ارتباط ناشناخته. ارتباط بدون سانسور. ارتباط برقرار نمی‌شود. سایت اصلی احتمالاً زیر سانسور است. ارتباط با سایت (های) موازی برقرار شد. ارتباط برقرار نمی‌شود. ارتباط اینترنت خود را امتحان کنید. احتمال دارد اینترنت به طور سراسری قطع شده باشد. ادامه مطلب

چگونه می‌توان یک رمان پرفروش نوشت؟

پژوهش جوکرز – آرچر ۵۰۰ رمان پرفروش را مورد بررسی قرار داده. سکس مهم نیست. قید فلسفه و سیاست را هم باید زد. خواننده می‌خواهد خودش را در کتاب پیدا کند.

یک نویسنده آمریکایی به نام متیو ال جوکرز و یک نویسنده بریتانیایی به نام جودی آرچر تلاش کرده‌اند در کتابی با عنوان « The Bestseller Code » به این پرسش پاسخ بدهند. برای پرفروش شدن یک رمان سکس مهم نیست. عشق مهم است. قید فلسفه و سیاست را باید زد. زبان فاخر ادبی را باید کنار گذاشت و تجربه نویسنده هم اهمیت زیادی دارد.

چگونه می‌توان یک رمان پرفروش نوشت؟ - پژوهش متیو ال جوکرز و جودی آرچر

جوکرز و آرچر این پژوهش را ابتدا با طرح پرسشی در توئیتر آغاز کرده‌اند: آیا فکر می‌کنید می‌توان آلگوریتمی نوشت که با کمک آن کتاب پرفروش را شناسایی کرد؟

۳۰۶ کاربر در این همه‌پرسی شرکت کردند. کمتر از نیمی از آن‌ها پاسخ داده بودند چرا نه. ۲۱ درصد پیش‌بینی کرده بودند که در آینده نه چندان دوری این امر تحقق پیدا می‌کند و ۳۳ درصد هم پاسخ داده بودند که هرگز چنین چیزی امکان‌پذیر نخواهد شد.

جودی آرچر، ویراستار انتشاراتی پنگوئن است و در دانشگاه استنفورد درباره رمان‌های عام‌پسند تز دکترایش را نوشته است. متیو ال جوکرز هم استاد ادبیات انگلیسی در دانشگاه لینکلن نبراسکاست. آن‌ها برای این پژوهش ۵۰۰۰ رمان پرفروش از فهرست پرفروش‌های نیویورک تایمز را مورد بررسی قرار داده‌اند.

فقط یکی دو موضوع آشنا و نه بیش از آن

چگونه می‌توان یک رمان پرفروش نوشت؟ این پرسش را می‌توان به این شکل هم مطرح کرد: مخرج مشترک آثار نویسندگان عام‌پسندی مانند جی کی رولینگ، جان گریشام، استفن کینگ، دانیل استیل و دن براون چیست؟

نویسندگان عام‌پسند بر خلاف نویسندگان دیگر از میان حدود ۵۰۰ موضوع، فقط روی دو - سه موضوع تمرکز دارند: مهم‌ترین این موضوعات درگیری و چالش با دیگری‌ست. عشق و خانواده در یکسو، جنگ و بیماری در سوی دیگر. هرچه این تضاد برجسته‌تر باشد، به همان اندازه اثر خواندنی‌تر و مهیج‌تر است. گاهی هم اگر در این میان خونریزی اتفاق بیفتد، بر هیجان و کشش رمان اضافه می‌شود.

نویسندگانی مانند استیل و گریشام که به طور زنجیره‌ای کتاب تولید می‌کنند، همواره در طی سال‌های دراز فقط روی یک موضوع مشخص تمرکز دارند. برای مثال از پژوهش یاد شده معلوم شده است که ثلث رمان‌هایی که گریشام منتشر کرده به دادخواهی ربط دارد. موضوع دیگر روحیه ورزشکاران در تیم است. استیل به «سرنوشت» علاقه دارد و اغلب شخصیت‌های او از واهمه از بیماری رنج می‌برند. از اینجا حقیقت دیگری از پرده بیرون می‌افتد: نویسنده عام‌پسند می‌بایست درباره موضوعی قلم بزند که در آن زمینه از تجربه کافی برخوردار است. هر دو این نویسندگان با موضوعات یاد شده به خوبی آشنایی دارند. گریشام وکیل است و به بازی بیسبال علاقه زیادی دارد، استیل که پنج بار ازدواج کرده، مادر ۹ فرزند است.

سکس فقط نمک و فلفل ماجراست

«نزدیکی انسان‌ها با هم» نیز از موضوعاتی‌ست که می‌تواند رمانی را پرفروش کند. برای مثال در «پنجاه سایه خاکستری» نوشته ای. ال جیمز، شخصیت‌ها رابطه عاطفی‌شان با همدیگر را بازگو می‌کنند. این رمان ۱۲۵ میلیون جلد فروش داشته است. ۲۱ درصد از حجم این رمان به نزدیکی و دوری عاطفی شخصیت‌ها ربط دارد. ۱۳ درصد به حرف‌های خودمانی و افشای رازهای سر به مُهر. سکس در این میان نمک و فلفل ماجراست و اهمیت چندانی ندارد.

سکس در رمان‌هایی که فروش خوبی ندارند، دو برابر رمان‌های پرفروش در داستان مطرح می‌شود. انقلاب‌های سیاسی و اجتماعی، رهبران خودکامه و تأملات فلسفی نیز خواننده ندارند. بر اساس پژوهش آرچر – جوکرز مخاطب امروزی رمان مایل است زندگی خودش را در قالب شخصیت‌ها بازیابد. ازدواج، مرگ، بیماری، بدهکاری، مدرسه و دانشگاه، مراسم تدفین، رابطه با فرزندان، رابطه با پدر و مادر و تکنولوژی‌های نوین در زندگی روزانه موفقیت رمان را تضمین می‌کنند.

در رمان‌های عام‌پسندی که امروزه‌روز منتشر می‌شود زنان می‌بایست از شخصیت قوی برخوردار باشند. اگر هم بدجنس و بدذات و تبهکار باشند، بر جذابیت آن‌ها افزوده می‌شود. (سه‌گانه هزاره از استیگ لارسن). علاوه بر این جنس زبان هم بسیار اهمیت دارد: هرچه زبان اثر به زبان روزانه مردم نزدیک‌تر باشد، احتمال پرفروش بودن اثر هم بیشتر می‌شود. قاعده کلی این است: از زبان‌آوری ادبی بپرهیز. عبارت‌هایی مانند می‌خوام، لازم دارم، دوستت دارم، دلم واسه‌ت تنگ شده، بارها در کتاب‌های پرفروش تکرار می‌شوند.

اما آیا این قاعده‌ها در همه فرهنگ‌ها معتبرند؟ معلوم نیست. پژوهش آرچر – جوکرز به مخاطب غربی در آمریکای شمالی و اروپا نظر داشته است. با این‌حال از نظر ساختار داستان، قواعدی هم هستند که در همه فرهنگ‌ها اعتبار دارند: تعلیق می‌بایست متقارن باشد. اگر شخصیتی به لحاظ عاطفی با بحران مواجه شده، بعد از گذر از بحران، می‌بایست کامیاب شود. ناکامی‌ها و کامیابی‌های او اما می‌بایست متقارن، دقیق، و حساب‌شده و در تناسب با هم باشد.

در همین زمینه

این مطلب را پسندیدید؟ کمک مالی شما به ما این امکان را خواهد داد که از این نوع مطالب بیشتر منتشر کنیم.

آیا مایل هستید ما را در تحقیق و نوشتن تعداد بیشتری از این‌گونه مطالب یاری کنید؟

.در حال حاضر امکان دریافت کمک مخاطبان ساکن ایران وجود ندارد

توضیح بیشتر در مورد اینکه چطور از ما حمایت کنید

نظر بدهید

در پرکردن فرم خطایی صورت گرفته

نظرها

نظری وجود ندارد.