ارتباط ناشناخته. ارتباط بدون سانسور. ارتباط برقرار نمی‌شود. سایت اصلی احتمالاً زیر سانسور است. ارتباط با سایت (های) موازی برقرار شد. ارتباط برقرار نمی‌شود. ارتباط اینترنت خود را امتحان کنید. احتمال دارد اینترنت به طور سراسری قطع شده باشد. ادامه مطلب

● دیدگاه

استراتژی اربعین، گفتار اعتدال و دکترین مشایی

نقشه جمهوری اسلامی از جهان اسلام یا ما چگونه جملگی به قاسم سلیمانی بدل شدیم

خالد صالح − گرچه مشایی دیگر در صحنه سیاسی حضور ندارد، اما این آموزه‌های اوست که به وضوح بر سیاست رسمی حاکم شده است. آنچه در کربلا به جهان مخابره شد، جان سخن رهبر "جریان انحرافی" بود، جریانی که می‌خواست کورش را با حسین آشتی دهد.

مانور سیاسی-عبادی اربعین، حالا به یکی از بزرگترین مراسم زیارت دنیا بدل شده است؛ مراسمی "با بیش از بیست میلیون زائر" در قلب بحران خاورمیانه یعنی عراق؛ جایگزینی شیعی برای حج که اکنون از نظر تعداد زائران نیز از زیارت خانه خدا پیشی گرفته است.

ببله، یک «کومبا میلا»‌ی سیاسی، و حتی بیشتر از آن؛ چراکه اگر میلیون‌ها هندو هر ۱۲ سال یک‌بار به سمت رودخانه گنگ هجوم می‌آورند تا گناهان خود را بشویند، اربعین یک مراسم پالایش و تزکیه سالانه است؛ مراسمی مذهبی و البته یک رزمایش سیاسی که در سال‌های اخیر با توجه به بالاگرفتن نبرد ژئوپولتیک جبهه ایران و عربستان و جنگ نیابتی آنها در یمن و سوریه و حالا در نیجریه، اهمیت سیاسی بیشتری پیدا کرده است. بی‌جهت نیست که آیت‌الله خامنه‌ای در پیام نوروزی‌اش در سال ۱۹۹۴، ارزش و اعتبار مراسم اربعین را تا حد راهپیمایی‌های قدس و ۲۲ بهمن و روز قدس بالا آورد.

عکس از عارف کریمی

سؤال پیش‌ رو را همه می‌دانند: حج یا اربعین؟ طواف خانه خدا یا پیاده‌روی به سمت بارگاه حسین در بین‌الحرمین؟ عربستان سعودی یا ایران؟ حشد وطنی یا حشد شعبی؟ تکفیری یا علوی؟ جبهه فتح شام یا مدافعان حرم؟ جندالله یا حزب‌الله؟

زائران قدیمی و راهیان جدید

مراسم مربوط به عاشورا و اربعین، یکی از معدود مناسک دینی مسلمانان است که پس از انقلاب اسلامی، توانسته از گزند جریان نهادین و قانونی‌سازی دین جان سالم بدر ببرد و همچنان وجهی شورانگیز، قدسی و در واقع عاطفی را حفظ کند. وجه احساسی عاشورا که دستمایه بسیج مردمی در هشت سال جنگ با عراق بود، با گذشته سه دهه هنوز قادر است بخش گسترده‌ای از جامعه ایران را تحریک و بسیج کند.

زائران اربعین حسینی را اما تنها عاشقان حسین تشکیل نمی‌دهند که پیر و جوان، زن و مرد به شکلی قانونی و غیرقانونی خود را به کربلا رسانده‌اند؛ بلکه راهیان دیگری نیز وجود دارند که همچون گروه اول مسأله‌شان به‌سادگی بهره‌مندی از ناهار مجانی و اینترنت رایگان و دیگر مزایای این سفر نیست؛ زائرانی جدید که محصول تفاهمی تازه‌ میان دولت و ملت در دوران اعتدال‌اند.

سخن از زائران گفتار «اولویت امنیت بر آزادی» است که قاسم سلیمانی قهرمان جدیدشان است، و مکتب ایرانی شیعه به فرصتی تازه برای بازیابی هویتی آنها در دوران شکست جهانی‌سازی بدل شده است.

ما همه قاسم سلیمانی هستیم!

به گزارش گروه مقاومت راهیان نور، از جمله اقلامی که در مسیر پیاده روی اربعین حسینی به فروش می‌رسد، تی‌شرت‌هایی است منقش به عکس سردار قاسم سلیمانی.

Image processed by CodeCarvings Piczard ### FREE Community Edition ### on 2016-11-14 06:28:33Z | http://piczard.com | http://codecarvings.com

امروز این تی‌شرتها خریداران زیادی دارد. از جمله خریدارانش آن دسته از شهروندانی هستد که معتقد‌ند ایران امنیت خود را مدیون کسانی همچون سردار قاسم سلیمانی است؛ امنیت آری، اما به بهای خون هزاران سوری.

چه کسی تصور می‌کرد در کمتر از یک دهه از جنبش میلیونی سبز در خیابان‌های تهران، قاسمی سلیمانی به یکی از شخصیت‌های محبوب ایرانیان تبدیل شود؟

این محبوبیت را سردار سپاه قدس همزمان مدیون جنگ در سوریه (در نتیجه دخالت‌های قدرت‌های غربی در منطقه) و البته پیروزی جریان اعتدال در انتخابات ریاست جمهوری است؛ جریانی که نه به «سوریه‌ای شدن ایران» یکی از شعارهای اصلی‌اش بود و بر مبنای ترس از جنگ و در واقع «ترس از ترس»، ۱۹ میلیون نفر را در ایران بسیج کرد.

شکل‌گیری هویت ملی‌گرا-شیعی‌ای که قاسم سلیمانی را می‌ستاید و به مانور بیست میلیونی شیعیان در اربعین فخر می‌فروشد، بدون توافق ملت و دولت بر گفتار اعتدال در چهارراه انتخابات ۹۲ ممکن نبود؛ گفتاری که یک‌شبه توانست بسیاری از طرفداران جنبش سبز و حامیان تغییر را به مدافعان آیت الله خامنه‌امینی و هواخواهان امنیت بدل کند.

امروز همین گفتار است که با لباس سیاه در مراسم اربعین رژه می‌رود.

یک توپوگرافی جدید برای جهان اسلام

جمهوری اسلامی تأکید دارد که اربعین همچون حج، مراسمی فرا-ملیتی و فرا-نژادی است که در آن ایرانی و عراقی، افغانستانی و آفریقایی، عرب و ترک و کرد، و حتی سنی و مسیحی به شکلی مسلامت‌آمیز حاضر‌ند. این کلیت‌سازی غیر واقعی سویه‌ای مهم از استراتژی جمهوری اسلامی در منطقه را آشکار می‌کند. اربعین نه فقط مانور قدرت بل نمایشی است که به میانجی آن ایران می‌خواهد کلیت جایگزین از اسلام به جهان عرضه کند.

در شرایطی که سیاست غرب در تفکیک و تمیز مسلمان افراطی و معتدل در سوریه عملاً شکست خورده است، شیعیان ایرانی و متحدانشان می‌خواهند بسته جدیدی را به عنوان جایگزین ارائه و به مناسبات و محاسبات سیاسی در جهان تحمیل کنند. پیشنهاد ضمنی ایران به غرب این است: به جای مأموریت دشوار خلق مسلمان معتدل و تقویت آنها، به جای سردرگمی در تشخیص میانه‌روها از افراطی‌ها، با «مکتب ایرانی» اسلام مذاکره و آن را در جنگ با وهابی‌گری (که سرچشمه تروریسم اسلامی است) همراهی کنید.

بیشتر بخوانید:

پیام اربعین به جهان را که گویا سیاستمداران غربی نیز آن را دریافته‌اند این طور می‌توان ترجمه کرد: نقشه اسلام را نه برحسب بلوک‌های افراطی/میانه‌رو که بر اساس بلوک شیعی/تکفیری ترسیم کنید.

روح مشایی در کربلا

اربعین یا حج؟ ایران یا عربستان سعودی؟ مکتب ایران یا مکتب اسلام؟

اولین کسی که روی این دوگانگی و تضاد دست گذاشت و آن را به شکل نظام‌مند برجسته کرد، بدون ‌شک اسفندیار رحیم مشایی بود.

اولین بار نیست که جمهوری اسلامی کسی را حذف و همزمان آموزه‌ او را تسخیر می‌کند و به خود تخصیص می‌دهد. حذف گروه‌های چپ در دهه شصت و تصاحب گفتار ضد امپریالیستی احتمالاً نخستین و بهترین مثال از این رویکرد است.

اگرچه مشایی دیگر در صحنه سیاسی حضور ندارد، اما این آموزه‌های اوست که به وضوح بر سیاست رسمی جمهوری اسلامی حاکم شده است. بله، آنچه در کربلا به جهان مخابره شد، مکتب شیعی ایرانی، یا به عبارت دیگری جان سخن رهبر "جریان انحرافی" بود؛ جریانی که می‌خواست کورش را با حسین آشتی دهد.

این طنز و طعنه تاریخ است؛ نه فقط حذف مشایی و همزمان پیروزی گفتار بلکه چگونگی آن نیز؛ جریان اعتدال که قرار بود پایان دوران احمدی‌نژاد‌ها و مشایی‌ها و ادامه جنبش سبز باشد، اکنون خود میانجی ظهور روح مشایی از تهران تا کربلا شده است.

نه فقط از تهران تا کربلا که سرتاسر جهان، چرا که امروز «شورای عالی امور ایرانیان خارج از کشور» نیز که مشایی درصدد تشکبل آن بود، در غیاب او به شکلی خودانگیخته و به عنوان بازوی ایدئولوژیک جمهوری اسلامی در غرب شکل گرفته است. کافی‌ست فهرستی درست کنید از انبوه ایرانیانی که در خارج از کشور از قاسم سلیمانی، از مانور اربعین، از بلوک شیعی، و از تقدم امنیت بر آزادی و ... دفاع می‌کنند.

بیشتر بخوانید:

این مطلب را پسندیدید؟ کمک مالی شما به ما این امکان را خواهد داد که از این نوع مطالب بیشتر منتشر کنیم.

آیا مایل هستید ما را در تحقیق و نوشتن تعداد بیشتری از این‌گونه مطالب یاری کنید؟

.در حال حاضر امکان دریافت کمک مخاطبان ساکن ایران وجود ندارد

توضیح بیشتر در مورد اینکه چطور از ما حمایت کنید

نظر بدهید

در پرکردن فرم خطایی صورت گرفته

نظرها

  • Farid

    فعالیت های ستاد عتبات دو بخش مهم دارد، نخست بازسازی و توسعه اماکن زیارتی شیعیان در عراق و دیگری، بسیج نیرو و مشارکت در مراسم اربعین کربلا است. ستاد عتبات در همه شهرهای مهم ایران دفاتر جمع آوری نذورات مردمی درست کرده است اما بخش مهمی از بودجه آن توسط ولی فقیه و دولت تأمین میشود.!! به گفته حسن پلارک، این سازمان 5 هزار میلیارد تومان پروژه تعریف شده در عراق دارد که هم اکنون 2 هزار میلیارد تومان آن در حال اجرا است!. یکی از مهمترین پروژه های ستاد عتبات، ساخت و توسعه صحن حضرت زهرا در کنار حرم حضرت علی در نجف است. این پروژه 1000 میلیارد تومان هزینه داشته ! و مسئول اجرای آن قرارگاه خاتم الانبیای سپاه بوده است و بخشی مهمی از آن تکمیل و در فروردین 95 افتتاح شد

  • علی

    نویسنده دیدگاه سعودی پسندی دارد که سعی می کند در زیر واژه های آب کشیده ای با لحن لیبرال مخفی کند. هیچ کس از جایگزینی حج با اربعین حرفی نزده مگر سفلی ها و وهابی های سعودی. ریشه ایدئولوژیک تفکرات و تنفرات نویسنده هم آنجاست.

  • رها

    ایرانیان جنبش مذهبیِ شیعه دارند نه جنبش ملی وقتی میلیون ها ایرانی هرسال پای پیاده از نجف تا کربلا به زیارت سرور شهیدان می روند از پیر و جوان و از فقیر و غنی از بی سواد تا دکتر های مقیم اروپا و حتی کراواتی . این است جنبش قوم ایرانی . سمبل شان هم قاسم سلیمانی است نه مصدق واقعیت تلخ این است سرمان را چون کپک زیر برف نکنیم جنبش اربعین داریم نه جنبش ملی . ایران بسرعت بسمت نابودی کامل پیش می رود دیر نیست زمانی که گسترش خشکسالی بخش عمده ایران را به صحرای کربلا تبدیل کند . با تشکر از خالد صالح بخاطر مقاله روشنگری که نوشته

  • محمدیار ولیزاده

    من عالم دینی نیستم ولی شاهد هستم که تاثیرات این سیاست وطن ما را متاثر ساخته است و زمینه را برای سوء استفاده داعش از هموطنانش شیعی ما فراهم نموده است. اگر این سیاست تغییر نماید بهتر خوهاد بود.

  • نیما

    نویسنده ی گرامی و باهوش! در دنیایی که پوتین و اردوغان و ملک سلمان و بشار اسد و حالا هم جناب دونالد ترامپ هر کدوم می خوان به باور پوچ و بی بنیاد و ضد انسانی "احیای قدرت و امپراطوری برتر و سابق" خودشون برگردن و هر روز و شب براش در حال خرج کردن و تبلیغات و آدمکشی هستن، شما از ایران و حکومت و مردمش چه انتظاری دارین!؟ امپراطوری روسی و عثمانی و عربی و عظمت آمریکایی همون اندازه مشمئز کننده و خطرناک هستند که امپراطوری شیعی! در ضن فراموش نفرمایید که سلف جمهوری اسلامی هم به دنبال احیای چیزی از همین جنس بود! تمدن بزرگ و نوادگان امپراطوری کورورش...