ارتباط ناشناخته. ارتباط بدون سانسور. ارتباط برقرار نمی‌شود. سایت اصلی احتمالاً زیر سانسور است. ارتباط با سایت (های) موازی برقرار شد. ارتباط برقرار نمی‌شود. ارتباط اینترنت خود را امتحان کنید. احتمال دارد اینترنت به طور سراسری قطع شده باشد. ادامه مطلب

علیرضا گلی‌پور در زندان دست به اعتصاب غذا زد

علیرضا گلی‌پور، زندانی سیاسی در اعتراض به ارسال غیرقانونی پرونده خود به دیوان عالی کشور دست به اعتصاب غذا و اعتصاب دارو زد.

علیرضا گلی‌پور، زندانی سیاسی در اعتراض به ارسال غیرقانونی پرونده خود به دیوان عالی کشور دست به اعتصاب غذا و اعتصاب دارو زد.


بنا بر گزارش‌های رسیده به رادیو زمانه این زندانی سیاسی از روز سه‌شنبه ۲۴ خردادماه / ۱۴ ژوئن اعتصاب غذای خود را آغاز کرده است.

یک روز قبل آزیتا قره بیگلو وکیل این زندانی سیاسی از ارسال پرونده موکلش به دیوان عالی کشور به جای دایره اجرای احکام خبر داده بود.

علیرضا گلی‌پور در نامه‌ای اعلام کرده بود با توجه به اینکه دادگاه‌های جمهوری اسلامی را قبول ندارد، هیچ اعتراضی به رأی صادره نداشته و تسلیم رأی دادگاه نیست. با توجه به این  نامه علیرضا گلی‌پور  درخواست تجدید نظر نداده و طبق روند قانونی پرونده او باید به اجرای احکام می‌رفت تا اجرایی شود.

با ارسال پرونده علیرضا گلی‌پور  به دیوان عالی کشور اجرایی شدن عدم تحمل کیفر و مرخصی درمانی این زندانی سیاسی به دلیل بیماری صعب‌العلاج او به تأخیر خواهد افتاد.

علیرضا گلی‌پور در تاریخ ۳۰ فروردین ۹۵ و از سوی شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی صلواتی مجموعاً به ۳۹ سال و ۹ ماه حبس تعزیری و ۱۶۴ ضربه شلاق محکوم شد.

علیرضا گلی‌پور کیست؟

علیرضا گلی‌پور فرزند داوود، متولد ۲۲ فروردین ۱۳۶۵ در تهران، محله نیروی هوایی در خانواده متوسط متولد شده است.

در شش سالگی در مدرسه احمد معینی شروع به تحصیل کرد و بعد از گذراندن دوره ابتدایی، دوره متوسط و دبیرستان را به‌صورت جهشی در مدرسه تیزهوشان گذراند. او در سال ۱۳۸۰ همزمان با فوت پدرش دیپلم گرفت و از طرف کانون نخبگان در دانشکده مخابرات در رشته رادیو ادامه تحصیل داد.

در سن ١٨ سالگی به مجموعه وزارت ارتباطات معرفی شده و در معاونت آزمایش و تحویل مشغول به کار شد. در سال ٨٤ مدرک لیسانس گرفت و در سال ٨٥ در رشته مخابرات در مقطع کارشناسی ارشد ادامه تحصیل داد. او در سال ٨٨ به اتهام نشر اکاذیب و تشویش اذهان عمومی برای بار اول بازداشت شد.

در سال ٨٩ از زندان اوین آزاد شد و به عنوان مشاور شرکت‌های مخابراتی مانند اریکسون و نوکیا مشغول به کارشد و به کشورهای پاکستان، ایرلند، عراق، آلمان و چندین کشور دیگر جهت آموزش سفر کرد.

علیرضا گلی‌پور در ۱۱ مهرماه ۱۳۹۱ به اتهام خروج اطلاعات محرمانه وزارت ارتباطات و قرارگاه‌های سپاه و وزارت اطلاعات و فسادهای اخلاقی و اقتصادی مسئولان نظام به اتهام جاسوسی به نفع کشور آمریکا و سازمان مجاهدین خلق توسط وزارت اطلاعات و سپاه پاسداران و اطلاعات نیروی انتظامی (ناجا) بازداشت شد و بارها تحت بازجویی قرار گرفت و در نهایت پرونده او به شعبه ١٥ دادگاه انقلاب ارسال شد.

علیرضا گلی‌پور متهم است که در جریان حوادث پس از انتخابات در سال ۸۸ بسیاری از افرادی که آن زمان مورد پیگیری و شنود نهادهای اطلاعاتی بوده‌اند را در جریان گذاشته و باعث متواری شدن آنان شده است.

او همچنین متهم است که بسیاری از موارد فساد افراد حکومتی را افشا کرده است. علیرضا گلی‌پور همچنین با اتهام عکس‌برداری و فیلم‌برداری از پروژه‌های هسته‌ای همچون نطنز روبرو شده است.

علیرضا گلی‌پور هم‌اکنون در قرنطینه بند هفت زندان اوین و در شرایط خاص امنیتی نگهداری می‌شود.

گلی‌پور خود در توصیف دوران بازجویی‌اش گفته است: «کتک زدن،  تهدید به تجاوز، تهدید به آبروریزی مادر و خواهر و همسر، بازداشت خانواده و …، تنها بخشی از شکنجه‌های دوران بازجویی در انفرادی بوده است.»

او همچنین در توصیف وضعیت خانواده خود در دورانی که در حبس انفرادی بوده گفته است: «حدود یک‌ سال و نیم پس از بازداشت، خانواده هیچ اطلاعی از وضعیت من نداشتند و هیچ تماسی با خارج از زندان و خانواده نداشتم. بعدها پس از انتقال به بند متوجه آزار و فشارهای مأموران وزارت اطلاعات به خانواده‌ام شدم. ارائه اطلاعات از طرف وزارت اطلاعات و شکنجه‌های روانی مادرم به حدی بود که، طی آن دوران، مادرم که ناراحتی قلبی دارد، سه بار در بیمارستان بستری شد. طی دوران حبس در انفرادی و قطع تماس با دنیای خارج، همسرم که از اقوام نزدیک آیت‌الله صانعی بود با فریب‌کاری وزارت اطلاعات و فشارهای وارده به خانواده وادار به طلاق و جدایی شد.» او در خصوص نقش وزارت اطلاعات در این طلاق گفته است «درحالی‌که بیش از یک سال از تماس با دنیای خارج از سلول انفرادی محروم بودم، به همسرم اعلام کرده بودند که من با خانمی ارتباط داشته و همراه او از کشور فرار کرده‌ام.»

این زندانی سیاسی در طی چندین سال حبس دچار بیماری‌های متعددی شده است. او از بیماری قلبی رنج می‌برد و همچنین دچار توموری در ناحیه قفسه سینه شده است.

علیرضا گلی‌پور برای خارج کردن تومور تاکنون دو بار تحت عمل جراحی قرار گرفته است.

١٥ سال حبس به اتهام جاسوسی به نفع اجانب، ١٠ سال  حبس به جرم هواداری از سازمان مجاهدین خلق، ۷,۵ سال حبس به اتهام اجتماع و تبانی، ۴,۵ سال حبس به اتهام خروج غیر قانونی از مرز، یک سال حبس و ٩٠ ضربه شلاق به اتهام توهین به رهبری و مسئولان نظام و در نهایت یک سال و ٩ ماه حبس و ٧۴ ضربه شلاق به اتهام حمل غیرقانونی بیسیم موارد محکومیت این زندانی سیاسی است.

این مطلب را پسندیدید؟ کمک مالی شما به ما این امکان را خواهد داد که از این نوع مطالب بیشتر منتشر کنیم.

آیا مایل هستید ما را در تحقیق و نوشتن تعداد بیشتری از این‌گونه مطالب یاری کنید؟

.در حال حاضر امکان دریافت کمک مخاطبان ساکن ایران وجود ندارد

توضیح بیشتر در مورد اینکه چطور از ما حمایت کنید

نظر بدهید

در پرکردن فرم خطایی صورت گرفته

نظرها

  • Omid

    بنظرم ،زجرکش کردن یک انسان با ۳۹سال حبس، اصن کار انسانی نیست،،بنظرم یا اعدامش کنند یا از ایران واسه همیشه اخراجش کنند

  • Omid

    او مرتکب خلافهایی شده،اما اخراجشاز کشور بهتر از ۳۹سال حبس است

  • غلام عسگري

    رژيم جهل وجورجنايت فساد همواره براي سرپوش گذاشتن برجنايتها وفسادهاي گسترده خود به انسانهاي پاك واگاه كه با خواسته هاي حاكمان الوده همسو وهمراه نمبوده ازطريق گوناگون اسيب زده است كه اين شيوه داعشي طي سي وهشت سال عمرننگين رژيم بنيادگراي اخوندي بصورت سريالي درحال انجام است زيرا دستگاه سراسرالوده بصطلاح قوه قضاييه توسط كساني اداره ميشود كه سرسپردگي خودرا به ولي فقيه ارتجاع ثابت كرده باشد ورييس دزد وجنايتكار ودروغگووغارتگرانرا رهبرجاني تعيين ميكند به همين لحاظ درراس تمامي بيدادگاههاي فرمايشي يك شكنجه گرفساد الاخلاق نشسته است واومجبوربنابه سليقه وبفرمان نيروهاي اطلاعاتي وامنيتي عمل كند چرا كه جوانان نخبه اي چون گلي پور واميد كوكبي وديگران حاضربه شركت دراعمال جنايتكارانه وخيانتكارانه انها نيستند كه مورد غضب قرارميگيرند ودربيدادگاههاي رژيم با اتهامات كليشه اي مواجه ميشوند به زندانهاي دراز مدت محكوم ميشوند اما سخترين دوراني كه برانها ميگذرد زمانهاي مكرربازجويي وتهديد وشكنجه هاي روحي وجسمي ميباشد، من بعنوان يك انسان دردكشيده اينگونه برخوردهاي سليقه اي وقرون وسطايي با اين انسانهاي پاك واگاه را محكوم ميكنم وازجامعه جهاني تقاضا دارم نسبت به رهايي زندانيان سياسي وامنيتي وفعالين گارگري ومدني ومعلمان وعقيدتي اقدام كنند زيرا تعدادي ازانها براثرشكنجه هاي مداوم واعتصاب غذا وبيماري هاي صعب العلاج جانشان درمعرض خطرمرگ قراردارد،اما خواسته ديگرم ازحضور تحت يتم وتبعيض ايران است كه درمقابل بيعدالتي رژيم سراسرفساد اخوندي بپاخيزند وازانسانهاي گرفتارامده درزندانهاي مخوف ولي فقيه حمايت كنند چراكه اولا اين رژيم اصلاع شدني نيست وهرگزجزبه رازبقا خود نينديشيده است وبه همين لحاظ ازابتداتا كنون با خسارتهاي جبران ناپذيرجاني ومالي وعقب ماندگي نشان داده كه به مصلحت ملك وملت ايران توجهي ندارد واصولا درجهان امروزحكومت ديني نميتواند درراستاي خواسته هاي بحق مردم عمل كند، به اميدفرداي آزادي متحد وپيروزباشيد،