• شعر زمانه
حامد عسکری: دفاع از شط
دفاع از شط، شعری است درباره غواصان خطشکن ایرانی که در عملیات کربلای ۴ با دستان بسته زنده بهگور شدند.
چندی پیش، خبر شناسایی پیکر ۱۷۵ تن از غواصان خطشکن ایرانی که در عملیات کربلای ۴ با دستان بسته توسط نیروهای عراقی زنده به گور شده بودند موجی از اندوه را میان ایرانیان به وجود آورد.
این خبر به همراه عکسهایی از اجساد غواصان در شبکههای اجتماعی توسط ایرانیان به اشتراک گذاشته شد. حامد عسکری، شاعر ایرانی شعری سروده به نام "دفاع از شط".
این شعر را با اجرای کیارش می شنوید:
نِنهش میگفت بُواش قنداقه شو دید
رو بازوش دس کشید مثل همیشه
میگفت دِستاش مثه بال نِهنگه
گِمونم ای پسر غِواص میشه
نِنهش میگفت: همهش نزدیک شط بود
میترسیدُم که دور شه از کنارُم
به مو میگف : نِنِه میخام بزرگ شُم
بِرُم سی لیلا مرواری بیارُم
نِنهش میگفت نمیخاستُم بره شط
میدیدُم هی تو قلبُم التهابه
یه روز اومد به مو گفت: بل بِرُم شط
نفس ،مو بیشتِر از جاسم تو آبه
زِد و نامردای بعثی رسیدن
مثه خرچنگ افتادن تو کارون
کِهورا سوختن ،نخلا شکستن
تموم شهر شد غرقابه ی خون
نِنهش میگفت روزی که داشت میرفت
پسین بود؟ صبح بود؟ یادُم نمیاد
موگفتم :بِچِهای...لبخند زد گفت:
دفاع از شط شناسنامه نمیخواد
رفیقاش میگن : از وقتی که اومد
تو چشماش یه غرور خاص بوده
به فرماندهش میگفته بِل بِرُم شط
ماها هف پشتمون غِواص بوده
نِنهش میگف جِوونِ برگِ سِدرُم
مثه مرغابیای خسته برگشت
شبی که کربلای چاار لو رفت
یه گردان زد به خط یه دسته برگشت
نِنهش میگفت: چشام به در سیا شد
دوای زخم نمک سودُم نِیومد
مسلمونا دلُم میسوزه از داغ
جِوونُم دلبَرُم رودُم نِیومد
عشیره میگن از وقتی که گم شد
یه خنده رو لب باباش نیومد
تا از موجا جنازه پس بگیره
شبای ساحلو دمّام میزد
یه گردان اومده با دست بسته
دوباره شهر غرق یاس میشه
ننهش بندا رو وا میکرد باباش گفت:
مو گفتم ای پسر غِواص میشه
نظرها
محمود
با احترام به همه ی جان باختگان جنگ و خانواده های درد کشیده شان....این عملیات برای گرفتن شهر بصره بود، بلاخره عراقی ها هم داشتند از چیزی- بخشی از خاک شون، دفاع می کردند....جنگ و پروپاگاندای جنگ آن طرف ماجرا را "ناموجود" می کنه....
بهنام
با تشکر از جناب حامد عسکری . بسیار نوستالژیک و با احساس بود . آنها که رفتند مخلصانه رفتند و اگر نرفته بودند معلوم نبود الان ناموس و آب و خاکمان دست چه کسانی بود . هرگز نباید آن عزیزان جان بر کف را با این مزدوران امروزی و جیره خواران نظام ولایت مقایسه کرد و تفاوت آنها با اینها از زمین تا آسمان است . باید کسانی را سرزنش کرد که بدون کوچکترین دانش نظامی ، این عزیزان را به عملیات می فرستادند و الان هم جزو سرداران و مهره های کلیدی نظام هستند و خود را هرگز به خطر نمی انداختند ، مانند محسن رضائیها و رحیم صفویها و غیره ...
فراز
ننگ و شرم بر همه کسایی که با سرودن این چرندیات سرباز فرهنگی حکومت گجستک اسلامی می شوند...
متین
با زنده ماندنشان برتعداد اختلاسگران وغارتگران کشور وملت افزوده می شد والان ما این چنین به خفت وخواری وفقر وگرسنگی نیوفتاده بودیم وکشورمان در دنیا حرفی برای گفتن داشت