ارتباط ناشناخته. ارتباط بدون سانسور. ارتباط برقرار نمی‌شود. سایت اصلی احتمالاً زیر سانسور است. ارتباط با سایت (های) موازی برقرار شد. ارتباط برقرار نمی‌شود. ارتباط اینترنت خود را امتحان کنید. احتمال دارد اینترنت به طور سراسری قطع شده باشد. ادامه مطلب

علم‌الهدی: رهبری اجازه مذاکره داده نه رفاقت

امام جمعه مشهد با یادآوری قدم‌ زدن ظریف و کری می‌گوید حق نداریم با کسی رفاقت کنیم که نظام با او در جنگ است. او افزوده که سیاست نباید در استخدام اقتصاد و شکم باشد.

امام جمعه مشهد با یاد‌آوری قدم‌ زدن ظریف و کری در خیابان‌های ژنو می‌گوید حق نداریم با کسی رفاقت کنیم که نظام با او در جنگ است. به تاکید او، سیاست نباید در استخدام اقتصاد و شکم باشد.

احمد علم‌الهدی، امام جمعه مشهد در جمع گروهی از دانشجویان، دوباره به موضوع مذاکرات اتمی و پیاده‌روی ظریف و کری پرداخته و گفته است: «حرف این است که در روزی که سه میلیون نسخه نشریه به پیامبر ما فحش می‌دهد و آمریکا حمایت می‌کند، وزیر خارجه ما با وزیر خارجه آمریکا در خیابان‌های ژنو قدم می‌زدند.»

علم‌‌الهدی افزوده که دولت و وزیر خارجه مورد قبول هستند زیرا رهبری آنها را تایید کرده است؛ اما با دولت حرف داریم: «آیا افق آرمانی انقلاب را می‌بینیم یا جلوی پای خودمان را؟»

سخنان علم‌الهدی در روز چهارشنبه ۱۵ بهمن و ظاهرا در واکنش به حرف‌های چند روز قبل روحانی بیان شده‌اند. رئیس جمهور ایران گفته بود مذاکره‌کنندگان اتمی، اسباب افتخار هستند.

اصولگرایان لبخندهای ظریف در دیدار با همتای آمریکایی خود در ژنو و قدم زدن در خیابان‌ را «دور از شان جمهوری اسلامی» خوانده‌اند.

روحانی شنبه ۱۱ بهمن در جشنواره‌ بین‌المللی فارابی تاکید کرد که تیم مذاکره‌کننده‌ اتمی ایران در برابر کشورهای طرف مذاکره با قدرت سخن می‌گوید و موضع «حقوقی، سیاسی و فنی» می‌‌‌گیرد.

روحانی خطاب به برخی منتقدان ظریف و تیم مذاکره‌کننده هسته‌ای گفته بود: «این حرف نشد که کسی ایراد بگیرد و بگوید آقا تند رفتی، کند راه رفتی یا این که کت فلانی کج بود، عینک‌اش چطور بود... ما باید به دیپلمات‌های شجاع‌مان افتخار کنیم.»

علم‌الهدی گفته است: «این که شما بیایید مردم را مسخره کنید و دست بیندازید که به کت و شلوار وزیر خارجه ایراد گرفتند، درست نیست.»

امام جمعه مشهد «نظام» را ابزاری برای نشر انقلاب خوانده و گفته است که تمام سیاست خارجی ایران باید در مسیر توسعه این تفکر باشد «نه این که سیاست را در استخدام اقتصاد و شکم قرار دهیم.»

روحانی در سخنان خود به شکل‌های مختلف تاکید می‌کند که سانتریفیوژها باید بچرخند، اما زندگی مردم و اقتصاد هم باید بچرخد.

محمدباقر نوبخت، سخنگوی دولت روحانی، واکنش‌های انتقادی به پیاده‌روی ظریف و کری را «سخیف» و ناشی از موفقیت در مذاکرات اتمی خوانده است.

این مطلب را پسندیدید؟ کمک مالی شما به ما این امکان را خواهد داد که از این نوع مطالب بیشتر منتشر کنیم.

آیا مایل هستید ما را در تحقیق و نوشتن تعداد بیشتری از این‌گونه مطالب یاری کنید؟

.در حال حاضر امکان دریافت کمک مخاطبان ساکن ایران وجود ندارد

توضیح بیشتر در مورد اینکه چطور از ما حمایت کنید

نظر بدهید

در پرکردن فرم خطایی صورت گرفته

نظرها

  • روزبه

    آقا اجازه بریم دست به آب؟

  • روزبه

    برا رفاقت هم اجازه رهبر لازمه!؟   برا دست به آب رفتن چطور؟

  • بیدار

    تا زمانی‌ که مراسم ترحیم را در مساجد میگیریم و برای فاتحه‌ و سخنرانی‌ آخوند دعوت می‌کنیم که روی منبر به همهٔ دوستان و فامیل و حضار بی‌ احترامی کند و فحش دهد و همه را منسوخ بداند و ما هم صلوات بفرستیم و دست آخر هم پول را در پاکت بگذریم (مثل رشوه) ۰ به او بدهیم. همین داستان‌ها را خواهیم داشت. آغای علم الهدی (هیهی، چه اسم برازنده ای. برعکس نهند نام زنگی کافور)، شرافتا (اگه داری) بگو چقدر سرمایه داری! داری از سر شکم پری آروغ میزنی. سیاست در خدمت اقتصاد نباید باشه؟! اونوقت پشت سر تو نماز می‌خونند و فتوا میدی؟ گاندی حرف زیبایی میزنه: وقتی‌ که ارزش‌ها عوض می‌شوند، عوضیها با ارزش می‌شوند!

  • farid

    باروشدن اسناد محرمانه روشن میشود که سقوط سریع شاه بواسطه توافق بین انگلیس و امریکا در پاریس انجام گرفت  و توافق بر  حکومت اسلامی و سرکوب نیروهای میانه رو بوده  بهمین منظور بلافاصله دهها ژنرال بیگناه شاه مثل جهانبانی را اعدام کردند تا امکان کودتا را از بین ببرند . بعد  با حمله به کردستان و ترکمن صحرا به کشتار فله ای ترکمن ها و اکراد ها پرداختند و با  با نا دیده گرفتن ملاقات شورای انقلابتان از روز اول با امریکاییها سند از سفارت ساختید تا بازرگان برکنار و تند روها را حاکم کردند  و بلافاصله به کشتار روشنفکران و  اعدام هزاران نفر شامل زنان حامله در دهه شصت پرداختند و با بولدوزر جسدها را شبانه دفن کردند. بعدا با ادامه جنگ بیحاصل  هزاران نوجوان را بر روی میادین مین  و بمب شیمیای فرستادند.  تا کشور را شهید پرور کنندو بلافاصله  فروهر و فرخزاد و بختیار ها را تکه تکه کردند و مختاری و سیرجانی ها را کشتند. بعد به کوی دانشگاه حمله کردند و دانشجویان را به خیابان پرتاب کردند. بخاطر حمایت از نوچه شان  به تجاوز و دست شکستن جوانان در کهریزک و کشتار نداها در خیابان کردند. تمام اینها با توافق کشورهای غربی و برای ایجاد تنش در منطقه بوده که منطقه را بخرابی  و یک قرن بعقب بکشند و قیمت نفت را به سی سال پیش برگردانند!: چرا برژینسکی بی سر و صدا دنبال بهشتی بود؟ کامبیز فتاحی بی بی سی- واشنگتن ........................ بنا بر یک گزارش فوق سری وزارت خارجه آمریکا که اخیرا از حالت طبقه بندی خارج شده و محتوایش برای اولین بار در این مقاله بیان می‌شود، در اواخر دی ۱۳۵۸ (ژانویه ۱۹۸۰)، زیبیگنیو برژینسکی، مشاور امنیت ملی جیمی کار‌تر، رئیس جمهوری آمریکا، از دولت الجزایر می‌خواهد که به عنوان رابط برای تماس با بهشتی به واشنگتن کمک کند. حدود دو ماه از اشغال سفارت آمریکا در تهران توسط جوانان رادیکالی که خود را «دانشجویان مسلمان پیرو خط امام» نام نهاده بودند می‌گذشت و کار‌تر با وجود قطع روابط دیپلماتیک با ایران، سخت در تلاش بود که برای خروج از بحران و آزادی گروگان‌ها راهی پیدا کند. حالا معلوم شده یکی از راه‌هایی که به ذهن مشاور امنیت ملی او خطور کرده، مذاکره مستقیم محمد بهشتی بوده است. دو ماه قبل از آن، ‌ آقایان بازرگان، یزدی (وزیر خارجه) و چمران (وزیر دفاع)، در الجزایر با هیات آمریکایی به سرپرستی برژینسکی دیدار و گفتگو کرده بودند. درز خبر «دیدار مخفیانه لیبرال‌ها» با برژینسکی در حالی که آمریکا تازه به شاه برای درمان سرطان اجازه ورود داده بود، با واکنش تندرو‌ها مواجه شد؛ سه روز بعد «دانشجویان مسلمان پیرو خط امام» ابتکار عمل را در دست گرفتند و با «اشغال انقلابی جاسوسخانه آمریکا»، فصل تازه‌ای در تاریخ روابط پر فراز و نشیب ایران و ایالات متحده رقم زدند. افشاگری‌های پیروان «خط امام» علیه «خط سازش» و چهره‌های سیاسی‌ای که با سفارت در تماس بودند، آن طور که خود سال‌ها بعد اذعان کردند، بنا بر صلاحدید آیت الله خمینی شامل حال دبیرکل حزب جمهوری اسلامی نشد. در فضای چپی و متشنج آن زمان اگر اسنادی که در آن آمده بود که ویلیام سالیوان، آخرین سفیر آمریکا در ایران با محمد بهشتی دیدار داشته و درِ دفتر کار آقای بهشتی در ساختمان سابق مجلس سنا به روی کارکنان «جاسوسخانه» باز بوده، می‌توانست هزینه سیاسی سنگینی برای هیات حاکمه داشته باشد. حتی یک مامور ارشد سازمان سیا هم به نام رابرت ایمز نیز که در اواخر مرداد برای دیدار و ارایه گزارش اطلاعاتی به دولت بازرگان به تهران سفر کرده بود بنا بر گفته همکاران سابقش، با محمد بهشتی ملاقاتی داشته است. جورج کیو، مامور سابق سیا در ایران و از همکاران نزدیک رابرت ایمز، به بی‌بی سی فارسی می‌گوید ایمز پس از بازگشت به واشنگتن، از دیدارش با بهشتی به او گفته بود. او می‌گوید: «ایمز گفت که بهشتی او را بسیار تحت تاثیر قرار داد. او گفت بهشتی معتقد بود که فرصت خوبی به دست آمده که روحانیان در عرصه سیاسی ایران نقش فعالی ایفا کنند - چیزی که در دوران شاه از آن پرهیز می‌کردند.» حزب جمهوری اسلامی به رهبری آقای بهشتی، بلافاصله با صدور بیانیه‌ای رسما «اقدام انقلابی» علیه سفارت را مثبت ارزیابی و از اشغال آن حمایت کرد!! این در حالیست که بنا بر اسنادی که در اواخر نوامبر سال ۲۰۱۳ میلادی در آمریکا از حالت طبقه بندی خارج شده، محمد بهشتی حداقل تا چهار روز بعد از اشغال سفارت به طور مستقیم با واشنگتن در تماس بوده است. دو روز بعد از گروگان گیری، آقای پِرِکت دوباره به بهشتی زنگ می‌زند و به او اطلاع می‌دهد که کار‌تر در نظر دارد که نمایندگان ویژه خود را به همراه نامه‌ای خطاب به آیت الله خمینی و برای دیدار با رهبر انقلاب به قم بفرستد. بهشتی در جواب می‌گوید که این درخواست را به شورای انقلاب که قرار است تا نیم ساعت دیگر و احتمالا فردا هم تشکیل جلسه بدهد، منتقل خواهد کرد. بهشتی همچنین سوال می‌کند که آیا امکان آن وجود دارد که قبل از آغاز بحث درباره اختلافات آمریکا و ایران، شاه خاک ایالات متحده را ترک کند یا نه. هنری پِرِکت پاسخ می‌دهد: «حال شاه وخیم است و حداقل به یک عمل جراحی فوری دیگر نیاز دارد. مردم آمریکا خروج اجباری او در این شرایط را درک نخواهند کرد.» بهشتی سپس موافقت کرد که پِرِکت حدود ظهر به وقت واشنگتن به وی زنگ بزند. ما بنا بر اسناد موجود، محمد بهشتی چهار روز بعد از گروگان گیری یعنی تا روز ۱۷ آبان هم با وزارت خارجه آمریکا تماس داشت و به آنان اطلاع داده بود که قرار است وزیر خارجه جدیدی منصوب شود که از این پس مسوول تماس‌های آتی خواهد بود. به نظر می‌رسد که از این مقطع به بعد محمد بهشتی دیگر تماس مستقیم با آمریکا را صلاح نمی‌دانسته، با این حال، به تبادل نظر غیرمستقیم با واشنگتن ادامه داده است. به طور نمونه، وزارت خارجه آمریکا روز هشت شهریور ۱۳۵۹ (۳۰ اوت ۱۹۸۰) به گوران باندی، سفیر وقت سوئد در ایران، پیام می‌دهد سندی که آقای بهشتی برای مشخص شدن موضع آمریکا در قبال مسایل مربوط به بحران گروگان گیری در خواست کرده بود را برای شخص سفیر می‌فرستد تا به وی برساند. روزنامه جمهوری اسلامی، وابسته به حزب آقای بهشتی نیز اتهامات سنگین دانشجویان علیه رقبای سیاسی حزب حاکم را در صفحه اول خود با تیتر درشت منتشر و «خط سازش» و «ضد انقلاب» را محکوم می‌کرد. در مقاله جمهوری اسلامی در روز دوشنبه ۲۹ بهمن ۱۳۵۸ آمده: «کفر کفر است. بیگانه بیگانه است. و ارتباط ارتباط است!!. میناچی‌ها، رجوی‌ها، بازرگان ها…. به علت عدم شناخت فرهنگ سیاسی اسلام است که تصور کرده‌اند می‌توانند هر یک با یکی از ابرقدرت‌ها به تفاهم برسند این تفاهم‌جویی را با ماهیت انقلاب در تضاد نمی‌بینند!… این یکی با دیپلمات‌های آمریکایی لاس می‌زند آن یکی با دیپلمات‌های روسی.»!! رهبران گروگان گیر‌ها نیز بعدا اذعان کردند بنا بر صلاحدید آیت الله خمینی اسناد کشف شده مربوط به محمد بهشتی منتشر نشد. به نظر می‌رسد در آن فضای ضد‌ آمریکایی که چهره‌های میانه رو به اتهام سازش با بزرگ‌ترین دشمن انقلاب از صحنه کنار گذاشته می‌شدند، انتشار مراودات گسترده دبیرکل حزب جمهوری اسلامی با آمریکا می‌توانست برای حزب حاکم به منزله خودکشی سیاسی باشد!!

  • hasani

    با کاغذ پاره خواندن تحریمها توسط نوچه شان احمدی نژاد ، فکر میکردند میتوانند بمب را بسازند ! ولی دیدند تحریم جدی است و تغییر تاکتیک دادند و ظریف و رفسنجانی وروحانی ... را فراخواندند تا با مذاکره و فتوای اتمی و و متوقف کردن موقتی غنی سازی ٬ تحریمها لغو شود بعدا دوباره موشک و  بمب را بسازند! ولی اشتباه کرد ند و غرب تا نابودی همه سایتها و موشکها تحریمها را لغو نمی کند.! چه کسی جوابگوی این بیخردیها و نابودی میلیاردها دلار میباشد؟

  • کوروش

    راست میگه، بنده اونجا بودم. آغا فرمودند هر باج و رشوه و حق حسابی که میخواند بدید هرچه گفتند قبول کنید که توافق انجام بشه. آعا گفتند که "من مجبورم برای بستن دهن یعده بسیجی احمق و مردم عوام هراز چند گاهی مخالفت کنم ولی شما به سخنرانیهای من کاری نداشته باشید و بهر قیمتی شده توافق کنید .

  • Majid

    "امام جمعه مشهد «نظام» را ابزاری برای نشر انقلاب خوانده و گفته است که تمام سیاست خارجی ایران باید در مسیر توسعه این تفکر باشد «نه این که سیاست در در استخدام اقتصاد و شکم قرار دهیم.» روحانی در سخنان خود به شکل‌های مختلف تاکید می‌کند که سانتریفیوژ باید بچرخند، اما زندگی مردم و اقتصاد هم باید بچرخد." نشر کدوم انقلاب؟ اگر سیاست «نرمش قهرمانانه» نظام معظم ساز در استخدام  اقتصاد و شکم  نبود پس در استخدام چه بود؟ شاید استخراجی بود از شکم رهبری که مرتب عبارات فریبنده سرهم بندی و تولید میکند بدون آنکه کوچکترین توضیحی  در مورد آنها بدهد که یعنی چه و  یا چه جوری مثلأ اجرا شوند؟ و خوب چرا در آنصورت «گردش قهرمانانه» نکرد و نچرخید چون سانتریفوژ؟ که چرخ و فلک همه در کارند که جهل اهدایان شکمشان سیر شده و بچرخند و دری وری استخراج کنند از دهانشان!