ارتباط ناشناخته. ارتباط بدون سانسور. ارتباط برقرار نمی‌شود. سایت اصلی احتمالاً زیر سانسور است. ارتباط با سایت (های) موازی برقرار شد. ارتباط برقرار نمی‌شود. ارتباط اینترنت خود را امتحان کنید. احتمال دارد اینترنت به طور سراسری قطع شده باشد. ادامه مطلب

کمی بهار؛ شهرنوش پارسی‌پور – ۱۴۲

شهرنوش پارسی‌پور -آفاق به عادت همیشه عصر لباس ساده‌اى پوشید و به سرپل رفت. ماه‌ها بود به مردى نگاه مى‌کرد که او هم به سرپل مى‌آمد. چون مرد نیامده بود تصمیم گرفت به خانه مادرش برود.

رمان «کمی بهار» در سال ۱۳۱۲ آغاز می‌شود؛ دو سال پیش از کشف حجاب. اردکان در این رمان صحنه‌ای‌ است که در آن و در قالب یک «ساگای خانوادگی» تاریخ ایران رقم می‌خورد.

خانم پارسی‌پور در این رمان می‌خواهد نشان بدهد که چگونه تحولات زن ایرانی در طول تاریخ، منجر به تحول مردان نیز می‌شود. «کمی بهار» همانطور که به‌تدریج نوشته می‌شود، در «رادیو زمانه» هم به شکل کتاب گویا در اختیار خوانندگان و شنوندگان قرار می‌گیرد.

شماره ۱۴۲ از این مجموعه را می‌توانید بشنوید. خلاصه این بخش چنین است:

آفاق به عادت همیشه عصر لباس ساده‌اى پوشید و به سرپل رفت. ماه‌ها بود به مردى نگاه مى‌کرد که او هم به سرپل مى‌آمد. چون مرد نیامده بود تصمیم گرفت به خانه مادرش برود. در آنجا نیز از همه دعوت کرد تا به سینما بروند. مریم و گلپر بسیار از فیلم لذت بردند و آفاق از شادى آن‌ها شاد بود. هنگامى که به خانه برگشت با شوهر خشمگین خود مواجه شد. کمبود رابطه عاطفى آفاق را رنج مى‌داد. او هیچ چیز در زندگى کم نداشت به جز تنهایى عاطفى و...

این مطلب را پسندیدید؟ کمک مالی شما به ما این امکان را خواهد داد که از این نوع مطالب بیشتر منتشر کنیم.

آیا مایل هستید ما را در تحقیق و نوشتن تعداد بیشتری از این‌گونه مطالب یاری کنید؟

.در حال حاضر امکان دریافت کمک مخاطبان ساکن ایران وجود ندارد

توضیح بیشتر در مورد اینکه چطور از ما حمایت کنید

نظر بدهید

در پرکردن فرم خطایی صورت گرفته

نظرها

نظری وجود ندارد.