ارتباط ناشناخته. ارتباط بدون سانسور. ارتباط برقرار نمی‌شود. سایت اصلی احتمالاً زیر سانسور است. ارتباط با سایت (های) موازی برقرار شد. ارتباط برقرار نمی‌شود. ارتباط اینترنت خود را امتحان کنید. احتمال دارد اینترنت به طور سراسری قطع شده باشد. ادامه مطلب

برگزیده سرمقاله‌های روزنامه‌های بامدادی

<p>پايان عصر حکومت آسان و دادگاه سران فتنه را علنی برگزار کنید از موضوع&zwnj;های سرمقاله روزنامه&zwnj;های بامداد امروز ايران است.</p> <!--break--> <p><br /> <strong>پايان عصر حکومت آسان</strong><br /> سرمقاله امروز روزنامه دنیای اقتصاد با عنوان &laquo;پايان حکومت آسان قذافی&raquo; در مورد نوع کشورداری معمر قذافی، حاکم لیبی و تحولات تازه این کشور است.</p> <p>&nbsp;</p> <p>نويسنده سرمقاله ابتکار نوشته است: &laquo;معمر قذافی، حاکم ليبی از جهات گوناگون نادر است. همه کارهای او از جمله ادعاها، وضع ظاهری و گفتار و کردارش بی&zwnj;نظير است. انسان&zwnj;های عجيب و غريب در همه جای جهان يافت می&zwnj;شوند، اما در ميان آنان فقط قذافی است که با اين خصال، بر اريکه قدرت هم تکيه زده، آن هم نه روزگاری کوتاه بلکه بيش از ۴٠ &zwnj;سال.&raquo;</p> <p>&nbsp;</p> <p>در بخشی از اين سرمقاله آمده است: &laquo;سال ۱۹۶۹ ميلادی (۱۳۴۸ خورشيدی) که قذافی با کودتا عليه ادريس شاه به قدرت رسيد و نام کودتايش را انقلاب سوسياليستی گذاشت، ليبی در آغاز راه نوسازی سياسی اقتصادی بود. ٣٠ سال قبل از کودتای قذافی، جنبش اسلام&zwnj;گرای سنوسی موفق شده بود گسست&zwnj;های قبيله&zwnj;ای را در فرهنگ يک&zwnj;پارچه اسلامی مستحيل کند و اين تحول ملت ليبی را شکل داده و به راه توسعه انداخته بود. نخستين کار قذافی که در قالب برنامه خيال&zwnj;پردازانه کتاب سبز اجرا شد، انهدام همه زيرساخت&zwnj;های پيشين بود. قذافی که آسان به قدرت رسيده بود، راه آسان حکمرانی را نيز پيشه کرد و به جای بسط مناسبات نوين، قدرت خود را بر شالوده&zwnj;های قبيله&zwnj;ای استوار کرد. سازوکار اجرای اين برنامه نيز توزيع درآمدهای سرشار نفت و گاز ميان جمعيت اندک شمار ليبی با واسطه&zwnj;گری سران قبايل بود. اين شيوه ملک&zwnj;داری که ملغمه&zwnj;ای از بنيان&zwnj;های کهن و ظواهر سوسياليستی مدرن بود، حکومت قذافی را متقاعد کرد که بی&zwnj;حضور احزاب و جمعيت&zwnj;ها، رسانه&zwnj;های جمعی، نهادهای قانونی، تشکيلات مدنی، حکومت کردن آسان&zwnj;تر و بی&zwnj;دغدغه&zwnj;تر است. اما حاکم ليبی از واقعيت طبيعی ديگری که در کنار اين واقعيت خودساخته او جريان داشت، غافل ماند. در هنگامه&zwnj;ای که او نمايش شتران و خيمه&zwnj;ها را برپا می&zwnj;کرد تا بين خود و استعمار خط تمايز و غيريت بکشد، درآمدهای نفتی مردم ليبی، آنان را باسواد و به تبع آن با مفاهيم جديد آشنا می&zwnj;کرد.&raquo;<br /> <br /> سرمقاله افزوده: &laquo;مردم ليبی که در دهه ۱۹۶۰ عمدتاً اعضای قبايل دام&zwnj;پرور و کشاورز بودند تا ميانه دهه ۱۹۹۰ به کارگران صنايع نفت و گاز تبديل شدند و اين تحول، آنان را از جماعات پراکنده صحرانشين به جمعيت&zwnj;های بزرگ شهری و عمدتاً متمرکز در طرابلس و بنغازی تبديل کرد. بر اساس آمارهای سال ۲۰۱۰، تنها ۱۷درصد از ليبيايی&zwnj;ها در بخش کشاورزی و دام&zwnj;پروری شاغلند و سهم آنان از توليد ناخالص داخلی فقط ۶/۲ درصد است؛ حال آنکه ۲۳درصد جمعيت در بخش صنعت کار می&zwnj;کنند و ۶۳درصد توليد ناخالص داخلی از اين بخش تأمين می&zwnj;شود.&raquo;</p> <p>&nbsp;</p> <p>در بخش ديگری از سرمقاله می&zwnj;خوانيم: &zwnj;&laquo;شگفت&zwnj;انگيز اينکه ليبی با وجود اينکه از توليدکنندگان بزرگ نفت و گاز در جهان است و کمتر از ۵/۶ ميليون نفر جمعيت دارد، نرخ بيکاری آن حدود ۳۰ درصد است و ۳۳درصد جمعيت زير خط فقر قرار دارند. آگاهی سياسی در کنار فقر و بيکاری که از سال ۲۰۰۴ ميلادی شتاب گرفته بود اين پرسش را پديد آورد که پول نفت و گاز ملت ليبی کجا می&zwnj;رود اما اين پرسش بروز نمی&zwnj;يافت، زيرا در غياب نهادهای مدنی متشکل&zwnj;کننده و حضور دستگاه سرکوب پرقدرت (که حتی از بمباران تظاهرات&zwnj;کنندگان ابايی ندارد) اين پرسش خفه شده بود. حوادث تونس و مصر که هر دو از همسايگان هم&zwnj;مرز ليبی هستند، مردم اين کشور را به صرافت انداخت که حقوق خود را طلب کنند. حال،&zwnj; جنبش تغييرخواهی در ليبی جان گرفته است و حتی اگر به نتيجه نرسد، يک تأثير قطعی به جا خواهد گذاشت که همانا پايان عصر حکومت آسان توسط مرد عجيب است.&raquo;<br /> <br /> <a href="http://www.donya-e-eqtesad.com/Default_view.asp?@=244553" target="_blank" rel="noopener"><strong>متن کامل سرمقاله</strong></a></p> <p>&nbsp;</p> <p><strong>&laquo;دادگاه سران فتنه را علنی برگزار کنید&raquo;</strong><br /> سرمقاله امروز روزنامه کيهان با عنوان &laquo;و حالا محاکمه&raquo; در مورد میرحسین موسوی و مهدی کروبی دو تن از رهبران مخالف دولت است.<br /> <br /> در اين سرمقاله آمده است: &laquo;فتنه هرچه از نقطه آغاز خود فاصله می&zwnj;گرفت، به علت برخورد با بصيرت رهبر و هوشياری مردم، چهره واقعی خود را بيش&zwnj;تر نمايان می&zwnj;کرد و از سوی ديگر دشمنان بيرونی که به گواهی اسناد موجود و شواهد آشکار، مديريت فتنه را برعهده داشتند، با مشاهده حرکت هوشمندانه امام و امت، تاب مستوری از دست داده و هر روز پرده ديگری از چهره نفرت&zwnj;انگيز خود و فتنه&zwnj;گران را به ناچار فرو می&zwnj;انداختند.&raquo;<br /> <br /> اين سرمقاله افزوده: &laquo;حالا ديگر، محاکمه سران فتنه در دادگاه افکار عمومی پايان پذيرفته است و ارتکاب ده&zwnj;ها جنايت از سوی آنان، نظير ستون پنجم دشمن بيرونی، وطن&zwnj;فروشی، مفسد فی&zwnj;الارض، قاتل مردم بی&zwnj;گناه کوچه و بازار و... در افکار عمومی مردم با اسناد و دلايل غيرقابل انکار به اثبات رسيده است و اکنون، نوبت محاکمه آنان در دستگاه قضايی کشور است.&raquo;<br /> <br /> در بخش ديگری از سرمقاله کیهان آمده است: &laquo;علاوه بر ضرورت غيرقابل ترديد محاکمه سران فتنه، لازم است که اولاً تمامی مراحل اين محاکمه به صورت علنی انجام گرفته و بدون سانسور و به صورت زنده از سيمای جمهوری اسلامی ايران پخش شود. ثانياً بدون دغدغه وقت، تمامی موارد جرم همراه با مستندات آن در دادگاه ارائه شده و به متهمان نيز مانند معمول و به روال جاری در دستگاه قضايی کشور، وقت آزاد و فرصت فراوان داده شود تا هر چه در چنته دارند، بيرون بريزند. چرا که مطابق فرمول مشترک و ديکته&zwnj;شده جرج سوروس، جين شارپ و ريچارد رورتی، سران فتنه از تن دادن به قانون اکيداً منع شده&zwnj;اند و بر پايه دستورالعملی که طراحان کودتاهای مخملی نظير هابر ماس و تيمورتی اش در ملاقات حضوری با فتنه&zwnj;گران به آنان ديکته کرده&zwnj;اند سران فتنه در صورت اجبار به پاسخ&zwnj;گويی به طفره رفتن توصيه شده&zwnj;اند.&raquo;<br /> <br /> نويسنده سرمقاله افزوده:&zwnj; &laquo;کيهان آمادگی دارد به عنوان عضوی از خيل عظيم مردم شريف و پاک&zwnj;باخته ايران اسلامی و در صورت امکان به نمايندگی دادستان در دادگاه حضور يافته و با ارائه اسناد و مدارک غيرقابل ترديد و عمدتا&zwj;ً برگرفته از خود فتنه&zwnj;گران، ابعاد خيانت و جنايات آنان و مخصوصاً ماموريت آن&zwnj;ها از سوی سرويس&zwnj;های اطلاعاتی آمريکا و انگليس و اسرائيل را در ميدان ديد افکار عمومی به چالش قانونی کشانده و اثبات کند.&raquo;<br /> <br /> <a href="http://www.kayhannews.ir/891204/2.htm#other200" target="_blank" rel="noopener"><strong>متن کامل سرمقاله</strong></a><br /> <br /> ساير مطبوعات:<br /> سرمقاله امروز روزنامه ابتکار با عنوان <a href="http://www.ebtekarnews.com/Ebtekar/News.aspx?NID=78482" target="_blank" rel="noopener"><strong>&laquo;سهم پول&zwnj; توجيبی ملت، از بودجه جيبی دولت&raquo;</strong></a><br /> سرمقاله امروز روزنامه مردم&zwnj;سالاری با عنوان <a href="http://www.mardomsalari.com/Template1/Article.aspx?AID=15427#99350" target="_blank" rel="noopener"><strong>&laquo;مصر پس از سقوط فرعون خود&raquo;</strong></a> <br /> .&raquo;</p> <p>&nbsp;</p>

پايان عصر حکومت آسان و دادگاه سران فتنه را علنی برگزار کنید از موضوع‌های سرمقاله روزنامه‌های بامداد امروز ايران است.

پايان عصر حکومت آسان
سرمقاله امروز روزنامه دنیای اقتصاد با عنوان «پايان حکومت آسان قذافی» در مورد نوع کشورداری معمر قذافی، حاکم لیبی و تحولات تازه این کشور است.

نويسنده سرمقاله ابتکار نوشته است: «معمر قذافی، حاکم ليبی از جهات گوناگون نادر است. همه کارهای او از جمله ادعاها، وضع ظاهری و گفتار و کردارش بی‌نظير است. انسان‌های عجيب و غريب در همه جای جهان يافت می‌شوند، اما در ميان آنان فقط قذافی است که با اين خصال، بر اريکه قدرت هم تکيه زده، آن هم نه روزگاری کوتاه بلکه بيش از ۴٠ ‌سال.»

در بخشی از اين سرمقاله آمده است: «سال ۱۹۶۹ ميلادی (۱۳۴۸ خورشيدی) که قذافی با کودتا عليه ادريس شاه به قدرت رسيد و نام کودتايش را انقلاب سوسياليستی گذاشت، ليبی در آغاز راه نوسازی سياسی اقتصادی بود. ٣٠ سال قبل از کودتای قذافی، جنبش اسلام‌گرای سنوسی موفق شده بود گسست‌های قبيله‌ای را در فرهنگ يک‌پارچه اسلامی مستحيل کند و اين تحول ملت ليبی را شکل داده و به راه توسعه انداخته بود. نخستين کار قذافی که در قالب برنامه خيال‌پردازانه کتاب سبز اجرا شد، انهدام همه زيرساخت‌های پيشين بود. قذافی که آسان به قدرت رسيده بود، راه آسان حکمرانی را نيز پيشه کرد و به جای بسط مناسبات نوين، قدرت خود را بر شالوده‌های قبيله‌ای استوار کرد. سازوکار اجرای اين برنامه نيز توزيع درآمدهای سرشار نفت و گاز ميان جمعيت اندک شمار ليبی با واسطه‌گری سران قبايل بود. اين شيوه ملک‌داری که ملغمه‌ای از بنيان‌های کهن و ظواهر سوسياليستی مدرن بود، حکومت قذافی را متقاعد کرد که بی‌حضور احزاب و جمعيت‌ها، رسانه‌های جمعی، نهادهای قانونی، تشکيلات مدنی، حکومت کردن آسان‌تر و بی‌دغدغه‌تر است. اما حاکم ليبی از واقعيت طبيعی ديگری که در کنار اين واقعيت خودساخته او جريان داشت، غافل ماند. در هنگامه‌ای که او نمايش شتران و خيمه‌ها را برپا می‌کرد تا بين خود و استعمار خط تمايز و غيريت بکشد، درآمدهای نفتی مردم ليبی، آنان را باسواد و به تبع آن با مفاهيم جديد آشنا می‌کرد.»

سرمقاله افزوده: «مردم ليبی که در دهه ۱۹۶۰ عمدتاً اعضای قبايل دام‌پرور و کشاورز بودند تا ميانه دهه ۱۹۹۰ به کارگران صنايع نفت و گاز تبديل شدند و اين تحول، آنان را از جماعات پراکنده صحرانشين به جمعيت‌های بزرگ شهری و عمدتاً متمرکز در طرابلس و بنغازی تبديل کرد. بر اساس آمارهای سال ۲۰۱۰، تنها ۱۷درصد از ليبيايی‌ها در بخش کشاورزی و دام‌پروری شاغلند و سهم آنان از توليد ناخالص داخلی فقط ۶/۲ درصد است؛ حال آنکه ۲۳درصد جمعيت در بخش صنعت کار می‌کنند و ۶۳درصد توليد ناخالص داخلی از اين بخش تأمين می‌شود.»

در بخش ديگری از سرمقاله می‌خوانيم: ‌«شگفت‌انگيز اينکه ليبی با وجود اينکه از توليدکنندگان بزرگ نفت و گاز در جهان است و کمتر از ۵/۶ ميليون نفر جمعيت دارد، نرخ بيکاری آن حدود ۳۰ درصد است و ۳۳درصد جمعيت زير خط فقر قرار دارند. آگاهی سياسی در کنار فقر و بيکاری که از سال ۲۰۰۴ ميلادی شتاب گرفته بود اين پرسش را پديد آورد که پول نفت و گاز ملت ليبی کجا می‌رود اما اين پرسش بروز نمی‌يافت، زيرا در غياب نهادهای مدنی متشکل‌کننده و حضور دستگاه سرکوب پرقدرت (که حتی از بمباران تظاهرات‌کنندگان ابايی ندارد) اين پرسش خفه شده بود. حوادث تونس و مصر که هر دو از همسايگان هم‌مرز ليبی هستند، مردم اين کشور را به صرافت انداخت که حقوق خود را طلب کنند. حال،‌ جنبش تغييرخواهی در ليبی جان گرفته است و حتی اگر به نتيجه نرسد، يک تأثير قطعی به جا خواهد گذاشت که همانا پايان عصر حکومت آسان توسط مرد عجيب است.»

«دادگاه سران فتنه را علنی برگزار کنید»
سرمقاله امروز روزنامه کيهان با عنوان «و حالا محاکمه» در مورد میرحسین موسوی و مهدی کروبی دو تن از رهبران مخالف دولت است.

در اين سرمقاله آمده است: «فتنه هرچه از نقطه آغاز خود فاصله می‌گرفت، به علت برخورد با بصيرت رهبر و هوشياری مردم، چهره واقعی خود را بيش‌تر نمايان می‌کرد و از سوی ديگر دشمنان بيرونی که به گواهی اسناد موجود و شواهد آشکار، مديريت فتنه را برعهده داشتند، با مشاهده حرکت هوشمندانه امام و امت، تاب مستوری از دست داده و هر روز پرده ديگری از چهره نفرت‌انگيز خود و فتنه‌گران را به ناچار فرو می‌انداختند.»

اين سرمقاله افزوده: «حالا ديگر، محاکمه سران فتنه در دادگاه افکار عمومی پايان پذيرفته است و ارتکاب ده‌ها جنايت از سوی آنان، نظير ستون پنجم دشمن بيرونی، وطن‌فروشی، مفسد فی‌الارض، قاتل مردم بی‌گناه کوچه و بازار و... در افکار عمومی مردم با اسناد و دلايل غيرقابل انکار به اثبات رسيده است و اکنون، نوبت محاکمه آنان در دستگاه قضايی کشور است.»

در بخش ديگری از سرمقاله کیهان آمده است: «علاوه بر ضرورت غيرقابل ترديد محاکمه سران فتنه، لازم است که اولاً تمامی مراحل اين محاکمه به صورت علنی انجام گرفته و بدون سانسور و به صورت زنده از سيمای جمهوری اسلامی ايران پخش شود. ثانياً بدون دغدغه وقت، تمامی موارد جرم همراه با مستندات آن در دادگاه ارائه شده و به متهمان نيز مانند معمول و به روال جاری در دستگاه قضايی کشور، وقت آزاد و فرصت فراوان داده شود تا هر چه در چنته دارند، بيرون بريزند. چرا که مطابق فرمول مشترک و ديکته‌شده جرج سوروس، جين شارپ و ريچارد رورتی، سران فتنه از تن دادن به قانون اکيداً منع شده‌اند و بر پايه دستورالعملی که طراحان کودتاهای مخملی نظير هابر ماس و تيمورتی اش در ملاقات حضوری با فتنه‌گران به آنان ديکته کرده‌اند سران فتنه در صورت اجبار به پاسخ‌گويی به طفره رفتن توصيه شده‌اند.»

نويسنده سرمقاله افزوده:‌ «کيهان آمادگی دارد به عنوان عضوی از خيل عظيم مردم شريف و پاک‌باخته ايران اسلامی و در صورت امکان به نمايندگی دادستان در دادگاه حضور يافته و با ارائه اسناد و مدارک غيرقابل ترديد و عمدتا‍ً برگرفته از خود فتنه‌گران، ابعاد خيانت و جنايات آنان و مخصوصاً ماموريت آن‌ها از سوی سرويس‌های اطلاعاتی آمريکا و انگليس و اسرائيل را در ميدان ديد افکار عمومی به چالش قانونی کشانده و اثبات کند.»

ساير مطبوعات:
سرمقاله امروز روزنامه ابتکار با عنوان «سهم پول‌ توجيبی ملت، از بودجه جيبی دولت»
سرمقاله امروز روزنامه مردم‌سالاری با عنوان «مصر پس از سقوط فرعون خود»

این مطلب را پسندیدید؟ کمک مالی شما به ما این امکان را خواهد داد که از این نوع مطالب بیشتر منتشر کنیم.

آیا مایل هستید ما را در تحقیق و نوشتن تعداد بیشتری از این‌گونه مطالب یاری کنید؟

.در حال حاضر امکان دریافت کمک مخاطبان ساکن ایران وجود ندارد

توضیح بیشتر در مورد اینکه چطور از ما حمایت کنید

نظر بدهید

در پرکردن فرم خطایی صورت گرفته

نظرها

نظری وجود ندارد.