ارتباط ناشناخته. ارتباط بدون سانسور. ارتباط برقرار نمی‌شود. سایت اصلی احتمالاً زیر سانسور است. ارتباط با سایت (های) موازی برقرار شد. ارتباط برقرار نمی‌شود. ارتباط اینترنت خود را امتحان کنید. احتمال دارد اینترنت به طور سراسری قطع شده باشد. ادامه مطلب

پروژه نقطه‌ویرگول، تلاشی برای مبارزه با افسردگی و خودکشی

مازیار مهدوی‌فر - نقطه‌ویرگول با شعار «داستان شما تمام نشده» نمادی برای حمایت کردن و امید بخشیدن به افراد افسرده، قربانیان و بازماندگان خودکشی شده است.

اگر دستی در ادبیات داشته باشید احتمالا علامت نگارشی نقطه‌ویرگول  را می‌شناسید؛ علامتی که معمولاً در پایان یک جمله مستقل اما ناتمام به کار می‌رود و به خواننده اعلام می‌کند که هنوز حرف نویسنده ناتمام است.

در حقیقت می‌توان گفت که نقطه‌ویرگول (سمی‌کالن) در فاصله‌ای میان نقطه و ویرگول، یعنی تمام شدن و تمام نشدن سیر می‌کند. اما اینکه این علامت نگارشی چه ارتباطی با موضوع یک مقاله پزشکی و سلامت دارد برمی‌گردد به استفاده استعاری امی بلوئل، بنیان‌گذار پروژه سمی‌کالن، از این علامت برای نام‌گذاری پروژه خود در جهت حمایت کردن و امید بخشیدن به افراد افسرده، قربانیان و بازماندگان خودکشی.

پروژه سمی‌کالن (نقطه‌ویرگول)

پروژه سمی‌کالن از تمامی انسان‌ها در سرتاسر دنیا دعوت می‌کند تا با کشیدن طرحی از این علامت نگارشی (;) در جایی از پوست بدنشان بر لزوم توجه به مشکلات مرتبط با روان از جمله افسردگی، خودکشی، اعتیاد و آسیب به خود تأکید کرده و همراهی و حمایت خود را از افرادی که با این مشکلات دست و پنجه نرم می‌کنند نشان دهند. در این میان، بسیاری گام را از یک طرح موقت فراتر نهاده و این علامت را بر روی پوست خود خالکوبی (تاتو) کرده‌اند.

امی بلوئل

بنیانگذار پروژه سمی‌کالن، امی بلوئل، که خود نیز قربانی افسردگی و بازمانده خودکشی بوده، در سال ۲۰۰۳ پدرش را بر اثر خودکشی از دست داد. او پروژه سمی‌کالن را در سال ۲۰۱۳ و به یاد پدرش بنیان گذاشته است.

امی می‌گوید: «روزهایی در زندگیم بودند که امید در آن‌ها جایی نداشت. درد و درگیری، طاقت‌فرسا بود و به نظر می‌رسید زنده ماندن ارزشی ندارد. اما در اوج این ناامیدی و کشمکش، بارقه‌ها و کورسوهای امید، در تاریکی در انتظارم بودند تا آن‌ها را بیابم و مال خود کنم.» پروژه سمی‌کالن آن‌طور که در وبسایت رسمی خود اشاره کرده بر این باور است که علامت نقطه‌ویرگول زمانی استفاده می‌شود که نویسنده امکان انتخاب میان پایان دادن به یک جمله و یا ادامه آن را دارد اما ادامه دادن را انتخاب می‌کند.

اینجا، نویسنده کنایه از ما انسان‌ها و جمله، اشاره‌ای به زندگی هر کدام از ماست. زندگی که می‌توانیم به آن پایان دهیم و یا با امید به روزهایی روشن‌تر جملات تازه‌ای را برای آن رقم بزنیم.

خودکشی و جامعه ایرانی

خودکشی در سرتاسر دنیا به عنوان یکی از دلایل اصلی مرگ انسان‌ها به‌ویژه در جمعیت جوان شناخته شده است. بر طبق آمارهای جهانی، سالانه ۸۰۰ هزار نفر در سرتاسر دنیا  پس از اقدام به خودکشی جان خود را از دست می‌دهند. در ایران نیز اگرچه بنا به علل مختلف آمار دقیقی در دسترس نیست اما با توجه به شرایط موجود می‌توان گفت که خودکشی در میان جامعه جوان ایرانی نیز شایع است و به عنوان یکی از علل اصلی مرگ جوانان مطرح است.

مشکل اساسی در این میان این است که بسیاری از اقدام‌های به خودکشی، هیچگاه در زمره آمارهای رسمی به حساب نمی‌آیند. به عنوان مثال بسیار دیده می‌شود افرادی به علت اقدام به خودکشی با خوردن سم یا دارو و یا حتی آسیب‌های فیزیکی مثل بریدن رگ‌های دست، به اورژانس مراجعه کرده‌اند اما این اقدام برای فرار از عواقب احتمالی اجتماعی ، توسط اطرافیان و حتی پزشکان، به صورت حادثه جلوه داده می‌شود.

درست است که اطلاع رسانی در مورد اقدام فرد به خودکشی توسط پزشک یا درمانگران ممکن نیست و این حق بیمار بر حریم خصوصی‌اش است، اما رعایت این حقوق در همه پرونده‌های افسردگی و لزوما به درمان کمک نمی‌کند. با توجه به اینکه مشکل اصلی بیمار رفع نشده احتمال عواقب سنگین‌تر در آینده برای وی قابل تصور خواهد بود، در کشورهای غربی درمانگران معمولا سعی می‌کنند که بیمار را راضی کنند که حداقل یک فرد نزدیک را با درمانگران در تماس گذاشته و در پروسه درمان درگیر کند. دریافت مشاوره یا درمان روانپزشکی در کشورهای غربی برای افرادی که اقدام به خودکشی کرده‌اند، الزامی است مگر اینکه بیمار از حق خود برای دریافت درمان سر باز زند که در این صورت منع قانونی برای ترک بیمارستان وجود ندارد.

در ایران بسیاری از افراد پس از اقدام به خودکشی و در صورت نجات یافتن، به بخش‌های مسمومیت، جراحی و یا حتی گوارش بیمارستان‌ها ارجاع داده می‌شوند. در این‌گونه شرایط، فرد معمولا بدون دریافت مشاوره یا درمان روانپزشکی و پس از رفع علائم و دریافت درمان‌های فیزیکی از بیمارستان مرخص می‌شود و نهایتاً توصیه‌ای غیر رسمی از پزشک برای مراجعه به روانپزشک دریافت می‌کند.

این در حالی است که خودکشی نه یک بیماری، بلکه علامتی است از یک بیماری پیچیده‌تر که درمان آن نیازمند همکاری نزدیک فرد، خانواده، جامعه و سیستم تخصصی درمانی است.

اقدام به خودکشی، گناه یا بیماری

واقعیت این است که میزان موفقیت ما در پیشگیری از خودکشی تا حد زیادی به یافتن دلایل بروز آن بستگی دارد. اگرچه تحقیقات زیادی در این مورد انجام شده اما به علت محدودیت‌های مختلف امکان دسترسی به نتایج قطعی در این زمینه وجود نداشته است. خودکشی، همچنان در اغلب مناطق دنیا به عنوان یک اقدام ننگ‌آور شناخته می‌شود. به عنوان مثال در کشورهای مسلمان بدون توجه به دلایل بروز، آن را اقدامی حرام دانسته و شخصی را که اقدام به خودکشی می‌کند مستوجب عذاب جهنم می‌دانند.

این در حالی است که اگر خودکشی را نتیجه یک بیماری بدانیم به جای برچسب زدن به آن به عنوان یک رفتار گناه‌آلود در صدد درمانش برخواهیم آمد. با توجه به این محدودیت‌ها و بر اساس دانسته‌های امروز، می‌توان ابتلا به برخی از بیماری‌های روانی را دلیل عمده زمینه‌ساز برای اقدام به خودکشی در نظر گرفت.

اختلالات روانی و خودکشی

اگرچه اغلب مشکلات روانی می‌توانند تاثیری در افزایش خطر بروز خودکشی داشته باشند اما نقش افسردگی ماژور، اختلالات مرتبط با مصرف مواد مخدر و الکل، اسکیزوفرنی و اختلالات شخصیت در این میان بیش از سایرین است.

البته بخش اصلی این یافته‌ها بر اساس مطالعاتی تحت عنوان «کالبدشکافی روانشناختی» به دست آمده که بر پایه مصاحبه با خانواده، دوستان نزدیک و سایر افراد مرتبط با فرد فوت شده بر اثر خودکشی به دست آمده است.

این مطالعات نشان می‌دهد که بیش از ۹۰ درصد افرادی که بر اثر خودکشی جان خود را از دست داده‌اند مبتلا به یکی از انواع اختلالات روانی ذکز‌شده بوده‌اند که تحت درمان کامل یا درستی قرار نداشته‌اند. ضمن اینکه درصد بالایی از آن‌ها هیچیک از اطرافیان خود را در جریان تصمیم خود برای ارتکاب به خودکشی قرار نداده بودند.

به همین دلیل شناخت علائم بیماری‌های روانی به‌خصوص افسردگی ماژور که دلیل اصلی بسیاری از خودکشی‌ها تلقی می‌شود کمک بسیاری به پیشگیری و درمان آن خواهد کرد. این نکته نه تنها در بعد آموزش‌های عمومی افراد جامعه بلکه در آموزش‌های تخصصی پزشکان عمومی و پزشکان غیرمرتبط با روانپزشکی نیز باید لحاظ شود. چرا که در بسیاری از موارد، بیماران به علت احساس ناخوشایند و تبعات شخصی و اجتماعی ناشی از مراجعه به روانپزشک، مشکلات خود را با پزشک عمومی خود و یا سایر متخصصان در میان می‌گذارند که در صورت عدم توجه ویژه، ممکن است مشکل بیمار توسط پزشک مربوطه تشخیص داده نشود.

افسردگی ماژور و نشانه‌های آن

برای همه ما پیش آمده که در روزهایی از زندگی دچار افسردگی می‌شویم. احساس غم، اندوه و تنهایی ممکن است به دلایل مختلفی و در گذار روزهای سخت زندگی برای هر کسی ایجاد شود. با اینحال اغلب ما، امور روزمره زندگی خود را پیش می‌بریم و پس از گذشت مدت زمانی، موفق به عبور از این حالت می‌شویم. اما این اتفاق در مورد برخی از انسان‌ها رخ نمی‌دهد. احساس غم و اندوه بیشتر شده، بر شرایط کار، زندگی و خواب و بیداری اثر منفی گذاشته و روز به روز وضعیتی وخیم‌تر پیدا می‌کند. در چنین حالتی حتی ممکن است تغییرات زیادی در وضعیت تغذیه و سلامت عمومی بدن نیز حاصل شود. این وضعیتی است که به عنوان افسردگی ماژور نامیده شده و یکی از علت‌های اصلی خودکشی و آسیب به خود در سرتاسر دنیا است.

افسردگی ماژور وضعیتی پزشکی است که باید با دیدی فراتر و جدی‌تر از بالا و پایین‌شدن‌های معمولی خلق و خو به آن نگاه کرد. اگرچه تعاریف عامیانه مختلفی برای تشخیص ابتلا به افسردگی وجود دارد اما برای اینکه بتوانید احتمال ابتلا به افسردگی را  در مورد شخصی مطرح کنید بایستی حداقل پنج مورد از موارد زیر در مورد وی صدق کند:

  • خلق و خوی افسرده، احساس غم و اندوه بی‌دلیل؛
  • فکر کردن مداوم در مورد مرگ و خودکشی و یا برنامه‌ریزی برای انجام آن؛
  • احساس بی‌فایده بودن و یا احساس گناه بی‌مورد؛
  • داشتن مشکل در فکر کردن و تمرکز بر امور مختلف؛
  • فقدان و از بین رفتن علاقه به اموری که قبلا به آن‌ها علاقه‌مند بوده‌اید؛
  • مشکل در خوابیدن یا خوابیدن بیش از اندازه؛
  • ناآرامی و بی‌قراری همیشگی؛
  • کاهش وزن قابل توجه که بدون دلیل موجهی از جمله رژیم غذایی یا ورزش سنگین رخ داده باشد و یا افزایش وزن بدون دلیل مشخص (افزایش وزن معادل پنج درصد وزن بدن ظرف یک ماه)؛
  • خستگی و فقدان انرژی.

البته بسیاری از این علائم عمومی بوده و احتمال بروز آن‌ها به دلایل مختلف غیر از افسردگی نیز وجود دارد. اما این لیست نشان‌دهنده این حقیقت است که علائم بیماری افسردگی بسیار رایج بوده و آنچنان عجیب و غریب نیستند. ضمن اینکه به دلیل عمومی بودن ممکن است در بسیاری از موارد نادیده گرفته شده و پیگیری نشوند. دانستن این موارد به ما کمک می‌کند که نه تنها در مورد خودمان بلکه در مورد اطرافیان خود نیز دقیق شده و در صورت مشاهده همزمان تعداد زیادی از علائم ذکرشده، فرد یا اطرافیان نزدیکش را از خطر پیش رو آگاه کرده و برای ورود به مراحل درمان به وی کمک کنیم. فراموش نکنیم تشخیص به موقع بیماری افسردگی، می‌تواند منجر به درمان آن شده و جان انسانی را از مرگ نجات دهد.

بیشتر بخوانید:

این مطلب را پسندیدید؟ کمک مالی شما به ما این امکان را خواهد داد که از این نوع مطالب بیشتر منتشر کنیم.

آیا مایل هستید ما را در تحقیق و نوشتن تعداد بیشتری از این‌گونه مطالب یاری کنید؟

.در حال حاضر امکان دریافت کمک مخاطبان ساکن ایران وجود ندارد

توضیح بیشتر در مورد اینکه چطور از ما حمایت کنید

نظر بدهید

در پرکردن فرم خطایی صورت گرفته

نظرها

نظری وجود ندارد.