ارتباط ناشناخته. ارتباط بدون سانسور. ارتباط برقرار نمی‌شود. سایت اصلی احتمالاً زیر سانسور است. ارتباط با سایت (های) موازی برقرار شد. ارتباط برقرار نمی‌شود. ارتباط اینترنت خود را امتحان کنید. احتمال دارد اینترنت به طور سراسری قطع شده باشد. ادامه مطلب

مراسم سالگرد درگذشت آيت‌الله طاهری به خشونت کشيد

مراسم سالگرد درگذشت آيت‌الله جلال‌الدين طاهری در اصفهان با حمله نيروهای لباس شخصی به خشونت کشيده شد و گروهی از مردم مورد ضرب و شتم قرار گرفتند.

مراسم سالگرد درگذشت آيت‌الله جلال‌الدين طاهری در اصفهان با حمله نيروهای لباس شخصی به خشونت کشيد و گروهی از مردم مورد ضرب و شتم قرار گرفتند.

آيت‌الله جلال‌الدين طاهری خردادماه سال ۱۳۹۲ در سن ۸۷ سالگی درگذشت

به گزارش وب‌سایت کلمه، «بيت آيت‌الله طاهری از مردم دعوت کرده بود از ساعت شش تا هشت بعدازظهر (سه‌شنبه ۱۳خرداد) برای بزرگداشت امام جمعه فقيد اصفهان و فرزند شهيدش در گلستان شهدای اصفهان بر سر مزار آيت‌الله طاهری گرد هم آيند.»

آيت‌الله جلال‌الدين طاهری از جمله روحانیان منتقد و هوادار اصلاح‌طلبان ایران شناخته می‌شد.

بر پايه اين گزارش «حمله نيروهای لباس شخصی که شاهدان آن را وحشيانه توصيف کرده‌اند، پس از آن صورت گرفته که بخش قابل توجهی از مردم شعار "يا حسين، ميرحسين" سر داده‌اند.»

به‌گفته شاهدان، «در حالی که شعار "ياحسين ميرحسين" مردم، فضای گلستان شهدای اصفهان را پر کرده بود، نيروهای لباس شخصی به مردم هجوم آوردند و به شکلی وحشيانه شرکت‌کنندگان در اين مراسم را مورد ضرب و شتم قرار دادند.»

گزارش‌هايی از بازداشت شماری از شرکت‌کنندگان در اين مراسم منتشر شده، اما هنوز از تعداد و وضعیت آن‌ها خبری در دست نيست.

این مطلب را پسندیدید؟ کمک مالی شما به ما این امکان را خواهد داد که از این نوع مطالب بیشتر منتشر کنیم.

آیا مایل هستید ما را در تحقیق و نوشتن تعداد بیشتری از این‌گونه مطالب یاری کنید؟

.در حال حاضر امکان دریافت کمک مخاطبان ساکن ایران وجود ندارد

توضیح بیشتر در مورد اینکه چطور از ما حمایت کنید

نظر بدهید

در پرکردن فرم خطایی صورت گرفته

نظرها

  • غلامحسین اذری نجف ابادی

    با سلام من یکی از بازداشتی های ان شب هستم به نام غلامحسین اذری نجف ابادی پس از پایان مراسم و اتمام ان ما از درب گلستان شهدا بیرون شدیم وچند قدمی بیشتر نرفته بودیم که ناگهان بدست عهده ای لباس شخصی و بسیجی های مستقر در ان مراسم مورد ضرب وشتم قرار گرفتم و به داخل مینی بوسی روانه شدیم و داخل مینی بوس مورد شکنجه وازار لباس شخصی ها قرار گرفتیم و به پاسگاه مربوطه ان حوالی اعزام شدیم و بعد از چند ساعتی در بازداشگاه ان پاسگاه به سمت پلیس امنیت یگان ویژه منتقل شدیم و در انجا مورد بازجوی قرار گرفتیم و شب را در انجا نگه داشتند و تا عصر انروز که منرا منتقل کردند به زندان دستگرد اصفهان وتا تاریخ 26/3/93 نگه داشتند و با قرار کفالت رها نمودند تا روز دادگاه

  • Mohammad Reza Khaligh

    بسمه تعالی @@@@@@@ بیان خاطرات و باورهایی ,,, به مناسبت ١٤ خرداد سالگرد وفات ,,, آیت الله خمینی بنیانگزار جمهوری اسلامی (قسمت دوم) @@@@@@@ امروزهم که دست به قلم میبرم ,,, سالگرد قیام ١٥ خرداد سال ١٣٤٢ است . به خاطراتم در گذشته ای با بیش از نیم قرن مروری میکنم که : درچنین روزی نوجوانی ١٤ ساله بودم که خود درتهران شاهد وقایع بودم . به شنیده و نوشته های دیگران کمتر نیاز دارم ,,, ؟؟؟؟ زیرا که قیام های پراکنده مردم را ,,, پیش ازظهرتا غروب در نقاط مختلف شهرتهران پایتخت ایران ,,, توسط نیروهای مشترک نظامی ولباس شخصی های بسیاری دیدم که : به تیر اندازی و زدوخورد وسرکوب مردم مشغول بودند و ,,, بعضی از مردم هم دستگیرو به نقاط نامعلومی منتقل میشدند را : به عنوان یک شاهد عینی کنجکاو مینگریستم و ,,, از بیرحمی و شقاوت سرکوب کننده گان مردم ,,, در حاشیه درگیری ها میترسیدم و گاهی گریختم و گاهی هم میگریستم . برای اولین باربا نام آیت الله خمینی درآن سال های دور گذشته آشنا شدم . ++++++++ اما پیش از ادامه قسمت دوم مینویسم که : امروزازحضرت حافظ قران ,,, لسان الغیب چه دیدیم وشنیدیم ,,, ؟؟؟؟ ******* سحر بلبل حكایـت بـا صبـا كرد كـه عشق روی گل با ما چه هـا كرد از آن رنگ رخم خون در دل افتاد وزآن گلشـن بـه خـارم مبتـلا كـرد غلـام هـمـت آن نـازنـینــم كه كار خیر بی روی و ریا كرد من از بیگانگان هرگز ننالم كه با من هرچه كرد آن آشنا كرد گر از سلطان طمع كردم خطا بود ور از دلبر وفا جستم جفا كرد خوشش باد آن نسیم صبحگاهی كه درد شب نشینان را دوا كرد نقاب گل كشید و زلف سنبل گره بند قبای غنچه وا كرد به هر سو بلبل عاشق در افغان تنعّم از میان باد صبا كرد بشارت بر به كوی می فروشان كه حافظ توبه از زهد ریا كرد وفا از خواجگان شهر با من كمال دولت و دین بوالوفا كرد حافظ ******** خوب در ایام بعد از گذشت ٥٠ سال ,,, چه تغیراتی در فراز و نشیب های تاریخ سیاسی کشورمان حاصل شده است ,,, ؟؟؟؟ مگر نه این است که در طی نیم قرن گذشته ,,, همه این صحنه ها را در ابعاد وسیع تری تکرار شده است را شاهد بودیم . ******* سوالم از همه مردمان و دستگاه های حاکم در طی سال های گذشته این است که : آیا هنوز ریشه های اصلی صورت مسائل سیاسی کشورمان را نمیدانیم چیست ,,, ؟؟؟ آیا هنوز وقت رسیدن فهم و شعور و عمل مردم و حاکمان ایران ,,, بعد از این همه تجربیات تاریخی از انقلاب مشروطه تا کنون ,,, به آن کمال مطلوب نرسیده است که : مردمان برای دستیابی به خواسته های برحق خود و ,,, حاکمان برای تثبیت حکومت خود در کشورمان ,,, مقابل یکدیگر صف آرایی نکنند و ,,, مردم شورش ودولت ها سرکوب نکنند ,,, ؟؟؟ +++++++

  • محمد مهدوي فر

    ديروز در مراسم سالگرد آيت الله طاهري در اصفهان من به اتفاق تعدادي ديگر از شركت كنندگان توسط نيروهاي لباس شخصي دستگير شديم . از شهرستان آران و بيدگل براي شركت در مراسم رفته بودم . به هنگام بازگشت در محل پاركينگ تعدادي از نيروهاي لباس شخصي كه دست يكي از آنها بي سيم بود ، مرا محاصره كردند و گفتند اگر بي سرو صدا بنشيني تا ماشين بيايد تو را ببرد آسيبي نمي بيني ولي اگر مقاومت كني همين جا تو را به باد كتك مي گيريم . دو تا از بچه هايي كه در بازداشتگاه با من بودند به نام هاي نيكخواه و آذري نجف آبادي به شدت مورد ضرب و شتم قرار گرفته بودند . در محل بازداشتگاه ما را مجبور كردند لخت لخت شويم . حتي دستور دادند شورت خود را نيز تا زانو پايين بكشيم . يكي از لباس شخصي ها كه همه به او احترام مي گذاشتند و معلوم بود رييس آنهاست و اندام كوچك و صورت كريهي داشت گفت شما مي خواهيد مرده اي را زنده كنيد (منظورش ميرحسين موسوي بود) و مي گفت مردك آمده شهر را به هم ريخته است.(منظورش محمد نوري زاد بود ) از استقبال عجيب و بي نظيري كه مردم از نوريزاد كرده بودند سخت ناراحت و آشفته بود .

  • علي مهدوي فر

    سلام پدر من با پنج نفر ديگر دستگير شدند. امروز به قيد ضمانت آنها را آزاد كردند. اما يكي از افراد به نام غلام حسين آذري نجف آبادي به زندان فرستاده شد.

  • hamed

    من هم خودم اونجا بودم و به عینه دیدم که هم مورد ضرب و شتم قرار دادند و هم دستگیر کردند و بردند......... صحت این موضوع کاملا روشن و مبرهن است.............

  • علیرضا

    ***ننویسید خواعشا من خودم اونجا بودم ... توی گلستان شعار دادن و دنبال محمد نوری زاد رفتن بیرون .. کسی باهاشون کاری نداشت