ارتباط ناشناخته. ارتباط بدون سانسور. ارتباط برقرار نمی‌شود. سایت اصلی احتمالاً زیر سانسور است. ارتباط با سایت (های) موازی برقرار شد. ارتباط برقرار نمی‌شود. ارتباط اینترنت خود را امتحان کنید. احتمال دارد اینترنت به طور سراسری قطع شده باشد. ادامه مطلب

بوسه‌ای زان دهن تنگ بده يا بفروش!

آوا برزگر-فرق نمی‌کند کجا به‌دنیا آمده و زندگی می‌کنیم، به چه کسی عشق می‌ورزیم و پیشینیانمان چگونه ابراز عشق می‌کردند. امروزه در دنیا بوسه لب روی لب یکی از محبوب‌ترین رفتارهای اجتماعی است.

حافظ شیرازی در یکی از اشعارش می‌گوید:
بوسيدن لب يار، اوّل ز دست مگذار            كاخر ملول گردی از دست و لب گزيدن

این تنها بیت از اشعار حافظ نیست که در آن به بوسه اشاره می‌شود و او تنها شاعر ایرانی نیست که بوسیدن را به عنوان یکی از زیباترین و لذت‌بخش‌ترین روش‌های ابراز عشق بیان می‌کند. سعدی در بیتی از طلب بوسه می‌گوید:

بوسه‌ای زان دهن تنگ بده يا بفروش           كاين متاعی است كه بخشند و بها نيز كنند

و مولانا نیز می‌سراید:

چو بر گورم بخواهی بوسه دادن               رخم را بوسه ده کاکنون همانیم

در تمام این اشعار کاملاً مشخص است که منظور از بوسه، تماس لب با لب یار است - به غیر از بوسه روی گونه که روشی برای سلام دادن است.

بسیاری از ما این نوع بوسه را اولین بار، نه در محیط خانواده و در جامعه بلکه از طریق سینمای آمریکا و اروپا دیده و شناخته‌ایم. نسل پس از انقلاب بوسه کلارک گیبل و ویوین لی در فیلم «برباد رفته» را به یاد دارند. این نسل این نوع بوسه را روی فیلم‌های وی‌اچ‌اس، در بسیاری موارد پنهانی از خانواده دیده است. ولی همان‌طور که در اشعار شاعران ۷-۸ قرن گذشته می‌خوانیم، بوسه بر لب در فرهنگ ایرانی رایج بوده‌است.

گذاشتن لب روی لب و بوسیدن لب یا دهان، در اروپا و آمریکا نیز به عنوان یک بوسه رمانتیک و روشی برای ابراز عشق و لذت از تماس فیزیکی با یار و معشوق دیده و تجربه می‌شود.

اولین شواهد بوسیدن در ادبیات به ۳۵۰۰ سال در متون سانسکریت ودایی هند بر می‌گردد. البته کلمه بوسه در آن استفاده نشده است ولی به عشق و «گذاشتن دهان بر دهان» و «نوشیدن از رطوبت لب» یک کنیز صحبت شده است. از آنجا ما می‌توانیم شواهد تاریخی را درباره بوسیدن اجتماعی در یونان باستان از طریق نوشته‌های هومر و هرودوت تا بوسه‌های حریصانه و شهوانی در امپراتوری روم را مشاهده کنیم. پس از یک هزاره این رفتار در برخی نقاط دنیا به شکوفایی رسید و در برخی دیگر به دلیل شرایط مذهبی و گاهی بیماری تقریباً ناپدید شده است.

بوسه چیست؟ چه نوع تماس را می‌توان بوسه نامید؟ این نوع تماس‌ها تا چه حد فرهنگی هستند و چقدر طبیعی و غریزی؟  آیا این روش تماس و ابراز یک پدیده جهان‌شمول است؟

بوسه، یک پدیده فرهنگی یا غریزی؟

یک پژوهش جدید که در مجله «مردم‌شناسی آمریکا» منتشر شده است، نشان می‌دهد که فقط ۴۶ درصد فرهنگ‌ها برای ابراز عشق و ستایش، همدیگر را از روی لب می‌بوسند.

شریل کیرشن‌بام (Sheril Kirshenbaum)، نویسنده کتاب «علم بوسیدن» در مقاله‌ای در روزنامه گاردین به این پرسش‌ها پاسخ می‌دهد. او در زمینه بوسه در فرهنگ‌های مختلف خوانده و پژوهش‌های آکادمیک را مطالعه کرده است. در این مقاله او به یکی از محبوب‌ترین وقایع در زمینه بوسیدن در کتاب «آفریقای وحشی» از ویلیام وین‌وود راد (William Winwood Reade) که در سال ۱۸۶۴ منتشر شده است، اشاره می‌کند. وین‌وود راد توضیح می‌دهد که عاشق دختر زیبای یکی پادشاهان آفریقا می‌شود. پس از تلاش چند ماهه بالاخره جرأت پیدا می‌کند که این دختر را ببوسد. دختر که تا به حال چنین چیزی را تجربه نکرده، فریاد می‌زند و با اشک‌هایی روان فرار می‌کند. مدت‌ها بعد نویسنده متوجه می‌شود که این شاهزاده برداشت بسیار متفاوتی از بوسه او داشته. این دختر تصور می‌کرده که ویلیام وین‌وود راد می‌خواسته او را بخورد.

کیرشن‌بام در مقاله منتشر شده از برداشت چارلز داروین، پدر بیولوژی تکاملی (فرگشت)، درباره بوسه می‌نویسد. داروین در کتاب «بروز احساسات در انسان و حیوان» (The Expression of the Emotions in Man and Animals) که در سال ۱۸۷۲ منتشر شد، ابتدا بین بوسه با لب و همه رفتارهای شبیه بوسه تفاوت قائل است. رفتارهایی شبیه مالش بینی با بینی یا لمس‌هایی شبیه به آن که هدفی مشابه با بوسه لب به لب را داشته و پیشرو این تماس رمانتیک است.

داروین لیستی از رفتارهای شبیه بوسه دارد که شامل یک سری کنش‌ و واکنش‌ها و تماس‌ها بین افراد است که با استفاده از لب، صورت و گاهی بخش‌های دیگر از اعضای بدن به هم ابراز عشق می‌کنند. او این نوع تماس‌ها را بوسه می‌نامد و آنها را در گروه‌های مختلف تقسیم می‌کند: لمس یا فشار دست‌ها، سینه یا شکم یا حتی در نمونه‌ای «لمس صورت خود با دست یا پای دیگری».

پس از جمع‌آوری لمس‌های عاطفی مشابه از سراسر دنیا، داروین به این نتیجه می‌رسد که این لمس‌های بدنی باید یک کشش غریزی برای دریافت «لذت از تماس نزدیک با یک معشوق» باشد. او نتیجه‌گیری می‌کند که کشش انسان برای بوسه ذاتی و با گسترش مفهوم بوسه -که شامل رفتارهایی شبیه بوسه هم می‌شود-، یک کشش و رفتار جهانی و همه‌گیر است.
برخی مردم‌شناسان البته با این نظریه مخالف هستند و معتقدند که بوسه یک پدیده فرهنگی است که ما از اجتماع انسانی اطرافمان و با رسانه‌ها و کپی‌برداری یاد می‌گیریم.

یکی دیگر از نکات جالبی که کیرشن‌بام در مقاله‌اش به آن اشاره می‌کند، متعالی کردن روش بوسه اروپایی برای ابراز عشق بین مردم متمدن دنیا بوده است. او نشان می‌دهد که در بسیاری از پژوهش‌های تاریخی روش‌های دیگر ابراز عشق به عنوان وحشی، ابتدایی یا بربری معرفی شده‌اند.

در سال ۱۸۹۸ یک پژوهش‌گر دانمارکی کریستفر نایروپ (Christopher Nyrop) می‌نویسد که در منطقه پلینزی، ماداگاسکار و بسیاری قبایل آفریقا بوسه را نمی‌شناختند. او تشریح می‌کند که بوسه لب بر لب اروپایی «یک روش سلام دادن برتر است نسبت به روش رایج بین قبایل وحشی که با بینی به هم سلام می‌دهند». در سال ۱۹۲۹ هم ارنست کلاولی (Ernest Crawley)، مردم‌شناس گزارش می‌دهد که بوسه روی لب در مناطق خارج از «تمدن‌های برتر» مانند اروپا و یونان دیده نشده است.

جهانی‌شدن بوسه 

کیرشن‌بام، در مقاله‌اش به پژوهش‌های دانولد مارشال (Donald Marshall)، مردم‌شناس اشاره می‌کند. در پژوهش‌های او دیده شده است که مردمی که در جزیره مانگیا در اقیانوس آرام زندگی می‌کنند و از نظر جنسی مردم بسیار فعالی هستند (در سنین اواخر نوجوانی تا ابتدای سی سالگی به طور متوسط بیش از هزار بار در سال ارضای جنسی دارند) تا قبل از ورود اروپاییان به این جزیره، لذت بوسه لب روی لب را نمی‌شناختند و با روش‌های دیگر نسبت به هم ابراز عشق می‌کردند.

هلن فیشر (Helen Fisher) مردم‌شناس معتقد است که حتی در جوامعی که مردم برای ابراز عشق نمی‌بوسند، قبل از دخول جنسی همدیگر را می‌فشارند، می‌لیسند، می‌مکند، نیش می‌گیرند یا حتی به صورت همدیگر فوت می‌کنند.

پس از بررسی ادبیات علمی و پژوهشی، کریشن‌بام متقاعد می‌شود که بوسه نمونه‌ای از رفتار انسانی است که در آن غریزه، تربیت را تکمیل می‌کند. به گفته او به نظر می‌رسد که انسان یک کشش غریزی برای لمس و تماس فیزیکی با دیگران دارد. اما شکل و فرم آن بسیار تحت تأثیر رسوم فرهنگی و ارزش‌های اجتماعی است. همان‌طور که داروین ۱۵۰ سال پیش مشاهده کرده بود، رفتارهای شبیه بوسه بخشی از ارثیه مراحل تکامل ماست، اما موقعیت مکانی و زمانی که ما این رفتارها را بروز می‌دهیم بسیار متأثر از ارزش‌های اجتماعی اطراف ماست.

کریشن‌بام در مقاله‌اش می‌نویسد که روش بوسه اروپایی از طریق جهانی‌شدن، دخالت نظامی با ورود کشتی‌ها به سرزمین‌های ناشناخته و کار ادبیاتی کسانی مانند شکسپیر و دیکنز گسترش پیدا کرده است. امروز بوسه اروپایی برای ما به شکل یک انتظار اجتماعی در آمده است چراکه ما این روش را از طریق هنر، ادبیات و سینما به ارث برده‌ایم.

فرق نمی‌کند کجا به دنیا آمده و کجا زندگی می‌کنیم، به چه کسی عشق می‌ورزیم و پیشینیانمان چگونه ابراز عشق می‌کردند. امروزه در سراسر دنیا بوسه لب روی لب یکی از محبوب‌ترین رفتارهای اجتماعی است. اگر مفهوم بوسه را گسترش دهیم به معنای تماس با دیگری یک رفتار جهان‌شمول هم خواهد بود. همان‌طور که داروین به آن اعتقاد داشت.

با طبیعی بودن و غریزی بودن ابراز عشق و ستایش از طریق بوسه در برخی مناطق دنیا ارزش اجتماعی حاکم می‌تواند در زمان و مکان ابراز این روش عشق‌ورزی بسیار تحت تأثیر باشد. دختر و پسری در پاریس در یک پارک در ملا عام همدیگر را می‌بوسند. درحالی‌که دختر و پسری در ایران برای بوسیدن همدیگر یا باید به فضای بسته خانه پناه ببرند یا با پذیرش ریسک آن پشت درخت‌ها، پنهان از دید دیگران در یک پارک این کار را بکنند. این درحالی است که در ادبیات ایران حداقل از قرن ششم شمسی به طور واضح از لذت بوسه روی لب یار صحبت شده است.

حافظ می‌گوید:

مبوس جز لب معشوق و جام می حافظ        كه دست زهد فروشان خطاست بوسيدن

و در سده‌های بعدی صائب تبریزی می‌سراید:

دزدي بوسه عجب دزدی پر منفعتی است       كه اگر باز ستانند دو چندان گرد

و فروغی بسطامی:

از لب شكّرين او بوسه به جان خريده‌ام       ز انكه حلاوتي بود جنس گران خريده را

این مطلب را پسندیدید؟ کمک مالی شما به ما این امکان را خواهد داد که از این نوع مطالب بیشتر منتشر کنیم.

آیا مایل هستید ما را در تحقیق و نوشتن تعداد بیشتری از این‌گونه مطالب یاری کنید؟

.در حال حاضر امکان دریافت کمک مخاطبان ساکن ایران وجود ندارد

توضیح بیشتر در مورد اینکه چطور از ما حمایت کنید

نظر بدهید

در پرکردن فرم خطایی صورت گرفته

نظرها

  • محمد پدوفیل

    این آقایان کورش و توحید چقدر شبیه امام جمعه اصفهان حرف میزنند....

  • کوروش

    خانم آنا، بدون شک علت پرت و پلا گفتن من. درست خواندن این مطلب است.

  • مومن

    مطلب تحقیقی و جالبی بود. در جواب آقا کوروش بگویم ، لطفاّ مطلب را بخوان و بفهم. چرا پرت و پلا میگوئی.

  • آنا

    نوشته اید: "در تمام این اشعار کاملاً مشخص است که منظور از بوسه، تماس لب با لب یار است – به غیر از بوسه روی گونه که روشی برای سلام دادن است." به نظر می‌آید که شما اطلاعات کافی از ادبیات ِ «جهان» نداشته اید. باتشکر

  • توحید

    واقعا متن قشنگ و تا حدود زیادی منطقی و علمی بود اما من نمی فهمم هدف از این پاراگراف آخر چی بوده؟! اگه اصول نگارش خوب رو بدونین باید می فهمیدید که شما با تاکید بر وجود مفهوم بوسه اونم از نوع لب رو لبش در ادبیات کهن ایرانی به صورت تلویحی این مفهومی که اصلا لازم نبود اینقدر عریان و دل نچسب در پاراگراف آخر بگید رو بیان کردید.

  • روح الامین امینی

    درود بر شما مطلب خوبی بود اما در پاراگراف آخر نوشته آمده است "این درحالی است که در ادبیات ایران حداقل از قرن ششم شمسی به طور واضح از لذت بوسه روی لب یار صحبت شده است." در صورتی که بوسه بر لب ریشه ای قدیمی تر در ادبیات این جغرافیای زبانی دارد به عنوان نمونه چند مورد را این جا ذکر می کنم: رودکی آغاز قرن چهارم قمری: آمد بر من، که؟ یار، کی؟ وقت سحر ترسنده ز که؟ ز خصم، خصمش که؟ پدر دادمش دو بوسه، بر کجا؟ بر لب تر لب بد؟ نه، چه بد؟ عقیق، چون بد؟ چو شکر فرخی سیستانی اوایل قرن پنجم قمری: گه به صحبت بر من با بر او بستی عهد گه به بوسه لب من با لب او گفتی راز منوچهری اوایل قرن پنجم قمری: گویی از دو لب من بوسه تقاضا چه کنی وام‌خواهی نبود کو به تقاضا نشود فخرالدین اسعد گرگانی اوایل قرن پنجم قمری: لبانش نوش باشد بوسه دارو رخانش فتنه باشد چشم جادو

  • کوروش

    خانم آوا، چرا تصور می کنی که بوسه ی عاشقاته حتمن و حکمن باید در پارک آنهم در روز روشن و وسط پارک صورت پذیرد تا معتبر شود. بحث شما چیست؟ کیفیت بوسه بر لب یار است یا که احساس کم بودن در برابر فرهنگی دیگر؟

  • کوروش

    حتی آن داستان دختر پادشاه سیاهپوست هم نژادگرایانه و دروغ است. عصر روشنگری اروپایی ها، همان دوران نژاد پرستی. و استعمار گرایی است، آن عصر، مهد ادیبان و عا لمان ستم پرور است، ستم به غیر اروپاییان. ادبیات ونطریه های این ادیبان و عا لمان در غایت خود به نازیسمی رسید که محبوبیتش همه ی اروپا را فرا گرفت. سامی ستیزی، همجنسگرا ستیزی، ساخت و استفاده از بمب های خرواری، شیمیایی و اتمی و البته اختراع رادیوی زمانه هم، همه و همه دستاورد عصر روشنگریست. برای اروپاییها، و غربی ها و فیلسوفان رادیو زمانه هم، تاریخ جهان متمدن تاریخ اروپاست. می گویید نه، با شما بحث خواهم کرد.