هاشمی: سیاست خارجی ایران نباید تهاجمی باشد
هاشمی رفسنجانی ضمن حمایت کامل از دولت حسن روحانی، گفته است که اکنون زمان میانه‌روی، همکاری جهانی و تعامل و پرهیز از تندروی‌ها، سخت‌گیری‌ها و بداخلاقی‌هاست.
اکبر هاشمی رفسنجانی ضمن حمایت کامل از دولت حسن روحانی، گفته است که اکنون زمان میانه‌روی، همکاری جهانی و تعامل و پرهیز از تندروی‌ها، سخت‌گیری‌ها و بداخلاقی‌هاست.
اکبر هاشمی رفسنجانی در گفت‌وگو با خبرگزاری مهر و روزنامه تهران تایمز، در مورد جغرافیای سیاسی ایران، مسأله سیاست خارجی، حمایتش از روحانی و روابطش با آیت‌الله سیدعلی خامنه‌ای صحبت کرده است.
در این گفت‌وگو هاشمی رفسنجانی موقعیت سیاسی ایران در منطقه به عنوان مرکز اصلی شیعیان بررسی می‌کند و می‌گوید که ایران در تعامل سیاسی با کشورهای دیگر عقب است. او با اشاره به راهپیمایی اخیر ۲۲ بهمن، تأکید می‌کند که نباید گفت که همه در این راهپیمایی‌ها شرکت می‌کنند اما به تحلیل او کسانی که دلشان هنوز با «انقلاب و اسلام» است شرکت می‌کنند. او با اشاره به تورم و گرانی، هشدار داده که این مشکلات مردم را از روحانیت زده می‌کند.
اهمیت تعامل در سیاست خارجی
هاشمی رفسنجانی سیاست خارجی ایران در دروان پس از انتخابات ۱۳۹۲ را می‌پسندند و بر این باور است که خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی هم با این سیاست‌ها مخالفتی ندارد: «ما باید مسائل خارجی‌مان را حل کنیم. رهبری هم مخالفتی با این مسأله ندارند، بلکه تشویق هم می‌کنند. بالاخره ما می‌خواهیم با دنیا تعامل کنیم.»
هاشمی با تأکید بر اهمیت جغرافیای سیاسی ایران در منطقه می‌گوید که ایران از تعامل در سیاست خارجی عقب است؛ تعامل ایران با جهان می‌تواند منجر به گسترش پروژه‌های اقتصادی زیربنایی نه تنها در ایران اما در فضای بازار فراملی شود، به شرطی که «سیاست خارجی ما سیاست تهاجمی نباشد و سیاست تعاملی باشد.»
این صحبت‌های هاشمی رفسنجانی در تضاد و تعارض با سخنرانی ۲۹ بهمن‌ماه خامنه‌ای است که در آن رهبر جمهوری اسلامی ضمن دشمن خواندن آمریکا و گروه ۱+۵ نسبت به آن‌ها اظهار بی‌اعتمادی کرد و گفت: «من معتقدم حتی اگر در مسئله هسته‌ای نیز همان خواسته‌هایی را که آن‌ها دیکته می‌کنند قبول کنیم، باز هم تحریم‌ها برداشته نخواهد شد زیرا آن‌ها با اصل انقلاب مخالفند.»
بیشتر بخوانید: خامنه‌ای آمریکا را به تحریم متقابل تهدید کرد
ارزیابی عملکرد دولت حسن روحانی
هاشمی رفسنجانی در پاسخ به رابطه خود با دولت پس از انتخابات ۱۳۹۲ می‌گوید که «روحانی را به طور کامل قبول دارم. ما با ایشان از لحاظ تفکر خیلی نزدیک هستیم.»
او شرایط دولت یازدهم را با شرایط جنگ ایران و عراق مقایسه کرده و می‌گوید: «مشکلاتی که از دولت قبل برای [روحانی] باقی مانده، انصافاً از مشکلاتی که ما در جنگ تحویل گرفتیم، بدتر است. ما در جنگ خسارات و رکود و اوضاع بد سیاست خارجی را تحویل گرفتیم و الان مشکلات علاوه بر همه این‌ها فساد هم هست که خیلی دامن‌گیر شده و ممکن است بسیاری از نیروهایی که مشغول کارند با دولت همدل نباشند.»
او همچنین به بحران تورم بالا و گرانی‌ها اشاره کرده است. قبلاً رشد تورم ۴۳ درصد بوده، که الان ۱۴ یا ۱۸ درصد شده؛ «یعنی باز هم قیمت‌ها ۱۴ درصد رشد دارند.» هاشمی در این گفت‌وگو هشدار می‌دهد که «وقتی اوضاع کشور با گرانی‌ها، دعواها، مجادلات سیاسی و فسادهایی که شکل گرفته، بد شود، خیلی‌ها از روحانیت زده می‌شوند و بی‌تفاوتی‌هایی در آن‌ها پیدا می‌شود.»
از لحاظ سیاست‌های فرهنگی هاشمی توضیح می‌دهد که دولت روحانی «همه کاره نیست» و رهبر و قوه قضائیه قدرت بیشتری دارند: «براساس قانون اساسی بالای سر همه ما رهبری و نظر ایشان حجت است که همه مسؤولین باید آن را در نظر بگیرند. قوه قضائیه میدان وسیعی دارد که باید با آن هم تعامل باشد. خیلی از کارهای دولت مثل بودجه و کارهای دیگر را باید مجلس تأیید کند. آقای روحانی قوه مجریه را با این شرایط در اختیار گرفته است و نباید خیال کنیم که دستش باز است و هر کاری را که بخواهد، می‌تواند انجام دهد.»
وضعیت رابطه فعلی هاشمی با خامنه‌ای
هاشمی ضمن تأکید بر این امر که بر خلاف نظر مصاحبه‌کنندگان با خامنه‌ای اختلاف سلیقه دارد می‌گوید که بر طبق وظیفه چون خامنه‌ای رهبر است از او اطاعت می‌کند. او همچنین توضیح می‌دهد که به غیر از «بُعد عاطفی» روابط‌شان، جلسات مستمری با خامنه‌ای ندارند و «جلسات بستگی به کارها دارد.»
هاشمی توضیح می‌دهد که این روزها روابطش با خامنه‌ای در حد «مشاور» است: «ما مشاور هستیم و باید مساءلی را که ایشان قبول می‌کند در دستور باشد بررسی کنیم و نظرمان را بدهیم و به آنجا برود و ایشان نظر نهایی را می‌دهند و منتشر می‌شود و اعلان می‌کنند.» البته او تأکید کرده که اگر از خامنه‌ای درخواست ملاقات کند، فوری انجام می‌شود.
او همچنین توضیح می‌دهد که در انتخابات هشت سال قبل خبرگان، قصد شرکت نداشته است اما به اصرار خامنه‌ای شرکت کرده است: «رهبری گفتند که واجب است و باید بیایی. من گفتم که خودم واجب نمی‌دانم و مناسب من نیست در چنین انتخاباتی شرکت کنم و لازم هم نیست.»
او در رابطه با دادگاه پسرش مهدی هاشمی موضعی نگرفته است اما در خلال این گفت‌وگو، از سابقه خانواده‌اش در خدمت به انقلاب ۱۳۵۷ و جمهوری اسلامی گفته است: «بچه‌های من از روزی که چشمشان را باز کردند، پدر خانواده را در مبارزه و زندان و مادرشان را در تلاش برای آزادی پدر دیده‌اند. در جنگ، مهدی و یاسر هر دو مجروح شدند. یکی شیمیایی شد و دیگری مجروح»
او بدون اشاره به دادگاهی که مهدی هاشمی را به اخذ رشوه متهم کرده است می‌گوید که خانواده هاشمی لحاظ مالی احتیاجی نداشته و ندارند که به دنبال کارهای مادی بروند و همه انقلابی‌اند: «من فکر می‌کنم خانواده ما در انقلاب بزرگ‌شده و در انقلاب می‌ماند و با انقلاب می‌میرد.»
بیشتر بخوانید: «ختم رسیدگی به پرونده مهدی هاشمی اعلام نشده است»
این گفت‌وگو در محل کار هاشمی رفسنجانی در ساختمان کاخ مرمر انجام شده است. بخش اول آنکه بیشتر مربوط به سیاست داخلی ایران است روز دوم اسفند ماه منتشر شده و انتشار بخش سیاست خارجی آن به آینده موکول شده. مراد عنادی، ایمان شمسایی و محمدمهدی رحیمی خبرنگارانی بودند که برای گفت‌وگو با هاشمی رفسنجانی به کاخ مرمر رفتند.
نظرها
یکی از همین مردم
ببینید رژیم منحوس آخوندی چه به روز جوانان آورده که امیدشان شده آدم ناتوی دزدی مثل هاشمی
sina
اختصاص 32میلیارد دلار که صرف جنگ و کشتار برای حفظ رژیم اسد در سوریه شده یا میلیاردها دلار که صرف تحقق رؤیای شوم بمب اتمی گردیده، یا میلیاردها دلار دیگر که به حسابهای بانکی آقا زاده ها و دیگر سردمداران حکومت سرازیر گشته، اسمش را در بودجه «امور جاری کشور» مینامند!
Majid
شیطان و اولیا و رفقای او در روز جزا از حسابرسی مثتثنی بوده و در قعر جهنم ماوا خواهند گزید. و از همین جهت است که اکبر شاه رفسنجانی از روز جزا هرگز سخنی نمیگوید که خود به قرارگاه ابدی خود آگاه است و بدبختانه ملتی فریب خود را هم به سرای آتش رهنمود خواهد شد.
nasim
تو بودی که خود را امیر کبیر نامیدی و دست سرداران را برای غارتها بازی کردی .
hamid rafi
مهندس و طراح "ولایت مطلقه آخوند" همین آقای رفسنجانی است! که خمینی را تشویق به کودتا کرد! و با دروغ و تقلب با نقل قولی جعلی از خمینی، که خلاف وصیت نامه خمینی بود خامنه‌ای را "رهبر" کرد! و در تمامی خیانتها و جنایات این استبداد نقش اصلی داشت! چند روز پیش از سیما و صدای نظام استبدادی شعار مرگ بر رفسنجانی را شنید!! حالا یک باره خواب نما شده!! این چهره خائن به ملت ایران را هرگز فراموش نکنید . شاد باشید. حمید
nader
خوب یک خواب یا نقل قول جعل کن : ولاکن شنیدم که گفت بهترین فرد برای رهبری خود من هستم !
hasani
*** تا ن دکتر بنی صدر میگفت با ادامه جنگ و شهید شدن هزاران ایرانی ادامه حکومت اسلامی بیمه شد!
hasani
تو خودت بانی شعار راه قدس از کربلا میگذرد بودی و با ادامه جنگ دهها هزار نوجوان ایرانی را در خاک عراق بکشتن دادی ... هنوز هم این سیاست ادامه دارد......
faryad
آتنا فرقدانی؛ یک قدم تا مرگ ایجاد شده در: 02/21/2015 - 16:17 محمد نوری زاد در صفحه فیس بوک خود در خصوص اعتصاب غذای آتنا فرقدانی نوشت: یک: آتنا فرقدانی دختری لطیف و هنرمند و تُرد و شکننده و سر به زیر و درسخوان بود. مآمورانِ بی خرد اطلاعات و سپاه اما با شلتاق ها و عربده های اسلامی خود او را به کله شقی وا داشتند. او اکنون توفانی است. سیل است. ویرانگر است. آتنای تُرد و شکننده، امروز بمب اتمی از وزن شصت کیلویی اش برساخته و تا آن را بر دم و دستگاه اسلامیِ این نظامِ جفا پیشه ننشاند، از پای نمی ایستد. تا چندی پیش، در هر تماسی که از زندان می گرفت، من او را از ورود به چرخه ی فرساینده ی اعتصاب غذا باز می داشتم. او را به ورزش و حتی تدریسِ نقاشی به بانوانِ زندانی ترغیب می کردم. اما چه کنم که یک قاضیِ ابله و دمِ دستِ اطلاعات و سپاه با او لج کرد و این دختر مهربان و نازنین را به وادی اعتصاب و مرگ کشاند. چهارشنبه ی گذشته از زندان زنگ می زنند و از پدر و مادر آتنا می خواهند که خود را به زندان قرچک برسانند. پدر و مادر شتابان می روند. مأموران جسم بی رمق آتنا را می آورند تا با پدر و مادر دیدار کند. او با همان رمقی که نداشته از پدر و مادرش می خواهد که سخنی از توقفِ اعتصاب با وی نگویند. و گفته که چندی دیگر برای تحویل جنازه اش مراجعه کنند. در تماس بعدی، از پدر و مادر آتنا می خواهند که فرد با نفوذی را معرفی کنند تا با آتنا ملاقات کند و او را از یک قدمی مرگ باز بگرداند. من - نوری زاد - اعلام آمادگی کردم. آتنا مختصری به سخن من متمایل است. شاید در این تنگنای وقت بتوانم او را به زندگی باز بگردانم. اگر که آن قاضیِ بی خرد دست از بلاهت و لجاجت بکشد. هم حضور مرا در زندان قرچک تحمل کند و هم خواسته ی بدیهیِ آتنا را بر آورد. آتنا مگر چه می خواهد؟ او می خواهد به زندان اوین و به بند بانوان آنجا بازگردانده شود. خواسته ی زیادی است این؟