دانشمندان و ایفای نقشِ خدا
<p> ونداد زمانی ـ فیلیپ بال بعد از نزدیک به ۲۰ سال نویسندگی در نشریه «طبیعت» و چاپ کتاب‌های مستند که بیشتر آن‌ها به تاریخ تحولات علمی و صنعتی اروپا می‌پردازند توانسته است به مرجع معتبری در زمینه واکنش‌ها، ترس‌ها و حتی اسطوره‌های مدرن در دنیای معاصر تبدیل گردد. اجرای نمایشی از «فرانکشتاین» توسط باله ملی انگلیس، انگیزه‌بخش تازه‌ترین مقاله‌ای شده است که فیلیپ بال به رشته تحریر در آورده است.</p> <!--break--> <p><br /> مقاله‌ جدید نویسنده‌ی تاریخ تحولات علم با عنوان «ایفای نقش خدا» در مجله‌ی «اومانیست جدید» به چاپ رسید و بعد از تجدید انتشار توسط مجله‌ی «یورزون» در اروپا، بار دیگر با موج تازه‌ای از حملات مذهبیون و به‌ویژه کاتولیک‌ها را مواجه شد. فیلیپ بال، این‌بار ضمن بررسی نقش حیاتی و تعیین‌کننده‌ی اختراعات و اکتشافات علوم پزشکی به دستاوردهای علمی در زمینه‌ی «لقاح مصنوعی» اشاره کرد.</p> <p><br /> اجرای نمایشِ «فرانکشتاین» و داستان ترسناک درباره‌ی دانشمندی روانی که هیولایی را در آزمایشگاه خلق کرده است و حضور مداوم به بازسازی آن در حقیقت به این دلیل صورت می‌گیرد که زمینه‌ساز بازگشت به اسطوره‌ها و نگرانی‌های عمومی می‌گردد که از آغاز پیدایش تمدن‌ها گریبان بشر را گرفته است. تاکید نویسنده برای نوشتن مقاله درباره‌ی ایفای نقش خدا توسط دانشمندان به دو دلیل زیر بوده است: خبر دریافت جایزه نوبل برای دکتر «رابرت ادوارد» مخترع و مبتکر نضج حیات در لوله آزمایشگاه و از طرف دیگر، دانستن این واقعیت فرخنده که ابتکار پزشکی دکتر ادوارد تاکنون به چهار میلیون انسان در روی کره زمین امکان حیات بخشیده است.</p> <p><img height="176" align="left" width="211" alt="" src="http://radiozamaneh2.vps.redbee.nl/sites/default/files/v02.jpg" /><br /> فیلیپ بال خاطر نشان می‌کند که ترس مذهبیون در مورد دست بردن بشر در کار خدا با تلاش نافرجام و مداوم کیمیا‌گران آغاز گشته است. همت خستگی‌ناپذیر ناشی از انگیزه‌های سودجویانه‌ی کیمیاگران برای اختراع و یا کشف معجونی که فلزهای معمولی را به طلا تبدیل نماید از آن جهت توسط خداپرستان مغضوب واقع می‌گشت چون قرار اصلی کیمیاگران دستبرد و دخالت در امر طبیعت اطلاق‌می‌شد. در این میان نکته‌ای که از دید آقای فیلیپ بال از قلم افتاده است تلاش کیمیاگرانی (شاید شرقی) بود که به دنبال آب حیات می‌گشتند. انگیزه و امیدی که بیشتر از هر دستاوردی، حریم و حتی قدرت خدایان را به زیر سئوال خواهد برد.</p> <p><br /> جستجو برای آب حیات و یا معجون جاودانگی هر چند به گونه‌ای واقعی در چشم‌اندازهای بلندپروازانه و آینده‌بین دانشمندان قرار دارد ولی ساختن بشر مصنوعی به اشکال و تصورات گوناگون در فلسفه و تخیلات داستانی بشر همیشه وجود داشته است. در کنار همین آرزوهای بشری، سایه‌ی توهم‌زا و ترساننده‌ی محافظه‌کاران مذهبی را می‌شود جستجو کرد که در رسانه‌های عمومی به دنبال هیولایی جلوه دادن همه‌ی تلاش‌های علمی و پزشکی بشر می‌گردند.</p> <p><br /> وقتی که شبیه‌سازی ژنیتیکی در هیبت گوسفندی به نام «دالی» پا به عرصه وجود گذاشت؛ گوسفندی که خارج از معیار‌ها و ضوابط مقرر شده در «طبیعت خداوندی» و از طریق تقسیم و کشت سلول‌های یک گوسفند دیگر به وجود آمد روزنامه «تایم» در حین مصاحبه با مخترع دالی دکتر «یان ویلموت» و تیم دانشمندانش در سال ۱۹۹۷ نوشت: «کسی توقع ندارد که دکتر فرانکشتاین در لباس شیک شهری و با لهجه‌ی لطیف شده‌ی انگلیسی و قیافه‌ی یک کارمند بانک در برابرشان ظاهر گردد». القاء و نسبت هیولایی دادن به دانشمندانی که در کار خدا دخالت می‌کنند به همین جا ختم نمی‌شود. در سال ۲۰۱۰، وقتی که تیم دانشمندان آمریکایی برای اولین بار قادر به تهیه و خلق یک میکروب در آزمایشگاه شدند لقب «جانور فرانکشتاینی» را آنقدر در رسانه‌ها تکرار کردند تا آنکه به دل‌ها نشست.</p> <p><img height="201" align="left" width="250" alt="" src="http://radiozamaneh2.vps.redbee.nl/sites/default/files/v03.jpg" /><br /> اسطوره‌ی فرانکشتاین بیش از آنکه یادآور آرزوهای اولیه‌ی جامعه‌ی خوشبین در اوج انقلاب صنعتی شمرده شود، به نقاب ترسناکی تبدیل شده است که از طریق آن به دستاوردهای علمی و تکنولوژیکی بشر حمله شود. «مری شلی» در همهمه‌ی ادبیات رمانتیکی که او را احاطه کرده بود و به خاطر بهره‌وری از بزرگ شدن در دامان والدینی که فیلسوفان سیاسی انگلیس بودند، توانست به این باور تخیلی دست یابد که در داستانش به خلق یک انسان توسط علم بشری بپردازد.</p> <p><br /> متأسفانه ۱۵۰ سال بعد، دکتر رابرت ادوارد که جایزه نوبل را برای معرفی و تحقیقات اولیه «لقاح مصنوعی» را نصیب خود کرده است همچنان از اسطوره و تخیلی حرف می‌زند که در پیرامون تلاش‌های علمی او به راه افتاده بود. شایعاتی که از امثال او تصویری از دانشمندان روانی را ارائه می‌دهد. نابغه‌های شیطان صفتی که در نادانی کامل در کار خدا دست‌ می‌برند و باعث ایجاد تراژدی‌های بشری می‌گردند.</p> <p><br /> حتی وقتی که اولین فرزندان آزمایشگاهی به دنیا آمدند شایعات به سمت این نکته متمایز شد که بچه‌های «تولید شده» بدون حضور پیوند طبیعی عاری از روح بشری خواهند بود. گویی «مری شلی» در کنار دیدن پیشگویی‌هایش درباره‌ی دستاوردهای علمی بشر، نگران محافظان سنت و دستورات لایزال هم بود و برای همین در درون داستان به فرانکشتاین دانشمند اجازه نمی‌دهد که به درخواست هیولا برای داشتن همسر جامه عمل بپوشاند. نگرانی «مری شلی» از مدافعان نظریه‌ای که معتقد است نباید دست به چرخه‌ی طبیعت زد آنقدر بود که برای بیداری وجدان آیندگان، به دانشمند جوان دستور می‌دهد تا بدن ساخته شده‌ی همسر هیولا را تکه تکه کرده و در دریاچه بیفکند مبادا از اینکه نسل هیولاهای مصنوعی بر‌ نژاد بشر غلبه کنند.</p> <p><img height="277" align="left" width="250" alt="" src="http://radiozamaneh2.vps.redbee.nl/sites/default/files/v04.jpg" /><br /> از سویی تسلط گسترده‌ی روزنامه‌نگاری نوع احساساتی قرار دارد که قصد اصلی آن تهییج و سرگرم کردن مخاطبان است و به همین دلیل به جای فرخنده شمردن دستاوردهای علمی در حال ارائه تصویر ترسناک و مخرب «فرانکنشتاینی» برای تحریک و تدارک توجه خوانندگان می‌گرددد. از سوی دیگر، نمایندگان مذاهب سه گانه دره نیل (یهودیت، مسیحیت، اسلام) و سایر ادیان قدیمی بشر قرار دارند که بر پایه اعتقاد اساسی خویش که طبیعت، ساخته و پرداخته‌ی خداوندگار است. آن‌ها کوچک‌ترین اعتمادی به دانش بشری که دست در کار طبیعت و خدا می‌برد ندارند و با تمام وجود در برابر رشد علمی بشر کارشکنی و مقاومت می‌کنند. با این وجود روز به روز دانشمندان وظایف بیشتری را از گرده‌ی خدا جدا کرده و به کارنامه‌ی قابلیت‌های خود می‌افزایند.</p> <p><br /> Philip Ball , Playing God, The New Humanist</p> <p><br /> <a href="http://newhumanist.org.uk/2474/playing-god">http://newhumanist.org.uk/2474/playing-god</a><br /> </p>
ونداد زمانی ـ فیلیپ بال بعد از نزدیک به ۲۰ سال نویسندگی در نشریه «طبیعت» و چاپ کتابهای مستند که بیشتر آنها به تاریخ تحولات علمی و صنعتی اروپا میپردازند توانسته است به مرجع معتبری در زمینه واکنشها، ترسها و حتی اسطورههای مدرن در دنیای معاصر تبدیل گردد. اجرای نمایشی از «فرانکشتاین» توسط باله ملی انگلیس، انگیزهبخش تازهترین مقالهای شده است که فیلیپ بال به رشته تحریر در آورده است.
مقاله جدید نویسندهی تاریخ تحولات علم با عنوان «ایفای نقش خدا» در مجلهی «اومانیست جدید» به چاپ رسید و بعد از تجدید انتشار توسط مجلهی «یورزون» در اروپا، بار دیگر با موج تازهای از حملات مذهبیون و بهویژه کاتولیکها را مواجه شد. فیلیپ بال، اینبار ضمن بررسی نقش حیاتی و تعیینکنندهی اختراعات و اکتشافات علوم پزشکی به دستاوردهای علمی در زمینهی «لقاح مصنوعی» اشاره کرد.
اجرای نمایشِ «فرانکشتاین» و داستان ترسناک دربارهی دانشمندی روانی که هیولایی را در آزمایشگاه خلق کرده است و حضور مداوم به بازسازی آن در حقیقت به این دلیل صورت میگیرد که زمینهساز بازگشت به اسطورهها و نگرانیهای عمومی میگردد که از آغاز پیدایش تمدنها گریبان بشر را گرفته است. تاکید نویسنده برای نوشتن مقاله دربارهی ایفای نقش خدا توسط دانشمندان به دو دلیل زیر بوده است: خبر دریافت جایزه نوبل برای دکتر «رابرت ادوارد» مخترع و مبتکر نضج حیات در لوله آزمایشگاه و از طرف دیگر، دانستن این واقعیت فرخنده که ابتکار پزشکی دکتر ادوارد تاکنون به چهار میلیون انسان در روی کره زمین امکان حیات بخشیده است.
فیلیپ بال خاطر نشان میکند که ترس مذهبیون در مورد دست بردن بشر در کار خدا با تلاش نافرجام و مداوم کیمیاگران آغاز گشته است. همت خستگیناپذیر ناشی از انگیزههای سودجویانهی کیمیاگران برای اختراع و یا کشف معجونی که فلزهای معمولی را به طلا تبدیل نماید از آن جهت توسط خداپرستان مغضوب واقع میگشت چون قرار اصلی کیمیاگران دستبرد و دخالت در امر طبیعت اطلاقمیشد. در این میان نکتهای که از دید آقای فیلیپ بال از قلم افتاده است تلاش کیمیاگرانی (شاید شرقی) بود که به دنبال آب حیات میگشتند. انگیزه و امیدی که بیشتر از هر دستاوردی، حریم و حتی قدرت خدایان را به زیر سئوال خواهد برد.
جستجو برای آب حیات و یا معجون جاودانگی هر چند به گونهای واقعی در چشماندازهای بلندپروازانه و آیندهبین دانشمندان قرار دارد ولی ساختن بشر مصنوعی به اشکال و تصورات گوناگون در فلسفه و تخیلات داستانی بشر همیشه وجود داشته است. در کنار همین آرزوهای بشری، سایهی توهمزا و ترسانندهی محافظهکاران مذهبی را میشود جستجو کرد که در رسانههای عمومی به دنبال هیولایی جلوه دادن همهی تلاشهای علمی و پزشکی بشر میگردند.
وقتی که شبیهسازی ژنیتیکی در هیبت گوسفندی به نام «دالی» پا به عرصه وجود گذاشت؛ گوسفندی که خارج از معیارها و ضوابط مقرر شده در «طبیعت خداوندی» و از طریق تقسیم و کشت سلولهای یک گوسفند دیگر به وجود آمد روزنامه «تایم» در حین مصاحبه با مخترع دالی دکتر «یان ویلموت» و تیم دانشمندانش در سال ۱۹۹۷ نوشت: «کسی توقع ندارد که دکتر فرانکشتاین در لباس شیک شهری و با لهجهی لطیف شدهی انگلیسی و قیافهی یک کارمند بانک در برابرشان ظاهر گردد». القاء و نسبت هیولایی دادن به دانشمندانی که در کار خدا دخالت میکنند به همین جا ختم نمیشود. در سال ۲۰۱۰، وقتی که تیم دانشمندان آمریکایی برای اولین بار قادر به تهیه و خلق یک میکروب در آزمایشگاه شدند لقب «جانور فرانکشتاینی» را آنقدر در رسانهها تکرار کردند تا آنکه به دلها نشست.
اسطورهی فرانکشتاین بیش از آنکه یادآور آرزوهای اولیهی جامعهی خوشبین در اوج انقلاب صنعتی شمرده شود، به نقاب ترسناکی تبدیل شده است که از طریق آن به دستاوردهای علمی و تکنولوژیکی بشر حمله شود. «مری شلی» در همهمهی ادبیات رمانتیکی که او را احاطه کرده بود و به خاطر بهرهوری از بزرگ شدن در دامان والدینی که فیلسوفان سیاسی انگلیس بودند، توانست به این باور تخیلی دست یابد که در داستانش به خلق یک انسان توسط علم بشری بپردازد.
متأسفانه ۱۵۰ سال بعد، دکتر رابرت ادوارد که جایزه نوبل را برای معرفی و تحقیقات اولیه «لقاح مصنوعی» را نصیب خود کرده است همچنان از اسطوره و تخیلی حرف میزند که در پیرامون تلاشهای علمی او به راه افتاده بود. شایعاتی که از امثال او تصویری از دانشمندان روانی را ارائه میدهد. نابغههای شیطان صفتی که در نادانی کامل در کار خدا دست میبرند و باعث ایجاد تراژدیهای بشری میگردند.
حتی وقتی که اولین فرزندان آزمایشگاهی به دنیا آمدند شایعات به سمت این نکته متمایز شد که بچههای «تولید شده» بدون حضور پیوند طبیعی عاری از روح بشری خواهند بود. گویی «مری شلی» در کنار دیدن پیشگوییهایش دربارهی دستاوردهای علمی بشر، نگران محافظان سنت و دستورات لایزال هم بود و برای همین در درون داستان به فرانکشتاین دانشمند اجازه نمیدهد که به درخواست هیولا برای داشتن همسر جامه عمل بپوشاند. نگرانی «مری شلی» از مدافعان نظریهای که معتقد است نباید دست به چرخهی طبیعت زد آنقدر بود که برای بیداری وجدان آیندگان، به دانشمند جوان دستور میدهد تا بدن ساخته شدهی همسر هیولا را تکه تکه کرده و در دریاچه بیفکند مبادا از اینکه نسل هیولاهای مصنوعی بر نژاد بشر غلبه کنند.
از سویی تسلط گستردهی روزنامهنگاری نوع احساساتی قرار دارد که قصد اصلی آن تهییج و سرگرم کردن مخاطبان است و به همین دلیل به جای فرخنده شمردن دستاوردهای علمی در حال ارائه تصویر ترسناک و مخرب «فرانکنشتاینی» برای تحریک و تدارک توجه خوانندگان میگرددد. از سوی دیگر، نمایندگان مذاهب سه گانه دره نیل (یهودیت، مسیحیت، اسلام) و سایر ادیان قدیمی بشر قرار دارند که بر پایه اعتقاد اساسی خویش که طبیعت، ساخته و پرداختهی خداوندگار است. آنها کوچکترین اعتمادی به دانش بشری که دست در کار طبیعت و خدا میبرد ندارند و با تمام وجود در برابر رشد علمی بشر کارشکنی و مقاومت میکنند. با این وجود روز به روز دانشمندان وظایف بیشتری را از گردهی خدا جدا کرده و به کارنامهی قابلیتهای خود میافزایند.
Philip Ball , Playing God, The New Humanist
نظرها
کاربر مهمان سیما
<p>خداهای هم هستند که با علم دشمنی ندارند. فکر نکنم خدایی حقیقی دشمن اسایش بشر باشد</p>
shahrokh
<p>هر وجود متعادل در حوزهء توانائی خود خالق و جمع همسو ، قدرت جمعی را شکل میدهند . چنانچه کثرت این جمع ، بر محیط غالب شود ، ارادهء انان چون اراده خداوند جاری خواهد شد . تنها فرق این قدرت فراگیر با خداوند بر اصل تعادلی بودن توان الهی مستقر است اگر ارادهء جمعی انان بتواند متعادل و مستمر عمل کند انان تبدیل شده به خدا هستند ،<br /> دوستشان بدارید و از انان ، اگاهانه تبعیت کنید تا خود نیز خدا شوید و بی نیاز و مسلط ، متعادل و بی غرض ، بسیط و بی انتها ، قادر و متغییر .<br /> شبیه سازی ، قدم اول است اگر در خصلت و اخلاق نیز بتوانند خود را شبیه خدا بنمایند . ایندو با هم شکوفائی بی نظیر خواهدبود . به هزارهء بی انتها و پایان جهل ، خوش امد گوئی است .</p>