ارتباط ناشناخته. ارتباط بدون سانسور. ارتباط برقرار نمی‌شود. سایت اصلی احتمالاً زیر سانسور است. ارتباط با سایت (های) موازی برقرار شد. ارتباط برقرار نمی‌شود. ارتباط اینترنت خود را امتحان کنید. احتمال دارد اینترنت به طور سراسری قطع شده باشد. ادامه مطلب

افت اسلام سیاسی در تونس

انور الجمعاوی - مجموعه‌ای از عوامل و شکست‌ها باعث شد تا موفقیت حزب اسلام‌گرای النهضه در دوره‌ گذار پررنگ شود، اما محبوبیت آن از زمان پیروزی در انتخابات ۲۰۱۱ کاهش یافته است

مجموعه‌ای از عوامل و شکست‌ها باعث شد تا موفقیت حزب اسلام‌گرای النهضه در دوره‌ گذار پررنگ شود، اما محبوبیت آن از زمان پیروزی در انتخابات ۲۰۱۱ کاهش یافته است.

نتایج انتخابات پارلمان تونس که اخیرا اعلام شد، پرده از صحنه‌ جدید سیاسی تونس برداشت. «ندا» با کسب ۸۵ کرسی از ۲۱۷ کرسی توانست رهبری مجلس را به دست بگیرد و النهضه را به مقام دوم براند.  حزب سیاسی و اسلامی [النهضه] به رهبری راشد الغنوشی، فقط ۲۷ درصد از کل رای‌های مردمی و تنها ۶۹ کرسی مجلس را از آن خود کرد و این نشان دهنده کاهش محبوبیت این حزب است.

تونسی‌ها سه حزب ترویکا را به این امید انتخاب کرده بودند تا خیزش‌های مردمی برای «کار و آزادی و عزت ملی» را به ثمر بنشاند.

النهضه که پرنفوذترین جریان سیاسی در دولت ائتلافی (ترویکا) بود و رهبری آن را بر عهده داشت، در انتخابات ۲۰۱۱ توانسته بود ۹۰ کرسی مجلس موسسان را کسب کند، حالا نقش اصلی‌ترین حزب اپوزیسیون را بازی می‌کند.

افت قدرت اسلام‌گرایان در تونس، محصول طیف گسترده‌ای از عوامل مختلف است. نشانه‌های این بحران از پیش دیده می‌شد. توفان تغییر در سراسر کشور وزیده بود. اما هیچ‌یک از اسلام‌گراها (از جمله رهبری النهضه) انتظار نداشتند که بهار عربی سرانجام دستخوش مرگی چنین رادیکال شود.

النهضه بعد از دهه‌ها سرکوب، به قدرت رسید و توانست اعتماد مردم را به خود جلب کند. در تاریخ تونس، این نخستین‌بار بود که اسلام‌گراها به قدرت می‌رسیدند. بی‌تجربگی آن‌ها در اداره‌ کشور، بر عملکرد دولت در دوره‌ حیاتی گذار تاثیر گذاشت و نشانه‌های آن را می‌توان در افزایشِ اعتراض‌های اجتماعی، حمله به گردشگران، فشارهایی از جانب اتحادیه‌های کارگری، و چالش‌های سیاسی دید.

النهضه، به‌عنوان حزبی سیاسی و اسلام‌گرا، توانست الگویی برای تحویل مسالمت‌آمیز قدرت باشد و حقوق مدنی را تضمین کند اما از مقابله با مشکلات اقتصادی ناتوان بود.

النهضه به خود می‌بالد که موفق شده برای نخسین‌بار با ایجاد ائتلاف بین احزاب سیاسی اسلام‌گرا و سکولار، حکومت مشارکتی را به آزمون بگذارد: جمهوری‌خواهان و [حزب] انجمن مردم‌سالار کار و آزادی، مجلس را در دست گرفته بودند. با این همه اما النهضه بر اساس سهمیه‌ حزبی تصمیم به ائتلاف گرفت، و البته نتوانست پیروزی انتخاباتی‌اش را در پیشرفت و امنیت و ثبات و رشد اقتصادی به ثمر بنشاند.

ترویکا به‌ویژه در دوره‌ نخست‌وزیری حمادی الجبالی، به خاطر فقدان استراتژی روشنی برای اداره‌ی امور داخلی، ناتوانی‌اش در برآورده‌ساختن انتظارات رای‌دهندگان، و نیازهای فوری توده‌ها، با دست‌هایی لرزان کشور را اداره می‌کرد. حتی تاریخ مبارزات ترویکا برای دمکراسی نیز نتوانست ناکارآمدی آن را جبران سازد. تونسی‌ها سه حزب ترویکا را به این امید انتخاب کرده بودند تا خیزش‌های مردمی برای «کار و آزادی و عزت ملی» را به ثمر بنشاند.

راشد الغنوشی، رهبر حزب النهضه

حقیقت این است که جنبش النهضه، آزادی‌های مدنی را تامین کرد و مردم را با دستگاه‌های جهنمی نظارتی در کنترل نگرفت و مانعی برای فعالیت‌های سیاسی رقیبان سیاسی‌اش ایجاد نکرد. النهضه به‌راستی توانست گفتگوی ملی را بین مدعیان سیاسی ترویج کند. این نیز حقیقت دارد که النهضه نقش فعالی در تاسیس نخستین قانون اساسی مردم‌سالار و رضایت‌محور داشت و همین [قانون اساسی] بود که برابری بین مردان و زنان، آزادی بیان، حق تجمع، و حق تفاوت و تکثر سیاسی را تضمین کرد. النهضه، به‌عنوان حزبی سیاسی و اسلام‌گرا، توانست الگویی برای تحویل مسالمت‌آمیز قدرت باشد.

هرچند، این دست‌آوردها نتوانستند کاستی‌ها و ضعف‌های مسلم آن حزب را پنهان سازند. النهضه در یافتن راه‌حلی عملیاتی برای مهار افزایش سرسام‌آور  قیمت‌ها و جلوگیری از افت قدرت خرید و افزایش فعالیت‌های موازی اقتصادی در بازار سیاه و چیره‌شدن بر معضل (۱۵درصدی) بی‌کاری، سخت ناتوان بود.

اسلام‌گراها که فاقد بینش و تجربه‌ بودند، در دام دیگری نیز گرفتار شدند. رهبری النهضه با در پیش‌گرفتن سیاستی مسالمت‌آمیز در قبال اسلام‌گراهای افراطی، راه اشتباهی را پیمود. به‌رغم این مسئله، تصویب قانون اساسی منجر به شکاف سیاسی شد؛ وقتی النهضه از شمول بندهای مربوط به شریعت در قانون اساسی نوین سر باز زد، متحدان سلفی‌اش نیز حمایت خود را از نمایندگان النهضه در انتخابات اخیر مجلس پس گرفتند.

اسلام‌گرایان تونس که فاقد بینش و تجربه‌ بودند، در دام دیگری نیز گرفتار شدند. رهبری النهضه با در پیش‌گرفتن سیاستی مسالمت‌آمیز در قبال اسلام‌گراهای افراطی، راه اشتباهی را پیمود.

سلفی‌های دیگری که پیش‌تر با مشارکت در خون‌ریزی‌ها و اقدامات خشونت‌بار قانون و نظم سیاسی در تونس را به چالش کشیده بودند، هم‌چنان اعمال قدرت می‌کردند؛ نمونه‌های ویژه‌ این اقدامات را در قتل شکری بلعید [رهبر «میهن‌پرستان دمکراتیک» چپ‌گرا] و محمد براهمی [موسس و رهبر «جنبش مردم»] و تهدید آن‌ها به بن‌بست-کشاندن گذار سیاسی می‌توان دید. نخبگان سکولار نیز از این کاستی‌های النهضه کمال استفاده را بردند. آن‌ها توانستند ترس  مردم از اسلام‌گراها را افزایش دهند و اسلام‌گراها را متهم کردند که خطری برای جامعه و پروژه‌ مدرن‌سازی‌ای هستند که از زمان استقلال تونس در جریان بوده.

النهضه امید جوان‌های سرکوب‌شده و خیزش‌کرده به برابری اجتماعی و دادگاهی منصفانه‌ دیکتاتورها و وابستگان‌اش و هم‌چنین عدالت در دوره‌ گذار، را نقش بر آب کرد. النهضه، سازش را به مسئولیت‌پذیری سیاسی و دادگاهی‌کردن رژیم بن‌علی و همدستان‌اش، ترجیح داد. این حزب لایحه‌ «حفاظت از انقلاب» را پس گرفت، با قانون انزوای سیاسی [اعضای رژیمِ سابق] مخالفت کرد و برای نامزدان ریاست‌جمهوری هیچ محدودیت سنی‌ای قائل نشد.

چنین تصمیمات سیاسی به جای آن‌که برآمده از رضایت حزب النهضه و مجلس باشد، رنگ و بوی تاثیرات الغنوشی را بر خود داشت. النهضه نظر نمایندگان منتخب حزب خویش را نادیده گرفت، و گزینه‌هایی که اختیار کرد شدیدا حاکی از ترس از پیاده‌شدن سناریوی مصر در تونس بود. شگفت‌آور نیست که النهضه می‌خواست به هر قیمتی شده توافق و اجماع عام را به دست آورد.

یک عامل شکست چشمگیر النهضه، استفاده‌ از راهپیمایی‌های مردمی در کمپین‌های انتخاباتی بود. این نمایش‌های قدرت، ترس رقیبان سیاسی النهضه را افزایش داد و آن‌ها نیز حامیان خود را به خیابان‌ها آوردند.

این گزینه‌ها بدون پی‌آمد نبودند و نومیدی شدیدی در مردم و به‌ویژه در جوان‌ها ایجاد کردند بی‌عدالتی‌ها منجر به بیزاری برای مشارکت در انتخابات شد و مردم برای پیوستن به یکی از احزاب کوچک سیاسی که مدعی وفاداری به انقلاب بودند (نظیر «البینا»، «الوفا»، «جریان دمکراتیک») بی‌میل شدند، و النهضه شمار زیادی از حامیان خویش را از دست داد.

چهره‌های نمادین در رژیمِ گذشته در همین صحنه‌ سیاسی وارد شده و بر آن مسلط گشتند. شبکه‌ خموش «گروه دمکراتیک» قدرت‌اش را احیا کرد، نیروهای‌اش را جمع کرد، و در «ندای تونس» و دیگر حزب‌های راست‌گرا و ملی‌گرا جایگاه پرنفوذی یافت. اسلام‌گراها ساده‌باورانه می‌پنداشتند هرچه حزب‌های راست‌گرا و ملی‌گرای بیش‌تری ایجاد شود، «جبهه‌ دمکراتیک» ضعیف‌تر خواهد شد. رهبری النهضه امید داشت که در این انتخابات نیز تونسی‌ها همدستان رژیم گذشته را برای همیشه از زندگی سیاسی‌شان کنار خواهند گذاشت. اما این رویا به کابوس تبدیل شد.

بر خلاف انتظارات اسلام‌گراها، حزب «التجمع الدستوری الدیمقراطی» همراه با برخی چپ‌گراها شدند و به رای‌دهی تاکتیکی پناه بردند تا النهضه را شکست دهند. آن‌ها همگی به «ندای تونس» رای دادند، و این حزب توانست بخش اعظم کرسی‌های مجلس را از آن خویش سازد. افزون بر آن، دیوان‌سالاری دولتی و گستاخی غالب در تصمیم‌های النهضه نیز منجر به آن شد که بسیاری از مردم (هم سلفی‌ها و هم انقلابی‌ها) النهضه را دیگر همراهی نکنند.

رسانه‌ها نیز نقش مهمی در تاثیرگذاری بر رای‌دهندگان و اهریمن‌سازی اسلام‌گراها و متحدان‌شان در دولت ائتلافی بازی کردند. رسانه‌ها هر روزه به این بهانه به النهضه حمله می‌کردند که هدف اصلی‌اش اسلامی‌سازی جامعه است.

عامل دیگری که منجر به شکست چشمگیر این حزب شد، استفاده‌ این حزب از بسیج‌ و راهپیمایی‌های مردمی در کمپین‌های انتخاباتی بود. این نمایش‌های قدرت، ترس رقیبان سیاسی النهضه را افزایش داد و آن‌ها نیز حامیان خود را به خیابان‌ها آوردند تا مبادا اسلام‌گراها قدرت را در دست گیرند. اکثر رای‌دهندگان رویکردی تنبیهی در رای‌دادن اختیار کردند و علیه ترویکا و به‌ویژه النهضه رای دادند، زیرا این حزب‌ها نتوانسته بودند به برنامه انتخاباتی ۲۰۱۱ خود وفادار بمانند.

این عوامل روی هم رفته باعث افول اسلام‌گراهای سیاسی در تونس شدند، اما صدها اعتراض و اعتصاب و عزمِ راسخِ اتحادیه‌های کارگری در تونس سقوط آن گروه را شتاب بخشیدند. «اتحادیه‌ عمومی کارگری تونس» در دوره‌ای که ترویکا قدرت داشت، در بیش از یک مورد با اپوزیسیون متحد شد و سه بار اعتصاب عمومی اعلام کرد. فضای ترس از گردشگری (که النهضه را باید مسئول آن دانست) و مطالبه امنیت و رفاه و ثبات را نیز باید به دلایل رای دادن تونسی‌ها به «ندای تونس» و رهبری‌اش افزود.

رسانه‌ها نیز نقش مهمی در تاثیرگذاشتن بر رای‌دهندگان و اهریمن‌سازی اسلام‌گراها و متحدان‌شان در دولت ائتلافی بازی کردند. رسانه‌ها هر روزه به این بهانه به النهضه حمله می‌کردند که هدف اصلی‌اش اسلامی‌سازی جامعه است. به‌رغم اطمینان‌هایی که نمایندگان این حزب در مجلسِ موسسان به جامعه‌ مدنی تونس داده بودند و مشارکت فعالی در نوشتن پیش‌نویس قانون اساسی و حفظ فضای دمکراتیک کشور داشتند، اما پیوسته به باد انتقاد و سرزنش گرفته می‌شدند. النهضه را باید بابت تصویر کلیشه‌ای که از اسلام‌گراها ساخته شده بود تا حدی مقصر دانست، زیرا هیچ رسانه حرفه‌ای جایگزینی برای خود دست و پا نکرد. یکی دیگر از دلایل کاهش محبوبیتِ النهضه را باید در عملکرد متزلزل و غیرقاطعانه‌ نمایندگان این حزب (پیش و پس از انتخابات) در رسانه‌ها دید.

با این همه، «جنبشِ النهضه» هم‌چنان ضامن تعادل قدرت در صحنه‌ امروز  سیاسی تونس است، و نیز نمونه‌ برجسته‌ای از عملکرد اسلام سیاسی در دنیای عرب.

منبع: openDemocracy

در همین زمینه:

این مطلب را پسندیدید؟ کمک مالی شما به ما این امکان را خواهد داد که از این نوع مطالب بیشتر منتشر کنیم.

آیا مایل هستید ما را در تحقیق و نوشتن تعداد بیشتری از این‌گونه مطالب یاری کنید؟

.در حال حاضر امکان دریافت کمک مخاطبان ساکن ایران وجود ندارد

توضیح بیشتر در مورد اینکه چطور از ما حمایت کنید

نظر بدهید

در پرکردن فرم خطایی صورت گرفته

نظرها

  • بهنام

    همان بهتر که مردم تونس خیلی زود از فریب این شیادان مذهبی آگاه گشتند و آنها را به حاشیه راندند . تنها راه رهائی ملتها ، جدائی دین از سیاست میباشد ، و گرنه خمینی هم با دروغهای شیرین و فریبنده خود پس از به قدرت رسیدن ایدئولوژی خطرناکش را به پیش برد و به اسم دین و مذهب و خدا ، این جنایات قرون وسطائی را انجام داد . امید است مردم جهان روز به روز به خطر این ویروس کشنده و خطرناک یعنی اسلام پی برده و دین و مذهب را از خود برانند و تنها خداوند توانا را پرستش نمایند ، آنهم در قلب خود نه در کنیسه ها و مساجد و معابد .