کفر و ایمان در نمایش زندگی پیامبران بر پرده سینما
پرویز جاهد - فیلم محمد ساخته مجید مجیدی در جشنواره فیلم مونترال به نمایش درآمد و توفیق چندانی هم به دست نیاورد. نگاهی داریم به اقتباسهای سینمایی از زندگی پیامبران در تاریخ سینما.
اکران عمومی فیلم جنجالی «محمد رسوال الله» ساخته مجید مجیدی در مورد پیامبر اسلام و مخالفت و اعتراض علمای اهل تسنن دانشگاه الازهر مصر به نمایش آن، انگیزهای شد برای نگارش این مطلب درباره نحوه نمایش پیامبران و زندگی آنها بر پرده سینما.
سالهاست که هالیوود به پتانسیل عظیم فیلمهای مذهبی و زندگینامههای پیامبران برای اقتباس سینمایی پی برده و بارها زندگی مسیح، موسی و پیامبران دیگر ادیان ابراهیمی را به تصویر کشیده و میکشد. داستانهای مذهبی عهد عتیق (تورات) و عهد جدید (انجیل) همواره منابع خوبی برای سینماگران هالیوود از گریفیث گرفته تا سیسیل ب دو میل، ریدلی اسکات و مل گیبسن بوده است.
ژانر فیلمهای مربوط به زندگی پیامبران، ژانر کفر و ایمان است و از این نظر این فیلمها را میتوان به دو دسته کلی تقسیم کرد: فیلمهایی که با رویکردی مذهبی و اعتقادی ساخته شدهاند و فیلمهایی که حاصل نگاه سکولار، غیر مؤمنانه و بعضاً کفرآمیز سازندگان آنها بوده است.
در فیلمهای دسته اول که فیلم «محمد رسول الله» مجیدی نیز در این دسته قرار میگیرد، سازندگان فیلم، معمولاً ادعا میکنند که روایتهای آنها مبتنی بر کتابهای مذهبی مقدس مثل تورات، انجیل و قرآن و یا بر اساس منابع تاریخی معتبر و مورد تأیید علما و روحانیون مذهبی بوده است.
فیلمهای حماسی و مذهبی عظیم سیسیل ب. دومیل درباره زندگی پیامبران، مثل «شاه شاهان» (۱۹۲۷) و «ده فرمان» (۱۹۵۶)، نمونههای شاخصی از فیلمهای دسته اولاند که بر مبنای روایتهای تورات و انجیل ساخته شدهاند. دومیل، هنگام ساختن «شاه شاهان»، با گرفتن تعهدنامه کتبی از بازیگران، از آنها خواست که در زمان فیلمبرداری مرتکب گناه نشوند.
مجید مجیدی نیز در مورد فیلم «محمد رسول الله» گفته است: «تلاش کردهایم قطرهای از دریای رحمت پیامبر اسلام را در قالب فیلم "محمد رسول الله" به نمایش بگذاریم (...) ایمان داریم که نور الهی هیچگاه خاموش نمیشود و فیلم "محمدرسول الله" در سطح جهان خواهد درخشید.»
در فیلمهای دسته دوم، مسئله عصمت پیامبران، جنبه الهی و آسمانی شخصیت آنها، ارتباط آنها با خداوند از طریق وحی و معجزات آنها نادیده گرفته شده و کارگردانها سعی کردهاند، تصویری زمینی و کاملاً انسانی از شخصیت پیامبران ارائه دهند. به عنوان مثال در فیلم «آخرین وسوسه مسیح» ساخته مارتین اسکورسیزی، عیسی مسیح نه به عنوان فردی «مقدس» یا «پیامبری معصوم» بلکه به صورت انسانی معمولی که اسیر تمناها و وسوسههای شهوانی است و همواره از درد و شکنجه در هراس است، تصویر شده است.
ریدلی اسکات نیز در فیلم «خروج» (در مورد زندگی موسی)، برخلاف روایتهای توراتی و قرآنی، سعی کرد صحنه شکافته شدن دریای سرخ با فرمان موسی را توجیه علمی کرده و به سونامی ۳۰۰۰ سال قبل از میلاد مسیح نسبت دهد. از طرف دیگر، حرفهای کریستین بیل (بازیگر نقش موسی) نیز بیانگر رویکرد کفرآمیز سازندگان این فیلم بوده که اعتراض بسیاری از یهودیان را برانگیخت. او در مورد موسی گفته بود: «به نظر من این مرد (موسی) احتمالا شیزوفرنیک بوده و یکی از وحشیترین افرادی است که من در عمرم در موردشان خواندهام.»
روایتهای سینمایی انجیلی درباره مسیح
عیسی مسیح، پیامبری است که برخلاف پیامبران دیگر، فیلمهای زیادی درباره او ساخته شده. سینما، مسیح را به شکلهای گوناگون بازآفرینی کرده است. زندگی هیچ پیامبری به اندازه عیسی مسیح برای سینماگران جذاب و الهامبخش نبوده است. برخی او را پیامبری الهی و فرزند خداوند نشان داده و عدهای هم او را چهرهای انقلابی و آنارشیست و یا انسانی زمینی که اسیر وسوسههای شهوانی و مادی میشود تصویر کردهاند.
یکی از دلایل تعدد روایتهای سینمایی درباره زندگی مسیح، تعدد روایتهای انجیلی از زندگی مسیح و اندیشههای اوست که از زبان حواریون مسیح بیان شدهاند.
«زندگی و مصائب عیسی مسیح» (۱۹۰۵) ساخته هنری وینسنت، نخستین فیلم تاریخ سینماست که در عصر صامت در مورد مسیح ساخته شد اما بیشتر از آنکه روایتی از زندگی مسیح باشد، بر روی جنبههای بصری مصائب مسیح در شمایلهای مذهبی عهد رنسانس متمرکز شده است.
«عیسی ناصری» (۱۹۱۲) ساخته سیدنی اولکات، نخستین فیلم در مورد زندگی مسیح بر مبنای روایتهای انجیلی است که در فلسطین فیلمبرداری شد و رابرت هندرسن در آن نقش مسیح را بازی کرد. دیوید وارک گریفیث نیز از نخستین سینماگرانی است که دست به اقتباس از انجیل زد و در فیلم صامت «تعصب» (۱۹۱۶)، به صلیب کشیده شدن مسیح در جلجتا را بر پرده سینما به تصویر کشید. گریفیث همه داستان زندگی مسیح را نگفت بلکه تنها به درگیری و کشمکش بین مسیح و فریسیان و مصلوب شدن او پرداخت. فیلمی که بیانگر ایدئولوژی مسیحی و تا اندازهای ضد یهودی گریفیث بود.
«شاه شاهان» (۱۹۶۱)، ساخته نیکلاس ری با بازی جفری هانتر در نقش مسیح، نمایش عظیم و هفتاد میلی متری هالیوود از زندگی مسیح از لحظه تولد تا لحظه مصلوب شدن اوست. «بزرگترین داستان عالم» (۱۹۶۵) ساخته جرج استیونس نیز با بازی ماکس فون سیدو در نقش مسیح، تلاش دیگر هالیوود برای متجسم کردن امر مقدس و نمایش چهره الهی مسیح بود. در همه این فیلمها، بر وجه حماسی، باشکوه و اسطورهای زندگی مسیح تاکید شده و سعی شده است که با استفاده از تروکاژها و تمهیدات سینمایی، تصویر دقیقی از زندگی مسیح، مطابق روایتهای انجیلی به نمایش درآید. کاری که فیلمسازی مثل پازولینی در «انجیل به روایت متی»، آگاهانه از آن پرهیز کرده و اسیر آن نمیشود.
فیلم پازولینی همچنانکه از نام آن پیداست، روایت متی (از روایتهای چهارگانه انجیل) از زندگی و تعالیم مسیح است. مسیح پازولینی، فرقی اساسی با همه مسیحهای دیگری دارد که در سینما خلق شدهاند. مسیح پازولینی، پیامبری انقلابی است که در حرف و عمل علیه سرمایهداران و زراندوزان یهودی اورشلیم عصیان میکند. ادبیات و لحن مسیح در این فیلم، انقلابی و عدالتخواهانه است که با دیدگاههای مارکسیستی سینماگری مثل پازولینی منطبق است. در نتیجه مسیح او، مسیحی است که اگرچه همچنان پیامبر خداست و حرفهای انجیل متی را بر زبان میآورد اما رهنمودهایش بیشتر شبیه حرفهای مارکس است.
در فیلم پازولینی، نقد اجتماعی مسیح از زمانهاش، بازتاب دقیقی یافته است. پازولینی نه به دنبال ارجاعات تاریخی است و نه مثل برخی فیلمهای دیگر درباره زندگی مسیح، مثل «مصائب مسیح» مل گیبسن، در صدد متهم کردن یهودیان به قتل مسیح. به نوشته امید مهرگان، پازولینی این فیلم را در کسوت یک مارکسیست با دغدغههای کاتولیکی ساخت اما همدلی او با عیسی و رخداد مسیح در سراسر فیلم را نمیتوان انکار کرد. (امید مهرگان. توهم تجسم امر مقدس. کتاب سینما. انتشارات فرهنگ صبا. ۱۳۸۷)
پازولینی درباره ماهیت این فیلم گفته است: «انجیل به روایت متی، فیلمی است که منِ غیر مؤمن، آن را از زاویه دید یک مؤمن روایت میکنم.»
او در پاسخ به این پرسش که چطور به عنوان یک آدم بیایمان، فیلمی با درونمایه مذهبی ساخته است، گفت: «اگر فکر میکنید من بیایمانام، پس شما مرا بهتر از خودم میشناسید. شاید من بیایمان باشم اما من بیایمانیام که نوستالژی ایمان دارم.»
پازولینی، انجیل به روایت متی را به پاپ ژان بیست و سوم تقدیم کرد. چرا که پاپ حامی پازولینی در ساختن این فیلم بود اگرچه عمرش کفاف نداد تا نتیجه کار پازولینی را ببیند و قبل از کامل شدن فیلم درگذشت اما واتیکان، فیلم را ستود و به آن جایزه داد و پازولینی از سوی چپها، به سازشکاری با کلیسا متهم شد.
پازولینی، «انجیل به روایت متی» را برخلاف فیلمهای باشکوه هالیوودی از زندگی مسیح، در میان کوهها و صخرهها یا زاغههای فقرزده جنوب ایتالیا فیلمبرداری کرد (با فیلمبرداری درخشان تونینو دلی کولی) چرا که رد پای تاریخ را نتوانست در زادگاه واقعی مسیح (فلسطین) بیابد. او به سنت نئورئالیسم، از مردم عادی و نابازیگر (از جمله مادرش سوزانا برای بازی در نقش مریم) برای بازی در فیلم استفاده کرد.
مینی سریال شش ساعته «عیسای ناصری» (۱۹۷۷)، ساخته فرانکو زفیرلی، یکی از مشهورترین روایتهای سینمایی از زندگی مسیح است. تصویری اثیری و غیر زمینی که با الهام از شمایلهای مسیحی عهد رنسانس ساخته شده و در آن رابرت پاول چشم آبی و مو طلایی، نقش مسیح را بازی میکند. گویا قرار بود ابتدا ال پاچینو یا داستین هافمن نقش مسیح را بازی کنند. ادل رینهارتز، در مقاله «مسیح در فیلم: چشماندازهای هالیوود»، مسیح زفیرلی را مسیح آخرالزمانی و روایت او را فرجامخواهانه میخواند، مسیحی که برای تحقق بخشیدن به آرزوهای برآورده نشده قومی مأیوس (قوم یهود) ظهور میکند و در واقع پاسخ خداوند به ندا و ضجههای پر درد آنهاست. به گفته او زفیرلی با استفاده از مشاوران تاریخی و مذهبی، سعی کرده فیلمش، دقیقترین تصویر تاریخی از مسیح باشد و اشتباهی در مورد او نکرده باشد. به اعتقاد رینهارتز، مسیح زفیرلی در واقع یهودیترین مسیح است و او آگاهانه از متهم کردن یهودیان به قتل مسیح پرهیز میکند. (ادل رینهاردز. نشریه مذهب و فیلم. شماره ۲. اکتبر ۱۹۹۸)
اما برخلاف روایتهای پازولینی و زفیرلی، فیلم «مصائب مسیح» (۲۰۰۴) مل گیبسون، آشکارا با رویکردی ضد یهودی ساخته شده است. امید مهرگان در مقاله «توهم تجسم امر مقدس»، آن را «نوعی پورنوگرافی در باب رنج و تقدس» خوانده و با استناد به گفته آلن بدیو درباره «اشتیاق به امر واقعی»، مینویسد که مل گیسبن نیز مشتاق آن است که به «امر واقعی رنج عیسی» برسد و به «هسته سخت و اصیل واقعیت» زندگی مسیح دست یابد: «در مصائب مسیح مل گیبسون، همه چیز در خدمت تحقق میل به چنگ آوردن امر واقعی است. حتی انتخاب زبان آرامی با زیرنویس انگلیسی، گویای تلاش او برای تشدید افسون و رازآمیزی چنین مواجههای با هسته سخت واقعیت است. قرینه این تلاش گیسبون، دقیقاً استفاده از جلوههای ویژه برای نشان دادن پایان کار عیسی بر روی صلیب است.» (امید مهرگان. کتاب سینما. ۱۳۸۷)
روایتهای سینمایی غیر انجیلی درباره مسیح
روایتهای سینمایی غیرانجیلی درباره مسیح، به رغم اینکه در برخی موارد، اعتقادات مؤمنان مسیحی را به چالش کشیده و حتی کفرآمیز تلقی شده و خشم و اعتراض پیروان مسیح را برانگیختهاند اما جز در برخی کشورها و جوامع کوچک، عموماً منع نمایشی نداشتهاند.
«زندگی برایان به روایت مانتی پیتون» (۱۹۷۹) ساخته تری جونز، فیلمی کمدی و در واقع نقیضهای بر زندگی عیسی مسیح است. فیلم بر مبنای افسانه کودکی که همزمان با مسیح در اصطبل کناری او زاده شد ساخته شد. کودکی که مردم او را به جای مسیح میگیرند و با اینکه او خود به پیروانش میگوید که پیامبر خدا نیست اما آنها نمیپذیرند و همچنان او را دنبال میکنند. «زندگی برایان»، هجویهای در نقد بنیادگرایی دینی (مسیحی) است. فیلم با اینکه هیچگاه باورهای اصلی دین مسیح را به سخره نمیگیرد اما به خاطر لحن کمدی و هجوآمیزش بعد از اکران شدن در سال ۱۹۷۹، فیلمی کفرآمیز تلقی شد.
«عیسی مسیح، سوپراستار» (۱۹۷۳) ساخته نورمن جوئیسن نیز روایتی موزیکال و مدرن از زندگی مسیح است که بر مبنای اپرای اندرو لوید وبر و تیم رایس در اسرائیل ساخته شد و روی ماجرای مصلوب شدن مسیح متمرکز شده است.
«آخرین وسوسه مسیح» (۱۹۸۸) مارتین اسکورسیزی نیز همانند «زندگی برایان»، بر مبنای روایتهای تاریخی از زندگی مسیح نیست بلکه اسکورسیزی آن را بر اساس رمانی به همین نام از نیکوس کازانتزاکیس ساخته است که روایتی تخیلی و داستانی از زندگی مسیح و شخصیتهای پیرامون اوست.
اسکورسیزی در این فیلم بر جنبههای انسانی مسیح و وسوسههای شهوانی او تاکید کرده که در تضاد با باورهای دینی در مورد هویت فوق انسانی و آسمانی عیسی مسیح است. درونمایه اصلی فیلم اسکورسیزی، نمایش کشمکش درونی مسیح و ضعف او در برابر وسوسههای شیطانی درونی و پیامدهای تئولوژیک این کشمکش است نه کشمکش تاریخی بین مسیح و حاکمان رومی معاصر او. مسیحی که بر روی صلیب به وسیله شیطان وسوسه میشود و از روی صلیب پایین میآید تا این بار همانند یک انسان معمولی زندگی کند و طعم لذتهای واقعی زندگی را بچشد.
دنیس آرکاند، فیلمساز کانادایی، در فیلم «مسیح مونترآل» (۱۹۸۹)، مسیح را به دنیای مدرن امروز و مونترال دهه نود میآورد. «مسیح مونترآل»، داستان گروهی از بازیگران تئاتر است که به دعوت یک کشیش محلی، میخواهند سنت تعزیه و نمایش مصائب مسیح را در مونترال زنده کنند. آرکاند، بین زندگی واقعی این بازیگران و داستان مسیح پیوند میزند. آنها دارند مصائب مسیح را بازآفرینی میکنند که در واقع مصائب زندگی خود آنها نیز هم هست. وضعیت مسیح، در این فیلم وضعیت نمادین زندگی امروز است. دنیل (بازیگر نقش مسیح در نمایش تعزیه)، همانند مسیح در حرکتی انقلابی علیه خواستههای تبلیغاتی مسئولان تئاتر و کلیسا طغیان میکند.
اما یکی از جنجالبرانگیزترین روایتهای مدرن درباره مسیح، فیلم «سلام بر مریم» (۱۹۸۵) ساخته ژان لوک گدار بود. «سلام بر مریم»، داستان دختر جوانی به نام مری (مریم) است که دوست پسری به نام جوزف دارد که راننده تاکسی است. مری که ادعا میکند باکره است، در کمال ناباوری، باردار میشود و پسری به دنیا میآورد. استفاده گدار از شخصیتهای انجیلی مثل مریم باکره و شباهت آشکار پلات فیلم به داستان تولد مسیح، و نمایش بیپروای برهنگی مریم، در نظر مسیحیان کفرآمیز بود و باعث شد که واتیکان آن را ممنوع اعلام کند. پاپ ژان پل دوم درباره آن گفت: «این فیلم احساسات مذهبی مؤمنان را جریحه دار میکند.»
در فستیوال فیلم کن، مردی با پرتاب کیک خامهای به صورت گدار به او حمله کرد. در نخستین شب اکران فیلم در فرانسه نیز، عده زیادی از مسیحیان معترض در برابر سینماهای نمایشدهنده فیلم در پاریس و شهرهای دیگر تجمع کرده و خواهان توقف نمایش آن شدند. متعاقب آن نمایش فیلم در آرژانتین و برزیل ممنوع اعلام شد. گدار پس از دیدن خشم و ناراحتی مسیحیان، اعلام کرد که فیلم او درباره مریم مقدس نیست بلکه درباره دختری به نام مری (مریم) است که در لحظه خاصی از زندگیاش، خود را جزئی از اتفاقی استثنایی مییابد که هرگز آن را آرزو نکرده بود.
تصویر پیامبر اسلام در سینما
اسلام تنها دین ابراهیمی است که نمایش چهره پیامبرش را در سینما ممنوع اعلام کرده است. به همین دلیل تعداد فیلمهایی که در مورد زندگی محمد بن عبدالله، پیامبر اسلام ساخته شد، کمتر از تعداد انگشتان دست است. ادیان دیگر ابراهیمی مثل دین یهود و دین مسیح، این کار را نکردهاند و فیلمسازان غربی این آزادی را داشتهاند که حتی در مواردی مثل «زندگی برایان» یا «مسیح سوپراستار» به شوخی با پیامبری مثل مسیح بپردازند و یا او را به عنوان موجودی غیر الهی و کاملاً انسانی تصویر کنند اگرچه آن فیلمها هم در زمان نمایش با مخالفت و اعتراض گروههای بنیادگرای مسیحی مواجه شدند.
با اینکه قرآن، نشان دادن چهره پیامبر اسلام را منع نکرده اما علمای اسلامی و روحانیون شیعه و سنی با استناد به برخی حدیثهای اسلامی، مانع این کار در سینما شدهاند. با این حال در این زمینه بین علما و روحانیون شیعه و سنی اختلاف نظر جدی وجود دارد. در مذهب شیعه با اینکه، چهرهنگاری پیامبر، امامان و معصومین، در نقاشی و سینما ممنوع اعلام شده اما برخی از روحانیون عالیرتبه شیعه مثل آیتالله سیستانی در این مورد انعطاف بیشتری از خود نشان دادهاند. آیتالله سیستانی حتی با صدور فتوایی اعلام کرد که نمایش چهره پیامبر در سینما و تلویزیون ممنوع نیست به شرط اینکه سینماگران، شأن و احترام پیامبر را نگه دارند، فتوایی که مورد استناد مجیدی برای ساختن فیلم «محمد رسول الله» و محمدرضا درویش برای ساختن فیلم «رستاخیز» قرار گرفته است.
مجیدی میگوید که برای ساختن فیلمش، با روحانیت شیعه و سنی مشورت کرده و نظر موافق آنها را گرفته است اگرچه او نیز همانند مصطفی عقاد، از نمایش مستقیم چهره پیامبر اسلام خودداری کرده و جز در برخی صحنهها که تصویر او را از پشت نشان میدهد، از دوربین سوبژکتیو به جای زاویه دید پیامبر در فیلم استفاده کرده است.
علمای سنی نه تنها چهرهنگاری پیامبر اسلام را حرام میدانند بلکه نمایش چهره پیامبران دیگر اسلام را نیز منع کردهاند. نمایش فیلم «نوح» ساخته دارن آرونوفسکی نیز به خاطر نمایش چهره نوحِ پیامبر (با بازی راسل کرو در نقش نوح) و تحریف روایت قرآنی از زندگی این پیامبر، با مخالفت و اعتراض گسترده مسلمانان در برخی از کشورهای عربی مواجه شد. دانشگاه الازهر مصر با انتشار بیانیهای، خواستار ممنوعیت نمایش این فیلم در مصر شد.
مجید مجیدی نیز درباره فیلم «نوح» گفته است: «وقتی فیلم نوح را تماشا میکردم واقعاً بدنم میلرزید. این چه قرائتی از پیامبر خداست؟ به قدری سخیف، نگاه سطحی و مبتذل به این پدیده بزرگ شده بود که آدم تأسف میخورد و این از غفلت جهان اسلام و غفلت رسانههای رادیو و تلویزیون خودمان است.»
زمانی که یوسف وهبی بازیگر مصری در سال ۱۹۲۶ خواست در فیلمی از سینمای ترکیه نقش پیامبر اسلام را بازی کند، دانشگاه الازهر مصر، با صدور فتوایی، جلوی ساخته شدن فیلم را گرفت. ملک فواد، پادشاه مصر نیز با ارسال اخطاریهای به بازیگر مصری به او هشدار داد که اگر در این فیلم بازی کند، ملیت
مصری او را باطل کرده و او را از مصر تبعید خواهد کرد. از این رو این فیلم هرگز ساخته نشد.
فیلم «رسالت» یا «محمد رسوال الله» ساخته مصطفی عقاد سینماگر لیبیایی، نخستین نسخه سینمایی در مورد محمد بن عبدالله، پیامبر اسلام است که زندگی او را از چهل سالگی تا هنگام وفات به تصویر کشیده است. این فیلم که در سال ۱۹۷۶ ساخته شد و نخستین باردر ۲۹ جولای ۱۹۷۶ در سینما پلازا لندن به نمایش درآمد، به فارسی هم دوبله شد و بعد از انقلاب بارها در سینماها و تلویزیون ایران به نمایش گذاشته شد.
برخورد جهان شیعه و سنی، هر دو با فیلم عقاد مثبت بود چرا که عقاد، زیرکانه از نمایش چهره و صدای پیامبر در فیلم طفره رفته بود. دانشگاه الازهر مصر نه تنها علیه این فیلم موضع نگرفت بلکه از آن حمایت کرد و فیلم در مصر هم به نمایش درآمد و با استقبال مسلمانان این کشور مواجه شد.
در میان فیلمهایی که در مورد پیامبر اسلام ساخته شدهاند، فیلم ویدئویی ۱۴ دقیقهای «زندگی واقعی محمد یا معصومیت مسلمانان»، با اینکه فیلم بیاهمیت و بیارزشی است اما در بررسیهای تاریخی حتی این نوع فیلمها را نیز نباید نادیده گرفت. این فیلم که در سال ۲۰۱۲ به شکل غیرقانونی و زیرزمینی تولید شد و بر روی یوتیوب قرار گرفت، خشم شدید مسلمانان سراسر جهان را برانگیخت. فیلمی اسلامستیزانه و توهین آمیز که نقولا باسیلی نقولا (با نام مستعار سم باسیل)، یک مسیحی قبطی مصریتبار، آن را با هدف تحریک مسلمانان ساخت و روایتی جعلی و تخیلی از زندگی پیامبر اسلام بود که در فیلم به صورتی مردی عیاش، منحرف و زنباره به تصویر کشیده شده بود تا حدی که هیلاری کلینتن، وزیر خارجه آمریکا، آن را «مشمئزکننده و شرمآور» خواند.
فیلم انیمیشن «محمد: آخرین پیامبر» (۲۰۰۲) ساخته فیلمساز آمریکایی ریچارد ریچ، نیز از جمله فیلمهایی است که به سالهای اولیه ظهور اسلام و زندگی پیامبر میپردازد. در این فیلم که با تأیید دانشگاه الازهر و شورای عالی تشیع لبنان ساخته شد، فیلمساز نه تنها از نشان دادن چهره پیامبر و خلفای راشدین خودداری کرده بلکه حرفهای آنها نیز به شکل غیر مستقیم از زبان راوی فیلم شنیده میشود.
نظرها
مهدی
سر و ته ایه رو میزنید تا بگیدد پیغمبر جانیه؟ایه قبل گفته کشتن بکشید نیومدن جلو نرید.از حد تجاوز نکنید کفار حربی یعنی کافرانی که با شما میجنگن را بکشید.هی ایه حدیث ردیف کنید چیزی که زیاد میشه محبتش در دل ما و تعداد پیروانش در جهان.میدونید که بزودی تعدادمون از مسیحیانم میزنه جلو
reza
مجید مجیدی نیز در مورد فیلم «محمد رسول الله» گفته است: «تلاش کردهایم قطرهای از دریای رحمت پیامبر اسلام را در قالب فیلم “محمد رسول الله” به نمایش بگذاریم (…) ایمان داریم که نور الهی هیچگاه خاموش نمیشود و فیلم “محمدرسول الله” در سطح جهان خواهد ؛ نگاهی به مختصر به دریای رحمت... آیه ۱۲ سورهی انفال فَاضْرِبُوا فَوْقَ الْأَعْنَاقِ وَاضْرِبُوا مِنْهُمْ كُلَّ بَنَانٍ سر دشمنان از بالای گردن بریده شود و سرانگشتان دست دشمن قطع شوند تا نتوانند اسلحه به دست گیرند. تنها زمان مجازات زنان با مردان برابرند!!!؟؟؟ وَ السَّارِقُ وَ السَّارِقَةُ فَاقْطَعُوا أَیْدِیَهُما جَزاءً بِما کَسَبا نَکالاً مِنَ اللَّهِ وَ اللَّهُ عَزیزٌ حَکیمٌ (مائده ۳۸) و مرد و زن دزد را به [سزاى] آنچه کردهاند، دستشان را به عنوان کیفرى از جانب خدا ببُرید، و خداوند توانا و حکیم است. سوره انفال، آیه 12: إِذْ یُوحِی رَبُّکَ إِلَى الْمَلآئِکَهِ أَنِّی مَعَکُمْ فَثَبِّتُواْ الَّذِینَ آمَنُواْ سَأُلْقِی فِی قُلُوبِ الَّذِینَ کَفَرُواْ الرَّعْبَ فَاضْرِبُواْ فَوْقَ الأَعْنَاقِ وَاضْرِبُواْ مِنْهُمْ کُلَّ بَنَانٍ هنگامى که پروردگارت به فرشتگان وحى مى کرد که من با شما هستم پس کسانى را که ایمان آورده اند ثابتقدم بدارید به زودى در دل کافران وحشت خواهم افکند پس فراز گردنها را بزنید و همه سرانگشتانشان را قلم کنید .انٌَ الله لا یَحُبُ الفَرِحِیْن بدرستی که الله شادی کنندگان را دوست ندارد سورهء قصص آیهء۷۶ سورهء برائت “ قاتِلُوا اّلَذينَ لايُؤمنُونَ بِاللهِ وَ لا بِاُلَيْومِ اْلاخَرِ…” بكشيد كسانی را كه به خدا و روز بازپسين ايمان نميآورند. “ما كانَ لّلنَبِيَّ وَاّلَذينَ آمنُوا اَنْ يَسْتَغْفِروُاَ لِلمُشْرِكينَ…” پيغمبر و مؤمنان را با مشركين مدارايی نيست و آنها را نميبخشند. سورهء تحریم “يا اَيُّهَا اّلنَبيُّ جِاهد اْلكُفّارَ وَ اِلمنُافقيِنَ وَاغْلُظْ عَلَيْهِمْ و مَأويهُمْ جَهَنّمُ وَ بِئسَ اْلَمصيُر” ای پيامبر با كفار و مشركان جهاد كن و بر آنها شدت به خرج ده جی آنها در دوزخ است. سورهء توبه آیه ۱۲۳ “يا اَيّهُاَ اّلَذيَنَ آمنُوا قاتلُوا اّلذَينَ يَلُونَكُمْ مِنَ اْلكُفّارِ وَ لْيَجِدُواَ فيكُمْ غِلْظَهً” گروه مؤمنان بكشيد كافران را يكی پس از ديگری (هر كه نزديكتر و بيشتر در دسترس است) آنان بايد سختگيری و عدم گذشت و ملايمت را در شما احساس كنند. امر به شدت عمل در سوره تحريم كه از سورههی اواخر سالهی هجرت است نيز ديده ميشود “يا اَيُّهَا النَّبيُّ جاهد اْلكُفّارَ وَاْلمنُافِقينَ وَ اغْلُظَْ عَلَيْهم سورهء بقره آیه ۲۱۷ و ۲۴۹ “كُتِبَ عَلَيْكُمُ اْلقِتالُ” جهاد (قتل و كشتار) بر شما واجب ميشود”. سورهء توبه آیه ۲۹ “قاتلُوا اّلَذينَ لا يؤمنُونَ” با غير مؤمنان مبارزه كنيد. (بكشيد غير مؤمنان را). سورهء آل عمران آیه ۸۵ “وَ مَنْ يَبْتَغِ غَيْرَ الاسلامِ ديناً فَلَن يُقْبَلَ مِنْهُ” “جز اسلام دينی پذيرفته نيست سورهء محمد آیه ۴ “فَاذِالَقيتُمُ اّلَذينَ كَفَرُو و افَضَرْبَ الرَّقابِ حَتّی اِذا اَثْخَنْتُمُوهُمْ فَشُدّوُا اْلوَثاقَ” “كفر را هر كجا يافتيد گردن بزنيد تا زمين از خونشان رنگين شود. اسيران را محكم ببنديد كه قادر به فرار نباشند” سورهء توبه “قاتلُوا اّلَذينَ لايُؤمنُونَ بالله وَ لا باْلَيُومِ الاخَر وَ لايُحَرّمُونَ مَاحَرَّمَ الله وَ رَسُولُه وَ لاَ يَديِنُونَ دينَ اْلحَقَّ مِنَ اَّلذينَ اوتُوا اْلكِتابَ حَتّی يُعْطُوا اْلجَزيةَ عَنْ يَدوَ هُمْ صاغِرُونَ” بكشيد كسانی را كه به خدا و روز آخرت ايمان نياورده و حرام خداوند و پيغمبرش را حرام نميدانند و هم چنين آن دسته از اهل كتاب را كه به دين حق، يعنی اسلام، ايمان نياوردهاند، مگر اين كه متعهد شوند با خواری و فروتنی به دست خود جزيه دهند سورهء انفال آیه ۶۷ “ماكانَ لنَبَّيِ اَنْ يَكُونَ لَهُ اَسْری حَتّی يُثْخَنِ فی اْلاَرْضِ تُريدُونَ عَرض اّلدُنيا وَ اللهُ يُريُدَ الَاخِرةَ” پيغمبر را (شايسته نيست) نرسيده است كه اسيران را با گرفتن فديه آزاد كند. خون ناپاكان ريخته شود. شما (صاحبان اسيران) استفاده از وجه فديه آنها را ميخواهيد و خداوند سری آخرت را برای شما” سورهء نساء آیه ۳۴ “وَ الّلاتی تَخافُونَ نُشُوزِهُنَّ فَعظُوهُنَّ وَ اهْجُرُوهُنَّ فيِ الْمَضاجِعِ وَ اضْرِبُوهُنَّ…” اگر زن شما در مقام نافرمانی و سركشی برآمد نخست او را پند دهيد، اگر به راه نيامد از همخوابگی محرومش سازيد و اگر باز تسليم نشد و اطاعت نكرد او را بزنيد سورهء بقره آیه ۲۲۳ نِساؤُكُمْ حَرْثُ لَكُمْ فَاْتُوا حْرَثَكُمْ أنّی شِئْتُمْ. يعنی زنان شما كشت شمايند و در هر کجای كشت خود ميتوانيد وارد شويد”. تقریبأ ۵۶۰ آیه درمورد کشتارِو نفی مخالفین و غیرمؤمنین درقرآن یافت میشود ازجمله: سورهء نساء آیات ۷۷ و ۹۱ سورهء مائده آیه ۳۷ سورهء انفال آیه ۱۲ سورهء محمد آیه ۲۵ سورهء توبه آیه ۱۲۲ سورهء احزاب آیات ۲۶ و۲۷ و...
بابک
جای تعجب است که فیلم سازانی مانند مصطفی عقاد و مجیدی با این صراحت دروغ میگویند و تاریخ را با هزینه زیاد از جیب مردم تحریف میکنند و غیرواقع نشان میدهند. در زمان پیامبر اسلام (ص) کی مردم حجاز این همه پارچه آن هم با این تمیزی و پاکیزگی به سر و کله و قامت خود می پیچیدند؟ کجا مردم تا این اندازه پاکیزه بودند، با این لباسهایی که تازه از خشکشویی درآمده باشد ؟! خود پیامبر اسلام (ص) پارچه ای لنگ مانند ( بنام ازار ) دور کمر می بستند بدون شلوار. اصحاب صفه که بکلی لخت بودند. حتا بسیاری از مسلمانان تا دهه نهم هجری لخت مادرزاد به طواف کهبه میرفتند. در آن سال پیامبر دستور دادند پس از این کسی لخت مادرزاد بطواف کعبه نیاد. پیامبر تاکید میکردند که مسلمانان بکوشند تا عورت خود را تا میتوانند از دید دیگران پنهان کنند. کجا این همه پارچه آن هم با این تمیزی به خود می بستند و می پوشاندند؟! در آن گرمای طاقت فرسای حجاز کی میشد این همه پارچه پوشید؟ دروغ آشکار ! شرم هم نمی کنند !