ارتباط ناشناخته. ارتباط بدون سانسور. ارتباط برقرار نمی‌شود. سایت اصلی احتمالاً زیر سانسور است. ارتباط با سایت (های) موازی برقرار شد. ارتباط برقرار نمی‌شود. ارتباط اینترنت خود را امتحان کنید. احتمال دارد اینترنت به طور سراسری قطع شده باشد. ادامه مطلب

تو آنی که می‌پوشی- 2

در قسمت اول «تو آنی که می‌پوشی»، به برخی از عادات نادرست لباس پوشیدن از جمله خرید بی رویه لباس اشاره کردیم. اما عادت‌های نادرست دیگری هم وجود دارند.

وقتی دچار استرس یا روزمرگی می‌شوید به لباس خریدن پناه می‌برید؟ کمدتان پر از لباس‌هایی‌ است که از حراجی‌ها خریده‌اید و هنوز برچسب قیمت رویشان است؟ با وجود کمد پر از لباس هر وقت می‌خواهید بیرون بروید با خود می‌گویید«هیچی ندارم بپوشم»؟ تا به حال شده برای عقب نماندن از قافله، لباس‌های دختر و پسر نوجوان‌تان را قرض گرفته باشید؟

اگر جواب‌تان به یکی از این سوال‌ها مثبت است، به خواندن این مطلب ادامه دهید!

در قسمت اول تو آنی که می‌پوشی، به برخی از عادات نادرست لباس پوشیدن از جمله خرید بی‌رویه لباس اشاره کردیم. اما عادت‌های نادرست دیگری هم وجود دارند.

شماره پنج: لباس‌هایتان را طوری انتخاب می‌کنید که قسمت زیادی از بدن‌تان معلوم باشد.

این عادت شاید در میان زنان بیشتر وجود داشته باشد اما مردان هم از آن مبری نیستند. گر تمام دامن‌های توی کمدتان کوتاه‌اند و یقه‌ تمام لباس‌هایتان صرف نظر از اینکه چه فصلی از سال است خیلی باز هستند، شاید وقتش باشد انگیزه‌هایتان را برای این انتخاب‌ها بررسی کنید. شاید این فقط حاصل سلیقه‌ دوره‌ای شما باشد. اما بامگارتنر می‌گوید که دلیل محتمل‌تر این است که: «بد‌‌ن‌تان برایتان تبدیل به یک نقدینگی شده است».

او توضیح می‌دهد که احساس رضایت از ظاهر البته نشانه‌ خوبی‌ است اما گاهی افراد از بدن‌شان برای «پیدا کردن ارزش» استفاده می‌کنند. با اینکه خوب است قدر بدن‌تان را بدانید اما اگر بدن‌تان را عمده‌ترین سرمایه و منبع ارزش‌گذاری خود بدانید دچار مشکل خواهید شد. حقیقت این است که لباس‌های خیلی باز و کوتاه سرها را به سمت شما برمی‌گرداند و توجه بقیه را جلب می‌کند اما معمولا بازخوردی که از این نوع لباس پوشیدن دریافت خواهید کرد بیش از حد جنسی و شکلی از شی‌ء‌وارگی خواهد بود.

راه حل چیست؟

به تعادل برسید. بامگاتنر می‌گوید اینکه شما احساس جذابیت کنید و بر همین اساس هم لباس‌های خود را انتخاب کنید خوب است، اما همیشه در نظر داشته باشید که لباس شما نباید مانع شناخت شخصیت شما توسط اطرافیان بشود. «هرچه بیشتر بدن‌تان را نشان بدهید، درون‌تان را بیشتر می‌پوشانید.» یک قاعده‌ مفید که مشاوران شخصی مد و لباس معمولا به مشتری‌هایشان توصیه می‌کنند این است که اگر دامن یا شلوارک‌تان خیلی کوتاه است لباس بالا تنه‌تان را بسته‌تر انتخاب کنید و برعکس. این کار باعث می‌شود هم بتوانید لباس‌های مورد علاقه‌تان را بپوشید و هم از نگاه جنسیت زده‌ بقیه جلوگیری کنید از این قاعده‌ مد مدرن در مورد لباس‌های تنگ و گشاد هم می‌شود استفاد کرد که به این ترتیب که با دامن یا شلوار گشاد بالاتنه‌ی تنگ و با بالاتنه‌ گشاد و رها لباس پایین تنه را چسبان‌تر انتخاب کنید.

شماره شش: متناسب با سن‌تان لباس نمی‌پوشید.

اگر خیلی پیرتر از سن خود یا خیلی جوان‌تر لباس بپوشید یا اگر لباس‌هایتان خیلی تاریخ مصرف گذشته باشند نشانگر این است که شما قادر به شناسایی و قبول خود در این برهه‌ زمانی خاص نیستید و بقیه هم متوجه این عدم تعادل در شما خواهند شد.

بامگارتنر می‌گوید کسانیکه لباس‌های مناسب نوجوانان را می‌پوشند معمولا هدف‌شان این است که پروسه‌ طبیعی بالا رفتن سن را به عقب بیندازند.

در مورد زنان، این مساله پررنگ‌تر است. جامعه از زنان مسن‌تر جنسیت‌زدایی می‌کند و این ایده را القا می‌کند که «آنها دیگر از نظر جنسی به درد نمی‌خورند.» از همین رو ترس از پیری در بین زنان بسیار شایع است. اما فارغ از جنسیت، توجه داشته باشید که کمتر از سن‌ لباس پوشیدن، حتی باعث می‌شود سن‌تان بیشتر به نظر بیاید. از طرفی افراد جوانی که گمان می‌کنند نمی‌توانند همزمان هم جذاب باشند و هم موفق، ممکن است عدم اعتماد به نفس خود را با پوشیدن لباس‌های بیش از حد محافظه‌کارانه نشان دهند.

بامگارتنر می‌گوید کسانیکه لباس‌های مناسب نوجوانان را می‌پوشند معمولا هدف‌شان این است که پروسه‌ طبیعی بالا رفتن سن را به عقب بیندازند

در ایران بخشی از جامعه که فرهنگ سنتی بر آن غالب است نیز به نحوی توجه نکردن زنان جوان و به خصوص مجرد به ظاهر خود را تشویق می‌کند و اصرار دارد که زنان جوان ساده باشند، لباس‌های تیره و گشاد بپوشند و جلب توجه نکنند. این طرز تفکر که به صورت گسترده‌ توسط رسانه‌های رسمی کشور هم حمایت می‌شود، به اندازه فرهنگ مصرف‌گرایی که در سال‌های اخیر بیشتر در ایران باب شده و زنان را به صورت بیمارگونه‌ای به توجه بیش از حد به ظاهر خود تشویق می‌کند و آن‌ها را طبق این معیار ارزش‌گذاری ‌می‌کند، به از خودبیگانگی زنان می‌انجامد.

این نوع لباس پوشیدن همچنین در بین زنان جوان در برخی محیط‌های کاری که بر اساس کلیشه‌ها مردانه تعریف شده‌اند نیز شایع است. برای مثال زنانی که در پروژه‌های مهندسی، عمرانی و... کار می‌کنند ممکن است از ترس جدی گرفته نشدن توسط همکاران و کارفرمایان و غیر حرفه‎ای به نظر آمدن، برای کم کردن تنش‌ها محافظه‎‌کارانه و بزرگ‌تر از سن‌شان لباس بپوشند تا جایی که این کار تبدیل به بخشی از هویت‌شان شود.

بامگارتنر همچنین به کسانی اشاره می‌کند که لباس پوشیدن‌شان به روز نیست. اگر هر وقت به خرید می‌روید همان لباس‌هایی را انتخاب می‎‌کنید که وقتی 18 سال‌تان بود مد بودند و از رفتن به سراغ سبک‌‌های جدید واهمه دارید، معلوم است که زندگی‌تان را هنوز به روز نکرده‌اید.

راه حل چیست؟

اول باید وجود این مشکل را قبول کنید و بعد دنبال راهکار بگردید. توصیه‌ بامگارتنر برای کسی که کوچک‌تر از سنش لباس می‌پوشد این است که کمی سرزندگی و جنب و جوش به زندگی‌اش تزریق کند، مثل رفتن به کلاس‌های ورزش و بدن‌سازی یا فعالیت‌های اجتماعی. به این ترتیب به خودتان ثابت خواهید کرد که روزهای خوب زندگی‌تان به پایان نرسیده است. در عین حال به نحوه‌ لباس پوشیدن افرادخوش‌لباس همسن و سال خود توجه کنید، خواهید دید که می‌توان متناسب با سن لباس پوشید و خوش‌تیپ بود.

اگر خیلی بزرگ‌تر از سن‌تان لباس می‌پوشید اول سعی کنید دلیل این که چرا فکر می‌کنید اگر متناسب با سن و سالتان لباس بپوشید جدی گرفته نخواهید شد را پیدا کنید، دلیل اصلی هرچه باشد، چه مشکل اعتماد به نفس شخصی و چه فشارهای اطرافیان و جامعه، شما می‌توانید سعی کنید تا راه حل متناسبی پیدا کنید؛ بعد از آن تلاش کنید توجه بیشتری به اندازه و مدل لباس‌هایتان بکنید و لباس‌های مناسب‌تری انتخاب کنید. برای آن دسته از افرادی که در لباس‌های از دور خارج شده گیر افتاده‌اند، بهترین راه حل این است که ببینید زندگی شما از چه جهات دیگری دچار رکود شده است. احتمال دارد در گذشته‌ شما تروما یا تغییری رخ داده باشد که هنوز کاملا با آن کنار نیامده‌اید و این طرز لباس پوشیدن یکی از پیامدهای آن باشد.

شماره هفت: همیشه لباس کار به تن دارید.

فردی که در کمدش تنها لباس کار پیدا می‌شود و اصولا لباس‌های دیگری که مناسب سایر بخش‌های زندگی‌اش باشد ندارد، قطعا احتیاج دارد که تکانی به کمدش و به زندگی‌اش بدهد! این اشتباه معمولا از کسانی سر می‌زند که شغل‌های عادی دفتری یا صبح تا بعد از ظهری ندارند و در ضمن به خود یاد نداده‌اند که کارشان را از زندگی شخصی‌شان جدا کنند.

بامگارتنر می‌گوید اگر همیشه لباس‌های کاریتان را به تن دارید، به اطرافیانتان این حس را القا خواهید کرد که انگار همیشه در حال انجام  ماموریت‌اید و از نظر عاطفی و احساسی و فکری از آن‌ها دورید. این مساله می‌تواند روی زندگی خانوادگی‌تان تاثیر منفی بگذارد و در عین حال نمی‌گذارد بقیه بتوانند به خود واقعی شما نزدیک بشوند.

در بلند مدت نحوه‌ لباس پوشیدن شما بر میزان بازدهی‌تان تاثیر خواهد گذاشت، و به وجود نیاوردن فضاهای مختلف که عوض کردن لباس قسمتی از آن است می‌تواند به کرختی و بی‌حوصلگی شما بینجامد.

آیا فکر کرده‌اید که اگر هویت شما تنها شغل‌تان باشد، اگر کارتان را از دست بدهید چه اتفاقی خواهد افتاد؟ نقطه‌ مقابل این افراد هم البته کسانی هستند که از خانه کار می‌کنند و روز به روز به تعداد این افراد چه در ایران چه در سایر نقاط جهان افزوده می‌شود. آنها چه هنگام خواب و چه هنگام کار پیژامه به تن دارند! شاید با خود بگویید اگر قرار است از داخل خانه کار کنیم و کسی ما را نبیند پس چه فرقی می‌کند که چه به تن داشته باشیم؟ در بلند مدت نحوه‌ لباس پوشیدن شما بر میزان بازدهی‌تان تاثیر خواهد گذاشت، و به وجود نیاوردن فضاهای مختلف که عوض کردن لباس قسمتی از آن است می‌تواند به کرختی و بی‌حوصلگی شما بینجامد.

راه حل چیست؟

بامگارتنر توصیه می‌کند که از قدم‌های کوچک شروع کنید و به گذار از ساعات کار به زندگی شخصی توجه کنید. اینکه وقتی به خانه برگشتید سریع لباس عوض کنید، هم به شما و هم به خانواده‌تان احساس آسودگی خواهد داد. علاوه بر این او پیشنهاد می‌دهد که برای خودتان خط قرمزهایی در نظر بگیرید: مثلا هرگز در اتاق‌خواب کار نکنید یا هنگام شام بی‌خیال استفاده از اسمارت فون و آی‌پد و ... شوید. در مقابل کسانی هم که از خانه کار می‌کنند هر چند لازم نیست هر روز درست مثل کسی که برای بیرون رفتن آماده می‌شود لباس بپوشند، اما می‌توانند چند دست از لباس‌های راحت اما رسمی‌ترشان را برای کار در خانه انتخاب کنند و بعد از کار لباس‌هایشان را عوض کنند. این کار به شما کمک خواهد کرد که مرز بین ساعات کار و ساعات آزاد زندگی‌تان را راحت‌تر مشخص کنید و احساس نکنید که مداوم مشغول کارید.

شماره هشت: از فرق سر تا نوک پا لباس مارک‌دار!

بامگارتنر می‌گوید  سر تا پا  لباس مارک‌دار پوشیدن حکایت آینه و دود است: «راهی‌ برون‌گرایانه برای اینکه خود را موفق نشان دهید و ثابت کنید چیزی از بقیه کم ندارید.»

اگر واقعا به لباس‌ها یا طرح‌های مشخصی از یکی دو برند خاص علاقه دارید یک بحث است اما اگر لباس مارک‌دار را تنها به خاطر مارکش می‌خواهید و حاضرید از همه چیز بگذرید و حتی از خرج‌های ضروری‌تان بزنید تا لباس‌های مارک دار بپوشید «واقعا کار بیهوده ای است.» حتی اگر تامین مالی این نوع پوشاک برایتان خیلی دشوار نیست اما احساس می‌کنید بدون لباس مارک‌دار بقیه متوجه شما نمی‌شوند باز هم یک جای کار می‌لنگد. از نظر بامگارتنر این احساس عدم امنیت که خود را در افراط در پوشیدن لباس‌های مارک‌دار نشان می‌دهد ریشه در نوعی از نوعی ترس و عدم اعتماد به نفس دارد که باعث می‌شود فکر کنیم بدون این لباس‌ها از بقیه کمتریم یا به اندازه‌ کافی خوب نیستیم.

راه حل چیست؟

بامگارتنر می‌گوید: «من سعی می‌کنم به مراجعینم نشان دهم که رابطه‌ای بین مارک و موفقیت و ارزش فرد وجود ندارد و معیار سنجیدن این‌ها چیزهای دیگری است.» حتی خوش لباس بودن هم ربط مستقیمی به مارک لباس ندارد، آیا تا به حال دیده‌اید مارک لوگوی لوئی ویتون  باعث شود کسی جذاب و خوش پوش به نظر بیاید؟!

برای مواجه با این مشکل سعی کنید از خودتان سوال کنید آیا بقیه را تنها بر اساس لباسی که پوشیده‌اند قضاوت می‌کنید؟ سعی کنید با انگیزه‌ها و سیستم ارزشگذاری خود با دید انتقادی رو به رو شوید. در مرحله اول برای مدتی تمام لوگوها و مارک‌ها را کنار بگذارید، لباس‌هایتان را از روی مدل و رنگ‌شان انتخاب کنید و آنچه را که به دل‌تان می‌نشیند بپوشید، مدتی طول خواهد کشید که به خودتان عادت کنید، اما کم کم متوجه خواهید شد از لباس پوشیدن لذت بیشتری خواهید برد!

اگر واقعا به لباس‌ها یا طرح‌های مشخصی از یکی دو برند خاص علاقه دارید یک بحث است اما اگر لباس مارک‌دار را تنها به خاطر مارکش می‌خواهید و حاضرید از همه چیز بگذرید و حتی از خرج‌های ضروری‌تان بزنید تا لباس‌های مارک دار بپوشید «واقعا کار بیهوده ای است.»

در نهایت بامگارتنر نتیجه می‌گیرد که می‌توانیم از محتویات کمدمان برای تحلیل درون‌مان کمک بگیریم، او می‌گوید: «از بصیرتی که از تحلیل به دست می‌آوریم و نتایجی که می‌گیریم می‌توانیم در راه تغییر دادن جنبه‌های منفی زندگی‌مان استفاده کنیم.»

نظر شما چیست؟ آیا خود شما هم با یکی یا بیشتر از این مسائل درگیر بوده‌اید؟ آیا در رابطه با عادت‌های نادرست پوشاکی موارد دیگری هم هست که فکر می‌کنید از قلم انداخته شده؟ آیا قبول دارید که لباس پوشیدن می‌تواند یکی از شاخص‌های بیرونی وضعیت درونی ما باشد؟ تجربیات و افکار خود را در قسمت کامنت‌ها یا از طریق تریبیون زمانه با ما به اشتراک بگذارید!

این مطلب را پسندیدید؟ کمک مالی شما به ما این امکان را خواهد داد که از این نوع مطالب بیشتر منتشر کنیم.

آیا مایل هستید ما را در تحقیق و نوشتن تعداد بیشتری از این‌گونه مطالب یاری کنید؟

.در حال حاضر امکان دریافت کمک مخاطبان ساکن ایران وجود ندارد

توضیح بیشتر در مورد اینکه چطور از ما حمایت کنید

نظر بدهید

در پرکردن فرم خطایی صورت گرفته

نظرها

  • سیمین

    سلام، مرسی از مطلب جالبی که گذاشتید اگر ممکنه منبع مورد استفاده در این مقاله رو بگید، مشتاق شدم که کتاب رو بخونم. مرسی