ارتباط ناشناخته. ارتباط بدون سانسور. ارتباط برقرار نمی‌شود. سایت اصلی احتمالاً زیر سانسور است. ارتباط با سایت (های) موازی برقرار شد. ارتباط برقرار نمی‌شود. ارتباط اینترنت خود را امتحان کنید. احتمال دارد اینترنت به طور سراسری قطع شده باشد. ادامه مطلب

«پروانه»، نامزد اسکار فیلم کوتاه

تلخون حمزوی در این فیلم روایتی سینمایی از آشنایی دو دختر در یک شهر بزرگ به دست می‌دهد. این کارگردان ایرانی اکنون در لس‌آنجلس، در انتظار اعلام نتایج اسکار است.

در آغاز فیلم «پروانه»، دختری افغان سرانجام پس از طی راه طولانی به مقصد می‌رسد، به قلب جلوه‌های ظاهری شهر زوریخ. همه جا پرشتاب است و رهگذران در حال رفت‌وآمد هستند و اعلان‌های بسیاری به چشم می‌خورند.

نمایی از فیلم «پروانه» ساخته تلخون حمزوی: هم‌نوایی رنج پناهجویی و یکنواختی جامعه مرفه

در این صحنه‌های فیلم تصاویر رویاگونه جامعه‌ صنعتی وعده‌ بهشتی ساختگی را می‌دهند. گروهی از رهگذران از آنجا عبور می‌کنند و در میان آن‌ها زن جوانی سردرگم ایستاده. نمی‌داند روی زمین است یا به سیاره‌ای دیگر پا گذاشته. او به ایستگاهی شلوغ در زوریخ رسیده که در آن رهگذران فقط از کنار هم عبور نمی‌کنند، بلکه گاهی به هم تنه هم می‌زنند. این دختر یا همان شخصیت اصلی فیلم پروانه، ابداعی بوده. نام او هم پروانه است که داستان فیلم کوتاه ساخته تلخون حمزوی، فیلم‌ساز ۳۵ ساله ایرانی-سوئیسی، به او اختصاص دارد.

تلاش برای معرفی فیلم

کارگردان جوان از مدتی پیش با این شخصیت فیلم خود کار کرده است. او در سال ۲۰۱۲ با درام کوتاه «پروانه» تحصیل در رشته سینما را در دانشگاه هنر زوریخ با بهترین نمره به پایان رساند. این فیلم کوتاه در جشنواره سولوتوم به نمایش درآمد، اما جشنواره‌های لوکارنو و وینترتور آن را نپذیرفتند. فیلم داستان دختری افغان است که با قطار از مرکز نگهداری پناهجویان به زوریخ می‌رود تا در آنجا برای خانواده‌اش پول بفرستد. حمزوی می‌گوید که کارش در سوئیس «با استقبال خوبی روبه‌رو نشده است.»

اما او همین فیلم نیم‌ساعتی را در جاهای دیگری نیز به نمایش درآورد و کمی بعد موفق شد نخست جایزه جشنواره فیلم دانشگاه‌های آلمان را در شهر مونیخ از آن خود کند. در سال ۲۰۱۳ موفقیت بعدی او با دریافت جایزه بعدی در برلین رقم خورد و کمی بعد جایزه نقره اسکار دانشجویی را گرفت. در حال حاضر فیلم «پروانه» یکی از پنج نامزد رده‌بندی «بهترین فیلم کوتاه» برای دریافت جایزه اسکار است. برنده جایزه روز یکشنبه (۲۲ فوریه / ۳ اسفند) معرفی می‌شود.

صرفه‌جویی در حواشی

تلخون حمزوی، برنده جايزه بهترين فيلم خارجی در اسکار دانشجويی ۲۰۱۳

به گفته حمزوی فیلم او ابتدا در سوئیس چندان مورد توجه قرار نگرفته، اما خود او هم درست نمی‌داند چرا این کار کوتاه در آمریکا با استقبال روبه‌رو شده. او گمان می‌کند که «موضوعی معاصر» یعنی احساس غربت در فیلم و تغییر کوچک اما قابل توجه زاویه دید به سوی زندگی روزمره آن را برای مخاطب آمریکایی جالب توجه کرده باشد. شاید هم پایان شاد و برقراری برابری میان دو دختری که شخصیت‌های محوری فیلم هستند، علت آن باشد. افراد شتابزده‌ شهر که سر راه شخصیت اصلی قرار می‌گیرند، او را دست به سر می‌کنند، اما پروانه با دختر جوانی اهل زوریخ آشنا می‌شود، با او به میهمانی شبانه‌ای می‌رود و این دو به یکدیگر نزدیک می‌شوند. شاید هم معصومیت چهره‌ پروانه، شخصیت اصلی فیلم، علت عشق هالیوود به آن باشد.

حمزوی در گفت‌وگو با رسانه‌ها اشاره کرده که این فیلمِ متعلق به دوره دانشجویی او، تضاد میان رانده شدن از جایی و رسیدن به جای دیگری را روایت می‌کند که فرد پیش‌تر هرگز آن را ندیده. با وجود تفاوت‌های فرهنگی دو دختر، میان آن‌ها دوستی‌ شکل می‌گیرد. شاید همین نزدیکی تدریجی و دور از هر نوع طعنه توجه آکادمی اسکار را جلب کرده باشد. گذشته از این، داستان فیلم جذاب و در قالب فیلمی کوتاه بدون کش‌وقوس‌های زاید روایت شده است.

اقتصاد تخیل

 فیلم «پروانه»، دارای تخیل اقتصادی و بی‌زایده و اپیزودی فشرده‌ از برخورد زندگی دو دختر در شهر زوریخ است. فیلمی که به دل می‌نشیند، بدون شگفتی فراوان و آزار دادن ذائقه‌ بیننده. با وجود این، هنگامی که دو دختر روی دیوار کوتاهی می‌نشینند، زخم‌های درونی‌‌شان را به روی یکدیگر می‌گشایند و دردشان را بیان می‌کنند.

رنج این دو دختر با تنهایی آن‌ها مرتبط است، اما برای هر یک به نوعی مختلف. این فیلم هم‌نوایی پرسش‌انگیز رنج پناهجویان و بیانگر یکنواختی جامعه‌ای مرفه است.

حمزوی به گفته خود می‌خواهد در شخصیت پروانه «رشد» را روایت و «تصویری از اجتماع» را ترسیم کند. این فیلم‌ساز می‌گوید: «هر دو دختر در جامعه‌‌ای مشترک بر درد خود چیره می‌شوند، اما در کشوری ثروتمندتر -مانند سوئیس- شیوه‌ برخورد با آن دردها تغییر می‌کند. در چنین جامعه‌ای گاهی وقتی افراد مشکلی ندارند، برای خود مشکل می‌تراشند. من معتقدم این نوع جدیدی از بیماری است: اینجا انسان به مشکل نیاز دارد، در غیر این صورت زندگی‌اش درست نمی‌گذرد.»

دور از سرگذشت شخصی

حمزوی فیلم دوره‌ دانشجویی‌اش را تقریباً با روش روزنامه‌نگاری تهیه کرده است. او با پناهجویان مصاحبه کرده، کتاب‌های موضوعی مرتبط را خوانده و کوشیده خود را در جای آن‌ها تصور کند که تازه وارد سوئیس شده‌اند. به نظر می‌رسد تجربه شخصی او به عنوان مهاجر به سوئیس تنها بخش دیگری از معمای این فیلم باشد. تلخون حمزوی در سال ۱۹۷۹ در ایران به دنیا آمده و در سن مدرسه با خانواده‌اش به کانتون آرگائو، در شمال سوئیس مهاجرت کرده. پدر و مادرش هر دو هنرمند بوده‌اند. به گفته خودش غربت را تنها «کمی» تجربه کرده، اما تأکید می‌کند که فیلم پروانه سرگذشت شخصی او نیست. علاقه‌ای به صحبت کردن در مورد سال تولدش همزمان با انقلاب در ایران هم ندارد.

فیلم او در حال حاضر مانند اثر هنری مهاجری به نظر می‌آید که گاهی آن را رد می‌کنند و گاهی با استقبال گرم روبه‌رو می‌شود، و در عین حال در زندگی فیلم‌ساز جا گرفته و در آن ریشه دوانده.

پیش‌پرده فیلم «پروانه» ساخته تلخون حمزوی

احتمالاً او دوست دارد که کار گذشته‌اش را از ذهن بیرون کند و مدتی فکر کردن به آن را کنار بگذارد. کارگردان جوان در حال حاضر برای شرکت در مراسم اهدای اسکار به لس‌آنجلس سفر کرده تا در آنجا همراه با تهیه‌کننده‌اش اشتفان ایشنبرگر برای عرضه فیلم فعالیت کند. شاید اگر فیلم پروانه برنده اسکار هم نشود، روز یکشنبه باری از دوش فیلم‌ساز جوان برداشته شده باشد.

به گفته حمزوی او اکنون فیلمنامه نخستین کار سینمایی بلند خود را آماده کرده که یک کمدی بدبینانه و سیاه است. او به کمدی‌های عاشقانه علاقه‌ای ندارد، اما در عوض فیلم‌های فضایی را دوست دارد و اخیراً‌ «در میان ستارگان» از کریستوفر نولان، کارگردان بریتانیایی، او را بسیار تحت تأثیر قرار داده. حمزوی همچنین به سینمای ایران علاقه دارد و کارهای کارگردانانی چون عباس کیارستمی و سمیرا مخملباف را می‌پسندد. به گفته خودش چنین کارهایی را در ذهن دارد و همین، به احتمال زیاد ناخودآگاه در فیلمسازی او اثر دارد. همچنین آثار لارس فون تریه، کارگردان دانمارکی را نیز دوست دارد و آن‌ها را «واقع‌گرایی دردآمیز» می‌داند.

نمایش‌دهی احساس

موضوع نمایش‌دهی احساسات در فیلم پروانه برای کارگردان مطرح بوده. او در پی جلوه‌گری فیلم‌اش نبوده، بلکه نگاه واقع‌گرایانه به زندگی درونی شخصیت‌های اصلی را در نظر داشته و درباره ساخت آن گفته است: «من تصاویر مشخصی در ذهن داشتم، تصوری از این که زندگی درونی شخصیت‌ها باید چگونه جلوه کند تا تماشاگر آن را با تمام وجود حس کند. برای من مهم است که در سینما احساسات دیده شوند.»

همین ویژگی در صحنه‌هایی به چشم می‌خورد که پروانه، پناهجوی تازه‌وارد، در ایستگاه به سرزمین جدیدی پا می‌گذارد و بعد با بدبینی انسان‌های شهرنشین رو‌به‌رو می‌شود.

حمزوی هم با فیلم کوتاه خود احساس تردید سردمأبانه سوئیسی‌ها و پس‌راندن-از-خود را در رفتار آن‌ها تجربه کرده. اما در عوض او دوستی ظرافتمندانه‌ای با هالیوود برقرار کرده و شاید با وضعی که در مورد فیلم خود تجربه کرده، داستان پروانه بیشتر از آنچه کارگردان بتواند بپذیرد، به سرگذشت شخصی خود او نیز مربوط شود.

این مطلب را پسندیدید؟ کمک مالی شما به ما این امکان را خواهد داد که از این نوع مطالب بیشتر منتشر کنیم.

آیا مایل هستید ما را در تحقیق و نوشتن تعداد بیشتری از این‌گونه مطالب یاری کنید؟

.در حال حاضر امکان دریافت کمک مخاطبان ساکن ایران وجود ندارد

توضیح بیشتر در مورد اینکه چطور از ما حمایت کنید

نظر بدهید

در پرکردن فرم خطایی صورت گرفته

نظرها

نظری وجود ندارد.