ارتباط ناشناخته. ارتباط بدون سانسور. ارتباط برقرار نمی‌شود. سایت اصلی احتمالاً زیر سانسور است. ارتباط با سایت (های) موازی برقرار شد. ارتباط برقرار نمی‌شود. ارتباط اینترنت خود را امتحان کنید. احتمال دارد اینترنت به طور سراسری قطع شده باشد. ادامه مطلب

• دیدگاه

از قهرمانی جام جهانی فوتبال تا تازیانه نواختن به دو روزه‌خوار

دین برای فقیهان چیزی جز قدرت سیاسی و اقتصادی نبوده است و نیست. در طول تاریخ مردم بیچاره کار کرده‌اند و فقیهان به نام امام زمان از آنان خمس گرفته‌اند.

فوتبال مردمی‌ترین و سیاسی‌ترین ورزش جهان است. وقتی تیم‌های کشورها در حال رقابت بودند، باراک اوباما، اولاند، مرکل و...همگی به تماشای مستقیم تیم ملی کشورشان نشسته و با گل زدن تیم‌شان به هوا می‌پریدند. همه دوست داشتند که تیم‌شان به مرحله بعدی صعود کند و قهرمان جهان شود. برزیل به همین دلیل میلیاردها دلار هزینه کرد تا دوباره قهرمان جهان شود.

رئیس‌جمهور آلمان و صدر اعظم آن کشور، رئیس‌جمهور برزیل، رئیس‌جمهور روسیه و... در مراسم فینال شرکت داشتند. مرکل هم از این پیروزی استفاده سیاسی خواهد کرد. چرا نکند؟ ورزش قوی، یکی از نشانه‌های نظام سیاسی کارآمد است. فوتبال آمریکا هم پیشرفت کرده و در جام بعدی با برنامه‌ریزی، بالاتر هم خواهد رفت.

تیم ملی فوتبال برزیل اگرچه ضعیف ظاهر شد، ولی برزیل به عنوان یکی از چند قدرت نوظهور اقتصادی جهانی با برگزاری خوب رقابت‌ها و مراسم با شکوه فینال، گوشه‌هایی از کارآمدی خود را نشان داد، اما تماشاگران برزیلی در مراسم اختتامیه، به دلیل همین ناکارآمدی ورزشی، علیه رئیس‌جمهورشان شعار سر دادند.

در طول تاریخ مردم بیچاره کار کرده‌اند و فقیهان به نام امام زمان از آنان خمس گرفته‌اند. جمهوری اسلامی این مواهب را به حد اعلا رسانید. اگر گروهی باید شلاق بخورند، این گروه فقیهانند که دین را به ابزار قدرت و ثروت اندوزی تبدیل کرده‌اند.

ایرانیان هم دوست داشتند که تیم ملی فوتبال‌شان برنده شود و به مرحله بعد صعود کند. برخی نگران آن بودند که اگر تیم ملی ایران برنده بازی‌ای شود یا به مرحله بعدی صعود کند، جمهوری اسلامی به سود خود از آن سوء استفاده خواهد کرد. کاش تیم ملی‌ای داشتیم که برنده می‌شد و به مرحله بعد صعود می‌کرد. از آن مهم‌تر، کاش جمهوری اسلامی از برنده شدن ورزشکاران به سود خود استفاده می‌کرد.

اما دو مسئله اساسی در اینجا وجود دارد:

الف- فقیهان بر این باورند که مشروعیت جمهوری اسلامی ناشی از آسمان (خداوند/ پیامبر/ امام زمان/ ولایت فقیه) است، نه زمین (آرای رضایت‌آمیز مردم). هیچ فقیهی تاکنون نگفته است که پیروزی تیم ملی فوتبال- یا دیگر تیم‌ها- نشانه مشروعیت نظام است. این مدعا موجب مضحکه فقیهان است که کسی بخواهد از طریق پیروزی تیم‌های ملی ورزشی، مشروعیت و حقانیت نظام اسلامی را اثبات کند. آنان که مشروعیت و حقانیت نظام را ناشی از انتخاب آزادانه مردم به شمار نمی‌آورند، چگونه آن را محصول قهرمانی ورزشی قلمداد خواهند کرد؟

ب- کارآمدی و ناکارآمدی نظام‌های سیاسی یکی از ملاک‌های ارزیابی آنان است. تجربه تاریخی نشان داده است که نظام‌های دموکراتیک بسیار کارآمدتر از نظام‌های غیر دموکراتیک بوده و هستند. فوتبال آلمان نمادی از اقتصاد آلمان است. ورزش آمریکا نمادی از کارآمدی نظام سیاسی این کشور است. فوتبال ایران هم دقیقاً نماد میزان کارآمدی جمهوری اسلامی است. نمی‌شود دارای یکی از فاسدترین نظام‌های سیاسی بود و این فساد به فوتبالش سرایت نکند. فوتبالیست‌های ما درآمدهای سرسام‌آوری دارند، اما نمی‌توانند توپ را به هم پاس دهند، نمی‌توانند بدوند، نمی‌توانند گل بزنند و غیره و غیره.

قهرمانی حق آلمان بود. یکی از بازیکنان آلمان گفته است، ۱۰ سال روی فوتبال‌مان کار کردیم. «کارکردن» اگر چه مفهوم واحدی است، اما مصداق آلمانی آن با مصداق ایرانی‌اش تفاوت‌های بسیار دارد. این تفاوت هیچ ربطی به نژاد و مذهب ندارد، بلکه تبیین‌های جامعه‌شناختی از پس توضیح آن بر می‌آیند. ایرانیان آمریکا نام آمریکا را گذاشته‌اند «عمری کار». گویی آمریکایی‌ها «کار» نمی‌کنند تا «زندگی» کنند، آنان زندگی می‌کنند تا کار کنند. کار و کوشش زندگی آنان است. به همین دلیل دارای بهترین دانشگاه‌های جهان هستند. کار ورزشی ما نماد دیگر کارهای ماست. حتماً به یاد داریم که در دوره‌هایی به جای روانشناس و روانکاو همراه تیم‌های ورزشی یک روحانی اعزام می‌کردند که به آنها روحیه بدهد.

دین شلاقی

در ماه رمضان به سر می‌بریم. درصدی از یک میلیارد و نیم مسلمان سراسر جهان، روزه نمی‌گیرند. اصلاً روزه برای چیست؟ می‌گویند برای ساختن انسان پارسا.

فقیهان بر این باورند که مشروعیت جمهوری اسلامی ناشی از آسمان (خداوند/ پیامبر/ امام زمان/ ولایت فقیه) است، نه زمین (آرای رضایت‌آمیز مردم). هیچ فقیهی تاکنون نگفته است که پیروزی تیم ملی فوتبال- یا دیگر تیم‌ها- نشانه مشروعیت نظام است.

عرفا گفته‌اند: اگر کم بخورید، کم سخن بگویید و کم بخوابید، صفای روح پیدا کرده و دریچه‌های روشنایی و حکمت به روی شما گشوده خواهد شد. چله‌نشینی‌های عارفانه چنان سودایی را تعقیب می‌کردند تا سالک از طریق وحدت انفسی، وحدت آفاقی کل هستی واحد را دریابد.

جمهوری اسلامی در ۳۶ سالگی به سر می‌برد. قرار بود مظهر معنویت و اخلاق باشد، اما فقیهان می‌نالند که پس از ۳۵ سال اجرای شریعت، مردم زیر بار حجاب اسلامی نرفته‌اند و همه قوای حکومتی- خصوصاً نیروی انتظامی- باید به جنگ بدحجابان بروند. همین مسئله واحد، نماد شکست کامل جمهوری اسلامی در ساختن جمهوری معنویت و اخلاق است. آری با نیروی انتظامی و بسیج و قوه قضائیه و زور بسیاری از زنان را با حجاب نگاه داشته‌اند. وقتی در همین هم شکست می‌خورند، یکی از فقیهان گفته است: «برخورد با بدحجابان مانند قاتلان و سارقان باشد».

علی عبداللهی- امام جمعه سپاهان‌شهر- گفت: «همان گونه که نیروی انتظامی به عنوان یک ارگان دولتی در مواردی مانند قتل، جنایت و سرقت و یا مبارزه با مواد مخدر با برخورد ایضایی و انتظامی در برابر اخلالگران و قانون‌شکنان می‌ایستد، موظف است با هنجارشکنان فضای فرهنگی جامعه نیز به شدت برخورد کند چرا که این افراد با اهداف ضد انقلابی در جامعه جولان می‌دهند.»

تازیانه‌های فقیهانه که بر شمار روزه‌داران نخواهد افزود. تنها پیامد این رویکرد، برساختن «دین شلاقی» است.

آیا اینگونه تجویزات نشانه شکست کامل نظام در تحمیل یک سبک خاص زندگی به همگان نیست؟ در همین حال رسانه‌ها خبر داده‌اند که دو تن را به دلیل تظاهر به روزه‌خواری در ملاء عام شلاق زده‌اند. چرا کمی تأمل نمی‌کنند که پس از ۳۵ سال زمامداری فقیهان، روزه‌خواران، «تظاهر به روزه‌خواری» می‌کنند. آیا تظاهر به روزه‌خواری شکل دیگری از اعتراض به تحمیل یک سبک زندگی خاص به همگان توسط جمهوری اسلامی نیست؟

مگر روزه‌خوار چه می‌کند که اینگونه مجازات می‌شود؟ آیا فرد با روزه‌خواری به جهنم خواهد رفت؟ فرض کنیم چنین باشد. چه بهتر. بگذارید کسی که مختارانه جهنم را انتخاب کرده است گرفتار آتش جهنم شود. تازیانه‌های فقیهانه که روزه‌خوار را راهی بهشت نخواهد کرد. تازیانه‌های فقیهانه که بر شمار روزه‌داران نخواهد افزود. تنها پیامد این رویکرد، برساختن «دین شلاقی» است.

از سوی دیگر، مگر با روزه‌خواری فرد از دایره مسلمانی خارج می‌شود؟ مسلمانان روزه‌خوار، بی‌حجاب، نمازنخوان و... هم همچنان مسلمان‌اند. مگر فراموش کرده‌اید که آیت‌الله خمینی می‌گفت برای مسلمانی فقط اعتقاد به توحید و نبوت و احتمالاً معاد کفایت می‌کند. اگر فرد مسلمانی احکام فقهی را در صدر اسلام واجب بداند، اما امروز آنها را واجب نداند و به آنها عمل نکند، بازهم مسلمان است. خوب بر این مبنا، روزه‌خواری که امروزه روزه را واجب نمی‌داند و خوردن در قلمرو عمومی را هم خلاف شرع به شمار نمی‌آورد، باز هم مسلمان است.

فقیهان می‌نالند که پس از ۳۵ سال اجرای شریعت، مردم زیر بار حجاب اسلامی نرفته‌اند و همه قوای حکومتی- خصوصاً نیروی انتظامی- باید به جنگ بدحجابان بروند. همین مسئله واحد، نماد شکست کامل جمهوری اسلامی در ساختن جمهوری معنویت و اخلاق است.

در جهان واقع، در میان یک و نیم میلیارد مسلمان، شراب‌خوار، بی‌حجاب، روزه‌خوار و... فراوان وجود دارد. فقیهان در واقع نگران بهشت و جهنم مردم نیستند، نگران از دست رفتن سلطه خود بر مردم هستند. تنها دلیل آنان بر این که حکومت «حق ویژه» فقیهان است، فقه‌دانی و اجرای شریعت است. اگر دینداری انتخابی و آزاد باشد، هیچ دلیلی برای انحصار قدرت سیاسی در دست فقیهان وجود نخواهد داشت. حکومت «حق ویژه» فقیهان است، چون آنان به زور شلاق شریعت را اجرا می‌کنند.

دین برای فقیهان چیزی جز قدرت سیاسی و اقتصادی نبوده است و نیست. در طول تاریخ مردم بیچاره کار کرده‌اند و فقیهان به نام امام زمان از آنان خمس گرفته‌اند. جمهوری اسلامی این مواهب را به حد اعلا رسانید. اگر گروهی باید شلاق بخورند، این گروه فقیهانند که دین را به ابزار قدرت و ثروت اندوزی تبدیل کرده‌اند. به قول حافظ:

نشان اهل خدا عاشقیست با خود دار

که در مشایخ شهر این نشان نمی‌بینم

حافظ با فقیهان دیگری مواجه بود. می‌گفت:

پشمینه پوش تند خو از عشق نشنیده ست بو

از مستی‌اش رمزی بگو تا ترک هشیاری کند

اما فقیهان کنونی، پشمینه‌پوشی را کنار نهاده‌اند و در مجهزترین منازل زندگی و از مدرن‌ترین اتومبیل‌های ضد گلوله ساخت غرب استفاده می‌کنند (رجوع شود به مقاله «زهد ریایی فقیهان»). اینک همه چیزشان آشکار آشکار است:

در میخانه ببستند خدایا مپسند

که در خانه تزویر و ریا بگشایند

شلاق زدن دو «تظاهرکننده به روزه‌خواری» عملی وحشیانه و ناقض حقوق بشر است. بی دلیل نبود که حافظ می‌گفت: «آتش زهد ریا خرمن دین خواهد سوخت». آتشی که در سال‌های اخیر گروه‌هایی چون القاعده، طالبان، داعش، جبهه نصرت، بوکوحرام، الشباب و فقیهان مسلط بر ایرانیان در خرمن اسلام افکنده‌اند، چیزی جز سر افکندگی برای اسلام و مسلمانان باقی نگذاشته است.

می خور که صد گناه ز اغیار در حجاب

بهتر ز طاعتی که به روی و ریا کنند

مباش در پی آزار و هرچه خواهی کن

که در شریعت ما غیر از این گناهی نیست

این مطلب را پسندیدید؟ کمک مالی شما به ما این امکان را خواهد داد که از این نوع مطالب بیشتر منتشر کنیم.

آیا مایل هستید ما را در تحقیق و نوشتن تعداد بیشتری از این‌گونه مطالب یاری کنید؟

.در حال حاضر امکان دریافت کمک مخاطبان ساکن ایران وجود ندارد

توضیح بیشتر در مورد اینکه چطور از ما حمایت کنید

نظر بدهید

در پرکردن فرم خطایی صورت گرفته

نظرها

  • الا

    من نمیفهمم چرا مردمی که اینقدر سنگشونو به سینه میزنین نمی فهمن!!! وای همه چی پر درده. کی باید بشه پرستار؟؟؟

  • moraref

    از هر روشی عقلانی-اخلاقی برای مقابله جهل و ظلم استفاده باید. برای مبارزه با جهالت و ستمی جدیدی که به نام دین و مذهب روی میدهد اشکالی نیست از خود همان دین و مذهب استفاده کرد. =============================== نکتۀ روز (21) گلادیاتوریسم جدید، بلایی که ورزش تجاری-سیاسی بر سر مردم می‌آورد؟! 2014/7/12 6:13 کسی نیست که به سودمندی ورزش اذعان نداشته باشد، باز لازم نمی‌بینم سخن‌سرایی کنم در مورد زندگی ماشینی و بایستگی ورزش از برای سلامتی! آنهای کمی در پیرامون موضوع ورزش به اصطلاح قهرمانی یا حرفه‌یی بررسی می‌کنند، بخوبی در میابند پشت پردۀ این همه هیاهو و تبلیغات دو رشته هدف پنهان است و بویژه در فوتبال بیشتر وجود دارد: 1- اهداف و منافع تجاری و مالی سودهای هنگفتی که شرکتها از محل تبلیغات، شرط‌بندی، قمار، خرید فروش ورزشکاران و باشگاهها... نصیبشان می‌شود چنان است که گاه اقدامات مافیایی و حتا جنایتکارانه شکل می‌گیرد! شانتاژ، دورغ، توطئه، تخزیب و تررو شخصیت افراد، پاپوش درست کردن که منجر به زندانی و محکومیت افراد می‌شود بخشی از دنیای کثیف ورزش تجاری-سیاسی است. از طرفی رفتاری که بسیاری از شرکتها و باشگاه با ورزشکاران حرفه‌یی میکنند، چیزی شبیه عصر گِلادیاتوریسم و برده‌داری سرگرم کنندۀ رومیان دارد، یعنی عملاً سخن خرید و فروش انسانها زده میشود، انسان‌ها با قردادهای سنگین نقل و انتقال می‌دهند! در میدانهای ورزشی مختلف این گِلادیاتورها، با هم به نبرد می‌پردازند تا تماشاگران هورا و شادی کنند! http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/c/c5/Jean-Leon_Gerome_Pollice_Verso.jpg/640px-Jean-Leon_Gerome_Pollice_Verso.jpg لذت بردن دیگران ورزش بیشتر مورد علاقه قرار می‌گیرد! البته هر خشونت‌بارتر باشد لذت هم بیشتر است! و در واقع اغلب ورزشهای امروزی که از دو حریف(ها) رقیب یا بیشتر برخودار هستند همچنین ویژگی شبه گلادیاتوری دارند منتها مرگ رقیب شرط نیست! و این با اصل مفهوم ورزش و نرمش که برای سلامتی و تندرستی است لزوماً مطابقت ندارد. در برخی از این ورزشها بالقوه احتمال آسیب دیدن بدن وجود دارد که با فلسفۀ وجودی ورزش منافات دارد! 2- اهداف و اغراض سیاسی و ایدئولوژیک شما با مطالعۀ یادداشت جناب صادق زیباکلام، به ماهیت سیاسی-ایدئولوژیک ورزشهای قهرمانی و حرفه‌یی پی خواهید برد. که چگونه حکومتهای کمونیستی و دیگران که چندان میانه‌یی با عدالت و دموکراسی نداشتند، از ورزش حرفه‌یی و قهرمانی سوءاستفاده کرده و برای حکومت و ایدئولوژی خودشان استفاده تبلیغاتی میکردند. امروزه این ورزشها عامل تخدیر مردم و بویژه جوانان است و حکومتهای غیردموکراتیک، سرکوبگر، تمامیت‌خواه و اقتدارگرا برای تخدیر و انحراف اذهان مردم از جمله جوانان از جهل و ظلمی که در کشورهایشان هستند بر روی ورزش قهرمانی و حرفه‌یی سرمایه‌گذاری میکنند و از محل پول و بودجه عمومی که حق الناس است و متعلق به همۀ مردم دارد شبه گلادیاتورهای خودشان برای نبردهای تبلیغاتی تربیت میکنند!پولهای هنگفتی که بایست صرف عمران و آبدانی کشور و یا خرج سلامت مردم شودف به جیب نهادها و سازمانهای ورزشی میشود و این گونه بخشی از سرمایۀ محدود این کشورها از این راه حیف و میل میشود! رویکرد سرمایه‌گذاری ورزشی (قهرمانی و حرفه‌یی) این قبیل حکومتهای ظالم و غیر مردمی، سرپوشی است بر جهل و تجاهل، ظلم، فساد (در ابعاد مختلف اخلاقی و مالی...)، تبعیض، بی‌عدالتی، ضد دموکراتیک... حکومت و رژیمهایشان است! البته بسیاری از این افراد ورزشکار از افراد اقشار محروم جامعه هستند که این شتنس را دارند با ایفای نقش گلادیاتور برای حکومتهای تمامیت خواه، به مال و ثروتی برسند و خود این نکته ابزاری تبلیغاتی دیگری برای فریب مردم است که این گونه حکومتها به مردم وانمود کنند راه ترقی و پیشرفت برای فقرا همچنان هست و همچنان مردم را به دنبال خویش بکشانند ولی سرابی بیش نیست! البته در کشورهای پیشرفته اقتصادی، ورزش حرفه‌یی نیز جزوی از نظام سرماه‌داری شده است و عمدۀ درامدش خودش تدمین می‌کند و کمتر مشاهده می‌گردد از بودجه و پول بیت المال خزج آن شود، ولی به هر حال ویژگیهای بالا نیز معمولاً دارند و جوامع از بابت آن آسیب می‌بینند. اخلاق از قربانیان اصلی این وضعیت ورزش قهرمانی و حرفه یی و تجاری-سیاسی است! http://mehre2.blogfa.com/post/468

  • سلام

    باسلام من نمی خواهم درباره موضوع اظهار نظرکنم وفقط از اقای گنجی سوال دارم ایا قانون ویا دینی هست که من عرب در ایران بدلیل اینکه لباس محلی که همان لباس عربی خودم اگه ببپوشم مرا محارب خدا ورسولش می کنند مثل اعدام ۴ نفر عرب که بدون هیچ سندی اعدام کردند ولی شما وامثال شما مثل کدیورها میلانیها وبزرگان ونویسندگان بزرگ ایرانی وسیاستمداران حمایتی نکردید اونهم بخاطر عرب بودن انها نظام در هر مساله ای مارا تجزیه طلب می خواند شما ها هم به اکراه ویا...قبول می کنید دلیل اینهمه دشمنی با قوم عرب اهواز در چیز که شاید بتوانیم خودمان رابه رنگی که مد نظر شما باشد دربیاوریم به امید اینکه انسانیت ووجدان محکمه حقانیت وراستگوی باشد عرب ایرانیم

  • اکبر گنجی

    دوست گرامی. نقدهای مبسوط من بر آیت الله خمینی در کتاب قطور "بود و نمود خمینی: وعده بهشت، برپایی دوزخ" منتشر شده است. جدل یکی از ابزارهای که گفت و گوست. در جدل، براساس مقبولات طرف مقابل مدعایی را به او می پذیرانند. آیت الله خمینی در کتاب های فقهی قبل از انقلاب خود، تنها اعتقاد به توحید، نبوت و احتمالا معاد را شرط مسلمانی دانسته است. به صراحت هم گفته است که اگر مسلمانی اجرای احکام فقهی را در صدر اسلام واجب بداند ولی امروزه آنها را واجب نداند، باز هم مسلمان است و نمی توان او را کافر به شمار آورد. این بحث فقهی، چه ارتباطی به عملکرد او در دوران رهبری اش دارد؟ ما به فقیهان می گوئیم که آن که رهبر همه شما بود و از نظر فقهی از همه شما برتر بود، چنین نظری داشت. شما چرا به زور شلاق به اصطلاح احکام فقهی را اجرا می کنید؟ از سوی دیگر، آیت الله خمینی در سال 1366 گفت که اگر حکومت مصلحت تشخیص دهد می تواند کلیه احکام اولیه و ثانویه اسلام- اعم از عبادی و غیر عبادی- را تعطیل کند. خوب این هم راه دیگری است برای عدم اجرای شریعت. اگر این تطهیر آیت الله خمینی است، شما می دانید. اکبر گنجی

  • یک ایرانی

    آقای گنجی دست بردارید از تطهیر آیت الله خمینی! همان آقای خمینی که از او فاکت می‌آورید که « برای مسلمانی فقط اعتقاد به توحید و نبوت و احتمالاً معاد کفایت می‌کند» همان کسی است که در مورد دکتر مصدق -که از قضا اهل نماز هم بود- گفت «مسلم هم نبود» و تکفیرش کرد! همان کسی است در برابر مردمی که حتی ضدانقلاب هم نبودند و انقلاب اسلامی را باور داشته یا پذیرفته بودند موضع گرفت که «اگر در وزارتخانه ای، در جایی احکام اسلام بخواد جاری نشد، ما در ِ وزارتخانه را می‌بندیم. برن کنار اینها، برن گم شن اینها، اینها منحل باید باشن. ما نمی‌تونیم تحمل کنیم بگیم که هرکسی هرجوری دلش میخواد؛ من دلم می‌خواد دموکرات باشم، من دلم می‌خواد ملی باشم، من دلم می‌خواد ملی-اسلامی باشم. ما از اینا ضربه دیدیم. ما اسلاما می‌خوایم، غیراسلاما نمی‌خوایم»! همان کسی است که به خود نهیب می‌زد که چرا انقلابی عمل نکرده و قلم‌ها را نشکسته و دهن‌ها را خرد نکرده و هشدار می‌داد که از این پس چنین خواهد کرد! آقای گنجی به خود بیایید! فاکت آوردن از کسی مانند آیت الله خمینی برای دفاع از حقوق انسانی و آزادی های اومانیستی دقیقن حکایت همان نادانی را ماند که برای آنکه روزی روزگاری محتاج خلق نگردد یک عمر گدایی پیشه کرد!‏

  • بهنام

    با تشکر فراوان از استاد گنجی . تمام این مفاسد و جنایات را باید در دین و مذهب جستجو کرد . فقیهان و مراجع فاسد دنیا دوست که در خلوت آن کار دیگر میکنند ، به اسم مذهب خود را نماینده خدا معرفی نموده و از سادگی و جهل عوام کمال استفاده را میبرند . امید است نسل جدید و جوان در ایران با پس زدن این بدعتهای من در آوردی و خرافی راه را برای نابودی کامل اینگونه مذاهب و خرافات غیر علمی هموار کرده و زین پس در چهارچوب منطق و عقل و عدالت گام برداشته و تمامی مصائب و مشکلات نسلهای قبلی را حل و فصل نمایند .

  • مهدی

    خسته نباشید جناب گنجی. مقالاتتان خیلی آموزنده است.

  • ahmad

    چندتا مسله هست اول اینکه ممکن هست یک کشور بشدت فقر باشه و حکومت دیکتاتوری و توتالیتر و ... داشته باشه اما در یک ورزش یا به طور کلی ورزش و علم و .... سرامد باشه و از طرف دیگه یک کشور یک حکومت کاملا دموکراتیک و مردمی و ... داشته باشه اما در ورزش شرایط خوبی نداشته باشه و خیلی از مواقع مورزش در خیلی از کشورها مثل تایلند و کشورهای امریکای جنوبی و افریقا یک روش برای فرار از فقر و فحشا و دزدی و .... هست و در ایران هم ورزش کار حرفه ای بودن و یا تحصیلات عالی داشتند یکی از راه های فرار از دست حکومت جمهوری اسلامی است پس لزوما پیروزی و یا شکست ورزشی نشان دهنده شرایط سیاسی و اقتصادی یک کشور نیست.درست هست که در جهان رهبران و حکومت های مختلف از پیروزی تیم های ورزشی یا تیم ها و برنامه های علمی برای مطرح کردن خودشون استفاده می کنند و دست و هورا میزنند اما همیشه مقصر شکست ها ی تیم های ورزشی و ..... مربی ها و بازیکن ها شناخته می شوند.اعتراضات مردم برزیل فقط به شکست ها و فقط در زمان شکست ها نبود مردم برزیل از مدت زیادی قبل از شروع جام جهانی به برگزاری مسابقات جام جهانی در برزیل و هزینه هاش در حالی که بخش زیادی از مردم برزیل در فقر و شرایط بد زندگی اعتراض می کردند.حضور مقامات روس و المانی تا حد زیادی برای نشست بریکس در برزیل بود.همه چیز در حکومت جمهوری اسلامی سیاسی هست و ازش به عنوان ابزاری برای حکومت استفاده میشه از برنامه ای مثل 90 و ... که بازی ها رو پخش میکنه تا فدراسیون و مسولین باشگاه ها که از بین مقامات سپاه و نیروی انتظامی و .... انتخاب میشه و مردم ایران بعد از شکست در مقابل ارژانتین و یا شکست مقابل بوسنی نشون دادند که ظرفیت پیروز شدن و صعود به مراحل بعدی رو نداشتند و به قول صادق زیبا کلام دوست ندارم تیم ایران پیروز شود چون ظرفیتش وجود ندارد و .... اما المان و کشورهای دیگه نشون دادند که ظرفیت پیروزی و شکست رو دارند و مربی برزیل مسولیت شکست ها رو پذیرفت و مربی المان که 7 گل به برزیل زده بود اومد گفت شرایط تیم برزیل و مربیش رو درک میکنم بخاطر اینکه ما در المان شرایط مشابهی رو تجربه کردیم و ..... مردم ایران صبح زنده باد میگند و شب مرده باد و به همان میزان که از یک تیم و یک فرد و یا هرچیزی حمایت می کنند به همان میزان و در جهت معکوس ناسزا میگند و متنفر میشند و ..... ذات دین اسلام جنگ خون ریزی هست و قطع کردن دست و پا و سنگسار و شلاق زدن و ... توسط حضرت محمد و در زمان حضرت محمد هم اجرا میشده و....