اوباما قانون تمدید تحریمها علیه ایران را امضا نکرد
اقدام غیرمنتظره رئیس جمهوری آمریکا، واکنشی آشکار برای کاهش نگرانی‌های تهران است که ایالات متحده را به عقب‌نشینی در زمینه توافق هسته‌ای متهم میکند.
باراک اوباما در یک حرکت غیرمنتظره تصمیم گرفت که تمدید تحریمها علیه ایران را امضا نکند اما این تحریمها به هر حال قانونی خواهد بود.
این تصمیم واکنشی آشکار برای کاهش نگرانی‌های تهران است که ایالات متحده را به عقب‌نشینی در زمینه توافق هسته‌ای متهم میکند.
گرچه کاخ سفید گفته بود که اوباما تمدید ۱۰ ساله تحریمها را امضا خواهد کرد، اما با فرا رسیدن مهلت نهایی در نیمه شب سه‌شنبه ۱۴ دسامبر، اوباما این قانون را امضا نکرد. سخنگوی کاخ سفید. جان ارنست گفته که اوباما تصمیم گرفته که تمدیدها بدون امضای او قانونی شود.
ارنست گفته: «رییس جمهوری از تمام امکانات ضروری برای چشم‌پوشی از اجرای تحریم‌هایی که در راستای اجرای بخشی از توافق هسته‌ای برداشته شده بودند، استفاده خواهد کرد.»
بر اساس قانون آمریکا، رییس جمهوری ۱۰ روز پس از تصویب یک قانون یا لایحه در کنگره فرصت دارد که آن را امضا کند، وتو کند یا هیچ کاری انجام ندهد. اگر کنگره امضا نشدن را «رد لایحه قانونی به‌وسیله معوق گذاردن آن» تلقی کند، این موضوع مانع اجرایی شدن قانون خواهد شد. اما اگر کنگره هنوز جلسه داشته باشد، قانون بدون امضای رییس جمهوی اجرا خواهد شد. گرچه قانون‌گذاران برای تعطیلات به خانه‌های خود برگشته اند اما کنگره رسما باز است و جلسات «پرو فرما» که معمولا برای جلوگیری از معوق گذاشته شدن قوانین از سوی رییس جمهوری تشکیل می‌شود، این هفته برگزار خواهد شد.
گرچه این تصمیم اوباما از اجرایی شدن تمدید تحریمها جلوگیری نمیکند، اقدامی سمبلیک از سوی او برای نشان دادن موافق نبودن او با عمل قانون‌گذاران کتگره به شمار می‌رود. کاخ سفید پیش‌تر اعلام کرده بود که تمدید تحریمها غیرضروری است؛ چون در صورت نیاز می‌توان از ابزارهای دیگر برای تنبیه ایران استفاده کرد. کاخ سفیدهمچنین ابراز نگرانی کرده بود که تمدید تحریمها می‌تواند به تضعیف توافق هسته‌ای بینجامد.
ایران هم اعلام کرده که تمدید تحریمها به معنای نقض توافق هسته‌ای است که بر مبنای آن، تحریمها علیه این کشور کاهش می‌یابد. دولت ایران درباره این تمدیدها به سازمان ملل شکایت کرده است. روز سه شنبه، رییس جمهوری ایران، حسن روحانی دستور ساخت کشتی‌هایی با انرژی هسته‌ای را داده و رسما آمریکا را به نقض توافق هسته‌ای متهم کرده است.
کنگره آمریکا اما می‌گوید که تمدید این تحریمها که نخستین بار در ۱۹۹۶ تصویب شد، برای اعمال فشار بر ایران برای رعایت توافق هسته‌ای ضروری است و مانع ایجاد مشکلات دیگر از سوی ایران در منطقه خواهد شد.
اوباما اما تاکید میکند که ایران مادامی که به توافق هسته‌ای پاینبد باشد، از تمدید تحریمها آسیبی نخواهد دید. جان کری، وزیر امور خارجه آمریکا گفته که به همتای ایرانی خود گفته که این کشور برای اطمینان از حداکثر شفافیت، از تحریم‌هایی که به دنبال توافق هسته‌ای برداشته شده بود، جشم‌پوشی خواهد کرد.
کری گفته است: «تمدید تحریمهای ایران بر هیچ‌کدام از تحریم‌هایی که به دنبال توافق هسته‌ای برداشته شده اثر نخواهد گذاشت و شرکت‌ها همچنان می‌توانند به معاملات خود در ایران ادامه دهند.»
رییس جمهوری منتخب آمریکا دونالد ترامپ، آشکارا با توافق هسته‌ای با ایران مخالف است و تهدید کرده که باید مذاکرات مجدد انجام شود.
نخست وزیر اسراییل هم در تلاش است که با ترامپ برای لغو توافق هسته‌ای مذاکره کند. هواداران جمهوری‌خواه تحریم ایران، می‌گویند که تمدید تحریمها این اطمینان را به وجود می‌آورد که ترامپ برای تشدید تنبیه‌هایی که از سوی اوباما تسهیل شده بود قدرت کافی خواهد داشت.
بر اساس توافق هسته‌ای میان ایران و کشورهای غربی، تحریمهای اقتصادی نفتی و تجاری که اقتصاد ایران را تضعیف کرده بود، معلق شده است، در مقابل ایران توافق کرده که برنامه هسته‌ای خود را متوقف کند.
منتقدان می‌گویند که این توافق ناقص است، زیرا همه فعالیت‌های ایران را کنترل نمیکند و محدودیت‌های کلیدی موجود در آن در نهایت به پایان می رسد.
نظرها
آزادی خواهی
پوزش برای اشتباهات تایپی و تشکر از صبر شما. به نام خداوند جان و خرد//کزین برتر اندیشه برنگذرد /تمام/
آزادی خواهی
باید تا جایی که می شود از توافق وین/برجام حمایت کرد وبدن اینکه برجام نقض شود جلوی تقویت بنیه نظامی و تخریبی ولاییسم گرفت. اجازه نداد ماشین سرکوب مردم را نابود کند. باید اهرم های فشار شدیدتر کرد برای حمایت از مردم و حقوق بشر. مردم پایه اصلی مبارزه با ولاییسم/سلفیسم هستند. حمایت مادی و معنوی از مردم کرد. باید اجازه داد مردم ایران با بنیه جهان رابطه داشته باشند. پس باید روابط دیپلماتیم و خدمات کنسولی ادامه یابد. از خرده مالکی و تجارت بخش خصوصی ایران حمایت کرد. بخش خصوصی واقعی و اقتصاد مردمی ایران، موجب تقویت ملت در برابر ولاییسم می شود. جامعه متکثر و پراستعداد ایران توانایی انحالا ولاییسم را دارد. فقط باد ملت ایران حمایت کرد از جمله توقیت اقتصاد مردم و نباید اجازه داداکثریت مردم عادی در فقر و بیکاری نابود شوند. آن قدر این مبارزه ادامه یابد تا حاکمیت تغییر رفتار یا وماهیت دهد و ایران حدالامکان بدون جنگ و خشونت به جهان آزاد برگردد.
آزادی خواهی
من همه انتقادها نسبت به عملکرد سران روسیه/چین/امریکا/اروپا درک میکند که اهمال و اشتباهاتشان موجب فجایع چون لیبی و سوریه و یمن .. شده است. اتفقا مبارزه اصولی و قاطع و ریشه ای با دو ایدئولوژی ولاییسم/سلفیسم پایان دادن به رنج و آلام مردمان ایران و شکوری دیگر مثل سوریه و عراق و یمن و لیبی و افغانستان است. بایست بدانیم انسانیت مردم تایلند و مالزی و تایوان و کره با مردم خاورمیانه فرق نمی کند/ آنها در رفاه و توسعه باشند و اینها در جنگ و ویرانیو فقر و بیکاری! اسیای شرقی ولاییسم و سلفیسم حاکمتی ندارد . اما ولاییسم/سلفیسم ایدلئژی و عقیده هستند. اصل مبارزه با آنها باید عقیدتی و فرهنگی باشد. ابزار این ایدئولوژی ضد جهانی-بشری، همان ابزارهای معمول فرهنگی و عقدیتی است. معتقدم اکثر اهل فرهنگ و هنر و ورزشی در ایران، انسان های شریف و نجیبی هستند و اغلبشان طرفدار آزادی و لیبرال دمکراسی . اما ولاییسم از نها استفاده میکند. باید ولاییسم/سلفیسم از همه نهادها فرهنگی-هنری و ورزشی جهان اخراج و به انزوا کشیده شود. جلوی حضور انها در فستوال ها و مسابقات دوجانیه و منطقه و جهانی گرفته شود. اما باری حمایت از اقشار اهل فرهنگ و هنر ورزش، آنها به صورت فردی و بدون نام-پرچم حاکمیت و در غالب کشورهای دیگر حضور یابند و حتی کمک های مالی و فنی به انها شود. باید ابزارهای تبلیغاتی را از جمله ماهواره گرفت. باید ضمنا هر روشی برای رساندن پیام متقابل مردم و جهان ازاد فراهم شود. این نکات حساس است. انزوای فرهنگی-هنری-ورزشی ولاییسم/سلفیسم باید انجام شود و انها از ابزار تبلیغ محروم کرد.
IRAN
بدون امضای یک ترسوی بی اراده حامی جنایتکاران وتروریستها، این مصوبه خیلی بییشتر ارزش پیدا کرد. کری و اوباما و کلینتون در کنار رهبران فاسد ایران و روسیه و سوریه عاملان جنایات و کشتار مردم بیگناه در سوریه هستند.
آزادی خواهی
انزوای ولاییسم/سلفیسم در عرصه های سیاسی و فرهنگی. گزینه اخراج از سازمان های سیاسی و فرهنگی بجز سازمان ملل ولی زیر مکجوعه هی فرهنگی وسیاسی سازمان ملل باید اخراج شود. باید این حکومت های ولایی/سلفی در جهان کاملا منزوی شوند و محکوم. باید همه جهانیان یک صدا شوند علیه این دشمنان جهان ازادی و سکولاریسم/لیبرالیسم. این دو دشمن اقتصاد جهان هستند و همزمان دشمن همه از چین وروسیه تا غرب... نباید فریب شعارهای خصوصی سازی ولاییسم خورد. ولاییسم دشمن خصوصی ساز ی و اقتصاد بازار آزاد است و آنچه اتفاق افتاده در ایران سرمایه داری ولاییسم است که کل اقتصاد ملت ایران بلعیده است و عمده درامد این اقتصاد سرمایه داری ولاییسم در خدمت ایدئولوژی آن است! این دورغ های ولاییسم افشا کرد که تحریم ها و اقدامات غرب و جهان آزاد علیه مردم ایران است نه!ولی باید تحریم واقعا علیه ولاییسم و البته سلفیسم باشد و نه مردم و نباید موجب فقر وبیکاری آنها شود! باز می گویم باید ملت ایران و انسجام ملی مردم ایران حمایت شود. باید جلوی گسترش فقر و بیکاری گرفت و مردم ایران از فلاکت اقتصادی نجات داد.
آزادی خواهی
تحریم لجام گسیخته/فلج کننده بیفایده است، تضعیف ملت ایران، مساوی است تقویت حکومت ایران! تحریم باید هدف مند باشد و بتواند قدرت نظامی-تسلیحاتی و سروب گرانه هدف قرار دهد و نه مردم عادی را! تفرقه میان ملت ایران، حمایت از تجزیه طلبان قومی و مذهبی مساوی است با تقویت حکومت ایران/ ولاییسم/سلفیسم از همین تفرقه و ضعف ملت (فقر، بیکاری...) استفاده میکند! باید از ملت ایران حمایت شود. پس نباید تحریم های فلج کننده اقتصادی تدوام یابد! البته به نظر عجیب می رسد و خواهند گفت که اقتصاد به کمک ولاییسم می اید! نه! تجربه چین نشان داده، فقر و بیکاری مردم عامل تقویت افراطیسم ایدئولوژیک است. ولی تعامل با نیورهای تحول گاه چینی که دست از ایدئولولوژی ضدجهانی برداشتند. اینجا نقش ین و روسیه مهم است. بادی این ابرقدرت در کنار ارمکیا و غرب و دیگران باشند. این یک وظیفه جهانی است. در عوض باید تحریم تسلیحاتی و مواد دوگانه واقعی و موثر در تسلیحات ادامه یابد. مهم تر اجماع جهانی است. هر چند قابل درک است حمایت از موجودیت اسرائیل/ اما نبایست صلح اعراب و اسرائیل شکست بخورد/باید اسرائیل با فلسطینی ها هرچ ه زودتر به صلح برسد و کشور فلسطین تشکیل شود در کنار اسرائیل/ حمایت از مردم فلسطین بهانه و ابزار ولاییسم و سلفیسم است! / متاسفانه غرب قدر حکومت سکولار اسد ندانست!، و آن تقدیم ولاییسم کرد! باید دوباره با دولت اسد و روسیه مذاکره کرد و با دولت ائتلافی اسد و معارضان میان سوریه و اسرائیل صلح برقرار شود و سوریه از دست ولاییسم نجات داد و همان طور لبنان و یمن و عراق! باید تمام حکومت های سکولار/لیبرال جهان اسلام حمایت شود و نگذاشت توسط اسلام گراها- اعم ولاییسمی و سلفیسمی- سرنگون شوند. اجماع جهانی و همیشه بودن حمله نظامی، البته به عنوان آخرین راه جل. اما این آخرین حل -گزینه حمله نظامی- باید با اجماع همه کشورها از جمله دو ابرقدرت چین و روسیه و دیگران همچو برزیل و هند... باشد. گزینه نظامی با اجماع جهانی در آخرین مرحله و البته با تمهید جلوگیری از اسیب به ملت ایران و البته همراهی ملت ایارن مانند مورد افغانستان در برابر طالبان. تکروی و یک جانبه گرایی در ماقبل ولاییسم/سلفیسم بیفایده است. باید در عمده کار در جبهه های سیاسی و فرهنگی باشد.
آزادی خواهی
این دعواهای نعمتی-حیدری نواندشان مذهبی، باید پایان یابد. باید همه نیروهای نواندیش، دمکراسی خواه، فعالان حقوق بشر، و دولت های جهان ازاد، همگی و همگی در یک جبهه قرار گیرند و یک هدف مبارزه. هدف نابودی ایدئولوژی های ولاییسم و سلفیسم باید باشد. باید مثل تجربه بلوک کمونیسم امپرالیستی که می رفت جهان ببلعد، این باره هم ریشه این دو ایدئولوژی ضد جهانی را زد. رقابت ابرقدرت ها از آسیای شرقی و چین و روسیه تا امریکا و غرب... همگی متحد شوند. نباید گذاشت رقابت های سیاسی-اقتصادی از این امر مهم غفلت شود. چرا که این دو ایدئولوزی موازی ولاییسم/سلفیسم قصد نابودی جهان آزاد است. قصد نابودی همه کشورها و اقتصاد و تنوع فرهنگی و عقیدتی جهان است. باید از مردم و ملت های تحت سیطره این دو ایدئولوژی حمایت شود. باید کار وسیع فرهنگی و اموزشی و تبلیغاتی متحد همه جهان آزاد و سکولار و لیبرال متحدا انجام شود از چین وروسیه تا غرب. اگر اجماع جهانی باشد د رکنار حمایت از مردم و کار فرهنگی-اموزشی و تلیغی، ااین دو ایدئولوژی ولاییسم/سلفیسم از مغز پیروان معتاد به این دو ایدئولوژی بیرون خواهد رفت و آنها از این بیماری خطرناک نجات خواهد داد. آنها را نجات خواهد داد از این توهم حکومت جهانی جنگ افروزانه و مصیب زا!!
آزادی خواهی
در امتداد راهکارها گفته شده، جهان آزاد و همه آزادی خواهان جهان، باید روی نابودی عقیدتی ایدئولوژی های موازی ولاییسمم/سلفیسم در جهان دوگانه-متنوع اسلامی کار کنند. هرگز نباید به بهانه تضعیف یکی از دو ایدئلوژی موازی و رقیب، به یکی اهمیت و یا از دیگری علیه دیگری حمایت شود! ولاییسم و سلفیسم، ماهیتشان یکی است. این اشتباه سبب بوجود آمدن حکومت ها و گروه های ضد بشری در خاورمیانه شده است و آسیبش منطقه و جهان خورده. نباید دیگر این اشتباه تکرار شود.
آزادی خواهی
درک این موضع حایز اهمیت است، که ماهیت دو حکومت ضد جهان آزاد، یعنی کره شمالی و ایران تفاوت بنیادی دارند. کره شمالی را واقعا کاری اش نمی شود کرد جز با فروپاشی. اما در مورد ایران آن طو رنیست. کشور ایران دارای تنوع قومی و مذهبی و فرهنگی و زبانی بسیار است/ البته این خودش می تواندنقطه ضعف ملت ایران باشد و موجب آسیب پذیری انسجام ملی اش! اما هرگز نمی تواند یک حکومت استبدادی یک دست مثل کره شمالی بر آن حکومت کند. نظام ایران یک دیکتاتوری یک دست هیچگاه نبوده و نخواهد بود، چون بستر و زمینه آن را ندارد در چنین کشوری. آنچه قدرت حاکمه چنین ستبر نشان می دهد، موقعیت رانت خیز ایران است. اما از بد روزگار حیات ملت ایران هم به رانت هایی چون نفت و گاز وصل شده است. در این سال ها تحریم اخیر، که حکومت جوهر جان ملت یعنی نفت را عمدتا به جیب خودش ورانه کردف ملت ایران به شدت آسیب دید، خط فقر اکثریت مردم در برگرفت! با تضعیف ملت ایران، حاکمیت جسورتر شده است. این یک اشتباه است اگر ملت ایران را تحت تحریم ضعیف کنند! از اصلی ترین راهکارها، همان است گفته شد، اجماع جهانی. تنها اجماع جهانی و حمایت از انسجام ملی ملت ایران می تواند این سیستم وادار به تغییر فتار کند. اما همه راهکارها نیست...
آزادی خواهی
خوشبختانه بلوک کمونیسم فروپاشید کرد و به جز دو کشور، همه کشورهای جهان به جهان آزاد کمابیش پیوسته اند، هر چند همچنان اثار استبدادو جنایتشان د رکشورهایی چون میانمار .. است. ولی جهان آزاد جهان به طور کل دربرگرفته به جز دو دو کشور (یعنی کره شمالی و ایران.) /حتی چین و روسیه هم جزئی از جهان آزاد هستند. این اختلاف منافع گذرا است. امیدست با هور اقای ترامپ این مسائل حل شود. به نظرم این اختلافات نمی تواند طولانی بادش بر خلاف برخی بدبینی ها. ابرقدترهای شرق و غرب به اندازه کافی از جنگ سرد عبرت گرفته اند و دیگر آن دوران تاریک نخواهد آمد به امید خدای انسانیت. تفاوت ماهیت دو رزیم حاکم بر ایران و کره شمالی: در ایران، هر آنچه که از خودکامگی و فسادو ستم و غیره می گوند، همگی در خدمت ایدئولوژی است. ولاییسم شیعی به موازت رقیبش یعنی سلفیسم سنی، هر چیزی را حتی استبدادو حاکمان را ابزار ایدئولوژی کرده اند. ولاییسم خودش جایگزین دین اسلام و مذهب شیعه کرده. ما دیگر با اسلام و شیعه طرف نیستم. اسلام و شیعه هم ابزار ولاییسم است. هر چیزی در جهان مادیت و معنویت، بی رحمانه ابزار و در خدمت ایدئولوژی ولاییسم/سَلفیسم است! اما در کره شمالی دیکتاتوری حاکمان همه چیز ابزار کرده از کمونیسم تا خاک و مادیات و مردم کره شمالی. این فرق ماهوی این رژیم ضد جهان آزاد است!
آزادی خواهی
نگارند "pors-e-man"، به ریشه همه مصائب ملت ایران و جهان از ناحیه نظام حاکم بر ایران در این 38 سال پرداخته است. تحریم، در واقع در بهترنی حالت می تواند مُسکن موقتی باشد. به درازا کشیدن این تحریم، تشدید رنج و آلام ملت را را به دنبال داشته است. این نظام نشان داد حتی با یک چهارم درآمدها هم می تواند حیاتش ادامه دهد! تحریم راه چاره اساسی نیست. ایران دارای هزاران کلیومتر مرز در سواحل طولانی در شمال و جنوب و در جوار همسایگان است. مرزهای نا امن و نه چندان قابل کنترل در افغانستان و عراق و پاکستان... به راحتی امکان قاچاق کالا را فراهم می کند. وقتی در این سیستم فاسد نماینده اش اعلام میکند 30 میلیارد دلار قاچاق سالانه است! وقتی اقلام بزرگی چون خودرو و لوازم خانگی قاچاق می شود! وقتی در اوج تحریم، دولت احمدی نژاد با کمک سایر نهادهای اطلاعاتی و نظامیف توانستد صدها میلیارد دلار ارز به دست بیاورد! دیگر تحریم ها چه اثری می تواند داشته باشد؟ به جز عقب نگه داشتن ملت ایران و سوختن نسل ها، فقر و بیکاری! تحریم ها عملا ملت ایران را دارد نابود می کند. و تاثیری نداشته در دشمنی های ایدئولولوژیک این نظام با دنیای ازاد ! تمدید تحریم بی اثری چون ایسا نوعی شانه خالی کردن از مسئولیت خطیر است در برابر تهدید بزرگی که جهان اکثریت! امروزه با فروپاشی بلوک کمونیسم ضد آزادی، تنها دو کشور عملا در سیطره ضد جهان آزاد است. کره شمالی و ایران. ولی این کشور دارای ماهیت حکومتی کاملا متفاوتی هستند. هر چند متحد هم هستند ولی از سر اجبار است. بنیادا متضاد هم هستند! قطعا حاکمیت ولاییسم ایارن همه جهان آزاد و در ادامه کره شمالی را هم می خواهد نابود کند!
pors-e-man
1- مهدویت، برقراری یک حکومت جهانی و فراهم آوردن زمینه این حکومت، از بهانه های موارد هفت گانه گفته شده است. (البته نجات بشریت از جنگ و فقر و بی عدالتی، و ایجاد جهانی بدون تسلیحات کشتار جمعی و منازعه خشونت بار و ایجاد جهانی از صلح و همزیستی، خواسته همه ما است ولی بنظرم با تعامل و همکاری همه تنوع فرهنگی-عقیدتی جهان باید باشد با جهان روایی و کردن مفاهیم عقلانی-اخلاقی مانند عالمیه حقوق بشر و میثاق هایی چون منشور سازمان ملل...) 2- خود را حق مطلق و دیگران باطل دانستن. این موضع، اساس تکفیر دیگران، احکامی چون ارتداد و شلاق و قصاص... است و حبس منتقدان و مخالفان (حتی افراد غیرنظامی) و سرکوب آزادی و کشتن انسان را مجاز می شمارد در این راه! 3- تمامیت خواهی، که میلیتاریسم و تسلیح و به راه انداختن جنگ جهانی و آخرالزمانی! این مورد اهداف نهایی ایدئولوژی آنهاست. اگر موقتا ابزاری با قدرت هایی چون روسیه و چین تعامل می کنند، دلیلی نیست وجود این قدرت ها قبول دارند! نه! ان پز های دیپلماتیک باور نکنید. ان گفتمان های محفی ایدئولوژی و آن شعارای مکرر و قوانین و کتب و اساس نامه های انها ببیند که چه می گویند. این موارد است که امریکا و متحدانش در گفت و گو با دیگر قدرت ها مانند روسیه و چین تاکید کنند برای رسیدن به اجماع جهانی.
pors-e-man
می بخشید تعداد کامنت ها زیاد شد، ولی من می خواهم اینجا یک تحلیل جامع-مختصر کنم و به ریشه مشکلات و راه حل عملی برسیم. امیدوارم منتشرشود و دیگران روی این مواردی که گفتم کار کنند. امریکا و متحدانش عمدتا بر نکات مهمی از جمله (هفت مورد) تاکید می کنند: 1- دخالت در امور کشورهای دیگر 2- کارشکنی و مزاحمت در صلح و نظم و تعامل جهانی از جمله؛ نقض کپی رایت، توطئه و دسیسه علیه روندهای صلح منطقه ای و جهانی مانند صلح اعراب و اسرائیل... 3- حمایت از تروریسم 4- نقض حقوق بشر 5- ضد سکولار/لیبرال دمکراسی 6- دیگری ستیزی (یهودی تسیزی، غرب ستیز، امریکا ستیزی، دگرباش ستیزی، ستیز با هر نوع ایدئولوژی و تکثر-تنوع عقیدتی-فرهنگی و دین و مذهب غیر شیعه ولایی ) 7- تلاش رسمی و عملی برای نابودی اسرائیل به عنوان یک کشور عضو سازمال ملل! از سوی نظام حاکم بر ایران تاکید می کنند، اما اینها کافی نیست برای ایجاد اجماعی جهانی علیه نظام ایران، تا آن را به تغییر رفتار یا ماهیت ایدئولوژیکش وادار کند. به نظرم تغییر رفتار نام تنها با تغییر ماهیت نظام ممکن است و در غیر صورت رفتارهایش تاکتکیک و فریبنده خواهد بود! باید امریکا و متحدانش دیگر کشورها جهان از جمله قدرت های مهم و عمده مانند چین، روسیه، هند، برزیل، پاکستان، ترکیه، و امثالهم، که با ظنام ایران تعامل دانرد و برایش تسهیلات اقتصادی و فناوری و تسهیلاتی فراهم می کنند ترغیب کند به اجماع جهانی به پیوندد. ولی به نظر می رسد امریکا و متحدانش بر روی همه موارد هفتگانه گفته شده متمرکز نیستند. از طرفی در تعامل و گفتگو با قدرت های چون روسیه-چین-هند-برزیل... بر ماهیت این نظام ایران تایید نمی کنند که بنیادی با وجود دیگر کشورها از جمله همین دقترها مخالف است و در نهایت خواهان نابودی آنها است! امریکا و متحدانش برای اجماع جهانی باید بیشتر به قدرت هایی چون روسیه و چین و هند... گفت و گو کنند درباره ماهیت ضدجهانی نظام ایران. نظام ایارن موقتا از روسیه و چین... ابزاری استفاده می کند، هدف نهایی نابودی همه این کشورها و برپایی حکومت جهانی ولایی است. اسلام دارای فرقه های گوناگون و قبلیت تفسیر و قرائت سکولار/ لیبرال نیز ممکن است، ولی ایدئولوژی های مذهبی چون ولاییسم (velayism) شیعی و البته سلفیسم (salafism) سنی، ماهیتی مشترک ضد جهانی دارند. از جمله:
pors-e-man
راهکار موثر، از تجربه تحریم های چند سال اخیر، بخاطر جاه طلبی هسته ای نظام می توان دریافت. در واقع نظام ایران، وقتی دید اجماع جهانی در تحریم ها واقعی بود، مجبور شد در جاه طلبی هسته ای، کوتاه بیاید! این موضوع اثبات کرده، که - اجماع جهانی- دلیل اصلی موثر بودن تحریم ها بوده تا خود تحریم ها. چرا اگراجماع جهانی نباشد، با توجه به رانت نفتی و موقعیت جغرافیایی ایران، نظام می تواند تحریم ها کم اثر کند! تا همین اواخر به دلیل افزایش اختلافات غرب با دو قطب شرقی (چین و روسیه) اجماع جهانی کاهش یافته است. اشتباهات دولت آقای اوباما، در اهمال با نظام های مرتجع منطقه، موجب گسترش تروریسم اسلام گرا شد، بایتس پایان یابد. نام اسلام گرا و مرتجع شبه سکولار (ولی درگیر رقابت خودکامگی قومی-مذهبی!) اثبات کرده اند خود عام عامل گسترش تروریسم اسلام گرا و قوم گرا هستند! بایست افسار تاخت و تاز این نظام ها گرفت و آنها رام کرد! ریاست جمهوری آقای ترامپ، فرصتی شده که تعامل میان امریکا و احتمالا بقی غرب با روسیه زیاد شود، هرچند نگرانی از تنش میان امریکا و چین است. اما عمل گرایی آقای تارمپ ممکن است این تنش ها زودگذر باش. اکنون امید است دوباره جامعه جهانی در باره نظام ایران دوباره به یک اجماع برسد. آنچه که می تواند در نظام ایران تغیبیر رفتار یا ماهیت بدهد تا دست از این دشمنی ایدولوژیک نابخردانه با جامعه جهانی که نمادش د ردشمنی با امریکا و اسرائیل است ولی در نهان با کل جهان مشکل دارد (ایدئولوژی حکومت جهانی شیعه-ولایی به بهانه مهدویت!). این ایدئلوژی اشتباه و خطرناک و نابخردانه و ضداخلاقی است. از هر جهت، متضاد با حقیقت و واقعیت و دمکراسی و حقوق بشر است و البته بیشترین ضربه اش متوجه ملت ایران بوده است و مردم منطقه! راهکار واقعی-شدنی، همان اجماع جهانی است علیه نظام و مجبور کردندش به تغییر رفتار و ماهیت از جمله دشمنی هایش با دیگران.
pors-e-man
در رغب دوستی مردمان ایرانی، من عرض کنم اگر در دوران مثلا حدود 70% بود، اکنون بیش از 90% است، ملت ایران، از کم نظیرترین ملل غرب دوست جهان است. هرچند به نظرم کشورهای غربی، دشمنی با ملت ایران ندارند، اتفاقات پارادوکسیکالی بوده، که دلیلی توسعه طلبی یا اعمال نفوذ و رقابت برخی دولتهای غربی با نظام ها داخلی یا کشورهای رقیب در حوزه ایران بوده، اما صدماتی به ملت ایران خورده - از اشغال ایران در دوجنگ جهانی وبروز مشکلات برای مردم تا کودتای علیه دولت مصدق یا پناه دادن به بنیادگراهای شیعی-ولایی (خمنیست ها) در غرب!- این آخری یکی از عجایب تاریخ غرب است که که به دشمنان قسم خوردهغ رب پناه داد و شاید ناخواسته به قدرت گرفتن آنها کمک کرد. با همه این مصائب ملت ایران در دهه های 1970-80 تحت تاثیر بنیادگرای شیعی-ولایی (خمینیستها) و مارکسیست ها بودند و اشتباه محرز در انقلاب ارتجاعی کردند و خود به مصائب عظیم دچار کردند از خودکامگی ها، فساد اقتصادی و ناکارآمدی و عقب ماندگی!، ولی اکنون اکثریت قاطع ملت ایران از این دو ایدئولوژی ضد غربی بری می جویند و اغلبشان لیبرال (سکولار-دمکراسی خواه) هستند. هر چند شاید بیش از مردم ایران مذهبی باشند ولی مذهب در حوزه خصوصی مجاز میدانند و واقعا آدم های لیبرال و یا سکولار هستند! لیبرالیزم و غرب دوستی ملت ایران بسیار مشهود است. آنها واقعا تمدن جهانی منبعث از غرب را خواهان است، و مایلند کشورشان به جامعه-تمدن جهانی به پیوندند. انها مخالف نظام ایدئولوژیک غرب ستیز هستند، اما متاسفانه دچار معضل عدم انسجام ملی هستند. ملت ایران از تفرقه قومی و مذهبی و سیاسی شدیدی رنج می برد، و قادر نیست نیروی خود را برای تغییر نظام ایران، بسیج و کارا کند! من می خواهم بگویم، تحریم ها بویژه در بخش اقتصادی، نتیجه بخش نبوده و بیشتر این ملت غرب دوست ایران را متضرر کرده است. باید غرب و امریکا راهکار دیگری برای تغییر رفتار و ماهیت نظام ایران تدبیر کند. من گمان می کنم راه بهتری از تحریم ها است...
pors-e-man
تحریم هاف چقدر توانسته نظام ایران در دشمنی با غرب-امرکیا و بویژه با اسرائیل تضعیف کند که عملا تغییری در عمل آنها دهد؟ من می گویم تقریبا هیچ! تحریم، عمدتا موجب کاهش درآمدهای نظام شده است. موجب شده منابع مالی نظام ایران توسعه نیابد. ولی تاثیری در دشمنی و کاهش آن نشده است! اما تحریم، مردم ایران بیچاره کرده است. البته هدف تحریم، مقابله به نظام ایران بوده است، ولی عمده خسارت و مصائبش متوجه ملت ایران شده است از جمله مردمان ایرانی که مخالف نظام ایران هستند، مردمانی که مخالف بنیادگرایی اسلامی-شیعی هستند. مردمانی که سکولار و لیبرال و دمکراسی خواه و مخالف تروریسم هستندف مردمی که طرفدار رغب هستندف طرفدار تنش زُدایی ، طرفدار صلح اعراب و اسرائیل! منتاسفانه تحریم های امریکاو غرب و دیگران، بیشتر ضربه به ملت ایران از جمله اکثریت مردم ایرانی، که بگمانم، مخالف نظام ایران و طرفدار امریکا و غرب شده است! این پارادوکس عجیبی است! عملا تحریم ها، ملت ایران تنبه کرده است. چرا اکثریت مردم فقیرتر و ضعیف تر کرده است! هر چند موجب افزایش نارضایتی از نظام شده است، ولی دو نسل از اکثریت ملت را مفلوک و بیچاره کرده است! البته مقصر اصلی این مصائب، نظام ایران است که بادشمنی نابخردانه با غرب و امریکا و اسرائیل، برخلاف منافع ملی ایران، صرفا برای اهداف (توهمی مذهبی-فردی-خودکامگی) سیاسی-ایدئولوژیکش بوده است. ولی این موضع مسئولیت انسانی امریکا- غرب- اسرائیل را در قبال ملت ایران کم نمیکند. ملتی ناتوان از سرنگونی نظام هستند و دچار مشکل عدم انسجام ملی هستند، که اکثریت این مردمان ایرانی اثبات کرده اند دشمنی با آنها ندارند و بلکه طرفدار انها هستند!! سوال اینجاست، غرب-امریکا-اسرائیل، در قبال این اکثریت مردمان ایرانی که مخالف نظام و البته طرفدار آنها هستند چه کار میخ واهند بکنند تا کم تر مصیب نکشند و از معضلاتی چون کمبودها و فقر و بیکاری بیشتر رنج نبرند؟!
pors-e-man
بعد از 37 سال از تاریخ تحریم های امریکا و در پی اش تحریم کشورهای غربی و دیگر متحدانش علیه نظام شیعه-ولایی ایران، آیا موثر بوده است؟ هدف چه بود؟ کمترین هدف از این تحریم، تغییر رفتار نظام ایران بوده اس. آیا واقعا تغییر قابل توجهی مشاهده می شود؟ شاید اصلی ترین دیل، مسئله دشمنی نظام ایران با اسرائیل و رسما خواستار نابودی اسرائیل است! به طوری که عملا جزئی از هویت سیاسی-ایدئولوژیک این نظام ایران شده است. قریب به یقین، نظام ایران تنها رزیمی در جهان است که رسما خواهان نابودی کشور رسمی و عضو سازمان ملل می باشد!! البته حوثی ها حاکم بر پایتخت یمن و گروه های بنیادگرا سالامی اعم سنی و شیعه و برخی فرقه ها دیگر نیز خواهان این مورد هستند. باید گفت، معضل اصلی همه مصائب و خساراتی از خصومت فی مابین نظام های غربی و اغلب جهان با نظام ایران، به همین مسئله دشمنی نظام ایران با اسرائیل برمی گردد. این دشمنی اشکار، واقعی و عملی است. نظام ایران هر امکانی برای نابودی اسرائیل و ضربه زدن بدان دریغ نکرده است! حاکمان ایران، به صراحت خواستار نابودی اسرائیل ، همچنین اذعان دارند گوره های معارض ضد اسرائیلی مسلح و کمک مالی می کنند! این دشمنی خیلی واضح است. باید پسید 37 سال تحریم ها، آیا موثر بوده این سیاست نظام ایران تغییر کند؟، با توجه سخنان همین چند روز خامنه ای حاکم مطلقه ایران، می توان گفت، نه!
کلید‌واژه
این چه مسخره بازی است؟! سرنوشت ملت ها را این طوری بلاتکلیف؟! این حاکمان غم گرسنگی و بیکار ی و بدبختی که ندارند! عین خیالشان نیست یک بحران را ده ها سال کش بدهند. تفو بر این چرخ فلک!!