عروسکهای باربی و طراح نابغه آنها
باربی، کودکی یک دختربچه را نمایانگر نمیکند. تصویری از آینده او را برابرش قرار میدهد. روت هندلر مبتکر این عروسکها صد سال پیش در چنین روزی متولد شد.
عروسکهای باربی منتقدان و مخالفان پرشماری دارد: اشخاصی که با زندگی مصرفی مخالفاند، عروسکهای باربی را یکی از جلوههای زندگی مصرفی میدانند. فمینیستها هم به خاطر الگوسازی برای زن از این نوع عروسکها دل خوشی ندارند. مذهبیها از جمله متشرعان ایرانی و جلوتر از همه آیتالله علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی از مخالفان سرسخت عروسک باربی اند. یک صد سال پیش در چنین روزی روت هندلر، سازنده و مبتکر عروسکهای باربی متولد شد.
دلخوری یک آیتالله از باربی
عروسکهای باربی که نوع اسلامیاش هم به دستور رهبری و با نامهایی مانند سارا و دارا به بازار آمد، اما شکست خورد، در فرهنگ آمریکایی همارز نمادهای فرهنگ پاپ مانند میکیماوس، بتمن و کوکاکولاست.
دلخوری آیتالله علی خامنهای از این نشانهها به آن حد رسید که در شورای عالی انقلاب فرهنگی موضوع را به بحث گذاشت. رهبر جمهوری اسلامی گفته بود:
خب، یک عروسک است فقط، بتمن را بچه ما میشناسد. ده بیست فیلم درست کردهاند، این فیلم را آنجا دیده، بعد که میبیند همان عروسکى که در فیلم داشت کار میکرد، در مغازه هست، به پدر و مادرش میگوید این را براى من بخرید. شما بایستى این عروسک را که ساختید، در کنار ساخت عروسک، ده بیست فیلم کودک درست میکردید براى اینکه این عروسک معرفى بشود پیش بچهها؛ بعد که معرفى شد، آنوقت خودشان میخرند، ولى وقتى معرفى نشد، بازار ندارد و ورشکست میشود؛ و ورشکست شد. یعنى یک چنین دقتهایى را بایست کرد. بههرحال این تهاجم فرهنگى به این شکل یک واقعیتى است.
روت هندلر، عامل این «تهاجم فرهنگی» اما تنها دستاوردش عروسکهای باربی نیست. او همچنین به مصوبات شورای انقلاب فرهنگی کشوری مانند ایران و به نهادهایی مانند سازمان تبلیغات اسلامی هم تکیه نداده بود. او زنی بود مبتکر که از فرصتها به خوبی استفاده میکرد.
یک یهودی مهاجر در آمریکا
هندلر در نوامبر ۱۹۱۶ متولد شد. او یکی از ۱۰ فرزند یک خانواده مهاجر بود. پدر و مادر او جزو ۱۰ میلیون مهاجر لهستانی یهودی بودند که بعد از روی کار آمدن نازیها، به ایالات متحده آمریکا پناه آوردند. پدر روت در راهآهن آمریکا کاری به دست آورد و یکی از خواهرانش هم یک دراگاستور باز کرد. مهاجران یهودی در آن زمان معمولاً کار را با کمک اعضای خانوادهشان پیش میبردند. برای همین روت هم به کمک خواهرش شتافت و در دراگاستور او شروع به کار کرد.
آمریکا دستکم در مورد روت هندلر خلف وعده نکرد. او توانست در این کشور تحصیلاتش را به پایان برساند، در حین تحصیل با یک دانشجوی رشته طراحی ازدواج کرد و با کمک او در گاراژ خانهاش نمایشگاهی از دستساختههایش راه انداخت: بازیچههایی برای کودکان، قاب عکس و آباژورهایی که او خودش طراحی کرده بود و با مواد و مصالح ارزان ساخته بود.
در همین زمینه: رقیب عروسک باربی با جوش صورت و چروک پوست
جولی آلتمن، نویسنده سرگذشت روت هندلر مینویسد: «او در این کار چنان موفق شد که در ۲۲سالگی از نظر مالی کاملاً مستقل بود.»
اداره کسب و کار به عهده روت بود. او بود که قراردادهایی را امضاء میکرد و او بود که با ایده ساختن قاب عکسهای چوبی به جای قاب عکسهای پلاستیکی، آن هم در زمان جنگ که پلاستیک کمیاب بود، سرمایهای فراهم کرد. روت و همسرش الیوت و شریک آنها، شخصی به نام هارالد متسون یک شرکت سهامی تأسیس کردند.
آلتمن مینویسد: «با وجود آنکه همه این موفقیتها را روت به دست آورده بود، اما هنگام ثبت شرکت، نام او را از قلم انداختند.»
با اینحال به زودی روت هندلر موفق شد با طراحی اسباببازی برای کودکان سهم عمدهای از این بازار سودآور را در اختیار بگیرد و بخشی از سرمایهاش را در بازار سودآور دیگری سرمایهگذاری کند: ساخت دستگاههای تلویزیون.
باربی متولد میشود
روت هندلر در یکی از سفرهایش به سوئیس به حسب تصادف چیزی را کشف کرد: شش عروسک با پاها و موهای بلند با لباس شیک اسکی که در ویترین یک مغازه خودنمایی میکردند. طول این عروسکها ۲۸ سانتیمتر بود.
دختر کوچک روت هندلر مجذوب این عروسکها شده بود. از این لحظه بود که ایده عروسک باربی در ذهن روت شکل گرفت.
روت هندلر بعدها در مصاحبهای گفت:
۵۰ درصد فروشندگان ما مخالف تولید عروسکهای باربی بودند. گمان میکنم آنها از این وحشت داشتند که مادران، عروسکی را که شبیه یک زن بالغ است برای بچههایشان نخرند. طبعاً بعداً معلوم شد که اشتباه میکردند.
در آن زمان یک عروسک به شکل یک زن با سینههای برجسته و با اندامی که زیبایی کمال مطلوب زنانه در غرب را به نمایش میگذاشت، تحریک اذهان عمومی به شمار میرفت. محافظهکاران آمریکایی که از باربیها خشمگین شده بودند و آن را یک کالای «مضر فرهنگی» برای کودکان میپنداشتند، حتی از پیشینه عروسکی که از آن نفرت داشتند بیاطلاع بودند. الگوی عروسکهای باربی که در ویترین مغازهای در سوئیس توجه روت را جلب کرده بود، لی لی، یک شخصیت با اعتماد به نفس و یک دختر کاملاً مستقل در یک داستان مصور بود که در روزنامهای به طور پاورقی منتشر میشد. باربی، دختر یک مادر را به نمایش نمیگذاشت، بلکه آینده آن دختر را در سنین کودکی پیش چشم او قرار میداد و به یک سرمشق تبدیل میشد.
آخرین ابتکار یک زن نابغه
منتقدان عروسکهای باربی اعتقاد داشتند که «باربی» با آن دنیای رنگیناش اتاق کودکان را تجارتزده میکند و کودکان را به مصرفگرایی و درونی کردن ارزشهای کاذب تشویق میکند. روت هنلدر اما به این انتقادات توجه نمیکرد و به تدریج موفق شد انواع عروسکهای باربی را که شغلهای مختلفی داشتند تولید کند. مجموعه باربی از این نظر نمایانگر مشارکت اجتماعی زنان در غرب هم هست.
در سالهای دهه ۱۹۷۰ روت هندلر به سرطان پستان مبتلا شد. بعد از عمل جراحی، از حمل پستانهای مصنوعی که در آن زمان در بازار بود در رنج بود. برای همین آستین بالا زد و پستانهای مصنوعی راحتتری برای زنان طراحی کرد. این کالای طبی هم موفقیت زیادی در بازارها به دست آورد.
روت هندلر در سال ۲۰۰۲ در ۸۵ سالگی درگذشت.
نظرها
ریشه دسته دار روت هندلر
دراگ استور همون داروخانه است احتمالا نه؟
رخشنده
سلام به مسئولان محترم زمانه، در بخشی از این نوشته آمده است: «پدر و مادر او جزو ۱۰ میلیون مهاجر لهستانی یهودی بودند که بعد از روی کار آمدن نازیها، به ایالات متحده آمریکا پناه آوردند.» رقم فوق درست نیست، دو میلیون نفر بودند نه ده میلیون نفر. سایت رادیو کولتور آلمان روت هندلر را "محبوب و منفور" توصیف کرده، نه نابغه. این که مینویسید باربی تصویر آینده یک دختر را برایش مجسم میکند به معنای نقد است یا تایید؟ چون در مقالات قبلی به درستی تاکید کردهاید که دختربچهها را با توصیفاتی چون تو چقدر قشنگ و نازی - چه پیرهن پولکی معرکهای --- عروسکی و کلیشهای بار نیاورید، بلکه ذهن و تواناییهای درونی او را برجسته یا تحسین کنید.