داعش چرا و چگونه قدرت گرفت؟
پانته آ بهرامی- در گفتوگو با عطا هودشتیان به این پرسش پرداختهایم که دلایل گرایش نسل دوم مهاجران کشورهای غربی به گروههای رادیکال اسلامی چیست و داعش چگونه جوانان این نسل را جذب کرد.
داعش یکی از شاخههای رادیکالیسم اسلامی است. حلقه پیوند گروههای رادیکالیست اسلامی، طرفداری از حاکمیت شریعت، حجاب اجباری و اعمال خشونت مثل اعدام و از بین بردن غیر خودیها است اما داعش خصوصیتهای ویژهای دارد که آنرا از دیگر گروهها جدا میکند. داعش به اشغال سرزمین دست میزند و اکنون بخشی از عراق و سوریه را در اختیار دارد.
داعش از شبکههای اجتماعی به عنوان ابزار تبلیغاتی خود بیپروا استفاده میکند. اگر گروههای دیگر، مخالفان را پنهانی اعدام میکنند، داعش گردن زدن را در شبکههای اجتماعی آگاهانه به نمایش میگذارد.
داعش گروهی بسیار ثروتمند است. گفته میشود این گروه تنها یک میلیون دلار در روز از فروش نفت از سرزمین های اشغالی درآمد دارد. از دیگر مشخصات داعش استفاده از اینترنت و استفاده حرفهای از زبان انگلیسی برای پیشبرد مقاصد تبلیغاتی است و این موضوع باعث شده که ارتباط گیری آنها با هواداران خود در غرب سهلتر انجام گیرد.
پرسش اینجاست که چگونه داعش به چنین کیفیتی دست یافته است. براساس گزارش کالج لندن تا آخر سپتامبر امسال ۲۵۰۰ نفر از غرب به داعش پیوستهاند. سازمان ضد جاسوسی فرانسه اعلام کرده که ۹۰۰ نفر از این کشور به سوریه رفتهاند، ۵۰۰ نفر از بریتانیا، ۱۰۰نفر از آمریکا و حدود ۱۰۰نفر از اتریش به «دولت اسلامی» پیوستهاند که بخشی از آنان را نیز زنان تشکیل میدهند.
بر اساس آمار سازمان اطلاعات درون مرزی آلمان از سال ۲۰۱۲ حدود ۴۵۰ نفر از این کشور به نیروهای داعش در عراق و سوریه ملحق شدهاند، که یک سوم آنرا زنان تشکیل میدادند. از هر ۴ نفر یکی دبیرستان را تمام کرده و از هر پنج نفر یک نفر بیکار بوده است.
بخش بزرگی از لشگر ۲۵۰۰ نفره داعش از غرب را مهاجران نسل دوم تشکیل میدهند، اما برخی نیز بدون پیشینه اسلامی یا خاورمیانهای به آنها پیوستهاند.
واقعیت این است که روند همپیوندی و جذب مهاجران در بسیاری از کشورها از جمله کشورهای اروپایی شکست خورده است. آنگلامرکل صدراعظم آلمان به صراحت به این موضوع در سخنرانیهایش اذعان کرده است. درگیریهای متعدد جوانان نسل دوم مهاجران در فرانسه با پلیس در زمان ریاست جمهوری سرکوزی از نشانههای دیگر است. طبق آمار، بیکاری در میان جوانان مهاجر در فرانسه یا آلمان، بیش از جوانان کشور میزبان است.
این جوانان که در جامعه میزبان احساس پذیرش نمیکنند، به دنبال یک بدیل میگردند. لیبرالیسم غربی پاسخگوی آنها نیست، به ویژه آنکه جهانی شدن به عدم توزیع ثروت دامن زده است. این افراد که بخشی از آنها تحصیل کرده هستند، از نبود کار در کشورهای میزبان رنج میبرند. موضوع پیوستن افرادی از غرب به داعش، موردی و اتفاقی نیست، بلکه روندی است که باید به کنکاش در علل و پیامدهای ان پرداخت.
دکتر عطا هودشتیان استاد فلسفه و علوم سیاسی این روزها مشغول پژوهش و نگارش کتابی در مورد پدیده داعش است. رادیو زمانه پرسشهای زیر را با وی در میان گذاشته است:
ویژگیهای متمایز داعش چیست؟
تفاوتها و شباهتهای گروههای اسلامی افراطی چیستند؟
چه تشابهات یا تفاوتهایی بین داعش و جمهوری اسلامی وجود دارد؟
چه افرادی از غرب به داعش پیوستهاند؟
تا چه حد شکست روند همگرایی در مورد مهاجران نسل دوم در کشورهای میزبان، آنان را مورد هدف گروههایی افراطی مثل داعش قرار داده؟
آیا لیبرالیسم غرب توانسته بدیلی در برابر این جوانان بگشاید؟
تا چه اندازه توزیع ناعادلانه ثروت و نابرابریهای طبقاتی در مورد مهاجران نسل دوم، زمینه را برای پیوستن به گروههای افراطی اسلامی فراهم میسازد؟
نظرها
آذربرزین آذرمهر
"داعش" یعنی گذر از مرحله ی "تئوری" به مرحله ی "عملی" و یعنی به کلام دیگر تحقق آنچه "بالقوه" بوده به مرحله ی "بالفعل". توضیح اینکه دستورات, مقررات, مفروضات و تاریخ دین مبین اسلام همان کلاس تئوریی بود که از دل آن شاگردان نخبه ی کلاس (آنان که به گوش جان شنیدند و دل به آن آزموده ها دادند) به مرحله ی بالفعلی و تحقق عملی آنچه که آموخته بودند فارغ التحصیل شدند و این دانشکده تروریست پروری همچنان مشغول پروراندن و آموزش شاگردان جدید است در سراسر جهان و در تمام گونه ها و انواع این دسته آموزشکده ها. البته این مسبوق به سابقه هم بود, جایی که داعش شیعی( جمهوری اسلامی) از دل همین مواد آموزشی اسلامی و در دنیای تئوری پردازی دکتر شریعتی, جلال آل احمد, مهندس مذهبی مهدی بازرگان (و البته خوشنام!) و احمد فردید و دیگران به مرحله ی "بالفعلی" پرورآنده, پخته و محقق گردید و به ایرانیان دین زده اماله شد( البته با سوز و درد فراوان!)
امید
"چه تشابهات یا تفاوتهایی بین داعش و جمهوری اسلامی وجود دارد؟"ُ هدفت از این جمله چیه ***