ارتباط ناشناخته. ارتباط بدون سانسور. ارتباط برقرار نمی‌شود. سایت اصلی احتمالاً زیر سانسور است. ارتباط با سایت (های) موازی برقرار شد. ارتباط برقرار نمی‌شود. ارتباط اینترنت خود را امتحان کنید. احتمال دارد اینترنت به طور سراسری قطع شده باشد. ادامه مطلب

خوش‌بین‌ها به بهشت می‌روند

نیلوفر جعفری- خوش‌بینی یک نوع برداشت از زندگی‌ است. شما آن را به ارث نمی‌برید. یک مهارت است که با تمرین و ایجاد یک عادت رفتاری به دست می‌آید.

ما بدبین‌ها به شدت تحت تاثیر شرایط محیط اطراف‌مان هستیم. اگر اوضاع خوب پیش برود، خواسته‌هایمان برآورده شود، همه‌ چیز دقیقا آنجایی قرار گرفته باشد که دوست داریم، حال‌مان خوب است، خوشحال هستیم و نگرانی‌ها و بی‌قراری‌هایمان آرام می‌گیرد. اما مشکل اینجاست که خیلی وقت‌ها دنیا بر مراد دل ما نمی‌چرخد. حتی با وجود تلاش‌های زیاد، ممکن است شرایط طوری پیش برود که ناکام بمانیم. خوش‌بینی، وقتی که شکست می‌خوریم کار سختی است. ما اغلب قبول نمی‌کنیم که بدبین هستیم؛ اسم خودمان را گذاشته‌ایم واقع‌بین.

اما بیایید به آدم‌های مثبت و خوش‌بین نگاه کنیم. آنهایی که حتی اگر زندگی روی خوشی به آنها نشان ندهد، باز هم دلایل کافی برای  زندگی خوب و شاد را دارند.

حتما دور و بر شما هم از این آدم‌ها پیدا می‌شود. کسانی که به خاطر ریختن چند قطره چایی روی لباس سفیدشان برای خودشان و دیگران مصیبت درست نمی‌کنند. کسانی که صبح امتحان‌شان را خراب کرده‌اند یا با رئیس‌ بحث تندی داشته‌اند، اما موقع ناهار حال دیگران را به خاطر ناراحتی‌ خودشان نمی‌گیرند و همچنان می‌توانند با تعریف کردن یک اتفاق جالب حال و روحیه خودشان و دیگران را عوض کنند. آنها به خاطر رنج‌هایی که کشیده‌اند یا تلاش‌های زیادی که برای خودشان و اطرافیان‌شان کرده‌اند، خودشان را تافته جدا بافته نمی‌دانند. بالای منبر نمی‌روند تا بگویند برای رسیدن به چیزی که انتخاب خودشان بوده، چه چیزهایی را تحمل کرده‌اند و غرش را هم سر دیگران نمی‌زنند.

حتما رازی در این آدم‌ها وجود دارد: آنها خارق‌العاده نیستند و قدرت جادویی برای کنترل شرایط ندارند اما یک توانایی ویژه دارند که به وسیله آن می‌توانند در شرایط مختلف یک رفتار پایدار و مثبت داشته باشند. خوش‌بینی یک نوع برداشت از زندگی‌ است. شما آن را به ارث نمی‌برید. یک مهارت است که با تمرین و ایجاد یک عادت رفتاری به دست می‌آید. خوش‌بین‌ها مهارت زیادی در کنترل احساسات‌شان در برابر شرایط خوشایند یا ناخوشایند زندگی‌شان دارند.

آیین آرامش

روان‌شناس‌ها معتقدند تمرین‌های کنترل احساسات، آرام بخشی و مدیتیشن باعث ایجاد طرز تفکر مثبت و روحیه شاد می‌شود. فعالیت‌های ورزشی، تمرین‌های مدیتیشن و یوگا راه‌های موثری برای ایجاد نگاه خوش‌بینانه به زندگی هستند وکمک می‌کنند تا بهتر و درست‌تر فکر کنیم.

ملیسا بلیکمن، مدیر بخش پزشکی دانشگاه جان هاپکینز معتقد است: «زمانی که ما عادت مثبت فکر کردن را  به حاشیه ذهن‌مان می‌رانیم،  نمی‌توانیم فکرمان را مدیریت کنیم. وارد جزئیات امور می‌شویم و آن‌وقت برایمان سخت خواهد بود که الگوی درستی برای مقابله با ناکامی‌ها و سرخوردگی‌هایمان پیدا کنیم.»

اندیشه‌های مثبت بیدار شوید!

در مقاله منتشر شده‌ای در مجله «شخصیت و روان‌ شناسی اجتماعی»، محققان کاشت بذر خوش‌بینی را راه مدیریت چالش‌های زندگی دانسته‌اند. خوش‌بین بودن باعث می‌شود در برابر موقعیت‌های متفاوت و چالشی زندگی انعطاف پذیر بشویم و در نتیجه رضایت بیشتری از خودمان داشته باشیم.

نویسنده مقاله می‌گوید: «احساسات مثبت بیشتر از اینکه نتیجه دقت و تمرکز در رفتار ما باشد در پی جریان روزمره زندگی به وجود می‌آیند. احساسات مثبت در لحظه فکر را گسترش می‌دهد و فرد می‌تواند شرایط را بهتر درک کند و قدرت ایده‌پردازی اش را بهتر کند. گسترش چشم‌انداز فکری به او کمک می‌کند تا توانایی‌های فردی‌اش را کشف کند و آنها را بهتر کند.»

از غم گریزی نیست

خوش‌بین‌ها یک عصای جادویی برای تبدیل غم به شادی ندارند. آنها هم از شرایط نامطلوبی که در آن قرار می‌گیرند ناراحت می‌شوند اما هنر آنها واقع‌گرایی است. همان خانم ملیسا بلیکمن که پیش‌تر حرفش را زدیم، می‌گوید: «چالش‌های فراوانی سر راه همه ما قرار می‌گیرد. خوش‌شانسی‌ها و بدشانسی‌های زیادی را تجربه می‌کنیم اما خوش‌بین‌ها می‌توانند به جای غرق کردن خودشان در شرایط ناگزیر به مغزشان فرمان بدهند که این هم باید بگذرد. خوش‌بین‌ها می‌دانند که از طریق چالش‌های قبلی است که آدم امروز شده‌اند.»

من همیشه مقصر نیستم

چیزی که باعث می‌شود بعضی از افراد در برابر ناکامی‌ها سرخورده نشوند این است که همیشه خودشان را مقصر اصلی نمی‌دانند. ما همیشه به خودمان انتقاد می‌کنیم آن هم به بدترین شکل ممکن. اما خوش‌ بین‌ها خودشان و محدودیت‌های اجتناب‌ناپذیرشان را پذیرفته‌اند. آنها می‌پذیرند زمانی که رئیس یا استاد دانشگاه بخاطر یک سوتفاهم با آنها در می‌افتد و تلاش برای رفع سوتفاهم‌ها فایده‌ای ندارد به‌خاطر برداشت غلط دیگران به خودشان سرکوفت نزنند. شاید به‌خاطر این سوءتفاهم آنها یک موقعیت خوب کاری یا تحصیلی را از دست بدهند اما به جای لعنت و ناسزا گفتن به دنیا و متهم کردن دیگران و خودشان از این فرصت عبور می‌کنند تا فرصت‌های بهتری پیدا کنند. آنها می‌دانند که برای زندگی شادتر، باید کمی بیشتر خودشان را بپذیرند.

یک راه ساده برای احساس رضایت این است که خودمان را دوست داشته باشیم و سپاسگزار وجود خودمان باشیم.

خروج از چاه رابطه‌های بیمار

چیزی که هستیم تا اندازه‌ای انعکاسی از چیزهایی است که دور خودمان جمع کرده‌ایم. می‌دانستید که استرس و نگرانی مسری است؟ چیزها و آدم‌های اطراف می‌توانند  باعث احساس خوب یا بد در آدم بشوند. سیستم حمایتگر و پشتیبان خوب، همان چیزی است که خوش‌بین‌ها دارند و ما نداریم. با علم به این مساله، خوش‌بین‌ها حلقه‌ای از روابط اجتماعی سالم ایجاد می‌کنند تا کمتر در معرض تنش‌ قرار بگیرند. مجموعه‌ای از چیزها و آدم‌های حمایتگر نگرش ما را از زندگی زیر و می‌کند.

جشن پیروزی های کوچک

آدم‌های خوش‌بین برای دستاوردهای بزرگ و پیروزی‌های کوچک وزن یکسانی قائل هستند. آنها می‌دانند که چیزهای کوچک دلایل لازم برای شاد بودن هستند.

سپاسگزاری باعث افزایش خوش‌‌بینی می‌شود و این عادتی است که خوش‌بین‌ها با تمرین زیاد به آن دست پیدا می‌کنند. ما باید سپاسگزار لحظه‌های کوچک باشیم تا بتوانیم تصویری از لحظه‌های بزرگ زندگی داشته باشیم. مثلا همین که مادر، دوست یا همکارمان از ما تعریف کوچکی م‌یکند کافی است تا تمام روز را با وجود همه  سختی‌اش با خوشحالی سپری کنیم.

عینک خوش‌ بینی و پرش از روی مانع

بعضی‌ها خیال می‌کنند که خوش‌بینی مانع درک درست موانع می‌شود و راه رسیدن به اهداف بالاتر را می‌بندد. آنها فکر می‌کنند که  وقتی زیادی خوش‌بین باشی، نمی‌توانی ضعف یا مانع  سر راه را تشخیص بدهی و برای بهبود وضعیت تلاش کنی.

البته هر کسی می‌تواند سر راه موفقیت مانعی ببیند، اما یک خوش‌بین واقعی، مسیر رسیدن به هدف‌هایش را با وجود موانع ادامه می‌دهد. او به خاطر موانع از تلاش دست نمی‌کشد. اگر میان خوش‌بینی و واقع‌گرایی تعادل برقرار کنیم، می‌توانیم آهسته و پیوسته راهمان را ادامه بدهیم. کسانی که در این خط تعادل حرکت می‌کنند، کنترل بیشتری بر روابط و نتایج عمل و رفتارشان دارند. آنها وقتی با یک چالش یا مشکل مواجه می‌شوند نمی‌گویند: «من انتخاب دیگری ندارم جز اینکه تسلیم شوم». خوش‌بین‌ها افراد خلاقی هستند و برای هر چیزی ایده تازه‌ای دارند.

البته اراده و کنترل ما روی شرایط زندگی‌مان همیشه یکسان نیست. زمانی که رسیدن به موفقیت نیاز به زنجیره‌ای از شرایط اجتماعی و محیطی دارد تسلیم شدن، احساس سرخوردگی و ناامیدی طبیعی به نظر می‌رسد اما هنوز یک انتخاب دیگر وجود دارد؛ انتخاب کنیم که آیا می‌خواهیم نسبت به همه چیز بدبین باشیم یا خوش‌بین.

این مطلب را پسندیدید؟ کمک مالی شما به ما این امکان را خواهد داد که از این نوع مطالب بیشتر منتشر کنیم.

آیا مایل هستید ما را در تحقیق و نوشتن تعداد بیشتری از این‌گونه مطالب یاری کنید؟

.در حال حاضر امکان دریافت کمک مخاطبان ساکن ایران وجود ندارد

توضیح بیشتر در مورد اینکه چطور از ما حمایت کنید

نظر بدهید

در پرکردن فرم خطایی صورت گرفته

نظرها

  • صمد

    علل شکل گیری منفی گرایی ایرانیان: ۱- دوره ابتدایی، آموزش کودکان به کارهایی که نباید کنند ۲- دوره متوسطه ، آموزش خود برتربینی کاذب به نسل نوجوان ایرانی از طریق تزریق اطلاعات غلط ناسیونالیستی  مانند  وارونه جلوه دادن شکستهای تاریخی و  عقب ماندگی ها در عرصه های فرهنگی، علم و صنعت و تکنولوژی و غیره  ۳- دوره عالی ، آموزش توهمات اولین بودن ، حق بودن ، قدرتمند بودن و ادعای توانایی مدیریت  و رهبری جهان  که در عمل به سرخوردهگی ایرانیان و نگاه منفی شان به امورات فردی و ملی شان منجر می شود.

  • کلو

    دوست عزیزم ضمن احترام به نظرات شما باید این نکته را اضافه کنم که مقصود من از طرح مسائل فوق کشف رابطه علی/معلولی فرد و جامعه نبود که این خود بحثی ست درازدامن که بیشتر به کار علمای جامعه شناسی و فیلسوفان علوم اجتماعی میآید، منظور من تاکید بر نهادهای اجتماعی/فرهنگی و اقتصادی ست که همواره حیات جمعی ما را شکل میدهند، اگر به دقت بنگیرید خود به این نتیجه میرسید که حتی همان کارآفرینان و سیاسیون و سایر افرادی که در نظر شما الگوی موفق و نماد اراده شخصی انسانها در جهت غلبه بر محیط مادی میباشند اساسا خود برساخته ی اقتصاد سرمایه داری غرب هستند از شما میخواهم تنها یک مثال از افراد موفق در جوامع عقب مانده و فاسد برای نمونه ذکر کنید تا مدعایتان تایید شود... دقیقا به این دلیل که اساسا افراد نه سازنده ی وضع موجود که خود فراورده ی شرایط پیرامونی شان هستند ضمن اینکه هیچ عقل سلیمی نمیتواند تاثیر اراده فردی و نقش مهم ان در تکوین شخصیت افراد را منکر شود اما انچه در نهایت تعیین کننده ی وضعیت آینده است نه افراد که ساختارها هستند، به شما پیشنهاد میکنم در این ارتباط به لیست بلند بالایی از آثار نویسندگان، فیلسوفان و نظریه پردازان اجتماعی و علوم روانکاوی مراجعه نمایید تا به کنه مطلب با تامل بیشتری بیاندیشید... آثار میشل فوکو، دلوز، گاتاری، لئوتار در زمینه ی نظریه پردازی اجتماعی و لکان و اشتراوس در زمینه ی روانکاوی و مردم شناسی بسیار آموزنده و مفید میباشد...

  • مجید

    مشکل اینجاست که در نظر حضرتعالی فرد جدای از جامعه فرض می شود. کسی منکر تاثیرپذیری متقابل فرد و جامعه نیست. نکته در این ایت فردی که نتواند دیدگاه خود را اصلاح کند هیچگاه نمی تواند مناسبات به اصطلاح شما مدرن و.... را اصلاح کند. بهتر است به بیوگرافی بزرگان علم، سیاست و کارآفرینی مراجعه کنید که اثرات آنها بر دنیای امروز مورد تایید همگان است. قدم اول از خو دفرد شروع می شود و این منکر وضع موجود جامعه یا مناسبات آن نیست و بهتر است فرد برای سلب مسولیت از خود همه تقصیرات را بر عهده جامعه و مناسبات نیاندازد.

  • کلو

    دوست عزیز بحث بر سر دوگانه ی منفی/مثبت نیست بلکه نکته ی محوری در برتری ساختارهای اجتماعی/ اقتصادی واقعا موجود میباشد که همواره بر مناسبات و روابط ما انسانها تاثیر حیاتی گذاشته اند... اینقدر به سراغ توجیهات فلسفی و روانشناختی برای تحلیل مسائل فرهنگی یک ملت نرویم چراکه اتفاقا یکی از معضلات تاریخ روشنفکری در ایران همین ارجاعات فراوان و بی فایده به فرضیات روانشناسانه و فلسفی بوده است که در عمل هیچ کمکی به حل مسائل و آسیبهای جامعه ی ایرانی نکرده است... بهتر است کمی واقع بین باشیم و بجای تفلسف کمی اهل سیاست مدن و تعقل منطقی باشیم...

  • مجید

    بیشتر توضیحات در رد نظر نویسنده محترم نگاشته شده است و این خود نشانی از عمق نفوذ منفی نگری در جامعه ایرانی دارد. با این حال شخصا به نظریه جرم بحرانی یونگ معتقدم. وقتی تعداد افرادی که در مورد موضوعی نظری مشابه دارند به یک مقدار مشخص می رسد کل جامعه را تحت تاثیر قرار می دهد. حال چرا فکر مثبت نکنیم؟ اگر از نظر خیلی ها شرایط بیرونی دلیلی برای منفی گرایی هستند آیا خود فرد نیز باید خودش را با منفی گرایی آزرده تر کند؟ در متافیزیک می گویند که انرژی مثبت اتفاقات مثبت را جذب می کتد و منفی اتفاقات منفی را. به هر حال من دلیلی نمی بینم که یک انسان نتواند خود را راضی کند که منفی نباشد ولو اینکه به قول خیلی ها مثبت یا منفی اندیشیدن تفاوتی در اتفاقات بعدی ایجاد کند. اما حداقل علم پزشکی تا اندازه ای ثابت کرده مثبت اندیشی اثرات روانی بسیار بهتری برای فرد در قیاس با منفی گرایی دارد.

  • کلو

    خانم ایمانی به نظر میرسد شما نیز دچار مثبت اندیشی کاذب نویسنده مقاله شده اید، اگر در جوامعی مشابه ایران زندگی میکردید انگاه به تاثیر قاطع شرایط و محیط اجتماعی سیاسی بر شکل گیری رفتارهای مردم پی میبردید... باز لازم به یادآوریست این ما انسانها نیستیم که شرایط را تغییر میدهیم ولو به ضرب مثبت اندیشی از نوع روانشناسانه ان بلکه این مجموعه ی شرایط و مناسبات اجتماعی تاریخی و اقتصادی ست که رفتارهای ما را شکل میدهد، برای صحت این مدعا کافیست اندکی صفحات تاریخ تمدن بشری را از قرون گذشته تا دوران مدرن تورق کنید تا به اهمیت نقش ساختارهای کلان محیط اجتماعی اقتصادی و تاثیر آن بر رفتار آدمیان پی برید....

  • ترانه ايماني

    ممنون از مطالب پر انرژي و خوبتان! چيزي كه ما ايراني ها براي تغيير نياز داريم همين نگاه بدبينانمون به مسائل است. تا زماني كه مسئوليت را به گردن ديگران و شرايط مي اندازيم نمي توانيم قدمي براي. تغيير برداريم. خوش بيني راه روشني براي برداشتن قدم هاي بزرگ است.

  • مرتضي ب

    به هر كسي هم كه چتر نجات مي سازه خوش بينه! به نجات جان انسانها اميدواره! در بدبيني مطلق خلاقيني براي تغيير يا بهبود شرايط وجود نداره

  • محسن

    خوشبین ها هواپیما میسازند / بد بینها چتر نجات

  • حسین ج/24/1 /1394

    این خاصیت تابع شرایط نیست بلکه شرایط ساز است یک نمودی است از وجودی بسیار متکی به خود که نور و انرژی را نه تنها در خود دارد بلکه به دور واطراف خود نیز می پراکند و در همه شور ،نشاط وحرکت بپا می کند این نمود ناموس زندگی وهستیست و حیات بشری وام دار آن می باشد و بروز و ظهور آن در نا ملایمات ، نا امیدی ، یاس و تاریکی دروازه های بهشت را در جهنم دنیا به ما می نمایاند.

  • نسرین

    آنچه البته حاده جهنم را فرش کرده خوش بینی نیست. اصل ضرب المثل این است که جاده جهنم با نیت‌های خوب فرش شده. یعنی افرادی که می‌گویند نیت مان خوب است اما در واقع نتایج سوئ ایجاد می‌کنند.

  • بهنام

    تا 2 سال پیش روزگار مردم اوکراین کم و بیش خوب بود ..اما ناگهان خرس گنده بر سرشان هوارشد 36 سال پیش مردمی اندکی شاد خانه را بر سر خود خراب کردند که با خوش بینی و شور و شادی خانه ی نویی بسازند اما برای ساختن به چیز های دیگری نیاز بود نه خوش بینی . نویسنده شاید از سلامتی بالایی برخوردار باشد و اندکی تامین احتماعی وگرنه میدانست که گفته اند

  • علی کبیری

    یک ضرب المثل روسی میگوید: "جادۀ جهنم را باخوش بینی سنگ فرش کرده اند!" آیا باطناب خوش بینی میتوان به هرچاهی رفت یا زندگی " برنامه ریزی و همّت برای حل وفصل مشکلات پیش رو است" ؟

  • کلو

    مقاله جالبی بود اما نتوانست کنجکاوی مرا نسبت به این پرسش ارضا کند: در شرایط آنومی اجتماعی و بحرانهای متعدد اقتصادی آن هم در کشوری به مقیاس ایران چگونه میتوان اینگونه فرضیات روانشناختی مثبت اندیشانه را توجیه کرد؟ به قول "مارکس" انسانها تاریخ خود را میسازند اما نه در شرایطی که خود میپسندند... باید پذیرفت نقش سوزه ی فردی در تعیین فرماسیونهای اجتماعی اقتصادی بسیار ناچیز است و در نهایت اینکه ما انسانها بیش از آنکه تابع ارده ی فردی خود در نسبت با تحولات اجتماعی باشیم اغلب محصول ساختارهای اقتدارآمیز پیدا و پنهان محیط پیرامونی خود میباشیم...