ارتباط ناشناخته. ارتباط بدون سانسور. ارتباط برقرار نمی‌شود. سایت اصلی احتمالاً زیر سانسور است. ارتباط با سایت (های) موازی برقرار شد. ارتباط برقرار نمی‌شود. ارتباط اینترنت خود را امتحان کنید. احتمال دارد اینترنت به طور سراسری قطع شده باشد. ادامه مطلب

کمی بهار؛ شهرنوش پارسی‌پور – ۱۱۰

شهرنوش پارسی‌پور – ایرج که مى‌داند حسین عاشق اوست بسیار ناراحت است، اما مجبور است دعوت او به شام در رستوران لقاطنه را بپذیرد. شب در لقانطه حسین با آذرماه گرم مى‌گیرد.

رمان «کمی بهار» در سال ۱۳۱۲ آغاز می‌شود؛ دو سال پیش از کشف حجاب. اردکان در این رمان صحنه‌ای‌ است که در آن و در قالب یک «ساگای خانوادگی» تاریخ ایران رقم می‌خورد.

خانم پارسی‌پور در این رمان می‌خواهد نشان بدهد که چگونه تحولات زن ایرانی در طول تاریخ، منجر به تحول مردان نیز می‌شود. «کمی بهار» همانطور که به‌تدریج نوشته می‌شود، در «رادیو زمانه» هم به شکل کتاب گویا در اختیار خوانندگان و شنوندگان قرار می‌گیرد.

شماره ۱۱۰ از این مجموعه را می‌توانید بشنوید. خلاصه این بخش چنین است:

راحله خانم به ایرج مى‌گوید حضور او با یک مرد غریبه در یک خانه کار درستى نیست و بهتر است او و مهدى صیغه بشوند تا او بتواند آزادانه در خانه بگردد. ایرج که به شدت نیازمند کمک زن است مى‌پذیرد و راحله خانم که جاى مادر مهدى است صیغه او مى‌شود و به عنوان نخستین زن زندگى مهدى با او رابطه برقرار مى‌کند. بعد حسین الله‌وردى در اداره ایرج به دیدار او مى‌آید و از او و همسرش دعوت مى‌کند تا شب در لقانطه شام بخورند. ایرج که مى‌داند حسین عاشق اوست بسیار ناراحت است، اما مجبور است دعوت را بپذیرد. شب در لقانطه حسین با آذرماه گرم مى‌گیرد و...

این مطلب را پسندیدید؟ کمک مالی شما به ما این امکان را خواهد داد که از این نوع مطالب بیشتر منتشر کنیم.

آیا مایل هستید ما را در تحقیق و نوشتن تعداد بیشتری از این‌گونه مطالب یاری کنید؟

.در حال حاضر امکان دریافت کمک مخاطبان ساکن ایران وجود ندارد

توضیح بیشتر در مورد اینکه چطور از ما حمایت کنید

نظر بدهید

در پرکردن فرم خطایی صورت گرفته

نظرها

نظری وجود ندارد.