ارتباط ناشناخته. ارتباط بدون سانسور. ارتباط برقرار نمی‌شود. سایت اصلی احتمالاً زیر سانسور است. ارتباط با سایت (های) موازی برقرار شد. ارتباط برقرار نمی‌شود. ارتباط اینترنت خود را امتحان کنید. احتمال دارد اینترنت به طور سراسری قطع شده باشد. ادامه مطلب

● دیدگاه

خامنه‌ای و ترامپ با یکدیگر چه خواهند کرد؟

اکبر گنجی − سیاست‌های تهاجمی علیه ایران در آغاز به کار دولت ترامپ، در انتخابات ریاست جمهوری که ۴ ماه بعد در ایران برگزار خواهد شد، دقیقا به زیان حسن روحانی و به سود افراطی‌ترین جناح‌های سرکوبگر جمهوری اسلامی تمام خواهد شد.

از ۲۰ ژانویه ۲۰۱۷ دونالد ترامپ به عنوان رئیس جمهور آمریکا آغاز به کار خواهد کرد. او مخالفت خود با مداخله نظامی آمریکا در دیگر کشورها و ملت سازی برای دیگران را اعلام کرده است. به نظر او خطر اصلی در خاورمیانه داعش است، نه رژیم دیکتاتور و جنایتکار بشار اسد. برای نابودی این خطر اصلی گفته است که حاضر به همکاری با روسیه و دیگر کشوvهاست.

اکبر گنجی

به گزارش گاردین، جونیور- فرزند ترامپ - در پاریس با راندا کاسیس دیدار کرده است. کاسیس که عضو گروه "اپوزیسیون وطن پرست" سوریه است، بر این باور است که انتقال قدرت در سوریه باید با همکاری اسد و روسیه صورت گیرد. پیش از آن هم او با تولسی گابارد - نماینده دموکرات‌هایی که مخالف حمایت آمریکا از مخالفان اسلام گرای اسد است - ملاقات کرده بود.

در عین حال، ترامپ همیشه تندترین مواضع را علیه ایران اتخاذ کرده و نیروهایی را که تاکنون به عنوان اعضای دولت خود انتخاب کرده، همگی در ضدیت با ایران اشتراک نظر دارند.

آیت الله خامنه‌ای فرصت دوران ریاست جمهوری باراک اوباما را از دست داد تا نه تنها مسائل میان دو دولت را حل و فصل کند، بلکه روابطی دیپلماتیک و دوستانه میان دو کشور برقرار سازد. اینک باید به انتظار بنشیند تا دوران جدیدی را با آمریکا آغاز سازد که قابل پیش بینی نیست.

دونالد ترامپ، سیدعلی خامنه‌ای − سیاست‌های تقابلی‌شان مکمل یکدیگرند

بدبینی شدید به آمریکا

تاریخی که از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ علیه دولت منتخب دکتر مصدق آغاز شد، اکثرا روشنفکران ایران را به طور همزمان مخالف رژیم شاه و دولت آمریکا کرد. گفتمان جهان سومی ضد آمریکایی در دوران شاه ساخته شد و با انقلاب اسلامی ۱۳۵۷، اشغال سفارت آمریکا در آبان ۱۳۵۸، جنگ ۸ ساله تجاوزگرانه صدام حسین علیه ایران و غیره، دیوار بلند و مستحکم بی اعتمادی متقابل ساخته شد.

اوباما قصد داشت تا درباره همه مسائل مورد اختلاف با ایران گفت و گو و توافق کند. اما سوء ظن شدید آیت الله خامنه‌ای مبنی بر این که آمریکا قصدی جز فریب و نیرنگ و تغییر رژیم ندارد، مانع این کار شد. آیت الله خامنه‌ای در ۱۳۹۵/۰۷/۲۸ در همین مورد گفت :

"آقایان آمریکایی‌ها که با مسئولین ما دُور هم می‌‌نشینند، از حقیر گله می‌کنند که چرا این ‌قدر به ما بدبین است ؛ خب من خوش‌بین باشم؟ با این وضعیّتی که شماها دارید، می‌شود به شماها خوش‌بین بود؟ "

او در تأیید مدعای خود به سخنان جان کری استناد کرد که گفته بود اگر ایران دست از حمایت از گروه‌هایی چون حزب الله و حماس بر ندارد، تحریم‌ها به طور اساسی لغو نخواهند شد. خامنه‌ای گفت: من همیشه در جلسات عمومی و خصوصی به مسئولان نظام گفته ام که با عقب نشینی هسته‌ای مسئله با آمریکا حل نخواهد شد. برای این که آنها سپس خواهند گفت چرا شما دارای موشک‌های دوربرد هستید؟ چرا از فلسطین، حزب الله و حماس حمایت می‌کنید؟ چرا حقوق بشر را مطابق معیارهای ما به اجرا نمی‌گذارید؟ هر یک از اینها را هم که عقب نشینی کنید، سپس خواهند گفت: چرا دین در دولت حضور دارد؟ چرا ایران کشوری بزرگ و پر جمعیت است؟ آمریکا "ول کن" نیست و تا آخر پیش خواهد رفت.

دونالد ترامپ: تأیید کننده ادعاهای خامنه‌ای علیه امریکا

آیت الله خامنه‌ای در ۱۳۹۵/۰۸/۱۲ گفت: من امروز قصد دارم دو خطای مهم را تصحیح کنم. آمریکایی این دو ادعای نادرست را ساخته‌اند و توسط ایرانیان وابسته به سازمان سیا یا دیگر مراکزشان، و "از نفس ‌افتاده‌ها، پشیمان‌شده‌ها، بوی لذّت دنیا به مشامشان رسیده‌ها" آن را میان مردم ایران گسترش می‌دهند. خطای اول این است که امام خمینی گفته بود که "هرچه فریاد دارید بر سر آمریکا بزنید". آمریکا و طرفدارانش می‌گویند این عمل فاقد پشتوانه‌های منطقی است و صرفاً از سر تعصب، غرور و حمیت جاهلی صورت می‌گیرد. خطای دوم - که از خطای اول خطرناک تر است - این ادعاست که سازش با آمریکا حلال مسائل ایران است. علیه این ادعای غلط و فریب، ده الی پانزده دلیل می‌توان ارائه کرد که سازش با آمریکا نه تنها مشکلات اقتصادی، سیاسی، امنیتی، اخلاقی و غیره ایران را حل نخواهد کرد، بلکه سازش همه مسائل را بدتر خواهد کرد. یک نمونه اش توافق هسته‌ای بود که دولت آمریکا با بدعهدی، دروغگویی و فریبکاری هنوز تحریم‌ها را لغو نکرده و تحریم‌های تازه‌ای هم تصویب کرده است.

سیاست ترامپ درباره ایران دقیقاً چیست؟ آیا او در راستای بهبود روابط و حل مسائل مورد اختلاف بر خواهد آمد یا به سود آنان که به دنبال ساختن چهره‌ای اهریمنی از ایران هستند، به گونه‌ای عمل خواهد کرد که طرفداران گفت‌و‌گو و رابطه با آمریکا به کلی حذف شده و با سر کار آمدن افراطی‌ترین بخش دیکتاتوری جمهوری اسلامی، طرفین راهی جز مقابله نظامی در پیش نداشته باشند؟

خامنه‌ای سپس با طرح این پرسش که آمریکا قادر به حل مسائل خود نیست، حال چگونه می‌خواهد مسائل ایران را حل کند؟ برای تأیید ادعاهایش از سخنان ترامپ استفاده کرد و افزود:

"این مناظره‌ی دو نامزد [ریاست جمهوری] آمریکا را دیدید؟ حقایقی که این‌ها بر زبان راندند دیدید؟ شنیدید؟ اینها آمریکا را افشا کردند. چند برابر چیزهایی را که ما می‌گفتیم و بعضی باور نمی‌کردند و نمی‌خواستند باور کنند، خود این‌ها گفتند. و جالب این است که آن که صریح ‌تر گفت، بیشتر مورد توجّه مردم قرار گرفت. آن مرد[ترامپ] چون واضح‌تر گفت، صریح‌تر گفت، مردم آمریکا بیشتر به او توجّه کردند. طرف مقابل گفت این پوپولیستی کار می‌کند؛ عوام‌گرایانه، چرا عوام‌گرایانه؟ برای خاطر این که حرفهایش را مردم نگاه می‌کردند، می‌دیدند درست است؛ در واقعیّات زندگی خودشان آن را می‌دیدند. ارزشهای انسانی در آن کشور نابود شده و لگدمال ‌شده است؛ تبعیض نژادی وجود دارد. همین چند روز قبل از این آن مرد[ترامپ] در تبلیغات انتخاباتی‌اش ایستاد و گفت شما اگر رنگین ‌پوست هستید، اگر سیاه‌ پوست و سرخ‌ پوست هستید، در خیابان‌های نیویورک و شیکاگو و واشنگتن و کالیفرنیا و غیرذلک وقتی راه می‌روید، نمی‌توانید مطمئن باشید که تا چند دقیقه‌ی دیگر زنده‌اید. شما ببینید! این حرف را کسی دارد می‌زند که انتظار دارد چند روز دیگر برود در کاخ سفید، بنشیند آمریکا را اداره کند. نژادپرستی آمریکا یعنی این. فقر آمریکایی‌ها را [هم گفت]. گفت ۴۴ میلیون نفر در آمریکا گرسنه‌اند. او گفت و دیگران هم گفتند که کمتر از یک درصد مردم آمریکا مالک نود درصد ثروت آمریکا هستند. ارزشهای انسانی در آنجا لگدمال شده است؛ تبعیض، اختلاف، نژادپرستی، لگدمال کردن حقوق بشر...آن چه حالا این دو نامزد محترم ریاست‌جمهوری‌شان که یکی از این‌ها بالاخره چند روز دیگر خواهد رفت در کاخ سفید و رئیس‌جمهورِ آنجا خواهد شد، لابد حرف بی‌ حساب نمی‌زند؛ دوتایی باهم بدند، امّا دست ‌به‌ دست هم داده‌اند برای افشاگری آمریکا و برای نابود کردن آبروی آمریکا و موفّق هم شده‌اند."

خامنه‌ای سپس توضیح داد که معنای "مرگ بر آمریکا" و "هر چه فریاد دارید بر سر آمریکا بکشید"، یعنی مرگ بر این تبعیض‌ها و نقض حقوق بشرها.

آیت الله خامنه‌ای مدتهاست نسبت به دو خطر هشدار داده و می‌دهد. خطر نفوذ آمریکا در مراکز اصلی تصمیم گیری جمهوری اسلامی از یک سو، و خطر شیفتگی برخی از مسئولان بلند پایه نظام به آمریکا از سوی دیگر. او در ۱۳۹۵/۰۸/۲۶ گفت که یک عده‌ای مجذوب آمریکا شده‌اند. اما آمریکا هیچ جاذبه‌ای ندارد. شما دیدید که همان نقدهایی را که من علیه آمریکا بیان می‌کردم، ترامپ بازگو کرد :

"در این انتخابات، برجسته‌ترین شخصیّت‌های سیاسی همان کشور آمدند همان چیزهایی را که ما می‌گفتیم، بیشتر یا دو برابر و یا چند برابرش را گفتند. این رئیس جمهوری که در آمریکا انتخاب شده است [ترامپ]، می‌گوید اگر آن پولی که در این چند سال ما آمریکایی‌ها خرجِ جنگ کردیم، می‌خواستیم در داخل آمریکا مصرف کنیم، دو بار می‌توانستیم آمریکا را بسازیم و این‌همه جادّه‌ی خراب، این‌همه پل خراب، این‌همه سدّ خراب، این‌همه شهرِ خراب، این‌همه فقیر در آمریکا نداشتیم. آن کسانی که مجذوب آن نقطه‌ی خیالی هستند، اینها را حاضرند بفهمند؟ این خرابی‌ها در آن کشور وجود دارد و پول آن کشور صرف کارهای غیرشرافتمندانه می‌شود؛ [آیا] این جنگهایی که او می‌گوید ما چند تریلیون دلار خرجش کردیم، این‌ها جنگهای شرافتمندانه‌ای بوده؟ ".

خامنه‌ای گفت که جنگ دفاعی در برابر دشمن متجاوز- با رعایت قوانین انسانی- شرافتمندانه است، اما جنگ‌های تجاوزکارانه آمریکا به افغانستان، عراق، لیبی، سوریه و یمن که طی آنها ده‌ها هزار غیر نظامی- خصوصاً زنان و کودکان- کشته شدند، غیر شرافتمدانه بود. چرا نخبگان ایران دارای بصیرت سیاسی نیستند و به این واقعیت‌ها اذعان نمی‌کنند؟

عدم پیش‌داوری درباره ترامپ و تهدید واکنش نسبت به کنش نقض برجام

خامنه‌ای در سخنرانی ۱۳۹۵/۰۸/۲۶ تأکید کرد که ما هیچ قضاوتی درباره انتخاب دونالد ترامپ نداریم و خود را برای هرگونه حادثه‌ای آماده کرده ایم.

آیت الله خامنه‌ای در ۱۳۹۵/۰۹/۰۳ دوباره به آمریکا پرداخت و گفت درباره دولت ترامپ فعلاً داوری نمی‌کند- برای این که هندوانه سربسته است- اما دولت اوباما نه تنها تعهدات هسته‌ای اش را عملی نکرد، بلکه مجلس نمایندگان آمریکا تحریم‌های علیه ایران را به مدت ده سال تمدید کرد و این نقض عملی برجام است. او گفت :

"تازه‌ ترینش این تمدید تحریم ده ساله است، اگر این تحریم [تمدید] بشود، قطعاً نقض برجام است- بدون تردید- و بدانند جمهوری اسلامی حتماً در مقابل آن واکنش نشان خواهد داد."

خامنه‌ای افزود که آمریکایی‌ها برجام را به وسیله‌ای برای فشار به ایران و ملت ایران تبدیل کرده‌اند. حسن روحانی وعده می‌داد که با توافق هسته‌ای تحریم‌ها لغو خواهند شد، اما سازش هسته‌ای علیه ایران به کار گرفته شده است.

اگر قانون تمدید تحریم‌های ایران به مدت ده سال در سنا تصویب شود و به امضای رئیس جمهور برسد، این به معنای نقض توافق هسته‌ای از سوی آمریکا بوده و این کشور عملاً از توافق خارج خواهد شد. یعنی توافق "پنج بعلاوه یک" به توافق "چهار بعلاوه یک" تبدیل خواهد شد.

ترامپ و ایران

اگرچه ترامپ مخالف دخالت نظامی خارجی و ملت سازی آمریکاست، اما افرادی که تاکنون به عنوان چهره‌های اصلی دولت خود منصوب کرده است، سه ویژگی دارند:

برای صلح و دموکراسی، راهی جز گفت و گو و سازش وجود ندارد. بدون امنیت و صلح، دموکراسی و حقوق بشر و آزادی و توسعه کاملاً به حاشیه خواهند رفت. هر کس از اندکی هوش برخوردار باشد، می‌داند که میان گذار ایران به "نظام دموکراتیک ملتزم به آزادی و حقوق بشر" و "تبدیل ایران به سوریه‌ای دیگر"، تمایز روشن و عمیقی وجود دارد.

همه نگران تصمیم گیری‌های تیم سیاست خارجی ترامپ هستند. اما در رابطه با ایران این خطر چشمگیر است. نامزد ترامپ برای وزارت دفاع گفته است که ایران از داعش برای بسط قدرت خود استفاده می‌کند. نامزدهای وزارت خارجه (رودی جولیانی، جان بولتون، و...) هم به شدت ضد ایران‌اند و از تغییر رژیم در ایران دفاع می‌کنند. سناتور راند پل، ضمن مخالفت شدید با انتصاب جولیانی و بولتون، گفته است که جولیانی در سال ۲۰۱۵ از بمباران ایران حمایت کرده بود. حتی میت رامنی هم مواضع تندی علیه ایران دارد.

سیاست‌های تهاجمی علیه ایران در آغاز به کار دولت ترامپ، در انتخابات ریاست جمهوری که ۴ ماه بعد در ایران برگزار خواهد شد، دقیقا به زیان حسن روحانی و به سود افراطی‌ترین جناح‌های سرکوبگر جمهوری اسلامی تمام خواهد شد. خامنه‌ای و افراطی‌ترین بخش‌های رژیم دائماً به حسن روحانی می‌تازند که توافق هسته‌ای هیچ دستاوردی برای ایران جز عقب نشینی نداشته است. سرلشکر پاسدار محمدحسین باقری- رئیس ستاد کل نیروهای مسلح- در ۶ آذر ۱۳۹۵ گفت : "در ایام پس از برجام که تحریم‌های فروش نفت برداشته شده هنوز پول‌های نفت‌های فروخته شده دریافت نشده است. پیش بینی مسئولان این بود که پول‌های نفت‌های فروخته شده از بهمن سال گذشته تا شهریور امسال دریافت شود اما این گونه نشد". خامنه‌ای هم در ۱۳۹۵/۰۹/۰۷ به روحانی و ظریف حمله کرد که برای رسیدن به توافق هسته‌ای عجله کردند، به جزئیات توجه نکردند و این غفلت رخنه‌هایی ایجاد کرد که آمریکا در حال سوء استفاده از آنهاست. تمدید ده ساله تحریم‌ها یکی از این موارد و نقض برجام است.

سیاست ترامپ درباره ایران دقیقاً چیست؟ آیا او در راستای بهبود روابط و حل مسائل مورد اختلاف بر خواهد آمد یا به سود آنان که به دنبال ساختن چهره‌ای اهریمنی از ایران هستند، به گونه‌ای عمل خواهد کرد که طرفداران گفت‌و‌گو و رابطه با آمریکا به کلی حذف شده و با سر کار آمدن افراطی‌ترین بخش دیکتاتوری جمهوری اسلامی، طرفین راهی جز مقابله نظامی در پیش نداشته باشند؟

برای صلح و دموکراسی، راهی جز گفت و گو و سازش وجود ندارد. حمله نظامی آمریکا به کشورهای خاورمیانه به نابودی دولت ها، انسان‌ها، تجزیه عملی و رشد شدید گروه‌های تروریستی اسلام گرا انجامید. آمریکا ۳ تا ۴ تریلیون دلار هزینه این جنگ‌ها کرد و هزاران کشته و زخمی داد. اینک نوبت تغییر سیاست نظامی گرایانه به راه حل‌های دیپلماتیک و صلح طلبانه است. بدون امنیت و صلح، دموکراسی و حقوق بشر و آزادی و توسعه کاملاً به حاشیه خواهند رفت. هر کس از اندکی هوش برخوردار باشد، می‌داند که میان گذار ایران به "نظام دموکراتیک ملتزم به آزادی و حقوق بشر" و "تبدیل ایران به سوریه‌ای دیگر"، تمایز روشن و عمیقی وجود دارد.

♦ نسخه انگلیسی این مقاله در هافینگتون پست ۲ دسامبر ۲۰۱۶ منتشر شده است

در همین زمینه

این مطلب را پسندیدید؟ کمک مالی شما به ما این امکان را خواهد داد که از این نوع مطالب بیشتر منتشر کنیم.

آیا مایل هستید ما را در تحقیق و نوشتن تعداد بیشتری از این‌گونه مطالب یاری کنید؟

.در حال حاضر امکان دریافت کمک مخاطبان ساکن ایران وجود ندارد

توضیح بیشتر در مورد اینکه چطور از ما حمایت کنید

نظر بدهید

در پرکردن فرم خطایی صورت گرفته

نظرها

  • افشین

    به هر چه در بالا نوشتم این را یاید اضافه کنم که دولتمردان امریکا در مواجهه با ایران خبط ها و اشتباه هایی را مرتکب شده اند که مآلا قسمت قابل توجهی از سود حاصله از اسن تقابل به حساب نظام فاسد ولایی ریخته شده . اینگونه است که چهار دهه پس از انقلاب 57 الان پاسداران ایرانی دارند حلب را تصرف می کنند در بغداد و کربل و نجف هتل داری میکنند و سیستم امنیتی عراق و سوریه ادامه دستان سپاهیان است . ور در اب مدیترانه اب تنی می کنند .!!! هرچند این اشتباههای مکررامریکاییها برای من یکی عجیب و غریب می نماید !!!

  • افشین

    به نظر من تقابل نظام ولایی ربطی به این حرفهای ایدئولوژیک ندارد . شاید بشود توجیهاتی این چنین را برای تبیین به کار برد ولی قطعا انچه باعث این تقابل از سمت سلطان فقیه می شود مشرعیت یاقتن از تقابل است . در ابتدا خمینی امد امریکا را برابر شر مطلق و مترادف ابلیس معنی گرد . و خود را نافی و ضد این ابلیس نشان داد . منافع ملی و میهتی و صرفه های اقتصادی و ضررهای مادی و معنوی کشور و مردم سراسر برای اینها بی اهمیت است . و بعد در سایه این تقابل هم فضای گشور را امنیتی نگه میدارند هم یک مرجع و مقصر و مظنونی همیشگی برایتوجیه استبداد و تمامیت خواهی خود دارند . چه بهتر که جنکی هم با عراق رخ داد . و فضا را امنیتی تر.کرد ..و تمام مخالفان و دیگر اندیشان دانه ورچین و معدوم شدند .. در گنار این ماجرا ...وجود سپاهیان تالی وجود شر و اهرمنی برساخته چون امریکاست اگر این ابرقدرت با ایران از در دوستی در اید ..بر فرض بعید و در سایه این دوستی تهدیدات مورد ادعای سلطان و اذناب نظامی اش از افق و اسمان ایران رخت بربندد , ان وقت چگونه این دست تعدی و چپاول و رانت خواهی و رانت خواری بر ثروت و اقتصاد ایران گشاده بماند !؟ چگونه این طبقه ی فاسد و همه جیز خوار امنیتی نظامی و قضایی از ان پس برسرکار بودن خود و حذف مخالفان و منتقدان را توجیه کند و ادامه دهد ..!؟ با همان منطقی که خمینی بر اساس ان جنگ با عراق را نعمت دانست , وجود امریکای ابرقدرت امپریالیست مخالف و ضد ایران نعمتی است بزرگتر ...چون در سایه سار امن وجود چنین ابر دشمنی میتوان هر فسادی را ادامه داد و هر مخالفی را دهان بست و سر برید. احتیاحی به ایدئولوژی نیست . هرچند ایدئولوژی برای رشنالیزیشن. به.کار می اید .

  • پارادوکس

    از طرفی انتخاب ترامپ، هم نیازمند سیگنالی است تا هم نشان دهد رهبری توانایی واکنش دارد و از طرفی روحانی دولتی برای کار با دمکرات ها بود تا ماموریت برجام انجام دهد! به نظر می رسد ماموریت روحانی تمام شده و برای تخلیه ناراحتی مردم، او بایست جایش با مامور جدید بدهد و هم پیامی به ترامپ و جمهوری خواهان. این پیام، ترکیبی از بیم و امید است. اصول گراین به دلایل متعدد بر خلاف ادعاهایشان مناسب نستند. اول اینکه ذاتا جناح های حاکم مسئولیت پذیر نستند و آنها ترجیح می دهند پشت مهره غیرمنتسب قائم شوند و در وقت افتضاحات از بار مسئولیت شانه خالی کنند همان کاری اخیرا اعتدالی و اصلاح طلب می کنند مشابه کاری جناح رقیب در دوره قبل کرد. عدم مسئولیت پذیری مقامات ایران، از وجوه مشترک آنهاست. مسئله اینست به دلیل اینکه نظام ترس از کاریزما شدن و موازی شدن با رهبری دارد، فرد مورد نظر پیدا کردنش سخت است ولی ویژگی ها انتخابات ایران، می تواند در غرض دو هفته یک قهرمان مصنوعی خلق کند به لطف ضعفهای دولت و انتقادهای تند بدون مسئولیت و پیشنهاد. تاختن به گرانی ها و مشکلات معیشت همراه با شعارهای کلیشه ای و بدون راهکار واقعی! دولت حسن رحانی هیچ کاری نخواهد کرد. این دلخوشی ها که او باشد وضع دمکراسی بدتر نمی شود و مردم کمتر زجر خواهند کشید، سخنی خلاف واقع است. او حتی از حداقل های امکانات در اختیارش به نفع مردم استافده نکرد. دلارهای نفتی فرستاد به ناکجا اباد و دخیره گاه نظام و بازار در تنگنا گذاشت! او از 80 هزار م.ت درامد هدفمندی یارنه 45 ه.ت داد به مردم و گفت عزا می یگرد. وقاحت سخنانتوهین امیز و ضد مردمی وزرای مثل نغمت زاده در قضیه کمپینک تحریم خودرو، و سخنان نوبخت نشان داد تا چه حد این دولت غیر مردمی است! همگی شعارها، اکنده از مبارزه با فقر و تبعیض و انحصار و فساد است، اما راهکارهای کلی و کلیشه ای. چرا که اسا قدرت اجرا آنها در دست دولت نیست. نهادهای شبه دائمی-انتصابی قدرت اصلی دارند و آنها تا زمانی در معرض نقد و قضاوت و اعمال قدرت مردم نباشند دلیلی نمی بینند از این خان یغما دست بکشند، و سیرمانی هم ندارند!

  • پارادوکس

    اینکه می گویم، سال 2007 سال خوبی است برای جهانیان، برایند و میانگین است، ممکن است برای برخی کشور یا اقشار جوامع وضع چندان تغییر مثبت نکند. اما انتظار است وضع بهرت شود، این از بررسی سیکل های تنش و آرامش جهانی است. تقریبا 4 سال است دنیا در تنش نسبی بوده، دوره 4 الی 6 اسله تنش و آرامش در این سالهای بعد جنگ سرد مشاهده است. زروآزمایی قطب های قدرت جهانی انجام شده، حالا وقت چیدن محصولات است! جوامع و حاکمیت ها 4 سال است به شدت درگیر شده و فرسوده شده اندف زمان آرامش نسبی فرارسیده است. در مرود ایران، البته چون سطح راس حاکمیت ثابت است و ویژگی شخصی رهبری، که او را آدمی کم منعطف نشان میدهد. رفتار او در این سه دهه تقریبا ثابت است. او همیشه نیازمند دشمن خارجی نظامش می بیند و داشتن دمشن حتی ساختگیف نیاز حس می کند متاسفانه و چوبش هم سه دهه ملت ایران می خورند! اماسه دوره اخیر ریاست جمهور داری وجوه مشترکی است: 1- همگی دو دوره بوده اند 2- سه تای نفر اخیر، روئسای کمتر شناخته و کمتر مطرح بوده اند/خاتمی/احمدی نزاد/روحانی هر سه افراد چندان مطرحی نبودند! هر چند احتمال اینکه این بار رهبری تصمی بگیرد ریاست جمهوری دوره ای شود . چون ذاتا محافظه کار است و اهل تغییر و تحول نیست. اما نارضایتی فزاینده مردم از وضع نامناسب اقتصادی، ممکن است تصیم بگیرد رئیس جمهور جدیدی بر سر کار یاد و به احتمال زیاد باز یک فرد کمتر مطرح و سورپرایز خواهد بود!

  • پارادوکس

    درمورد ترامپ: 1- در شش ماهه اولف بیشتر ارزیابی و مشق سیاست است، او چند تهاجمی خفیف برای واکنش طرف های خارجی و داخلی انجام میدهد، بعد که دید جریان اصلی کدام سمت میگرید او هم همراه می شود و حرکت در جهت جریان حاکم از سوی ترامپ را در شش ماهه دوم سال 2017 شاهد خواهیم بود. به نظر من، ترامپ از آن آدمهایی است، هنرش در جریان سازی از پنانسل ها و سپس همره شدن با جریان بوجود آمده! او قادر نیست جریانی ایجاد کند، بلکه جریان های ذخیره و نهفته را راه میاندازد! خودمانی او، یک سیخونک چی تمام اعیار است و موج سواری حرفه ای! 2- ترامپ اکثر وعده هیا انتخاباتی اش عمل نخواهد کرد، ولی در کل سعی میکند با چانه زنی و نشان دادن چماق و هویج، منافع ملی امریکا تامین کند، از جمله درباره ایران. برجام را ادامه خواهد داد، ولی سعی میکند متحدان نظام ایران بویژه روسیه و چین را با وعده و امتیاز از ایران دور کند و موفق هم خواهد شد. ایران در سوریه وعراق تنها میماند. د ر عراق و ایران نفوذش تاحدی حفظ می شود ولی در سوریه حکومت اسد با ائتلافی از میانه روها، به سمت دوستی مشترک با غرب و روسیه خواهد رفت و در نهایت با اسرائیل مصالحه خواهد کرد. در مجموع، برخلاف نظر بدبینان، سال 2017 یکی از سالهای خوب برای جهانیان خواهد بود.

  • پارادوکس

    نکته دگیر، اینکه، در شش ماهه اول سال 2017 هیچ تحول مهمی از سوی دو طرف نخواهیم دید، بیشتر ارزیابی خواهد بود. چون در شش ماهه اول، چند رویداد انتخابتی در ایران و اروپا است، رویدادهای اصلی و حتمی در شش ماهه دوم سال 2017 است. پیشگویی بالا/90% خامنه ای: 1- او به شدت محطاط عمل خواهد کرد. او بیش از پیش از اُردهای فله ای و یهویی پرهیز خواهد کرد و بیشتر کلی گویی خواهد کرد و کمتر در امرو جزئی کشور دخالت خواهد کرد! 2- شعارهای کلیشه ای را باز تکرار خواهد کرد و باز کلمه دشمن را (اغلب به صورت نکره) بسیار بکار خواهد برد. 3- سعی در یک دست کردن کارگزران و عومال خود در نهادهای انتخابتی و انتصابتی خواهد زد. 4- سعی خواهد شد حسن روحانی یا منصرف یا رای نیاورد. زیمنه اینکار با عملکرد بسیار ضعیف دولت او آماده شده / برخی از اپوزسیون از شدت نفرت از جناح راست، مایلند او رای بیاورد، وای حسن روحانی و دلتش به شت از نظر آحاد جامعه نامطلوب است و اکثرا ملت ایران ناراضی از او هستند! و اگر اساسا او رای بیاورد جای تعجب دارد. 5- او چالش بزرگی با نیوری پنهان و ذی نفوذی است، که با هیچ یک از برندهای سیاسی حاکم خودش نماین نمی کند. آن دست وقدرت نامرئی در ایرانف تاکنون خودش مخفی نگه داشته، این قدرت در انتخابت 96 گربه سیاه خودش کاندید می کند و تا زمانی دولت جدید تشکیل نشود، هیچ کس نمیداند او نمایند هیچ جناح و بنرد سایسی نیست! 6- تحولاتی شبیه شیابپینگ-گرباچف در ایران از سال آینده شروع میشود و احتمال اینکه رهبری جدیدی ببینیم زیاد است (90%)! این رهبری جدید لزوما فردی جدید نیست و می تواندبه کل تغییر سیاست باشد. این سیاست عمدتا در بخش اقتاص و سیاست خارجی خواهد بود و چندان شاهد بهبود حقوق شهروندی و فرهنگی و آزادی ها نخواهیم بود. ولی در زمینه صداوسیما ما شاهد پخش برنامه نشاط و سرگرمی و البته گشایش در رفاه خواهیم بود. این را بودجه انبساطی سال 96 هم گویاست که سیاست انقباضی نظام پایان یافته است و اقتصاد از رکود در میاید. تورم 20% و کالای اساسی تا 25% از جمله مسکن و مواد غذایی رشد قیمت خواهند دشت. کسب و کار آزاد ترقی خوبی خواهد داشت و صادارت و واردات تا 50% افزایش خواهد یافت. اما اکثریت جامعه که مزدبگیر هستند خیلی وضعشان ترقی نمیکند هرچند اندکی بهتر امسال خواهد بود از جمله آمار ازدواج و تولد بچه هابالا خواهد رفت - حداقل 20% رشد!

  • پارادوکس

    تا اینجا متن آقای گنجی و هم کامنتها، عمدتا جنبه اخابری و سوالی داشته، تقریبا هیچ تحلیل نتیجه گرا و یا پیشگویی ندارند! من یک فرد معمولی علاقه مند به موضوعات ایران هستم که بر اساس مطالعه دائمی اخبار و تحلیل ها پیشگویی خودم در دو بخش می گویم: 1- احتمال بالا (90%) 2- احتمال پایین (60%) نکته: ممکن است، اتفاقهای آینده خیلی مطابق پیش گویی نباشد ولی در واقع همان پیشگویی بوده! یعنی خود پیشگویی هاف منجر به اتخاذ تصمیمهایی میشود که روند گاه معکوس پیشگویی است، این از مزایای پیشگویی است و پیشگو وجودش از این رو ارزشمند است که انسان در مقابل آینده قدرت تصمی بهتر بدهد و این تصمیمها موجب تغییر ظاهری اتافق برخلاف پیشگویی میشود. پیشگویی علم زا غیب نیست! جادو سحر نیز نیست! پیشگویی براسا داده و انالیز است و البته احساس و الهام عقلی (حس ششم/شامه!) نیز موثر است. باز مقدمه می گیم، آقای خامنه ای، سابقه طولانی و شناخته شده ای دارد، او بیش از نیم قرن در ساحت سیاست ایران و جهان حضور داشته و 38 سال کارنامه مسئولیت سیاسی و 27 سال مسئولیت رهبری. در نتیجه آقای خامنه ای، بسیار قابل پیش بینی تر از اقای ترامپ است، که سابقه زیادی در سیاست نداشته و عملا ناشناخته است. عملکرد دم دمی مزاج آقای ترامپ هم مزید بر علت شده پیش بینی او سخت تر باشد!

  • پارادوکس

    بله کاملا درک است دمکراسی خواهان ایران دوست، دلشان بخواهد نظام سرنگون شوند، ولی نمی شود. این به معنی رد مبارزه مدنی و یا دست کشیدن از اعتراض و اصلاح خواهی نیست، چون اگر نظام را ول کرد به حال خودش، از این که هست بیشتر ایران را ویران می کند و مردم بیچاره!! مبارزه مدنی، نقش کنترل کننده و مهار هاری عوامل حاکم را دارد. اما نظام سرنگون شدنی نیست. ملت ایران ناتوان از این کار است. برای سرنگونی انقلابی یا دموکراتیک یک رژیم کشور توسط یک ملت، نیاز به انسجام ملی و هم عقیدگی کلی است که ملت ایران فاقد آن است و بعید است تا نسل بدان برسد. ملت ایران ضمن اینکه به شدت نامنسجم است، به مشکلات عمیق و ایپدمیک چون بداخلاقی، بدفرهنگی، فساد مالی عمومی، خیانت، دروغ، کلاه برداری،.. دچار است و برخی بداخلاقی ها مانند پارتی بازی، فرار مالیات، دروغ، گران فروشی، کم فروشی، تقلب، نقض کپی رایت، دیگر امر عادی و عمومی شده است واگر کسی انجام ندهد موجب تعجب می شود! واقعیت تلخ اینست کسانی بخواهند در ایران اخلاقی و شرافت مندانه زندگی کنند، زندگی بر انها بسیار سخت است. در چنین ملتی، اصلاح امور بعدی است چون همان هایی باید این کار انجام دهند، فاقد صلاحیت هستند چون برای اینکار پرورش نیافته اند! ضربات مهلکی که انسجام ملی ایران از سوی بنیادگراهای مذهبی و قوم گرایان جدایی خواه و تفرقه افکن و نفرت پراکن شده، چنان انسجام ملی ایران نابود کرده تا نسل ها نیاز به ترمیم دارد. این ضربات بسیاری کاری بوده. من شناخت کلمل مردمان ایرانی دارد. ملت ایران وجود دارد ولی انسجام ملی نیست. یک تن پاره اره و زخمی و دردمند و بیمار و ضعیفی است که انگلها دارند ازش سواستفاده می کنند! تنها راه مرگ سران پیر نظام و یک شبه معجزه شبیه گرباچف یا شیاپینگ ممکن است کوتاه یا میان مدت گشایشی شود!

  • ایراندوست

    اطلاعاتی که آقای خامنه ایی از سربازان گمنام و گنگ امام زمان در مورد ترامپ نگرفته اینست که ترامپ یک بساز بفروش مافیایی است که از طرف محافل وال استریت و مسیحی‌ صهیونیست آمریکا مورد حمایت و پشتیبانی بوده و هست... اما شاید ریاست جمهوری ترامپ فرصتی باشد برای تغییر "رادیکال" رژیم در ایران ؟! مشکل اصلی‌, اپوزیسیون ایران است که پراکنده، نامنسجم و از درون فاسد و سرسپرده به خارجی‌ یا رژیم داعشی شیعه در ایران است ! برای آزادی و استقلال ایران، اتحاد و همبستگی نیروهای ملی‌ و دموکرات آزادیخواه لازم و ضروری است تا در صورت یک اقدام عملی (نه کلامی) محدود و تضعیف رژیم مذهبی‌، ایران به سوریه ایی دگر تبدیل نشود. شوربختانه، تحریم‌ها برای بروز نارضایتی و نافرمانی مدنی در میا‌‌ن توده‌ها و ایجاد رعب و وحشت در میا‌‌ن کارگزاران رژیم جمهوری اسلامی، اجتناب ناپذیر است ! در عالم سیاست (حتا در زندگی‌ معمولی) نمیشود مرواریدی خواست که هم ناب و زیبا و غلتان باشد و هم ارزان و با صرفه !

  • بی نوا

    در رد فرضیه نخست، و برای تاکید، می گویم، امریکایی ها و اسرائیلی ها، بارها سعی کرده اند روابط دوستانه با نام ایران داشته بانشد و بارها فرصت داده اند و هر بار این نظام آنها سوزانده است، اخرینش همین فرصت برجام بود، در شرایطی که همه سخن بهبود روابط می زدند، برخی بر خلاف رویکرد دولت منتخب، کارهایی مغایر جو ایجادشده کردند! من فرضیه گماشتگی احتمالش بعید میدانم، ولی شکی ندارم، عوامل داخلی و منطقه ای و جهانی، که سودشان در این دشمنی نابخردانه میان ایران و امریکا و اسرائیل است، اعمال نفوذ می کنند و خط و آدرس غلط می دهند، و حتی انواع بحران سازی می کنند تا مصنوعا این دشمنی تدوام داشته باشد. در این مورد احتمالا اکثر ملت ایران و کارشناسان منصف با من هم عقیده هستند. اینکه چرا امریکا یا اسارئیل، با وجود دشمنی، نتوانسته اند این نظام سرنگون کنند، دلایل زیادی دارد، ولی قطعا آنها این دشمنی در کل نمی خواهند و قطعا سود آنها در دوستی است و ایران هم همچنین. به طور طبیعی باید ایران و امریکا و اسرائیل دوستان و شرکای راهبردی باشند و نه دشمن. پس می ماند فرضیه ایدئولوژی. من معتقدم این دشمنی عمدی و مصنوعی نظام ایران با امریکا و اسرائیل، دلایل متعددی دارد، ولی ریشه اصلی اش بر می گردد به هویت ایدئولوژیک. متسافنه هویت ایدئولوژی این نظام دشمنی با اسرائیل است و چون اکثر کشورهای جهان دوست و متحد اسرائیل هستند بویژه غرب و در راسش آمریکا، اجبار دشمنی آنها را به دنبال دارد. ضربه اصلی ملت ایران در این 38 سال از ایدئولوژی اشتباه این نظام خورده است. نه سران نظام دیوانه اند، نه توجیه عقلانی در این دشمنی است. هر چه ملت ایران در این 38 سال کشیده ریشه اش بر می گردد به این ایدئولوژی خانماسوز نظام! ایدئولوژی همچو تعصب در دین و مذهب است، عقل انسان ها را کور می کند بر درک واقعیات و حقایق. ایدئولوژی پراشتباه چنان بلایی برسر انسان و جوامع میاورد که ممکن است دست به انتحار بزنند و برای هیچ زندگی خودشان نابود کنند! ایدئولوژی این نظام، پر انگاره های اشتباه و خلاق عقل سلیم است. خلاف منافع ملی ایران است. بهترین راه و کم هزینه تری راه نجات ملت ایران، همین است سران این نظام به خود ایند و دست از این افکار و عقاید اشتباه بر دارند. این مصائب خودساخته پایان دهند و بیش از این خود و ملت ایران رنج و مصیبت ندهند!

  • بی نوا

    فرضیه اول، را خیلی ها و بخصوص افراد ناشناس در کامنتها دیده ام، که می گویند نظم ماموریت دارد از سوی امریکا و اسرائیل، عمدا دشمنی کند با انها تا منافع آنها برآورده کند، دلالی هم می گویند (البته برخی می گویند سران نظام مامورند و برخی می گویند نفوذی ها به سران نظام خط می دهند!) مثلا: 38 سال است نظام سرپا استف امرکیا و اسرائیل بارها به دشمنانشان حمله کرده و آنها منکوب و یا نابود کردند مانند عراق صدامی، افغانستان طالبانی، لیبی قذافی... در نتیجه، این دشمنی ایران با امریکا-اسرائیل ساختگی و وانمودی است و در واقع دستشان توی یک کاسه است برای تفرقه بی مسلمان (شیعه و سنی) و اینکه کشور مستعد و بزرگ ایران که می تواند نقطه اتکای جهان اسلام باشد را ضعیف نگه دارند! البته واضح است این دشمنی ها هیچ سود خاصی برای منافع ملی ایران نداشته و تمام به زیان ملت ایران بوده است! اما دلایلی دیگری است که نشان می دهد، دشمنی نظام ایران با امریکا و اسارئیل کاملا جدی است/ هر چند انتخابی و مصنوعی است ولی به نفع امریکا این کار نمی کند و شاید گاهی به نفع امریکا و اسرائیل باشد (مثل قضیه احمدی نژاد که خوراک تبلیغاتی تهیه می کرد برای اسرائیل!) ولی این نظام واقعا ضربات بدی به امریکا و اسرائیل زده است! می ماند فرضیه دوم...

  • بی نوا

    این پرسشها و مواجه کردن مردم و نظام و عوامل و حامیان داخلی اش، ناچار به پاسحخ گویی می کند! چرا ملت ایران باید 38 سال، برای این دمشن تراشی های عامدانه و مصنوعی نظام هزینه بدهد؟! در کامنت های قبلی، مشخص کردم، دلیل موجهی که امریکا-اسرائیل جدا سایر گزینه ها (امارات، اقلیم، روسیه، ترکیه، چین، هند...) بکند نیست! اگر نظام ایران می تواند با آنها رابطه دوستانه و تجاری داشه باشد، به مراتب موجه تر است با اسرائیل و امریکا رابطه دوستانه و تجاری داشته باشد. در نهایت من با مطالعه نقدهای این چند به دو مورد شدم که سعی دارم این دشمنی عامدانه و مصنوعی را توجیه کنند: 1- فرضیه گماشتگی: مزدوری نظام برای امریکا-اسرائیل و اینکه عمدا ماموریت دارد از سوی امریکا و اسرائیل ایران نابود و به جهان اسلام ضربه بزند! 2- فرضیه ایدئولوژیک: الزمات ایدئولوژیک که نظام ناچار است به دشمنی با امریکا و اسرائیل است! من اگر اجازه بدهند، مختصری به این فرضیه بپردازم، ایا حقیقت دارد و یا نه؟ و در نهایت بگویم، لااقل همچنان برایم معما است این دشمنی عامدانه و مصنوعی را! و قانع نشدم توجیهات نظام را!

  • بی نوا

    در کامنت قبلی، موارد متعددی از گزینه های دشمن غیر امریکا-اسرائیل بر شمردم. باز تاکید میکنم، در عالم سیاست ، هیچ دوستی و دشمنی دائمی وجود ندارد، و حفظ منافع ملی، تنها ملاک عقلانی و حتی اخلاقی، برای دشمنی و دوستی کشورها است. عقل سلیم و اخلاقیات می گیود، در دوستی و روباط حسنه با همه کشورهاست و اگر دشمنی و اختلافی است باید هر چه زودتر حل شود. فعلا مسئله ایدئولوژی در نظر نمی گیریم، با بررسی روابط دوستانه و دشمنانه نظام جمهوری اسلامی ایران، در میابیم، هر آنچه موجب شده که مثلا دشمنی آشکار کشورهایی چون امارات، اقلیم با ایران، و یا تاریخی اکنده از دشمنی مثل روسیه و ترکیه، یا دشمنی با مسلمنن مانند هند و چین، باز نظام ایران، با انها مدارا کرده، و دوست و شریک درجه یک تجاری باشد!، پس نظام ایران به مراتب می تواند با امریکا و اسرائیل دوست و شریک تجاری باشد! این یک پارادوکس عجیب و معماگونه است! آنچه مسلم است، نظام ایران، دشمنی با امریکا-اسرائیل انتخاب کرده، چون گزینه های به مراتب موجه تر دارد، پس دلایل نامتعارف یا پنهانی باید در این نتخاب باشد، که حاضر است به بهای ضربات جبران ناپذیر و سنگنین یعنی صدها میلیارد دلار و عملا فرصت سوزی چند نسل ملت ایران این دشمنی را عامدا ادامه دهد!

  • بی نوا

    پاسخ به این پرسش با مقدمه گفته شده، بهتر می تواند درک شود، چرا امریکا و اسرائیل به عنوان دشمن دائمی عامدا ! انتخاب شده اند؟ پاسخ به پرسش نیازمند چند پرسش دیگر است، مثلا: ما گیریم، نظام به دلایل محتمل فوق الذکر، خود را نیازمند دشمن میداند!، پرسش این است، که امریکا و اسرائیل چه نیازی برآورده می کنند که دیگر کشورها نمی توانند در این دشمن تراشی عامدانه و مصنوعی داشته باشند؟! آیا مزیتی در این انتخاب است که دیگر گزینه ها ندارند؟ مثلا اگر اقلیم یا امارات، انتخاب شوند، مزیتش کمتر و مضراتش بیشتر است؟ در مورد اسرائیل، کاملا واضح است هر کشوری با اسرائیل دشمنی کند، امریکا از اسرائیل حمایت خواهد کرد (چون از 40 سال پیش این سیاست رسمی نظام امریکا است!) و در واقع آن کشور همزمان ناچارست با امریکا و اسرائیل همزمان دشمنی کند! بسیاری از منتقدان می گویند، اگر دلایل ایدئولوژیک را کنار بگذاریم، اساس اسرائیل و ایران، نباید دشمن هم باشند، بلکه به طور طبیعی باید دوست هم باشند! این یک حقیقت است، هیچ دلیلی عقلانی نیست برای دشمنی، اسرائیل و ایران به مراتب گزینه های بیشتری نسبت به سایر کشورهای عربی زبان همسایه شان دارند با هم دوست باشند، در واقع این دو کشور، در هیچ زمینه ای اصطکاک منافع طبیعی ندارند، و بلکه می توانند مکمل راهبردی هم بانشد! (البته منکر رنجی که فلسطینیان از بابت اسرائیل-فلسطینی می برند نیستم، ولی دلیل ندارد برای حمایت از مردم فلسطین، حتما دشمنی و قطع رابطه با اسرائیل باشد، و هم می توان از مردم فلسطینی حمایت کرد و هم با اسرائیل رابطه داشت مثل ترکیه و مصر). در مرود امرکیا، دلایل مهم تری است، که دشمنی مصنوعی و عامدانه فعلی، توجیهی ندارد، عملا همه دشمنی های گاه بی گاه نظام امریکا علیه ایران، نوعی واکنش به دشمن تراشی عمدی و مصنوعی نظام ایران است، امریکا ثابت کرده دنبال دشمنی نیتس با کشور مهمی چون ایران، دلایل زیادی است که هردو از دوستی و رابطه خوب بیشتر سود می برند تا دشمنی! ما می دانیم، دشمنی و شیطنت های برخی همسایگان علیه ایران، سواستفاده از همین دشمنی نظام با امریکا و اسرائیل است! اگر امریکا و اسرائیل دوست ایران باشند، تقریبا هیچ کشور دیگری جرات دشمنی با ایران را نخواهد داشت! باز سوال واضح این است، مرض این نظام ایران چیست، که هر جور شده می خواهد با امریکا و اسرائیل دشمنی کند؟!

  • بی نوا

    چرا فقط امریکا و اسرائیل دشمن اصلی این نظام معرفی می شود که تحت هر شرایطی دشمنی با انها حفظ می شود! عقل سلیم می گوید، نظام ایران، نهایت بدسلیقگی را در انتخاب دشمن کرده است! امریکا که ابرقدرت تمام عیار اقتصادی و نظامی و سیاسی در دجهان است، اولویت هر کشوری برای رابطه است، تنها ممکن است کشوری دیوانه باشد با امریکا عامدا دشمنی کند، هر کشور معقولی، سعی اش باید این باشد با این غول دنیا سرشاخ نشده و خود را از دشمنی اش دور نگه دارد، ولی نظام ایران برعکس عمل میکند! چرا؟! پاسخ هر چه هست، البته مخالف دشمنی کشورم با هر کشوری هستم، دشمن تراشی از نشانه های کم عقلی و بلکه حماقت است. هیچ نظام کشوری نباید به دنبال دشمن تراشی برود. تجریه ثابت کرده، کشورهایی که سعی کرده اندبا همه دنیا روابط دوستانه داشته باشند، موفق تر و مرفه تر و ماندگارتر بوده اند. کینه جویی در سیاست بی معنی است. دوستی و دشمنی صرفا بر اساس منافع ملی در زمان است و هدف کلی رفع دشمنی با کمترین هزینه است- که همانا از راه مذاکره و مصالحه است- دشمنی دائمی با کشورها، نشان از ایدئولوژیک زدگی یک نظام و نشان از مشکل درونی و ضعف آن نظام است. فرصت سوزی عمدی و دشمن تراشی نشانه مشکل ساختاری یک نظام است که میخواهد فراکنی کند و مشکلات درون نظامش را بپوشاند با دشمن تراشی.

  • بی نوا

    هم وطنان گامی، درد مشترک ملت ایران را همه کمابیش دارند، بجز اقلیت پروارشده از رانت و فساد! بقیه دلشان خون است از این نظام. اما، در ایدئولوژی سیاسی و راهبرد، یکی از موضوعات، انتخاب دمشن برای بسیج نیروها و البته انداختن معضلات و بی عرضگی ها است به گردن دشمن خارجی، این یکی از راه حل قدیمی حکومت هایی است که نمی خواهند مردمی باشند و نمی خواهند مبارزه جدی با فساد کنند و قصد دارند هر نوع سرکوب را توجیه، با فراکنی از اصلاح امور شانه خالی کنند، دشمن تراشی حتی کاملا مصنوعی و عامدانه، از مشخصات حکومتهای مسئولیت ناپذیر است!!! چیزی که مسلم است این نظام38 سالست، عامدا، امریکا را دشمن اصلی انتخاب کرده است. دقت کنید می گوید امریکا دشمن اصلی انتخاب کرده است. اما چرا امریکا؟! کشورهای زیادی هستند که می توانند جایگزین امریکا شوند، کشورهایی که اگر یک دهم نظام می خواست مصنوعا دشمن تراشی کند، آنها دلایل زیادی داشتند دشمن ایران تلقی شوند! مثلا: امارات، این کشور رسما مدعی تمامیت راضی ایران است و مثل بقیه کشورهای عربی نام جعلی خلیج فارس استفاده و کاربردش فراگیر کرده! اما می بینیم امارت بزرگترین شرکای تجاری ایران است و عملا ایرانی ها امارت آباد و ثروتمند کرده اند از سرمایه گذاری و خرید کالای صادرات مجدد! به طوری که هر ادم منصفی، ممکن است در عقل نظام شک کند! کشورهای همسایه ایران که عملا دانرد از تجزیه طلبان قوم گرا حمایت می کنند، نمونه آشکارش، اقلیم کردستان عراق است، این کشور دوفاکتو که عملا از سال 1991 مستقل شده ولی رسمی نیست، بیشترین روابط و مزایا از ارتباط ایران برده!، در ایران کنسول گری و نمایندگی رسمی دارد و بالاترین سود از ارتباط با ایران می برد! اقلیم، منبع اصلی قاچاق به داخل ایران و ضربه زننده تولید ملی و تجارت رسمی ایران است! این کشور دوفاکتو، مهمترین حامی تجزیه طلبان مسلح است و سالهاست پناهگاه و منبع گروه های مسلح تجزیه طلب است! به راستی اگر نظام دنبال دشمن است از این دشمن مستدل تر کجا می خواهد پیدا کند؟! اگر بهانه تراشی دشمنی تاریخی است، بیخ گوش ایران، روسیه است، کارنامه ننگینی از جنایت و خیانت و تجاوز و بدعهدی و نقض توافق... علیه ایران دارد! اگر دشمنی با مسلمانها است، کشورهای دوست و شریک فعلی ایران، مثل هند/چین/روسیه/... به مراتب قاتلین بزرگ تر از امریکا هستند!

  • سپاهی سابق از تهران

    برای ترامپ و اصحاب حزب الله او خوشبختی بزرگی ست که یک عده جنایتکار و احمق در غالب حکومت اسلامی از خراسان تا تهران و شام و عراق و دوباره بیایید در خراسان رضوی بر ما حکومت می کنند. اصلاحطلبان و ملی مذهبی ها و اپوزیسیون ایران را باید تحقیرشان کرد. باید توی سرشان زد. این بیعرضگان سیاست ایران. اینان با حماقتشان در اصل همگار روحانیون و شخص خامنه ای بوده اند. ترامپ و خامنه ای دو تیغه ی قیچی ای هستند که سر ایران را خواهند برید. شما را به خدا سخنان این احمقها را بخوانید و بشنوید. آمریکا هیچ غلطی نمی تواند بکند و کاغذ پاره دانستن قطعنامه های سازمان ملل توسط ملیجک رهبری این متفکر بزرگی که همفکر رهبر بود با آن بازوی اقتصادی رهبر بابک نگونبخت زنجانی و...تا بفهمید که چه احمق هایی بر ما حکومت می کنند. اگر می گویم احمق مقصودم اصلا توهین نیست. چرا که اینان به خودی خودی توهین به خودشان و توهین به ملت ایران هستند. از همه تلختر اپوزیسیون ایران است که در سرازیری اضمحلال کامل است. اپوزیسیونی که ملی مذهبیش و اصلاحطلبش جرآت دل کندن از این اسلام ناب را ندارد. اسلامی که بعد از چهارده قرن هنوز با شجاعت از سربریدن های علی و شمشیر کشی ها پیامبر و آدمکشی های صدر اسلام با افتخار یاد می کند و هر صبح و شام برایش صلوات و می فرستد و اشک می ریزد. شاید این فاجعه ای که منتظر ایران و ایرانی ست او را بیدار کند. شاید. نمایندگان خامنه ای را در مجلس حکومت اسلامی نگاه کنید. یک عده منفعل و خود فروخته و حتا خود را پیش فروش کرده آن مردکند که جای سلطان و پادشاه و امپراطور و میر غضب نشسته و دهانش به گشادی این هزار و چهارصد سال است. و اما این مردم در خواب را حتما بمب ها و سرنگونی هواپیماها و تخریب زیر بناها بیدار شاید بیدار خواهدشان کرد.

  • مرغابی

    نظام منهای آمریکاستیزی ابزاری برای ابراز وجود ندارد در واقع نظام دارد با این روش حکومت میکند

  • جاسم

    رهبر سعید طوسی را به سراغ ترامب خواهد فرستاد

  • حسین

    اکبر گنجی که خودش زیر شکنجه های 10 سال قبل آخوندهای ایران داشت از بین میرفت بواسطه کمک جمهوری خواهان و جرج بوش پسر از جهنم ایران نجات پیدا کرد ، حکایت آقای گنجی شده نمک خوردن و نمکدان شکستن که ایشان در مقالاتش در اینجا و سایتهای دیگر مرتب به بدگویی از جمهوری خواهان آمریکا پرداخته ، حتی به طور آشکار از یکسال قبل از روی کارآمدن دونالد ترامپ از کاندید دموکراتها یعنی کلینتون دفاع جانانه میکرد و کلینتون را برنده قطعی انتخابات آمریکا میدانست ، ایشان خطای دیگری هم در مقالاتش میکند و آرزو دارد آخوندها در ایران دموکراسی و آزادی بیاورند که خیال نادرستی هست زیرا آخوند جماعت هیچ وقت اصلاح پذیر نیست و در خودکامگی روی محمد علیشاه قاجار را هم سفید کرده اند ، سرکوب و بستن روزنامه ها و ریختن خون بی گناهان هنر اصلی آخوندهاست .

  • جواد

    جمهوری خواهان و جناح راست آمریکا همیشه درست فکر میکنند، آنها ملایان خرافاتی ایران را خطر اصلی برای ایران و سپس آمریکا میدانند و کاملاً هم در این مورد درست فکر میکنند و حق دارند ، جمهوری خواهان دقیقاً حرف دل ملت ایران را میزنند یعنی جدایی دین از حکومت و عرفی کردن و سپردن حکومت به متخصصین ایران ، ولی متاسفانه آخوندهای عرب پرست به خواسته های به حق ملت ایران مرتب دهن کجی کرده اند و به غارت ثروت ایران و نابودی فرهنگ ایران اقدام کرده اند ، جمهوری ملایی ایران در این دوره زمانه جای هیچ گونه دفاعی ندارد که کسی بخواهد ازش دفاع کند و الا دفاع کردن از آخوند یعنی همین آش و کاسه برای ملت مظلوم ایران و همین بی لیاقتی ها ، پارتی بازی ها ، بی عدالتی ها ، دزدی و کلاهبرداری ، دروغ شرعی و آبکی ،صیغه کردن ناموس مردم و همچنین استبداد ولی فقیه. اگر کسی دم از آخوند بزند باید منتظر چنین حوادث شومی برای خودش و خانواده اش باشد .رادیو زمانه منتظر تایید شما هستم .

  • بی نوا

    گاهی انسان بر اثر مطالعه زیاد و تحلیل، نوعی شبه پیشگویی دچار می شوند. در ضمیر ناخودآگاه انسانهای دانشی، گاه الهاماتی از نوع رویایی روی مدهد که آرزوهایشان تبدیل به احساس الهام می شود. مرگ خامنه ای، غیر قبال پیش بنین است و اما امواج منفی واکنشی نسبت به او چنان قوی شده که مرگش را گمان میشود بزودی رخ دهد! این موج منفی است که حکومت و کشور تحت حکومتش دربرگرفته. شدت بیچارگی یک ملت پراشتابه و عقب مانده، اه های عمیق حسرت از فرصت های از دست رفته/ ملت فقیری که برگنجی نشسته و افسوس عدم استفاده!

  • ضد تجاهل!

    اما حسی عجیب و شبه خرافی منو چند روزی گرفته و دائما چند رویداد دور و نزدیک در ذهنم میاید. واقعا احساس میکنم خرافاتی شدم/ بدون شوخی و غرض میگم/ این حس درونی ام است!: 1- خامنه ای یکی-دو ماه دیگر فوت می کند/ احتمالا بخاطر خونریزی مغزی! و جایگزینی یک ایت اله گمنام که خیلی ساده بوده تاحالا و بعد تغییرات شگرفی در حد دنگ شیاپینگ در جمهوری اسلامی انجام میدهد/ این حس قوی است (60%) جناح های قدرت از ترس هم، یک فرد منزوی و مصالحه جو و نسبتا بی طرف جایگزین خامنه ای میکنند. 2- شاید مورد فوق روی ندهد، حسم (20%) می گیود در انتخابات ریاست جمهوری 96 گروههای مخالف دولت که نه اصولگرا هستند و نه اعای واصلاح طلب، یک نسل دومی (50-60ساله) ولی بسیار قدرمند هستند و بازیگر پنهان بودند یک نفر علم میکنند که کمتر کسی فکرش میکند و او تغییراتی در جهت معیشت و افازیش درامد و بهبود اوضاع سیاسی و اجتماعی با موافقت خامنه ای انجام میدهد 3- حس ضعیفتر (15%) وقوع کودتا است در امتداد مورد دوم، یکی خامنه ای و بانفوذ تندرو اجازه کار به رئیس جمهور نسل دومی نمی دهد. حامیانش کودتا میکنند! 4- حس خیلی ضعیف تر (5%) خامنه ای می ماند و جناح تندرو وبقیه میرن کنار و شرایط خیلی بدتر از حالا می شود.

  • ضد تجاهل!

    این یک مغلطه است / همان شرکای اصلی نظام ایران یعنی چین و روسیه از دوستان و متحدان وشرکای اصلی اسرائیل هستند!! ولی نظام گویا تجاهل میکند! اخیرا نخست وزیر آلمان شرط بهبود اروپا با ایران را شناسایی اسراائیل و پایان دادن به اسرائیل ستیزی گفته! ولی نظام اشاره ای نمی کند و وانمود می کند طرف اصلی قضیه آمریکا است! در حالی اساس سلاح هسته ای اسرائیل با کمک فرانسه بود و امریکا تا دهه 1970 چندان اساسی حامی اسرائیل نبوده! کتمان حقایق از مشخصات سیاست اشتباه نظام است. تجاهل درد مهلک این نظام است. سرشان زیر برف می کنند فکر می کنند دیگران نمی فهمند!، همین حمایت متجاهلانه از مردم فلسطین، به زیان آنها بوده، یکی از بهترین موقعیتهای مصالحه فلسطینی-اسرائیلی دهه نود از دست رفت بخاطر همین مداخلات ایدئولوژیک غیرفلسطنی - که دایه بهتر مادرو کاسه داغتر از آش بودند!- اگر فلسطینی بجای رویاپردازی از همان سال 1948 واقع بین بودند اکنون کشور فلسطین 60 سال عمر می داشت و 45تا % اراضی داشت حتی بیشتر از کرانه باختری و غزه/ ولی ایدئولوژی های قومی و مذهبی انها را بازنده بزرگ کرد! مصالحه به موقع، بسیار از ارزشمندتر از رویاهای ایدوئولوژیک است. کاری محمد مصدق هم نکرد و چوبش ملت ایران دهها سال خورده/ مصالحه به موقع چیزی است که اسلامیون از ایرانی تا عرب و ترکیه ای باید یاد بگیرند) و اجازه دهد اسرائیل نابود شود و یهودیان از آنجا به غرب بکوچند! این خواست نظام ایران است! این یعنی اصلا خیال توافق وسیع نیست. برجام یک کریزگاه برای تنفس بوده و بس.

  • ضد تجاهل!

    جناب عزت، اصل مطلب گفت، واقعیت همین است خامنه ای یا جناحی او رهبری میکند، هچگاه مایل نیستند با امریکا رابطه برقرار کنند، یعنی انچنان شرایط دشوار و محالی را گذاشتند که فقط یک امریکا گماشته ایران می تواند! یعنی، اینها توقع دارند امریکا به قول خودشان ادم بشود و مثل یک بچه حرف گوش هر چه خامنه ای و جناح حاکم واقعی (بنیادگراهای شیعی-ولایی) می گیود بگوید چشم! در واقع همان توقع خمینی از گرباچف، که کمونیستها مسلمان و البته شیعه شوند! توقعی محال ممکن! مثلا امریکا دست از حمایت اسرائیل بردارد / اسرائیل را لابی های قدرتمند یهوید که سرامدان اقتصاد جهان هستند حمایت می کند. این لابی بر همه جا اعمال نفوذ می کند. اسرائیل سالهاست خودش بر واقعیت جهان سوار کرده ولی اسلامیستها و پان عربی اندکی هنوز حاضر نیستند این حقیقت بپذیرند. هرکسی هم بگوید اسرائیل ستیزی کوری اسلامیستها میکنند بیفایده است فورا آنها با رگباری از اتهام روبرو میکنند. نه! لیبرال دمکراتهای ملی گرای ایرانی از سر مزدور ی و عشق به اسرائیل نمی گویند اینها را وبلکه از دلسوزی و واقعیت است و وطن دوستی ایرانی . (نکته مهم، به غیر ایران عملا همه دنیا کار به نابود اسرائیل ندارد و اغلب دنیا حامی اسرائیل هستند چون منافع اقتصادی شان با یهود گره خورده! ولی امریکا نمادش است.

  • عزت

    نویسنده طوری نوشته خامنه ای فرصت دوران اوباما رو از دست داد که انگار خامنه ای علاقه ای به تنش زدایی با امریکا داره. بیاد بیاریم پرتاب موشک عماد رو در روز اجرای توافق اتمی که بعد ها اعلام شد با دستور شخص رهبر بوده. در حقیقت رهبر ایران هیچ علاقه ای نسبت به بهبود رابطه با امریکا نداره و بلکه از این موضوع هراسانه چون خامنه ای بر دو ستون ایستاده: "فریاد وا اسلاما" و "مرگ بر امریکا". از بین رفتن شعار مرگ بر امریکا اصلی ترین تهدید جاری علیه خامنه ای هست. دولت اوباما چندین بار قدم پیش گذاشت و توپ رو در زمین ایران قرار داد و مردم و سیاسیون رو با این پرسش مواجه کرد که در شرایطی که امریکا حاضر هست برخی منافع و مواضع ایران در منطقه رو به رسمیت بشناسه؛ چرا بازم خامنه ای اصرار بر تنش داره؟ لذا من فکر میکنم خامنه ای نه تنها دوران اوباما رو ا"ز دست نداد" بلکه "از سر گذراند" و خوشحالم هست که دوران اوبامای بعد از برجام که جدی ترین تهدید ها علیه بقای سیاست امریکا ستیزی مطرح شده بود داره میگذره.

  • شاهین

    خب با فرض همه این توضیحاتی که در این مقاله آمده باشد، الان راهکار برای خنثی سازی تهدید روی کار آمدن ایران ستیزان در آمریکا و سواستفاده مخالفان برجام و روحانی از سیاست های دولت و مجلس نمایندگان آمریکا علیه برجام چیست؟ من در این مطلب راهکار عملی که شهروندان ایرانی و فعالین سیاسی بتوانند در پیش بگیرند، صراحتا نیافتم.

  • ضد تجاهل!

    لازم به ذکر است، بخش عمده ایدئولوژی ظهور که نظام فعلی خودش را از ان مشروعیت می گیرد، بر اساس روحانیون بعد از صدر اسلام است و بیشتر عصر ال بویه و صفوی هستند./ دورانی که شیعه قدرت بیشتری داشته و توان عرض اندام.

  • ضد تجاهل!

    من این نقل ها آوردم، در پاسخ به افرادی از اپوزیسیون نظام، که دائما می گویند این آخوندها گماشته انگلیس و امریکا هستند و این نظام دست ساز امریکا و انگلیس است! این نظام دارد از شیعه و اسلام ابزاری استفاده میکند! //// بنظرم شاید برخی از عوامل نظام اعتقادی خاصی به شیعه و ایدئولوژی ولایی نداشته باشند ولی من با شناختی که ددارم میدانم بخش عمده از اینان واقعا معتقد آرماگدون/اخر الزمان و ظهور هستند! برای ایدئولوژی شان حاضرند ملتی را هم فدا کنند! البته آنها سعی دارند علائم ظهور با حوادثی مثل اسرائیل و داعش و آل سعود، انطباق دهند! نکته ای که تاکنون من ندیدم کسی اشاره کند، مسئله فلطینی ها عرب سنی است. خیلی ها تصور می کنند با نابودی اسرائیل مسئله انطباق ایدئولوژی شیعه-ولایی حل می شود. ولی نه!! در نهایت فلسطین سنی و بقیه اهل سنت هم مثل بقیه جهان باید تحت حکومت جهانی شیعی-ولایی باشند! روسیه و چین کمونیست هم ابزار هستند. این را در محافلشان در پاسخ مردم می گویند، چرا نظام با کمونیست ها دوست است؟! جواب: از آنها استفاده ابزاری می کنیم!/البته به ندرت این را علنی می ویند/ ولی در محافل سطح پایین تبلیغی اینها به مردم و نسل جوان می گویند! همه چیز ابزار است حتی عقل و اخلاق و ...برای رسیدن به هدف حکومت جهانی شیعی-ولایی. سید خراسانی را طیف احمدی ن/زا رسما اعلام کردند رهبری است! ظهور داعش و امثالهم هم تشابه با سفیانی دارد، فقط فلسطین الان اسارئیل است و کار انطباق ظهور با مشکل روبرو کرده/ سفیانی (داعش/القائده) در فلسطین نیست و اینکه داستان را زیاد منطبق نمی کند! عجله است هر جور شده فلسطین در داستان سفیانی بیاد. شیعه در غزه تاسیس حزب الله داده و تازه سنی ها برخی شان دوزاری شان افتاده! اگر این ایدئلوژی نبود، هیچ دلیل نبود چنی اصرار به ستیز با غرب و اسرائیل و آل سعود کند. عدم مصالحه واقعی که اعتقاد برمی خیزد، و دائم تقیه و جر زنی/ از یک اعتقاد است غیر شیعه نباید باشد! هیچ دلیل منطق چنین کارهای ضد منافع ملی توجیه نمی کند. اینکه آنها حاضر نمی شوند با امریکا مصالحه کنند از تضاد ایدئولوژیک است. باورش سخت است ولی واقعیت همین است. برای این ایدئولوژی 500 میلیارد دلار خسارت سر بیش از یک دهه مناقشه هسته ای حاضر هزینه بدهند از جیب ملت ایران!

  • ضد تجاهل!

    دجال فردی است که در آخر الزمان و پیش از قیام مهدی (عج) خروج می کند و غیر عادی است و با انجام کارهای شگفت انگیز جمع زیادی از مردم را می فریبد و سرانجام به دست عیسی مسیح (ع) در کنار دروازه ”لد“ در منطقه شام به هلاکت می رسد. در مورد دجال نظریه های متعددی طرح شده است مثلا گروهی آن را فردی نامیده اند و دسته ای آن را جریانی می دانند و نه شخص معین که مطرح کردن این امور مجال دیگری را می طلبد. [7] [1] کمال الدین، ص 651. و بحار الأنوار، ج 52، ص 215؛ و کنز العمال، ج 14، ص 272؛ تاریخ غیبت کبری، ص 518 الی 520. [2] مراصد الاطلاع، ج1، ص239؛ وافی، ج2، ص 442؛ مسائل العشره چاپ شده در مجموع مصنفات شیخ مفید، ج 3، ص 122 و غیبت نعمانی، ص 252، منتخب الأثر، ص 459؛ کتاب الغیبه نعمانی ص 252، تاریخ غیبت کبری ص 499 ـ 520. [3] تاریخ غیبت کبری، ص 525، کتاب غیبت نعمانی 252. [4] منتخب الأثر، 459، تاریخ الغیبه الکبری، ص 511؛ الارشاد، ج2، ص374؛ اعلام الوری، ص 427. [5] تاریخ ما بعد الظهور/176 ـ کشف الغمه ج3، ص 260 ، وافی، ج 2، ص 445 ـ 446، کتاب الغیبه، شیخ طوسی، ص 435 و454 و453 – ارشاد، ج2، ص 371؛ کمال الدین / 651 بحار الأنوار، ج52، ص204-288-290؛ منتخب الاثر، ص 459، غیبت نعمانی/254. [6] سنن ترمذی، ج4، ص 507 ـ 519؛ سنن ابی داوود؛ ج4، ص 115؛ صحیح مسلم، ج 18، ص 46 و 81. [7] بحارالأنوار، ج 52، ص 193و209؛ کمال الدین 525 و 526؛ کشف الغمه، ج 3، ص 281؛ المسائل العشر، چاپ شده در مصنفات شیخ طوسی، ج3، ص 122؛ ارشاد، ج2، ص 371، کنز العمال، ج 14، ص 198ـ200. (منبع: سایت اخبار شیعه)

  • ضد تجاهل!

    ] 5. صیحه آسمانی: منظور از صیحه آسمانی صدایی است که در آستانه ظهور حضرت مهدی در آسمان شنیده می شود و همه مردم آن را می شنوند در روایات تعبیر به «نداء» «فزعه» «صوت» نیز بکار رفته است که ظاهر آن نشان می دهد که هر یک از اینها نشانه جداگانه ای است که پیش از ظهور واقع می شود لکن به نظر می رسد که اینها تعبیر از یک واقعیت است و ممکن هم هست که از سه حادثه جدای از هم خبر داده باشند که اول صداهای هولناکی برآید و همه را به خود متوجه کند (صیحه) و به دنبال آن صدای مهیب و هولناکی شنیده شود که دلهای مردم را به وحشت اندازد (فزعه) و آن گاه از آسمان صدایی شنیده می شود که مردم را به سوی مهدی(عج) فرا می خواند (نداء) روایاتی که از این معنا خبر داده اند از طریق شیعه و سنی فراوان هستند. امام باقر (ع) می فرماید: ندا کننده ای از آسمان نام قائم را ندا می کند پس هر که در شرق و غرب است آن را می شنود و از وحشت این صدا خوابیده ها بیدار و ایستادگان نشسته و نشستگان بر دو پای خویش می ایستند رحمت خدا بر کسی که از این صدا عبرت گیرد و ندای وی را اجابت کند زیرا صدای نخست، صدای جبرئیل روح الأمین است. آنگاه می فرماید: این صدا در شب جمعه بیست و سوم ماه رمضان خواهد بود در این هیچ شک نکنید و بشنوید و فرمان برید، در آخر روز شیطان فریاد می زند که «فلانی مظلوم کشته شد» تا مردم را بفریبد و به شک اندازد. و امام صادق (ع) می فرماید: در ابتدای روز گویند ه ای در آسمان ندا می دهد که آگاه باشید که حق با علی و شیعیان اوست. پس از آن در پایان روز شیطان که لعنت خدا بر او باد از روی زمین فریاد می زند که حق با عثمان و پیروان اوست پس در این هنگام باطل گرایان به شک می افتند هرگاه گوینده ای از آسمان نداء بزند که حق با اولاد محمد(ص) است در آن هنگام ظهور مهدی(عج) به سر زبانها می افتد به گونه ای که غیر از او یاد نمی کنند. [5] 6. خروج دجال: این نشانه در کتب اهل سنت از علائم برپایی قیامت شناخته شده است [6] ولی در منابع روایی شیعه از نشانه های ظهور است. و اشکال ندارد که هم علامت ظهور و هم علامت معاد باشد. چون خود ظهور امام عصر (عج) هم از علائم آخرالزمان می باشد.

  • ضد تجاهل!

    علائم ظهور حضرت مهدی (عج) بر دو دسته تقسیم می شوند: الف: علائم حتمی و قطعی؛ ب: علائم غیر حتمی و غیر قطعی که البته در این علائم هم ممکن است اختلاف نظر وجود داشته باشد. علائم غیر حتمی فراوان هستند و نوعاً بعضی از آنان به وقوع پیوسته است اما علائم حتمی و قطعی هنوز رخ نداده اند بعضی از این علائم قطعی عبارتند از: 1. خروج سفیانی: پیش از ظهور مردی از نسل ابوسفیان در منطقه شام خروج می کند و با تظاهر به دینداری گروه زیادی از مسلمانان را می فریبد و به گرد خود می آورد و بخش گسترده ای از سرزمینهای اسلام را به تصرف خویش در می آورد و بر مناطق پنجگانه شام، حمص، فلسطین، اردن و قنسرین (نام شهری در نزدیکی حلب) و منطقة عراق سیطره می یابد و در کوفه و نجف به قتل عام شیعیان می پردازد و برای کشتن و یافتن آنان جایزه تعیین می کند آنگاه که از ظهور امام زمان باخبر می شود با سپاهی گران به جنگ وی می رود که در منطقه بیداد (بین مکه و مدینه) با سپاه امام (ع) برخورد می کند و به امر خدا همه لشگریان وی به جز چند نفر در زمین فرو می روند و هلاک می شوند. [1] 2. خسف در بیداء: خسف یعنی فرو رفتن و پنهان شدن، و بیداء نام منطقه ای در مکه و مدینه است. ظاهراً لشگر سفیانی در این منطقه که به قصد جنگ با امام عصر(عج) آمده است در زمین فرو می روند. [2] 3. خروج یمانی: سرداری از یمن قیام می کند و مردم را به حق و عدل دعوت می کند این نشانه در منابع عامه نیست ولی در مصادر شیعه روایات فراوانی در این باره وجود دارد. امام صادق (ع) فرمود: قیامهای سه گانه خراسانی، سفیانی، یمانی در یک سال و یک ماه و یک روز خواهد بود و هیچ پرچمی به اندازه پرچم یمانی دعوت حق و هدایت نمی کند و هم فرمود که یمانی از علائم حتمی است. [3] 4. قتل نفس زکیه: زکیه یعنی فرد پاک و بی گناه و کسی که قتلی انجام نداده است و جرمی ندارد. در آستانه ظهور مهدی (عج) در گیرودار مبارزات زمینه ساز انقلاب حضرت مهدی (عج) فردی پاکباخته و مخلص از اولاد حضرت امام حسن مجتبی (ع) در راه امام می کوشد و در این راه مظلومانه به قتل می رسد. روایات گاهی نفس زکیه و گاهی «سید حسنی» گفته اند امام باقر (ع) فرمود: بین ظهور مهدی (عج) و کشته شدن نفس زکیه بیش از پانزده شبانه روز فاصله نیست. [4

  • ضد تجاهل!

    نظام ایران از نابودی اسرائیل می یود/ از حزب الله و حماس ضد اسرائیلی حمایت می کند/ کالای امریکایی تحریم می کند/ بی احترامی میکند به امریکا و پرچمش آتش میزند/... نظام امریکا، خواهان نابود نظام ایران است/ از گروههای مخالف نظام حمایت می کند حتی از قوم گرایان تجزیه طلب!/ از مرتجعان ضد ایرانی حمایت میکند/ ایران تحریم می کند / بد و بیراه به نظام ایران می کپگوید/... رفتار مشابه است. البته اینکه کی اول دعوا شروع می کند مهم است. انکه اول دعوا شروع کرده اخلاقی تر است آن اول دست آشتی بگشاید! اما داستان دشمنی با امرکیا و غرب و اسارئیل از سوی نظام ایران، ربط مهمی به ماجرای قبل زا انقلاب ندارد. حتی در اوایل نظام، نشان های ارتباط است / اسناد ویکی لیکس نشان می دهد نوعی همدلی بود!/ اما کم کم، گفتمان چپ ضد امپرالیزم غرب، در ایران، استیلا میابد. مذهبی-ولایی ها، در رقابت با چپ های مارکسیستی، همچننی اغوای نیورهای انقلابی پرشور، غرب ستیزی/امریکاستیزی/اسرائیل ستیزی جزئی از هویت ایدئولوژیک خود می کنند! ابتدا هدف از میان به در بردن چپ ها بود، ولی آخوند نوعی لجاجت خاصی دارد. حتی به قیمت نابودی ی ملت بشود/ چون در ایدئلوژی شیعی-ولایی آخوند جماعت، ملیت ارزشی ندارد، جغرافیای سیاسی ملی ارزشی ندارد، همه چیز ابزار است در خدمت مذهب و ایدئولوژی مذهبی از انسان و عقل و مادیات...!وقتی عادت به چیزی کند، به سختی رهایش می کند. این ذات اخوند جماعت است که به سختی دل از عادات میکند! واقعیت اینست این تسزه با غرب و امریکا و اسرائیل جزئی از هویتش شده و تنها یک شوک مرگ رهبری و یا کودتا نظامی ممکن است خرق عادت بشود.