ارتباط ناشناخته. ارتباط بدون سانسور. ارتباط برقرار نمی‌شود. سایت اصلی احتمالاً زیر سانسور است. ارتباط با سایت (های) موازی برقرار شد. ارتباط برقرار نمی‌شود. ارتباط اینترنت خود را امتحان کنید. احتمال دارد اینترنت به طور سراسری قطع شده باشد. ادامه مطلب

رؤیای نیمه‌‌شب تابستان

<p>محمود خوشنام- در تاریخ موسیقی کلاسیک، آهنگسازانی هستند که در حد فاصل میان دوره&zwnj;&rlm;ها و مکتب&zwnj;&rlm;ها قرار گرفته&rlm;&zwnj;اند. نمونه&rlm;&zwnj;ی برجسته&rlm;&zwnj;ی این&rlm;&zwnj;گونه آهنگ&rlm;&zwnj;سازان و معروف&rlm;&zwnj;ترین آن&rlm;&zwnj;ها، لودویگ فان بتهوون بود که به سنت&rlm;&zwnj;های کلاسیک تکیه داشت ولی با زبان و بیان&rlm;&zwnj;اش، راه را برای ورود رمانتیک&rlm;&zwnj;ها هموار کرد.</p> <!--break--> <p><a href="http://www.zamahang.com/podcast/2010/20110118_Jonge_Mosighi_29_Mandelson_jack_Berl.mp3"><img height="31" width="273" src="http://zamanehdev.redbee.nl/u/wp-content/uploads/musicicon.jpg" alt="" /></a></p> <p><br /> آهنگساز دیگری هم هست که اگرچه ۳۰ سال پس از بتهوون به&rlm;&zwnj;دنیا آمده و ۲۰ سال پس از او درگذشته، همین وضعیت بینابینی را داشته است. فلیکس مندلسن بارتولدی با آن&zwnj;&rlm;که به سبک و فرم کلاسیک&rlm;&zwnj;ها وفادار بود، ولی حالت&zwnj;&rlm;های توصیفی بیان، او را به رمانتیک&rlm;&zwnj;ها نزدیک&rlm; ساخته است.</p> <p><br /> مندلسن در سال ۱۸۰۹ در هامبورگ به&rlm;&zwnj;دنیا آمده و در سال ۱۸۴۷، یعنی در ۳۸ سالگی، در لایپزیگ، از دنیا رفته است. تنها کوتاهی عمر او نیست که آدمی را به یاد موتسارت می&zwnj;&rlm;اندازد، آغاز کار هنری او نیز هست. <br /> مندلسن در ۹ سالگی، به عنوان پیانونواز ورزیده وارد میدان شده، نخستین اثر مشهور خود را که &laquo;رؤیاهای نیمه&zwnj;&rlm;شب تابستان&raquo; نام دارد، در ۱۷ سالگی آفریده و نخستین اپرای خود به نام &laquo;عروسی کاماکو&raquo; را در ۱۸ سالگی در برلین بر روی صحنه برده است.</p> <p><br /> در سال&rlm;&zwnj;های بعد، او بی&zwnj;&rlm;وقفه کارهای دیگر خود را عرضه کرده است: پنج سمفونی که یکی از آن&rlm;&zwnj;ها به&zwnj;&zwnj;عنوان &laquo;سمفونی ایتالیایی&raquo; شهرت جهانی یافته، چند کنسرت برای پیانو و ویلون، دو اوراتوی سمپل و الیاس و مقادیر بی&zwnj;شماری سونات، کوارتت و کویینتت و رمانس و ترانه و اورتور.<br /> &nbsp;</p> <p>در این میان، اورتور &laquo;رؤیای نیمه&rlm;&zwnj;شب تابستان&raquo; را مندلسن زیر تأثیر نمایشنامه&zwnj;&rlm;ی معروف شکسپیر آفریده است. تکه&rlm;&zwnj;ای از آن را با اجرای ارکستر سمفونیک رادیو باواریا، به رهبری رافائل کوبلیک، می&rlm;&zwnj;شنویم:</p> <p>&nbsp;</p> <p><a href="http://www.youtube.com/watch?v=VUm1HU29TfI"><strong>[رؤیای نیمه&zwnj;شب تابستان، مندلسن]</strong></a></p> <p>&nbsp;</p> <p><img hspace="8" height="288" align="left" width="230" vspace="8" src="http://zamanehdev.redbee.nl/u/wp-content/uploads/jacques-brel1.jpg" alt="" />در میان خوانندگان، تفاوت نمی&zwnj;&rlm;کند در کدام حوزه&rlm;&zwnj;ی موسیقی، کم نبوده&rlm;&zwnj;اند کسانی که خودشان سازنده، سراینده و تنظیم&rlm;&zwnj;کننده&rlm;&zwnj;ی خوانده&rlm;&zwnj;های&rlm;&zwnj;شان باشند. ولی کمتر می&rlm;&zwnj;شود در میان آنان، سازندگان و سرایندگان خوب و برجسته پیدا کرد. در واقع، می&rlm;&zwnj;شود گفت که بسیاری از آن&rlm;&zwnj;ها، بی&rlm;&zwnj;جهت، با دخالت در زمینه&rlm;&zwnj;هایی که کار آن&rlm;&zwnj;ها نیست، به آینده&rlm;&zwnj;ی خود صدمه می&rlm;&zwnj;زنند.</p> <p><br /> با این همه، باید اذعان کرد که استثنائاتی هم در این میان وجود دارد که البته در نهایت، قاعده را تأیید می&rlm;&zwnj;کند. این استثنائات در میان شان&zwnj;&rlm;سون&rlm;&zwnj;خوان&rlm;&zwnj;های فرانسوی بیش از یکی دوتاست. شالاز ناوور، ژرژ براسان و ژاک برل از آن جمله&rlm;&zwnj;اند.</p> <p><br /> ژاک برل چون تحصیلات آکادمیک نیز داشت، در ساختن و سرودن نیز، چون خواندن، توانا بود. او متأسفانه سال&rlm;&zwnj;ها پیش، نابهنگام درگذشت، ولی نام&zwnj;&rlm;اش و ترانه&rlm;&zwnj;های&rlm;&zwnj;اش به&rlm;&zwnj;خصوص برای فرانسویان، همچنان پرجاذبه باقی مانده است.</p> <p><br /> گمان می&rlm;&zwnj;کنیم، یک&zwnj;&rlm;بار با هم به ترانه&rlm;&zwnj;ی &laquo;آمستردام&raquo; او گوش کرده&rlm;&zwnj;ایم. حالا به معروف&rlm;&zwnj;ترین عاشقانه&rlm;&zwnj;ی او گوش می&rlm;&zwnj;دهیم؛ ترانه&rlm;&zwnj;ای که همه چیزش از آن اوست: &laquo;مرا ترک مکن&raquo;:</p> <p><br /> <a href="http://www.youtube.com/watch?v=RKMqCqjixyo"><strong>[مرا ترک مکن، ژاک برل]</strong></a></p>

محمود خوشنام- در تاریخ موسیقی کلاسیک، آهنگسازانی هستند که در حد فاصل میان دوره‌‏ها و مکتب‌‏ها قرار گرفته‏‌اند. نمونه‏‌ی برجسته‏‌ی این‏‌گونه آهنگ‏‌سازان و معروف‏‌ترین آن‏‌ها، لودویگ فان بتهوون بود که به سنت‏‌های کلاسیک تکیه داشت ولی با زبان و بیان‏‌اش، راه را برای ورود رمانتیک‏‌ها هموار کرد.

آهنگساز دیگری هم هست که اگرچه ۳۰ سال پس از بتهوون به‏‌دنیا آمده و ۲۰ سال پس از او درگذشته، همین وضعیت بینابینی را داشته است. فلیکس مندلسن بارتولدی با آن‌‏که به سبک و فرم کلاسیک‏‌ها وفادار بود، ولی حالت‌‏های توصیفی بیان، او را به رمانتیک‏‌ها نزدیک‏ ساخته است.

مندلسن در سال ۱۸۰۹ در هامبورگ به‏‌دنیا آمده و در سال ۱۸۴۷، یعنی در ۳۸ سالگی، در لایپزیگ، از دنیا رفته است. تنها کوتاهی عمر او نیست که آدمی را به یاد موتسارت می‌‏اندازد، آغاز کار هنری او نیز هست.
مندلسن در ۹ سالگی، به عنوان پیانونواز ورزیده وارد میدان شده، نخستین اثر مشهور خود را که «رؤیاهای نیمه‌‏شب تابستان» نام دارد، در ۱۷ سالگی آفریده و نخستین اپرای خود به نام «عروسی کاماکو» را در ۱۸ سالگی در برلین بر روی صحنه برده است.

در سال‏‌های بعد، او بی‌‏وقفه کارهای دیگر خود را عرضه کرده است: پنج سمفونی که یکی از آن‏‌ها به‌‌عنوان «سمفونی ایتالیایی» شهرت جهانی یافته، چند کنسرت برای پیانو و ویلون، دو اوراتوی سمپل و الیاس و مقادیر بی‌شماری سونات، کوارتت و کویینتت و رمانس و ترانه و اورتور.
 

در این میان، اورتور «رؤیای نیمه‏‌شب تابستان» را مندلسن زیر تأثیر نمایشنامه‌‏ی معروف شکسپیر آفریده است. تکه‏‌ای از آن را با اجرای ارکستر سمفونیک رادیو باواریا، به رهبری رافائل کوبلیک، می‏‌شنویم:

در میان خوانندگان، تفاوت نمی‌‏کند در کدام حوزه‏‌ی موسیقی، کم نبوده‏‌اند کسانی که خودشان سازنده، سراینده و تنظیم‏‌کننده‏‌ی خوانده‏‌های‏‌شان باشند. ولی کمتر می‏‌شود در میان آنان، سازندگان و سرایندگان خوب و برجسته پیدا کرد. در واقع، می‏‌شود گفت که بسیاری از آن‏‌ها، بی‏‌جهت، با دخالت در زمینه‏‌هایی که کار آن‏‌ها نیست، به آینده‏‌ی خود صدمه می‏‌زنند.

با این همه، باید اذعان کرد که استثنائاتی هم در این میان وجود دارد که البته در نهایت، قاعده را تأیید می‏‌کند. این استثنائات در میان شان‌‏سون‏‌خوان‏‌های فرانسوی بیش از یکی دوتاست. شالاز ناوور، ژرژ براسان و ژاک برل از آن جمله‏‌اند.

ژاک برل چون تحصیلات آکادمیک نیز داشت، در ساختن و سرودن نیز، چون خواندن، توانا بود. او متأسفانه سال‏‌ها پیش، نابهنگام درگذشت، ولی نام‌‏اش و ترانه‏‌های‏‌اش به‏‌خصوص برای فرانسویان، همچنان پرجاذبه باقی مانده است.

گمان می‏‌کنیم، یک‌‏بار با هم به ترانه‏‌ی «آمستردام» او گوش کرده‏‌ایم. حالا به معروف‏‌ترین عاشقانه‏‌ی او گوش می‏‌دهیم؛ ترانه‏‌ای که همه چیزش از آن اوست: «مرا ترک مکن»:

این مطلب را پسندیدید؟ کمک مالی شما به ما این امکان را خواهد داد که از این نوع مطالب بیشتر منتشر کنیم.

آیا مایل هستید ما را در تحقیق و نوشتن تعداد بیشتری از این‌گونه مطالب یاری کنید؟

.در حال حاضر امکان دریافت کمک مخاطبان ساکن ایران وجود ندارد

توضیح بیشتر در مورد اینکه چطور از ما حمایت کنید

نظر بدهید

در پرکردن فرم خطایی صورت گرفته

نظرها

نظری وجود ندارد.