ارتباط ناشناخته. ارتباط بدون سانسور. ارتباط برقرار نمی‌شود. سایت اصلی احتمالاً زیر سانسور است. ارتباط با سایت (های) موازی برقرار شد. ارتباط برقرار نمی‌شود. ارتباط اینترنت خود را امتحان کنید. احتمال دارد اینترنت به طور سراسری قطع شده باشد. ادامه مطلب

آیا سپاه "دولت در سایه" خامنه‌ای است؟

ستایش تمام قد رهبر ایران از یک نهاد نظامی/امنیتی چه پیامی دارد؟ آیا سپاه حزب خامنه‌ای است و او با برجسته کردن این نهاد، در صدد به حاشیه بردن نیروهایی است که در سیاست داخلی و خارجی رویکردی تعاملی دارند؟

موضوع دشمن بار دیگر محور سخنرانی رهبر ایران در روز ۲۵ شهریور در برابر فرماندهان سپاه پاسداران بود. این بار با تاکید آن که سپاه وظیفه رصد کردن تحرکات دشمن در داخل و خارج را بر عهده دارد.

خامنه‌ای در ملاقات با سرداران سپاه، فهرست بلندی از شرح وظایف و اختیارات این نهاد نظامی/امنیتی ارائه کرد. سخنان او می‌تواند فرمانی برای تشکیل دستگاه‌های موازی در ساختار قدرت تلقی شود و پیامی به نیروهایی باشد که به تنش‌زدایی، بهبود مناسبات بین‌المللی و منطقه‌ای امیدوارند و به گشایش‌های داخلی چشم دارند.

ساعاتی پس از سخنرانی خامنه‌ای، قاسم سلیمانی، فرمانده نیروی قدس سپاه گفت یکی از دلایل ورود، حضور و ظهور گسترده اروپایی‌ها در کشور ما که با هماهنگی آمریکایی‌ها صورت می‌گیرد ایجاد دو قطبی در درون جامعه، بالابردن مطالبات در افکار عمومی و زدودن بحث درگیری طولانی آمریکا و غرب با ایران است.

آیا رهبر ایران با برجسته کردن اختیارات سپاه، در صدد به حاشیه بردن نیروهایی است که خود را برای دو انتخابات مهم خبرگان و مجلس دهم آماده می‌سازند و در سیاست داخلی و خارجی، رویکردی تعاملی دارند؟ آیا خامنه‌ای می‌خواهد دولت در سایه خودش را تشکیل دهد و علاج واقعه را قبل از وقوع بکند؟

رضا علیجانی، روزنامه‌نگار و فعال سیاسی می‌گوید خامنه‌ای می‌خواهد پیاده نظام خودش، دولت در دولت خودش، نیروهای سرکوب خودش، حزب سیاسی خودش و قدرت دست بالاتر خودش را تشکیل دهد. به اعتقاد او سخنرانی خامنه‌ای نوعی پرده‌برداری از سیاست انتخاباتی ماه اسفند نیز هست.

گفت‌وگو با رضا علیجانی

• رهبر جمهوری اسلامی گفت دشمن به دنبال نفوذ سیاسی در مراکز تصمیم‌گیری و تصمیم‌سازی است. خطابش به که بود؟

رضا علیجانی

رضا علیجانی: آقای خامنه‌ای در این سخنرانی، هم خط سیاسی را برای فرماندهان سپاه روشن کرد، هم چشم‌اندازی در رابطه با نیروهایی که باید خط ایشان را پیش ببرند و هم موانعی که در این رابطه وجود دارند. او این حرف‌ها را پس از پذیرش توافق هسته‌ای می‌زند و به نظر می‌رسد سپاه را در مقیاس یک حزب مطرح می‌کند و مجموعه وظایفی هم که به عهده سپاه می‌گذارد، یک نوع دولت در دولت است.

ایشان سعی می‌کند شرایط را به قبل از توافق هسته‌ای برگرداند چرا که با توافق هسته‌ای احساس می‌کند خللی در گفتار مشروعیت‌بخش نظام ایجاد شده؛ چون گفتمان مشروعیت‌بخش نظام مبتنی بر توطئه‌نگری و دشمن‌نگری است. ایشان می‌بیند بخشی از نظام قدرت در دست دولت است و بخشی از افکار عمومی و فعالان سیاسی خواهان ادامه نرمش و تنش‌زدایی با آمریکا و روابط منطقه‌ای هستند و این کاملا مغایر مواضع و خط مشی اوست.

• به این ترتیب آیا صحبت‌هایش خطاب به روحانی است که می‌کوشد نقش دستگاه مجریه و قواعد تعریف شده در اداره امور را برجسته‌تر کند؟

خامنه‌ای این را به صراحت نگفت، اما می‌گوید آمریکا می‌خواهد از طریق توافق روی ایران نفوذ کند. ایشان از تصمیم‌گیر و تصمیم‌ساز حرف زده که اشاره به مقننه و مجریه است. شاید بخشی از دولت و مسئولان دولتی را مورد توجه قرار داده اما حرف‌هایش عمدتا معطوف به آینده کشور و دو انتخابات مهم خبرگان و مجلس قوه مقننه و انتخابات است. خبرگان رهبر بعدی را انتخاب می‌کند و مجلس هم تصمیم‌ساز است. او این را به صراحت نگفت اما هشدار داد که مبادا در مجریه یا خبرگان و مجلس آینده مسیر نفوذ دشمن هموار شود.

• خامنه‌ای گفت منتظرند که ملت و نظام خواب‌شان ببرد و ده سال دیگر که او نباشد، اهداف‌شان را محقق کنند. این گفته خطاب به کیست؟ اصلاح‌طلب‌ها یا کسانی چون رفسنجانی که گفته‌اند مناسبات با آمریکا ناممکن نیست؟

ایشان وقتی این تعبیر را به کار می‌برد، تمرکزش روی مجلس خبرگان است و اشاره به قدرت‌گیری کسانی چون هاشمی که خوشبین هستند در خبرگان کسی روی کار بیاید که شبیه خامنه‌ای فکر نمی‌کند. خامنه‌ای به بعد از خودش فکر می‌کند. موضوع کلان‌ است و ایشان بیمناک شرایط بعد از خودش هست و سپاه را مسئول رصد کردن این خطرات می‌کند.

• یعنی به نوعی پیشاپیش سفارش‌هایی می‌کند تا بعدتر به عنوان وصیت شفاهی به آن استناد کنند که نهادی نظامی متصدی امور باشد؟

این سخنرانی صریح‌ترین و نقطه اوج موضع‌گیری‌های اوست که سپاه را به نوعی حزب خودش معرفی می‌کند و توضیح‌اش از شرح وظایف سپاه بسیار گسترده است. دولت و روحانیت و سایر نهادها در حاشیه قرار می‌گیرند و حتی وزارت اطلاعات که مسئولیت رسمی رصد کردن خطرات را بر عهده دارد در حاشیه می‌رود.

این خط مشی‌ای است که خامنه‌ای از ابتدا داشته است. سه روحانی شاخص حزب جمهوری اسلامی را در نظر بگیریم: بهشتی، هاشمی رفسنجانی و خودش. بهشتی بیشتر با تکنوکرات‌ها و جوانان کار می‌کرد. هاشمی با روحانیت ارتباط داشت و خامنه‌ای از ابتدا با نظامیان در ارتباط بود و در وزارت دفاع کار می‌کرد. بعد از این هم که به رهبری رسید نقطه اتکای خود را روی نظامیان گذاشت.

او سپاه را نهاد پیگیری آرمان‌های انقلاب معرفی می‌کند ولی وقتی این آرمان‌ها را بر می‌شمرد، هیچ نشانی از آزادی نیست بلکه دشمن و دفاع  هست. صریح و دقیق می‌گوید اطلاعات سپاه باید مسائل منطقه‌ای و بین‌المللی و داخلی را رصد کند. یعنی دولت در دولت تعریف می‌کند. سپاه، حزب آقای خامنه‌ای است و دولت در دولتی که مسئول مقابله با تهدیدات دشمن است.

• چه طرفی می‌بندد خامنه‌ای از ایجاد دستگاه‌های موازی؟ آیا مدیریت کشور با دولت در سایه و نهادهای موازی مشکل‌تر نیست؟

ایشان از گشایش فضای سیاسی کشور هراس دارد و از ایجاد تردید و شکاف و تزلزل در نیروهای میدانی. این افراد با همین فرهنگ و ادبیات در سرکوب جنبش سبز شرکت کردند. خامنه‌ای می‌خواهد پیاده نظام خودش، دولت در دولت خودش، نیروهای سرکوب، حزب سیاسی خودش و قدرت دست بالاتر خودش را تشکیل دهد. سپاه الان در سیاست منطقه‌ای کشور برخلاف منافع ملی دخالت دارد. خامنه‌ای می‌خواهد محدوده شرح وظایف دولت را هر چه کوچک‌تر کند و محدوده نیروی خودش را گسترده‌تر کند.

آقای خامنه‌‌ای از این که رئیس جمهور، شورای نگهبان را مورد سوال قرار می‌دهد ناراضی است . می‌خواهد این فضای بسته ادامه یابد و شاید یکی از نتایج این سخنرانی این باشد که از سیاست انتخاباتی اسفند پرده‌برداری می‌شود.

در آخرین انتخابات که روحانی رای آورد شاهد باز شدن زاویه‌هایی در برخی وزارت‌خانه‌ها بودیم که فاصله دارد با دیدگاه خامنه‌ای. خامنه‌ای عملا مثل رهبر جناح مخالف دولت دارد عمل می‌کند. موضوع بیشتر بر سر دو انتخابات پیش‌رو است که شاید مهم‌ترین انتخابات سالیان اخیر باشند.

• آیا حرف‌های ایشان یک نوع ابراز نگرانی نیست از تحرکات اصلاح‌طلبان که دارند آماده انتخابات مجلس می‌شوند، در حالی‌که جبهه تندروها و اصولگراها متشتت و پراکنده است؟

شورای نگهبان عملا انتخابات را دو مرحله‌ای کرده است. آقای خامنه‌ای بخشی از سانسور و حذف و محروم کردن کاندیداها، حتی نامزدهای درون نظامی را از این طریق اعمال می‌کند. ایشان در سخنرانی قبلی خود، تفسیر شگفت‌انگیزی در مورد حق الناس داد و محروم کردن برخی نامزدها را حق الناس نامید. آقای خامنه‌ای جناح خودش را با یک دوپینگ سیاسی و امنیتی و نظامی و تبلیغاتی به صحنه روانه می‌کند. تلویزیون در خدمت این تفسیر و حذف رقباست. شورای نگهبان آنها را رسما حذف می‌کند. اطلاعات سپاه نیروهای فعال را با حبس و آزار و پیگرد به سکوت وادار می‌کند و خودش هم به عنوان قدرتمندترین فرد به لحاظ اختیارات قانونی همین سیاست و همین دوپینگ را به نفع جناح خودش به کار می‌برد. بنابراین انتخابات را به یک رویارویی ناعادلانه مبدل می‌کند اما در همین رویارویی‌های نابرابر هم اتفاقاتی رخ داده که خلاف منویات خامنه‌ای بوده است.  او الان بیشتر از مجلس شورا، نگران مجلس خبرگان است که می‌خواهد رهبر آینده را انتخاب کند. رهبری که بخش اعظمی از قدرت را هم به صورت حقیقی و هم حقوقی در اختیار می‌گیرد.

• در مورد خطر "ایدئولوژی زدایی از دیپلماسی و سیاست داخلی" هم حرف زد. این به معنای تلاش برای بازگشت به ۳۷ سال قبل است یا چیز دیگری؟

مد نظر خامنه‌ای همین شعارهای ضد دشمن و «ارزش‌مدارانه» است و شعارهایی که سیاست‌های تنش‌زایی دارد. نوعی شیعی‌گری مرتب دارد پررنگ می‌شود. نشریات عرب زبان نوشته‌اند که بین حیدر عبادی و قاسم سلیمانی جدال لفظی پیش آمده زیرا سلیمانی از نوری مالکی پشتیبانی می‌کند که اخیرا از ایران برگشته و سیاست او را به نفع شیعیان می‌داند. سپاه قدس یک جزیره مستقل در خود سپاه شده و حتی گزارشی به فرمانده سپاه نمی‌دهد و مستقیما به بیت وصل هست و  سلیمانی در سفرهایش وقعی به وزارت خارجه نمی‌گذارد. خامنه‌ای خواهان تداوم چنین سیاست‌هایی است و دارد در واقع به دولت و وزارت خارجه و کسانی که خواستار جامعه مدنی و ادامه تداوم تنش‌زدایی بین‌المللی هستند صریحا می‌گوید که چنین توقعی نداشته باشید؛ ما در منطقه و در داخل همین سیاست‌ها را ادامه می‌دهیم.

البته به صورت پوشیده گفت دشمن می‌خواهد از طریق توافق‌نامه نفوذ کند. ایشان به صراحت اعلام می‌کند که چنین وضعی را نمی‌پذیرد و توافق صرفا در موضوع هسته‌ای بوده و سیاست‌های قبلی باید ادامه یابند. البته اینها خواست‌ها و منویات اوست. اینکه این خواست‌ها در میدان واقعیت چقدر دچار چالش شوند و باز هم خامنه‌ای را مجبور به عقب‌نشینی کند، معلوم نیست.  خامنه‌ای قبلا هم در مورد سیاست خارجی و مسائل هسته‌ای شعارهای تندی داد اما مرحله به مرحله عقب‌نشینی کرد.

• در پایان سخنرانی اشاره کرد که سپاه دنبال چیزهایی نرود که به حیثیت‌اش لطمه بزند. آیا این حرف عطف به گفته مشهور احمدی‌نژاد در باره «برادران قاچاقچی» بود یا آنچه روحانی پیشتر گفته بود که اطلاعات و تفنگ و رسانه فساد می‌آورد؟

حرف‌های خامنه‌ای همه‌ در تمجید سپاه و مشروعیت دادن به وظایف وسیع سپاه بود، به غیر از این جمله که خیلی نرم و پوشیده بیان شد. آقای خامنه‌ای فساد وسیع، شکست‌های بزرگ مالی و بانکی و اقتصادی، دخالت سپاه در عراق، دفاع از بشار اسد و ... را نادیده گرفت و به صورت نازک و نرم سپاه را نصیحت کرد؛ حتی نقد هم نکرد.

تصور نمی‌کنم نیت داشت که بگوید از فسادها خبر دارد. کافی است لحن او را مقایسه کنید با بحث بورسیه‌ها که با تندترین کلمات نقد کرد در حالی‌ که بحث بورسیه درست بود اما او با عصبانیت و صراحت تذکر داد که بدترین کاری که شده بورسیه‌ها بوده. مواقع دیگر گفته من شب از مشکلات فرهنگی کشور خوابم نمی‌برد، اما در برابر فجایع انسانی سپاه که در حبس و مرگ افراد در زندان‌ها و سرکوب جنبش سبز نقش عمده داشت و نفش مخرب سپاه در روند‌های اقتصادی، سیاسی و حتی هنری چیزی نمی‌گوید. علت هم روشن است. او اینجا هم دارد تمام قد از حزب خودش دفاع می‌کند.

این مطلب را پسندیدید؟ کمک مالی شما به ما این امکان را خواهد داد که از این نوع مطالب بیشتر منتشر کنیم.

آیا مایل هستید ما را در تحقیق و نوشتن تعداد بیشتری از این‌گونه مطالب یاری کنید؟

.در حال حاضر امکان دریافت کمک مخاطبان ساکن ایران وجود ندارد

توضیح بیشتر در مورد اینکه چطور از ما حمایت کنید

نظر بدهید

در پرکردن فرم خطایی صورت گرفته

نظرها

  • علی

    به نظر من حق با خامنه ای است. تنها چیزی که بین ما و یک دیکتاتوری نئولیبرال متکی به آمریکا فاصله انداخته سپاه و شخص خامنه ای ایست. به یاد داشته باشید که مشاور روحانی همان روزها اول گفت که ماموریت دولت روحانی زدودن تفکر چپ است. تیم رفسنجانی کشور را دو دستی تقدیم نئوکان های آمریکا خواهد کرد و تنها کورسوی امید همین سپاه است. حذف موسوی و سایر نیروهای چپ هم برنامه زیرکانه تیم رفسنجانی بود که مردم ساده دل فریبش را خوردند. نئوکان ها و نئولیبرال ها برای ما آزادی، شغل و رفاه نخواهند آورد. فقط جنگ داخلی، تجزیه و آوارگی خواهند آورد.

  • شاهد

    در همه دولت های شبه توتالیتر و توتالیتر نیروی ایده لوژیک پلیس( سپاه ) بر ارتش برتری دارد . سپاه نیروی نظامی جنبش شیعی اسلامی است که تدام جنبش هویت خواهانه شبه توتالیتر 57 و در اختیار گرفتن حکومت در 22 بهمن 57 است . روشنفکری ایران نااگاه نسبت به تحلیل های متفکران اروپایی قرن بیست درباره جنبش های توده ای در تحولات سال 57 در بند تفکرات انقلابی قرن نوزدهمی مانده بود و هنوز هم در توهم وقوع انقلاب سال 57 و "دزیده شدن " ان توسط مرتجعان است . روشنفکران سیاسی اروپای قرن بیستم تفاوت اساسی جنبش های انقلابی و توده ای -علی رغم شباهت حضور توده ها در هردو - در این می دانند که شعارها و اهداف جنبش انقلابی تغییر "جامعه " است و هدف جنبش توده ای تغییر "فرد" . جنبش توده ای سال 57 گرچه در حواشی خود واجد اندیشه های انقلابی به نیت تغییر " جامعه " بود اما در متن حرکتی هویت طلبانه به قصد تغییر "فرد" بود . ندای تغببر فرد را روشنفکر جنبش علی شریعتی با افکار ی شبه توتالیتر و با شعار " بازگشت به خویش" در انداخت و آیت الله خمینی رهبر جنبش در بهشت زهرا در سخنرانی خود ان را ثبیت کرد " ما شما را آدم می کنیم " . حکومت اسلامی بر امده از جنبش همچون همه حکومت های توتالیتر و شبه توتالیتر دارای دو بخش "رهبری جنبش " است که در قدرت ولی فقیه تجلی یافته و " دولت بورکراتیک " که در قامت دولت جمهوری اسلامی خود نمایی می کند . هانا ارنت در توتالیتاریسم در قدرت بخوبی دلایل دوگانگی و رابطه رهبر و دولت در حکومت توتالیتر( و شبه توتالیتر همچون حکومت اسلامی ایران ) توضیح می دهد بین دو بخش حکومت - ولایت فقیه و دولت جمهوری اسلامی - همواره تعارض و تضاد وجود خواهد داشت اما رهبری قدرت اصلی در حکومت در اختیار دارد و دولت ابزار او در حکمرانی بر یک کشور ( که در تضاد با گسترش جنبش است ) وبکارگیری ابزار دولت در در مناقشات بین المللی و قواعد دیپلماتیک در موارد ضروری است . برخلاف تصور جناب علیجانی که " ایت الله خامنه ای با توافق هسته‌ای احساس می‌کند خللی در گفتار مشروعیت‌بخش نظام ایجاد شده است " ایت الله در حقیقت نظرات " جنبش شیعی اسلامی توتالیتر " را بیان می کند که هدف ان تکرار مکرر روشن کردن جهت جنبش و جلوگیری از دست بالا گرفتن قدرت دولت مبتنی بر قانون موضوعه کشوری و تثبیت یک شیوه زندگی مبتنی بر ان قانون در ایران است . تا زمانی که حکومت شبه توتالیتر بر ایران حاکم است تعارض بین رهبری جنبش "حکم" گرفته از جنبش و "قانون فرا جهانی شیعی "و دولت مبتنی " بر قانون موضوعه کشوری " وجود خواهد داشت . این تعارض لزوما به ازادی نخواهد انجامید اما می تواند در لحظه مناسب به انحلال قدرت رهبری کننده جنبش و تثبیت دولت بورکراتیک بیانجامد . تغییر حکومت جمهوری خلق چین و حذف رهبری جنبش توده ای از قدرت حکومتی دورنمای این امر را ممکن می سازد . اما رهبری جنبش توده ای تا زمانیکه بتواند همه چیز را گرد خود به حرکت در آورد همچنان نیروی اصلی حکومت و حاکم اصلی کشور باقی خواهد ماند و چشم دوختن به قدرت " دولت " برای مهار زدن بر قدرت او توهمی بی سرانجام است که جز مغشوش کردن " سیاست " و خاک پاشیدن در چشم "کنشگران" اثری به بار نخواهد اورد .

  • بابک

    1- آقای علیجانی گفته اند « او با عصبانیت و صراحت تذکر داد که بدترین کاری که شده بورسیه‌ها بوده.». ولی خامنه ای چنین حرفی نزده. او گفته بدترین کار افشا و پیگیری موضوع بورسیه ها بوده نه خود بورسیه ها. 2 - آقای علیجانی گفته اند « (خامنه ای) در برابر فجایع انسانی سپاه که در حبس و مرگ افراد در زندان‌ها و سرکوب جنبش سبز نقش عمده داشت و نفش مخرب سپاه در روند‌های اقتصادی، سیاسی و حتی هنری چیزی نمی‌گوید. » ! جای تعجب است! یعنی آقای علیجانی نمیدانند که این جنایت ها با دستور خود خامنه ای انجام شده و میشود ؟! گاهی بعضی روشنفکران و تحلیلگران حرفهایی میزنند که بجای روشنگری، واقعیت های همه کس فهم را هم تیره می کنند و آدم را به اشتباه می اندازند. این جور حرفها را اگر 50 سال دیگر کسانی بخوانند شاید باور کنند که سپاه برخلاف نظر و رای خامنه ای رفتار میکرده و خامنه ای از این جریانها برکنار و دور بوده و در جنایتها و سرکوب مردم نقشی نداشته !

  • ستاره

    بعضی از دوستان نظراتی میذارن که سه تا تحلیلگر باید تحلیل اونا رو تحلیل کنه.

  • کامیار

    گل گفتی ستاره جونم

  • https://www.alvandmusic.com

    همه کاره این مملکت....

  • Majid

    مگر کسی در سن ۷۶ سالگی و با بیماری سرطان پروستات در بدن «سایه» هم ازش باقی میماند!؟!