ارتباط ناشناخته. ارتباط بدون سانسور. ارتباط برقرار نمی‌شود. سایت اصلی احتمالاً زیر سانسور است. ارتباط با سایت (های) موازی برقرار شد. ارتباط برقرار نمی‌شود. ارتباط اینترنت خود را امتحان کنید. احتمال دارد اینترنت به طور سراسری قطع شده باشد. ادامه مطلب

کمی بهار؛ شهرنوش پارسی‌پور – ٦٧

شهرنوش پارسی‌پور - فروغ پناهى جز خانم لقا ندارد. خانم لقا به شدت وحشت‌زده است و به دكتر مى‌گويد بسيارى از زن‌هاى باردار دچار جنون ادوارى مى‌شوند.

رمان «کمی بهار» در سال ۱۳۱۲ آغاز می‌شود؛ دو سال پیش از کشف حجاب. اردکان در این رمان صحنه‌ای‌ است که در آن و در قالب یک «ساگای خانوادگی» تاریخ ایران رقم می‌خورد.

خانم پارسی‌پور در این رمان می‌خواهد نشان بدهد که چگونه تحولات زن ایرانی در طول تاریخ، منجر به تحول مردان نیز می‌شود. «کمی بهار» همانطور که به‌تدریج نوشته می‌شود، در «رادیو زمانه» هم به شکل کتاب گویا در اختیار خوانندگان و شنوندگان قرار می‌گیرد.

شماره ٦٧ از این مجموعه را می‌توانید بشنوید. خلاصه این بخش چنین است:

فروغ در خانه به حالت كرخ باقى مانده. مادرش مرتب او را نصيحت مى‌كند. خانم لقا و شوكت تصميم مى‌گيرند ماجراهاى فروغ را براى اشرف‌السادات تعريف كنند و او را وادارند تا طلاق فروغ را از دكتر بگيرد، اما اشرف‌السادات ابداً تصميم ندارد چنين كارى بكند. او طرف دامادش باقى مانده است. فروغ براى روزها به دليل تزريق آمپول بى حال و مدهوش است. هنگامى كه دكتر تزريق را كم مى‌كند فروغ از فرصتى استفاه كرده و به خانه خانم لقا مى‌رود. او پناهى جز خانم لقا ندارد. دكتر دوباره به آنجا مى‌آيد. خانم لقا به شدت وحشت‌زده است و به دكتر مى‌گويد بسيارى از زن‌هاى باردار دچار جنون ادوارى مى‌شوند. بعد پيشنهاد مى‌كند با فروغ به سفرى برود تا بلكه او آرام بشود و...

این مطلب را پسندیدید؟ کمک مالی شما به ما این امکان را خواهد داد که از این نوع مطالب بیشتر منتشر کنیم.

آیا مایل هستید ما را در تحقیق و نوشتن تعداد بیشتری از این‌گونه مطالب یاری کنید؟

.در حال حاضر امکان دریافت کمک مخاطبان ساکن ایران وجود ندارد

توضیح بیشتر در مورد اینکه چطور از ما حمایت کنید

نظر بدهید

در پرکردن فرم خطایی صورت گرفته

نظرها

نظری وجود ندارد.