؟ کمک مالی شما به ما این امکان را خواهد داد که از این نوع مطالب بیشتر منتشر کنیم.

آیا مایل هستید ما را در تحقیق و نوشتن تعداد بیشتری از این‌گونه مطالب یاری کنید؟

.در حال حاضر امکان دریافت کمک مخاطبان ساکن ایران وجود ندارد

توضیح بیشتر در مورد اینکه چطور از ما حمایت کنید

نظر بدهید

در پرکردن فرم خطایی صورت گرفته

نظرها

  • No To War

    به نظر می رسد نویسنده خواسته تا با گذاشتن چند شرط و پیش شرط، مداخله بشردوستانه را که همین حالا بدنام شده و همه می دانند چنین دالی در واقع ارجاع به جنگ علیه کشورهای توسعه نیافته دارد، تطهیر کند. اما این شروط مبهم هستند: هدف دهالت بشردوستانه باید صرفا توقف خشونت عجیب و غریب باشد، باید برای حفاظت از ابناء بشری باشد که دولت محلی دارد علیه آنها جنایت می کند تا توانایی جلوگیری از این جنایت را ندارد، و ... یک. جنگ عراق با این تعاریف کاملا بشردوستانه بود. صدام سالها پیش از آن در کردستان نسل کشی کرده بود و به ایران و کویت حمله کرده بود و مخالفان را قلع و قمع کرده بود و ... بوش میگفت سلاح کشتار جمعی دارد ، پس «اگر بخواهد، می تواند» خشونت با ابعاد عجیب و غریب انجام دهد. وقتی هم که معلوم شد سلاحی نداشت، چرا بوش دوباره رای آورد و مردم آمریکا او را پس نزدند؟ چون مثل او فکر می کردند، یعنی مثل نویسنده این مقاله، و مدافع دخالت بشردوستانه بودند: بوش در سخنرانی معروفش گفت: بله، صدام سلاح کشتار جمعی نداشت، اما توانایی تولیدش را «می توانست داشته باشد» و اگر سلاح کشتار جمعی «می داشت»، آن وقت تهدیدی جدی ایالات متحده و همه دنیا را «به خطر انداخته بود». دقت کنید که افعال بوش همه شرطی نوع سوم بودند: یعنی واقعیت بالفعل کنونی مهم نیست، همان سایه تهدید هم می تواند دخالت «بشردوستانه» را توجیه کند. این کافی نیست که نویسنده بگوید جنگ عراق شامل چنین چیزی نمی شود، باید در مقاله و حرف هایش نشان دهد که چرا نبوده. در حالیکه دولت آمریکا با همین دخالت بشردوستانه حمله به افغانستان و عراق و لیبی را توجیه کرده. دو. مثال دولت عثمانی (یا امپراتوری استعماری عثمانی؟!) و مسیحی ها و انگلیس و فرانسه (دولت های وقت؟!! یا دولت‌های استعماری) فقط و فقط خنده دار است! اولاً به لحاظ تاریخی باید به تفاوت‌های دولت مرکزی انگلیس و فرانسه ی استعماری با الان توجه کرد، و نیز به محو فرم دولت امپراتوری عثمانی. دوماً، کدام تاریخ مکتوب دلیل جنگ را «فشار افکار عمومی بر دولت بریتانیا و فرانسه» دانسته؟ یعنی این دو دولت استعماری برای مردم و از سوی مردم به جنگ شتافتند و نه برای تامین منافع خود، نه برای رقابت استعماری دیرینه ای که با عثمانی داشتند، نه چون بهانه ی خوبی پدید آمده بود؟ این مثال شیادی تاریخی است. آدم یاد فوکویاما و دیگر فیلسوفان درباری کاپیتالیسم می افتد که می خواهند هر جوری شده فجایع تاریخی آن را توجیه کنند.