سرمایهی اجتماعی چیست؟
<p>حمید پرنیان − هانیفان (L. J. Hanifan)، اقتصاددان امریکایی، در سال ۱۹۱۶ اولین کسی بود که از مفهوم «سرمایه‌ی اجتماعی» استفاده کرد. مراد وی از این مفهوم، سرمایه‌گذاری فرد در جامعه به لحاظ ارتباطاتش بود؛ انسان‌ها در زندگی روزمره از دارایی‌های مادی‌ای که دارند جهت ایجاد تفاهم و دوستی و هم‌دلی و گفتگوی اجتماعی استفاده می‌کنند تا واحدهای اجتماعی را بسازند. وقتی با همسایه‌مان ارتباط دوستانه برقرار می‌کنیم، در واقع داریم سرمایه‌ی اجتماعی انباشت می‌کنیم.</p> <p> </p> <p>جین جاکوبس (Jane Jacobs)، نویسنده و فعال مدنی کانادایی در دهه‌ی ۱۹۶۰، این مفهوم را به مفهوم مدرنی تبدیل کرد؛ وی معتقد بود سرمایه‌ی اجتماعی همان ارزشِ شبکه‌های اجتماعی است. اما کسی که این مفهوم جامعه‌شناختی را پروراند و نظام‌مندانه تعریف‌اش کرد پیر بوردیو، جامعه‌شناس فرانسوی بود. بوردیو سرمایه‌ی اجتماعی را در کنار سه سرمایه‌ی دیگر نشاند، یعنی سرمایه‌ی فرهنگی، سرمایه‌ی اقتصادی، و سرمایه‌ی نمادین.</p> <p> </p> <p>بوردیو می‌خواست نشان دهد که سرمایه‌ی اجتماعی گرچه منبعی بی‌طرف و خنثی است اما می‌تواند موجب نابرابری شود؛ مثلا مردم از طریق ارتباطات اجتماعی‌شان می‌توانند به مشاغل پرنفوذ و پرقدرتی دست پیدا کنند.</p> <p><strong><br /> </strong></p> <p><strong>سرمایه و انواع آن</strong></p> <p> </p> <p>سرمایه همان کار انباشته‌شده است. زمان می‌گیرد تا سرمایه انباشته شود و خودش را بازتولید کند. توزیع سرمایه از جامعه‌ای به جامعه‌ای دیگر فرق می‌کند. برای همین، نحوه‌ی توزیع سرمایه در هر جامعه‌ای، نشان‌دهنده‌ی ساختارهای اجتماعی آن جامعه است. سرمایه، محدودیت‌ها و مرزهایی را به وجود می‌آورد که واقعیت دنیا بر اساس آن‌ها تنظیم می‌شود و فرصت دست‌یابی به کنش اجتماعی را سازمان‌دهی می‌کند.</p> <p> </p> <p>سرمایه فقط سرمایه‌ی اقتصادی نیست. بسته به حوزه‌ای که سرمایه در آن نقش بازی می‌کند، انواع مختلف سرمایه داریم؛ سرمایه‌ی اقتصادی که بی‌درنگ و مستقیما تبدیل به پول می‌شود؛ سرمایه‌ی فرهنگی که در مدارک تحصیلی نمود می‌یابد و به‌نوعی قابل تبدیل‌شدن به سرمایه‌ی اقتصادی است؛ سرمایه‌ی اجتماعی که محصول تعهدات اجتماعی است.</p> <p> </p> <p><strong>ویژگی‌های سرمایه‌ی اجتماعی</strong></p> <p> </p> <p>سرمایه‌ی اجتماعی به شبکه‌ی بادوامی از روابط مبتنی بر شناخت و آشنایی متقابل گفته می‌شود. به زبان ساده، سرمایه‌ی اجتماعی همان عضویت در گروه است. اعضای گروه از سرمایه‌ی جمعی آن بهره‌مند می‌شوند. گروه ممکن است خانواده‌، مکتب، حزب و مانند این‌ها باشد.</p> <p> </p> <p>حجم سرمایه‌ی اجتماعی‌ای یک گروه، به‌اندازه‌ی شبکه‌ی آشنایان و روابط آن گروه بستگی دارد. بر سرمایه‌ی اجتماعی را نمی‌توان قیمت گذاشت، یعنی نمی‌توان آن را به سرمایه‌ی اقتصادی فروکاست و گفت که سرمایه‌ی اقتصادی آن گروه همان سرمایه‌ی اجتماعی‌اش است.</p> <p> </p> <p>اما با همه‌ی این‌ها، سرمایه‌ی اجتماعی از سرمایه‌ی اقتصادی مستقل نیست؛ مبادلات اقتصادی موجب شناخت دوجانبه می‌شود و همین شناخت دوجانبه موجب افزایش سرمایه‌ی اجتماعی می‌گردد. گروه‌ها آگاهانه به دنبال افزایش سرمایه‌ی اجتماعی نمی‌روند، برای همین است که این شبکه‌ی آشنایان و ارتباطات طبیعی نیست؛ یعنی مثلا یک قوم به خودی خود و به طور طبیعی سرمایه‌ی اجتماعی ندارند، مگر این‌که روابط بادوام و موثری ایجاد کنند که موجب افزایش منافع مادی و نمادین آن‌ها شود.</p> <p> </p> <p>شبکه‌ی آشنایان و روابط، راه‌بردهایی برای سرمایه‌گذاری تولید می‌کند تا آن روابط را کارآمدتر سازد. همسایه، همکار، یا حتی هم‌قوم بودن می‌تواند زمینه‌ی خوبی برای برقراری این شبکه‌ها باشد؛ معمولاً در این شبکه‌ها احساس‌هایی مانند قدرشناسی، احترام، دوستی، و مانند این‌ها وجود دارد.</p> <p> </p> <p>مبادله‌ی اقتصادی، کالا را بدل به نشانه‌ی شناخت می‌کند و به همین نحو در مبادلات اقتصادی است که هر دو طرف از یک‌دیگر شناخت پیدا می‌کنند و شبکه‌ی خویش را تولید می‌کنند. اما محدوده و مرزهای این شبکه با مرزهایی مانند ازدواج و هم‌سفرگی و دوستی دیرینه و هم‌باشگاهی و غیره فرق دارد؛ چون هر نفر تازه‌ای که وارد این شبکه می‌شود عملا می‌تواند شرایط ورود را تغییر دهد و دست‌کاری کند. یعنی مرزها بسیار شناور هستند. موردی آشنا برای همه: در ازدواج دو جوان، همه‌ی فامیل دو طرف وارد موضوع می‌شوند و غیرمستقیم بر روند آن تاثیر می‌گذارند. چون با ورود هر فرد جدیدی، مرزها و هویت و منافع گروه تغییر می‌کند و امکان دارد که به خطر بیافتد.</p> <p> </p> <p>حفظ سرمایه‌ی اجتماعی نیاز به کوششی مداوم در عرصه‌ی اجتماعی دارد. شبکه باید پیوسته دست به مبادلاتی بزند که آشنایی و شناخت را تایید و تقویت کند. از این نظر نیز سرمایه‌ی اجتماعی با سرمایه‌ی اقتصادی گره می‌خورد. گروه باید زمان و هزینه و انرژی صرف کند تا صلاحیت خودش را حفظ کند و سرمایه‌ی اجتماعی‌اش را افزایش دهد. بنابراین هر گروهی که سرمایه‌ی اقتصادی‌اش بیش‌تر باشد، می‌تواند ارتباطات بیش‌تری را شکل دهد و حجم سرمایه‌ی اجتماعی خودش را افزایش دهد.</p>
حمید پرنیان − هانیفان (L. J. Hanifan)، اقتصاددان امریکایی، در سال ۱۹۱۶ اولین کسی بود که از مفهوم «سرمایهی اجتماعی» استفاده کرد. مراد وی از این مفهوم، سرمایهگذاری فرد در جامعه به لحاظ ارتباطاتش بود؛ انسانها در زندگی روزمره از داراییهای مادیای که دارند جهت ایجاد تفاهم و دوستی و همدلی و گفتگوی اجتماعی استفاده میکنند تا واحدهای اجتماعی را بسازند. وقتی با همسایهمان ارتباط دوستانه برقرار میکنیم، در واقع داریم سرمایهی اجتماعی انباشت میکنیم.
جین جاکوبس (Jane Jacobs)، نویسنده و فعال مدنی کانادایی در دههی ۱۹۶۰، این مفهوم را به مفهوم مدرنی تبدیل کرد؛ وی معتقد بود سرمایهی اجتماعی همان ارزشِ شبکههای اجتماعی است. اما کسی که این مفهوم جامعهشناختی را پروراند و نظاممندانه تعریفاش کرد پیر بوردیو، جامعهشناس فرانسوی بود. بوردیو سرمایهی اجتماعی را در کنار سه سرمایهی دیگر نشاند، یعنی سرمایهی فرهنگی، سرمایهی اقتصادی، و سرمایهی نمادین.
بوردیو میخواست نشان دهد که سرمایهی اجتماعی گرچه منبعی بیطرف و خنثی است اما میتواند موجب نابرابری شود؛ مثلا مردم از طریق ارتباطات اجتماعیشان میتوانند به مشاغل پرنفوذ و پرقدرتی دست پیدا کنند.
سرمایه و انواع آن
سرمایه همان کار انباشتهشده است. زمان میگیرد تا سرمایه انباشته شود و خودش را بازتولید کند. توزیع سرمایه از جامعهای به جامعهای دیگر فرق میکند. برای همین، نحوهی توزیع سرمایه در هر جامعهای، نشاندهندهی ساختارهای اجتماعی آن جامعه است. سرمایه، محدودیتها و مرزهایی را به وجود میآورد که واقعیت دنیا بر اساس آنها تنظیم میشود و فرصت دستیابی به کنش اجتماعی را سازماندهی میکند.
سرمایه فقط سرمایهی اقتصادی نیست. بسته به حوزهای که سرمایه در آن نقش بازی میکند، انواع مختلف سرمایه داریم؛ سرمایهی اقتصادی که بیدرنگ و مستقیما تبدیل به پول میشود؛ سرمایهی فرهنگی که در مدارک تحصیلی نمود مییابد و بهنوعی قابل تبدیلشدن به سرمایهی اقتصادی است؛ سرمایهی اجتماعی که محصول تعهدات اجتماعی است.
ویژگیهای سرمایهی اجتماعی
سرمایهی اجتماعی به شبکهی بادوامی از روابط مبتنی بر شناخت و آشنایی متقابل گفته میشود. به زبان ساده، سرمایهی اجتماعی همان عضویت در گروه است. اعضای گروه از سرمایهی جمعی آن بهرهمند میشوند. گروه ممکن است خانواده، مکتب، حزب و مانند اینها باشد.
حجم سرمایهی اجتماعیای یک گروه، بهاندازهی شبکهی آشنایان و روابط آن گروه بستگی دارد. بر سرمایهی اجتماعی را نمیتوان قیمت گذاشت، یعنی نمیتوان آن را به سرمایهی اقتصادی فروکاست و گفت که سرمایهی اقتصادی آن گروه همان سرمایهی اجتماعیاش است.
اما با همهی اینها، سرمایهی اجتماعی از سرمایهی اقتصادی مستقل نیست؛ مبادلات اقتصادی موجب شناخت دوجانبه میشود و همین شناخت دوجانبه موجب افزایش سرمایهی اجتماعی میگردد. گروهها آگاهانه به دنبال افزایش سرمایهی اجتماعی نمیروند، برای همین است که این شبکهی آشنایان و ارتباطات طبیعی نیست؛ یعنی مثلا یک قوم به خودی خود و به طور طبیعی سرمایهی اجتماعی ندارند، مگر اینکه روابط بادوام و موثری ایجاد کنند که موجب افزایش منافع مادی و نمادین آنها شود.
شبکهی آشنایان و روابط، راهبردهایی برای سرمایهگذاری تولید میکند تا آن روابط را کارآمدتر سازد. همسایه، همکار، یا حتی همقوم بودن میتواند زمینهی خوبی برای برقراری این شبکهها باشد؛ معمولاً در این شبکهها احساسهایی مانند قدرشناسی، احترام، دوستی، و مانند اینها وجود دارد.
مبادلهی اقتصادی، کالا را بدل به نشانهی شناخت میکند و به همین نحو در مبادلات اقتصادی است که هر دو طرف از یکدیگر شناخت پیدا میکنند و شبکهی خویش را تولید میکنند. اما محدوده و مرزهای این شبکه با مرزهایی مانند ازدواج و همسفرگی و دوستی دیرینه و همباشگاهی و غیره فرق دارد؛ چون هر نفر تازهای که وارد این شبکه میشود عملا میتواند شرایط ورود را تغییر دهد و دستکاری کند. یعنی مرزها بسیار شناور هستند. موردی آشنا برای همه: در ازدواج دو جوان، همهی فامیل دو طرف وارد موضوع میشوند و غیرمستقیم بر روند آن تاثیر میگذارند. چون با ورود هر فرد جدیدی، مرزها و هویت و منافع گروه تغییر میکند و امکان دارد که به خطر بیافتد.
حفظ سرمایهی اجتماعی نیاز به کوششی مداوم در عرصهی اجتماعی دارد. شبکه باید پیوسته دست به مبادلاتی بزند که آشنایی و شناخت را تایید و تقویت کند. از این نظر نیز سرمایهی اجتماعی با سرمایهی اقتصادی گره میخورد. گروه باید زمان و هزینه و انرژی صرف کند تا صلاحیت خودش را حفظ کند و سرمایهی اجتماعیاش را افزایش دهد. بنابراین هر گروهی که سرمایهی اقتصادیاش بیشتر باشد، میتواند ارتباطات بیشتری را شکل دهد و حجم سرمایهی اجتماعی خودش را افزایش دهد.
نظرها
Forough
<p>جالب و لازم بود. ایرانیان در این مورد احتیاچ به آموزش مدرن دارند. از آنجایی که اغلب مهارت های لازم برای همکاری و همفکری در زمینه فعالیت های اجتماعی برای پیشبرد یک طرح را نداشته و به خصوص در خارج از کشور از ارتباط گیری موثر با گروه های اجتماعی می گریزند و یا قادر به حفظ آن نیستند.</p> <p>فروغ</p>