آنجا که پاسداران امنیت اسرائیل پشیمان میشوند
بابک نصیری - در کتاب «The Gatekeeper» به شش تن از روسای سابق سازمان امنیت داخلی اسرائیل فرصت داده میشود تا از «بدترین اشتباهات» خود بگویند: از قتل، شکنجه و شکست اخلاقی.
درور موره کارگردان اسرائیلی در کتاب «The Gatekeepers» به شش نفر از روسای سابق سازمان امنیت داخلی اسرائیل «شینبت» فرصت میدهد تا از «بدترین اشتباهات» خود بگویند: از قتل، شکنجه و شکست اخلاقی.
درور موره ابتدا از طریق فیلم و سپس با نوشتن کتاب به موضوع خشونت و شکنجه در سرویس امنیت داخلی اسرائیل پرداخته است. او انگیزه این اقدام را اخلاقی خوانده و میگوید با روشنگری در مورد شیوه عمل شینبت، وظیفه خود در نشان دادن «حماقت حکومتگران» و خشونت نیروهای امنیتی را ادا کرده است.
درور موره موفق میشود زبان روسای سازمان امنیت داخلی اسرائیل را بگشاید تا آنجا که از گفتن «بدترین اشتباهات» خود ابایی نداشته باشند. این مردان آهنین در مصاحبه، نرم و خطاپذیر میشوند و ابراز پشیمانی میکنند.
آمی آیالون و کارمی گیلون که در دهه نود میلادی، مسئولان ارشد امنیتی بودند، برخی جزییات روشهای بازجویی را شرح میدهند و به محروم کردن زندانی از خوابیدن، به بند کشیدن زندانی در وضعیت چمباتمه، خسته کردن تا حد مرگ و تحقیر روانی او اشاره میکنند. یکی از این دو میگوید: «وقتی زندانی تماما با یک کیسه پوشانده شده و در تاریکی مطلق قرار میگیرد، قدرت جهتیابی را از دست میدهد. نمیداند چه در اطرافش میگذرد. میشنود اما نمیداند چه خبر است...»
بیش از فیلم، کتاب اطلاعات دست اولی را در مورد رویدادهای معاصر ارائه میکند. این که در پس پرده سیاست، دیپلماسی و سازمانهای امنیتی چه میگذرد: در باره دستگیری آیشمن در آرژانتین، در باره بمبهایی که تندروها با کمک آنها قصد انفجار مسجد الاقصی را داشتند، در باره ماموریت زیردریاییهای مجهز به کلاهک اتمی تولید آلمان و قتل هدفمند اعضای حماس...
کارمی گیلون، شهادت میدهد که چگونه شینبت، در نوار غزه یحیی عیاش معروف به «مهندس» را که متخصص بمبگذاری بود، با مواد منفجره جاسازی شده در تلفن موبایل به قتل رساند: «یک نفر دکمهای را فشار داد و موبایل کنار گوش یحیی عیاش منفجر شد. عیاش درجا کشته شد اما مرد دیگری که کنار او بود آسیب ندید. آدمهای دیگر در طبقه همکف خانه حتی صدای انفجار را نشنیدند. این عملیاتی با مشارکت نیروی هوایی بود. خیلی زیبا، تمیز و باشکوه...»
درور موره هر کدام از روسای شینبت را در یک مصاحبه کوتاه معرفی میکند. در بخش بعدی کتاب، به موضوعات تخصصی و اظهارنظرهای افراد پرداخته میشود.
شگفتآور است که روسای سابق شینبت در فیلم و همچنین در کتاب، تقریبا خود را در جرگه اخلاقمداران میدانند. آنها هر یک از منظر خود به نقد عوارض غیرمسئولانهای میپردازند که اشغال سرزمین فلسطین موجب شده است. به طور نمونه، آنها رهبری سیاسی اسرائیل را که پیوسته در حال تغییر است،سرزنش میکنند.
روسای شینبت خود را هم متهم میکنند و از اشاره به کارنامه پر از شکست خود ابایی ندارند. آوراهام شالوم، اشغال سرزمین فلسطین را حتی با اشغال لهستان توسط آلمان نازی در جنگ دوم جهانی مقایسه میکند: «این آسیبی بود که ما به آن مبتلا شدیم، ما نه تنها نسبت به مردمی که به آنها حکومت میکنیم، بلکه نسبت به خودمان هم بیرحم شدیم؛ و همه اینها به بهانه جنگ علیه ترور.»
آوراهام شالوم، رئیس شینبت در فاصله سالهای ۱۹۸۰ تا ۱۹۸۶ میگوید: «در جنگ با ترور، اخلاق جایی ندارد. در مواجهه با یک بمب چند تنی، اخلاق به پایان میرسد.»
نوری بر دایره نفوذ شینبت
نفوذ و تاثیرگذاری سازمان امنیت داخلی اسرائیل «شینبت» در عرصه سیاست زیاد است. فیلمساز اسرائیلی سعی کرده که با ساختن فیلم، نوری بر این دایره قدرت بتاباند.
یووال دیسکین که از ۲۰۰۵ تا ۲۰۱۱ رئیس شینبت بود، از انتظارات سیاستمداران و مرز تواناییهای سازمان خود باخبر است، او میگوید: «به عنوان رئیس اداره امنیت به سرعت متوجه میشوی که سیاستمداران به دنبال راهحل آسان هستند. آنها علاقهای ندارند که سه یا چهار گزینه به آنها ارائه شود. آنها مایلند که به آنها بگویی این یا آن کار را بکن.»
برای موره مهم بوده که آینهای در مقابل اسرائیل قرار دهد که در آن شکستها و تناقضهای تصمیمگیرندگان نشان داده شود، به ویژه در باره آوراهام شالوم که زاده وین است و سال ۱۹۳۹ در سن ۱۱ سالگی به فلسطین مهاجرت کرده و مقام ریاست شینبت را در سالهای ۱۹۸۰ تا ۱۹۸۶ به عهده داشت. او به شخصیتی بحثبرانگیز و تسلیمناپذیر مشهور بود.
سال ۱۹۸۴ نیروهای امنیتی اسرائیلی برای آزادی گروگانهایی که توسط دو فلسطینی ربوده شده بودند، به اتوبوس حامل گروگانها حمله کردند. این دو نفر که در طی عملیات آسیبی ندیده بودند، در ضرب و جرح خشونتبار ماموران به شدت زخمی شدند، شالوم به ماموران دستور داد که آنها را بکشند. اکنون هم شالوم از عمل خود پشیمان نیست، زیرا آن طور که میگوید نمیخواست تروریستهای زنده را تحویل دادگاه بدهد. البته او از رفتار جانشینهای خود انتقاد میکند که کشته شدن افراد غیرنظامی را پذیرفتهاند. این صحنه کلیدی فیلم است.
او میگوید: «از منظر امنیتی و نظامی Overkill حماقت است. عنوان دیگری برای این کار به ذهنم نمیرسد. قابل قبول نیست که برای کشتن یک فرد که حتی ممکن است مهمترین فرد در غزه باشد، بمبی به وزن یک تن بر روی خانهای که خانوادهای با کودکان در آن زندگی میکنند پرتاب کنیم. این یک امر غیراخلاقیست. کاری است که از نظر نظامی موثر نیست و مطمئنا غیرانسانی است.»
این فیلم که آغازی بیسر و صدا در اسرائیل داشت، به دلیل بیان بیپرده مسائل با موفقیت بزرگی مواجه شد و مورد توجه فعالان صلح فلسطینی هم قرار گرفت.
از موره پرسیده شده که میتواند تصور کند فیلمی در باره رهبران حماس بسازد؟ او پاسخ میدهد: «نه، اما این سوال خوبی است. همه فلسطینیهایی که فیلم را دیدهاند به من گفتهاند: «آرزو میکنیم که فیلمی مشابه در جامعه ما ساخته شود، اما متاسفانه این امر هیچگاه اتفاق نخواهد افتاد.»
موره میگوید در این فیلم به جامعه اسرائیل نگاه کرده اما حتی یک ثانیه هم از رهبران فلسطینی سلب مسئولیت نکرده است. او با سیاست دولتمداران اسرائیلی هم نقادانه برخورد میکند به ویژه با بنیامین نتانیاهو که او را خطری برای امنیت اسرائیل میداند.
نظرها
نظری وجود ندارد.