روشنفکری و همسری
حبیب حسینی فرد- یکی از محملهای خوب برای محکزدن مدعای روشنفکران و اهل فکر و اندیشه در زمینه پایبندی عملی به آنچه که ترویج میکنند رفتار آنها در قبال نزدیکترین حوزه غیرعمومیشان، یعنی خانواده است.
یکی از محملهای خوب برای محکزدن مدعای روشنفکران و اهل فکر و اندیشه در زمینه پایبندی عملی به آنچه که ترویج میکنند رفتار آنها در قبال نزدیکترین حوزه غیرعمومیشان، یعنی خانواده است.
۱
اخیرا مصاحبهای ویدئویی با آرامش دوستدار به مناسبت هشتاد و پنجمین سالگرد تولدش منتشر شده که در میان آن همسر ایشان هم چند کلامی میگوید. از سختی زندگی با آرامش میگوید و این که پیوسته دنبال نوشتنش بود و اولویتی به جز آن نمیشناخت.
او میگوید که زندگی سخت است و زندگی با آرامش سختتر.
این نکته را در این ویدئو در دقیقه ۱۴ ببینید.
۲
اخیرا نشریه اندیشه پویا در ایران مصاحبهای کرده با پوران شریعت رضوی، همسر علی شریعتی. او نیز جملاتی در مورد اولویتهای همیشگی علی شریعتی بر زبان آورده که تلخ و غیرقابل باور است، از جمله این که شریعتی در شب زایمان همسرش در پاریس غایب بوده و در زایمان دیگر هم، در تهران مشغول سخنرانی بوده با عنوان: «فاطمه فاطمه است»:
«هر کسی مشکلات من را داشت گاهی عصبی میشد و جوش میآورد. برای همین است که برایم مینوشت نُهمن شیر لگدزنِ فلان ... سر تولد سوسن و سارا در پاریس زندگی میکردیم که علی خانه نبود و من در حال زایمان مانده بودم چه کنم. شب تولد مونا هم که در مشهد زندگی میکردیم، علی تهران بود و همان شبی بود که سخنرانی «فاطمه فاطمه است» را انجام داد. مادرم هم مشهد نبود و من مجبور شدم با یک دوستم به بیمارستان بروم...
اینکه علی در یکی از نامهها میگوید همسر خوب ولی همدم بد، خیلی هم دروغ نیست. من همدم خوبی نبودم اما دلیلش این بود که من باید هر روز چهار تا بچه را راه بیندازم و بعد خودم هم بروم مدرسه و درس بدهم، طبیعی است که با چنین اوضاع و احوالی نصف شب نمیتوانم پای دل علی بنشینم و ببینم چه مقالهای نوشته و چه فکرهایی در سرش است.»
بخشهایی از این مصاحبه را اینجا بخوانید.
۳
چند سال پیش مصاحبهای با همسر محمود دولتآبادی منتشر شد که او هم در آن میگفت که به دلش مانده بوده است که یک روز دولتآبادی «اولویت» نوشتن و «رسالت فرهنگی و اجتماعیاش» را کنار بگذارد، وقتش را کمی به بچهها اختصاص بدهد و دست آنها را بگیرد و مثلا به پارک ببرد تا او هم دمی بیاساید.
لینک مصاحبه متاسفانه دیگر موجود نیست.
این که زنان سه نحله مختلف از جریانهای روشنفکری و اجتماعی ایران از مسئله واحدی شکایت دارند، شاید نشانگر این باشد که به رغم اختلافهای بعضا عمیق در این یا آن عرصه نظری، درههای عمیقی آنها را به لحاظ رویکرد و کنش فردی و واقعی از هم جدا نمیکند. این هر سه فرد نامآشنا البته متعلق به یکی دو نسل پیش از ما هستند، ولی مشکل رویکرد مردسالارانه و پاشاگونه آنها به رغم همه آن حرفها و توصیفات زیبا و گیرایی که در باره انسانیت و رعایت شان و حرمت انسانی در آثارشان مطرح کردهاند، معضلی جدی است که هنوز هم در میان ما عمل میکند.
به عبارتی، خوب است که روشنفکران و نویسندگان به کار تولیدات خود مشغول باشند، اما بهبود زیست اجتماعی و فردی که از مولفههای انسانیتری مایهور باشد نیازمند تربیتی دمکراتیک و مبتنی بر ترویج و اعمال برابرحقوقی در همه سطوح است، تربیتی که بنیانش از خانواده و مدرسه و رفتار با نزدیکترین افراد به خویش و به خصوص زنان خانواده شروع میشود.
در این ۴۰ سال دستکم در سطح رسمی در این عرصهها عقب رفتهایم، و چه خوب که عرصه عمومی تیول گفتمان و رویکردهای رسمی و مسلط نیست و جامعه متاثر از رهیافتهای خویش و در تاثیر و تاثر از جاهای دیگر بیپیشرفت در این زمینه نبوده است. ولی هنوز شاید کار زیادی باقی مانده باشد.
نظرها
برترین
خود این زن ها هم مقصرند که با چنین شوهرانی زندگی می کنند . گاه حتی هویت شوهر رو هم می گیرند !! نمونه این همه زنی که نام خانوادگی شوهر خودشون رو می گیرند وحتی در نامگذاری فرزندی که نام خانوادگی اش رو هم از پدرش داره نقشی ندارند! زنی که قبول میکنه فرودست باشه نباید به چنین رفتارهایی معترض باشه !
سهیده نیکویی
مطلبی که شما میگوئید برای یک فرد عاادی و در یک شرایط ارام! درست است ولی مثلا در مورد یک مبارز و یک چریک و حتی یک نویسنده که وقت محدودی برای بیاان افکارش دارد وضع فرق می کند. قاعده الاهم فی الاهم. البته همسران همان طور که در افتخارات شریکند در سختی ها سهیم و مورد قدر شناسی هستند.
پارسی
من موافق نیستم، زندگی شخصی و زندگی اجتماعی، گرچه ارتباطهایی دارند ولی دو مقوله جدا از هم هستند. اگر روشنفکری امری مثبتی بدانیم و آن صرفا مشکل روانشناختی ندانیم! خودزنی ها روشنفکرها نسبت هم یا شاید تئوری توطئه را دور از نظر نبینیم، نفوذی های ضد روشنفکری، حتی قابل تصور است. زندگی شخصی افراد . رفتار شخصی افراد، لزوما تحت تاثیر عواملی است که گاه از کنترل افراد خارج میشود. در ضمن سخن درست و معقول/حق از هرکسی گفته شد، حق است. هرچند التزام گوینده حرف حق، به آن حق، نیکوتر است.
سما
بجز این ۳ نفر به علی حاتمی میشه ارجاع داد که اجازه نداد همسرش پس از ازدواج در فیلمی به غیر از فیلم های خودش بازی کند