هیاهو برای هیچ
<p>امید حبیبی نیا ـ از ماه‌ها پیش یعنی از زمان تولید اخراجی‌ها ۳، بسیاری از صاحب‌نظران با توجه به داستان فیلم حدس می‌زدند که اکران این فیلم با حساسیت‌هایی در میان مردم مواجه شود و طبعاً یکی از بدیهی‌ترین ابزارهای مقاومت مدنی یعنی «تحریم» در مورد آن اعمال گردد.</p> <!--break--> <p><br /> اما برخلاف پیش‌بینی‌ها، اخراجی‌ها ۳ در پایان نخستین هفته‌ی اکران‌اش به فروشی نزدیک به چهارصد میلیون تومان دست یافت که اگرچه با توجه به در اختیار داشتن ۲۴ سینما و بهترین گروه سینمایی پایتخت یعنی گروه سینما آزادی و همچنین دریافت درجه کیفی الف فروش چشمگیری محسوب نمی‌شود اما این بدان معناست که در هفته اول بیش از ۱۶۰ هزار نفر از ساکنان تهران به تماشای این فیلم در سالن‌های سینما نشسته‌اند.</p> <p><br /> حال باید پرسید آیا در میان این ۱۶۰ هزار نفر کسانی نبوده‌اند که از داستان فیلم و مضمون آن علیه جنبش اعتراضی و یا سابقه کارگردان و تهیه کننده ش مسعود ده‌نمکی بی‌اطلاع باشند یا حتی فراخوان تحریم از سوی برخی از گروه‌های مردم را نشنیده باشند؟</p> <p><br /> به نظر می‌رسد که با توجه به کارکرد فرهنگی- اجتماعی سینما برای طبقه‌ی متوسط که مخاطب بالفعل سینما در شهرهای بزرگ در ایران محسوب می‌شود، عوامل و متغیرهای متفاوتی سبب محدود ماندن حربه‌ی تحریم از سویی و توجه به ویژگی‌های سرگرمی و نادیده گرفتن تبلیغات سیاسی نهفته در آن شده است:</p> <p><img width="214" height="300" align="left" alt="" src="http://zamanehdev.redbee.nl/u/wp-content/uploads/habin02.jpg" /><br /> - اخراجی‌ها ۳، مانند سایر آثار ده‌نمکی خصلتی فیلمفارسی دارد، بدون در نظر گرفتن مضمون، قالب، روابط، تیپ‌ها و کنش‌ها از‌‌ همان قواعد فیلمفارسی تبعیت می‌کند یعنی سینمایی که اصولاً روایت در آن بر اساس عناصر علی و واقع‌گرایانه تعیین نمی‌شود بلکه براساس کلیشه‌سازی‌ها شکل می‌گیرد، اخراجی‌های ۳ نیز از همین کلیشه‌ها برای به تصویر کشیدن فرصت‌طلب‌ها و مظلوم‌ها (خیر و شر- سیاه و سفیدسازی ابدی) بهره می‌گیرد و در این میان متلکی هم به نامزدهای اصلاح‌طلب انتخابات گذشته می‌اندازد، هر چند که شاید به زعم خود ژستی فرا‌تر از موضوع انتخابات گرفته باشد و به موضوع قدرت و زیرساخت‌هایش اشاره کرده است که البته در اینجا قدرت یعنی نظام جمهوری اسلامی و زیرساخت‌هایش یعنی حزب‌الله یا بسیج و از اتفاق در این زمینه تشابهی مضمونی با ساخته‌های نخست مخملباف می‌یابد هر چند که مخملباف در‌‌ همان ساخته‌های نخست‌اش نیز دولتمردان جدا شده از امت حزب‌الله را ملامت می‌کرد تا در «عروسی خوبان» به شکاف رسید و داستان دیگری آغاز کرد. به هر روی مضمون، داستان خطی و تیپ‌سازی، عوام‌زدگی و استفاده از کلیشه‌های رایج در میان جوانان و قالب کمدی اجتماعی آن با وجود هپی‌اند نسبی‌اش می‌تواند برای تماشاگر واقعیت‌گریز که به چنین سینمایی عادت کرده، جذابیت داشته باشد.</p> <p><br /> - اخراجی‌ها ۳، ادامه‌ی دو فیلم ظاهراً پرفروش اخراجی‌های یک و دو با حضور برخی از مشهور‌ترین بازیگران کمدی سینما و تلویزیون جمهوری اسلامی از جمله اکبر عبدی و محمدرضا شریفی‌نیا است. دنباله‌سازی معمولاً با توجه به ساختار فیلمفارسی آن برای گروهی از مخاطبان سینما که سواد رسانه‌ای‌شان در سطح چنین فیلم‌هایی است قابل توجه است، معمولاً چنین فیلم‌هایی البته در شهرستان‌ها و به ویژه شهرستان‌های کوچک فروش بیشتری دارند.</p> <p> </p> <p>- اخراجی‌ها ۳، از رانت دولتی استفاده می‌کند نه تنها سینمای ایران اصولاً متکی بر حمایت دولتی است بلکه این فیلم به‌خصوص از رانت دولتی برای تولید و پخش بهره گرفته و در بهترین زمان، بهترین گروه سینمایی پایتخت و با پخش وسیع در شهرستان‌ها به نمایش درمی‌آید از این رو فروش هفته‌ی اول فیلم نباید تعجب‌برانگیز باشد زیرا بدیهی است که مخاطبان اولیه‌ی فیلم کسانی باشند که با آگاهی از مضمون سیاسی آن به دیدن آن رفته باشند، معمولاً مخاطبان اولیه می‌توانند مخاطبان ثانویه را به سینما بکشانند و بسیاری از تماشاگران بالقوه‌ی سینما به این دلیل به سینما می‌روند که دیگران (همکلاسی‌ها، همکاران، اعضای خانواده و...) به دیدن فیلم مورد نظر رفته و آن‌ها می‌خواهند ببینند این چه فیلمی است، اما در مورد اخراجی‌ها اگر فرض کنید مخاطبان اولیه فیلم اقشار طرفدار حکومت هستند در این صورت بعید به نظر می‌رسد که آن‌ها بتوانند چه به لحاظ مخاطب‌شناسی و چه به لحاظ کمیت، موجی از مخاطبان ثانویه ایجاد کنند، در اینجاست که بار دیگر رانت دولتی به کمک تهیه‌کننده خواهد آمد و فیلم را با خرید حق پخش خانگی و تلویزیونی نجات می‌دهد.</p> <p><img width="250" height="144" align="left" alt="" src="http://zamanehdev.redbee.nl/u/wp-content/uploads/habin03.jpg" /><br /> - اخراجی‌ها ۳، مبین سینمای بدنه‌ی جمهوری اسلامی است از همین‌رو از‌‌ همان نظام حمایتی استفاده می‌کند که معمولاً این سینما با اتکا به حمایت علنی و غیرعلنی از آن بهره‌مند است، دریافت درجه‌ی کیفی الف برای فیلمی به لحاظ سینمایی بی‌ارزش نشانگر متکی بودن به حمایت این نظام است.</p> <p><br /> - اخراجی‌ها ۳، بر مبنای رابطه مستقیم با قدرت زمینه‌ی پدیداری می‌یابد دقیقاً مانند زمینه‌ی پدیداری ژانری چون سینمای جنگ که ماهیتاً براساس حمایت دستگاه‌های دولتی و حکومتی در قالب سازمان‌ها و شرکت‌های دولتی به‌وجود آمد و با وجود آنکه در برخی موارد تلاش شد تا چنین جلوه داده شود که برخی آثار این سینما متفاوت از ماهیت کاملاً دولتی آن است اما جز در مواردی بسیار نادر که متناسب با وضعیت سوپاپ اطمینان و اوضاع و احوال جامعه برخی آثار کمی متفاوت به نظر می‌رسند در مابقی موارد محصولاتش همچون کارخانه در یک قالب و شکل به مخاطب عرضه می‌شد، اخراجی‌ها ۳ نیز محصول چنین رابطه‌ی مستقیمی با قدرت است، هر چه باشد تهیه کننده‌اش خود بخشی از پیاده‌نظام تثبیت همین قدرت در میدانگاه‌هایی چون کوی دانشگاه و... بوده است!</p> <p><br /> - اخراجی‌ها ۳، به عنوان فیلمی که دارای مضمون و کلیشه‌های مورد تأئید نهادهای فرهنگی حکومت است، توسط این نهاد‌ها نیز پشتیبانی می‌شود و علاوه بر معاونت سینمایی و سایر ارکان سینمای جمهوری اسلامی توسط صدا و سیما نیز مورد حمایت قرار گرفته و هم با پخش خانگی و هم پخش تلویزیونی فروش فیلم تضمین شده و راه را برای استمرار تولیدات همسو با نظام ارزشی و تبلیغات سیاسی مورد نیاز حکومت هموار می‌سازد.</p> <p><br /> به علاوه با توجه به آنکه جنبش اعتراضی در ایران همچنان در مرحله‌ی اوج و فرودهای موسمی است و جریان‌های وابسته به ساختار قدرت موفق شده‌اند تا بدنه‌ی اصلی آن را که بردوش طبقه‌ی متوسط شهری قرار دارد به نمایش‌های اعتراضی کم‌دامنه و موسمی (سه‌شنبه‌های اعتراضی، مناسبت‌های تقویمی و...) محدود ساخته و از آن نه برای عقب راندن تمامیت ماشین سرکوب حکومتی بلکه برای چانه‌زنی در «بازی بزرگان» بهره گیرند، تحریم‌های ماه‌های نخست پس از نمایش انتخابات سال ۱۳۸۸ که موجب شد تا بسیاری از آگهی‌دهندگان صدا و سیما یا حتی برخی از شرکت‌های خارجی که به فروش دستگاه‌های شنود به دولت متهم شده بودند عملاً قدرت تحریم عمومی مردم را تجربه کنند؛ اما به نظر می‌رسد که به دلایل مختلف سیاسی از جمله کم‌تحرکی جریان‌های آلترناتیو داخلی، تحریم در زمینه‌ی سینما حداقل در هفته‌ی نخست تعطیلات نوروزی تأثیر و قدرت خود را نشان نداده است. (۱)</p> <p><img width="250" height="172" align="left" alt="" src="http://zamanehdev.redbee.nl/u/wp-content/uploads/habin04.jpg" /><br /> با آنکه برخی از فراخوان‌دهندگان تحریم که به نوعی به جنگ قدرت جناح‌ها دل بسته‌اند، جایگزینی نیز برای تحریم پیشنهاد داده‌اند اما همچنان به‌نظر می‌رسد که این نوع جایگزینی به‌طور ناخواسته‌‌ همان پیام نامطلوب را به مخاطب فرضی می‌رساند که این فقط یک بازی است، یعنی با تحریم یک فیلم (اخراجی‌ها ۳) با پخش‌کنندگی فیلمیران به فروش فیلم دیگری (جدایی نادر از سیمین) که توسط همین شرکت پخش می‌شود، کمک کنند.</p> <p><br /> به‌علاوه بدنه سینمای هدایتی- حمایتی ایران یک بدنه‌ی کاملاً دولتی است یعنی با درخواست مردم به رفتن به سینما در واقع به بقای این‌ شبه‌رسانه که بازنمایی واقعیت موجود در جامعه در آن به چشم نمی‌آید یاری رسانده شده است، هرچند که فیلم پیشنهادی فیلمی است که با سطح تولیدات عامه‌پسند سینمای ایران فاصله دارد اما نباید فراموش کنیم که همین فیلم نیز در چارچوب‌های نظام سانسور در جمهوری اسلامی تولید و مجوز نمایش گرفته است.</p> <p><br /> به علاوه همزمان هم از جشنواره فیلم فجر که امسال در هیئت داوران آن افرادی چون «دکتر عباسی» نیز حضور داشتند و هم از جشنواره برلین جوایز بسیاری را نصیب خود ساخته است. (۲)</p> <p><br /> واقعیت این است که بدنه‌ی عمومی سینمای ایران، بدنه‌ای مبتنی بر خصائص عوام‌گرایی، ابتذال، واقعیت‌گریزی و به شدت محافظه‌کار و سانسورزده است، از همین‌روست که وجود برخی فیلم‌ها چون «سگ‌کشی» یا «باشو، غریبه کوچک» و برخی کارگردان‌ها نظیر بهرام بیضایی در آن پدیده‌ای نادر و خارج از عرف به‌شمار می‌رود.</p> <p><br /> اما در اینجا آنچه اهمیت دارد آن است که تحریم یک فیلم سینمایی توسط تماشاگران بالفعل سینمای ایران در عمل کند‌تر از حد مورد انتظار پیش می‌رود، حتی با فرض اینکه تمام این ۱۶۰ هزار تماشاگر هفته‌ی اول از وابستگان به نهادهای دولتی بوده و لاجرم موافق پیام‌های سیاسی فیلم هستند باز هم با توجه به ماهیت مخاطب‌شناسی سینمای ایران می‌توان گفت که اگر تحریم در هفته‌های دوم و سوم اثر خود را نشان ندهد می‌تواند حداقل در این زمینه با دامنه‌ی محدود ارزیابی شود زیرا معمولاً میزان استقبال در هفته‌ی نخست و سپس هفته‌ی دوم تعطیلات نوروزی است که به عنوان ملاک فروش یک فیلم در نظر گرفته می‌شود. (۳)</p> <p><img width="250" height="174" align="left" alt="" src="http://zamanehdev.redbee.nl/u/wp-content/uploads/habin05.jpg" /><br /> تحریم کالاهای فرهنگی و محصولات رسانه‌ای یکی از مهم‌ترین جنبه‌های مقاومت مدنی محسوب می‌شود از همین‌رو باید سازوکار‌ها، جایگزین‌ها و تأثیرات آن را به دقت مورد نظر قرار داد تا دریابیم در کوتاه‌مدت در این رویارویی که ابعاد مختلفی یافته است چگونه جامعه موفق می‌شود تا در برابر تلاش حکومت برای سلطه‌جویی بر گرایش خارج از مرکز بخش‌های پیشرو‌تر جامعه، از خود خلاقیت و همبستگی نشان داده و در ‌‌نهایت راه برای استمرار مقاومت در اشکال مختلف‌اش را باز نگه دارد.</p> <p> </p> <p><strong>پانویس‌ها:</strong></p> <p><br /> ۱- سینمای ایران اصولاً در سال‌های گذشته با خارج شدن سکان از دست فارابی و نوع سینمای گلخانه‌ای بیشتر از قبل شمایلی گیشه‌ای یافته و بدنه‌ی سینمای ایران متکی بر فیلم‌های عامه‌پسند و در اغلب مواقع مبتذل و بی‌ارزشی است که هیچ ربطی به واقعیت‌های اجتماعی ندارند، این امر از سویی به سیاست‌های رسانه‌ای کارگزارن سینما در جمهوری اسلامی بازمی‌گردد و از سوی دیگر به مخاطب بالفعل این سینما که در اغلب مواقع برای تفریح و خوشگذرانی به سینما می‌رود.</p> <p><br /> نگاهی به فیلم‌های پرفروش سال گذشته سینمای ایران اما نشانگر آن است که تنها هفت میلیون نفر از جمعیت پنجاه میلیون نفری مخاطب بالقوه سینمای ایران در سال گذشته به سینما رفته‌اند. <br /> ۲- جدایی سیمین از نادر در جشنواره فیلم فجر نامزد سیزده جایزه بود که به پنج جایزه و دو دیپلم افتخار دست یافت و همزمان از جشنواره فیلم برلین نیز سه جایزه اصلی بهترین فیلم، بهترین بازیگر زن و بهترین بازیگر مرد را دریافت کرد.</p> <p><br /> ۳- متوسط فروش هر فیلم در طی چند سال گذشته در سینمای ایران حدود ۲۲۰ میلیون تومان بوده است که با توجه به متوسط هزینه تولید ۲۰۰ میلیون تومانی، اغلب فیلم‌های سینمای ایران از طریق حق پخش خانگی و تلویزیونی هزینه‌های خود را جبران می‌کنند، متوسط کل فروش اکران نوروزی نیز معمولاً در تهران حدود ۳۰۰ میلیون تومان بوده است.</p>
امید حبیبی نیا ـ از ماهها پیش یعنی از زمان تولید اخراجیها ۳، بسیاری از صاحبنظران با توجه به داستان فیلم حدس میزدند که اکران این فیلم با حساسیتهایی در میان مردم مواجه شود و طبعاً یکی از بدیهیترین ابزارهای مقاومت مدنی یعنی «تحریم» در مورد آن اعمال گردد.
اما برخلاف پیشبینیها، اخراجیها ۳ در پایان نخستین هفتهی اکراناش به فروشی نزدیک به چهارصد میلیون تومان دست یافت که اگرچه با توجه به در اختیار داشتن ۲۴ سینما و بهترین گروه سینمایی پایتخت یعنی گروه سینما آزادی و همچنین دریافت درجه کیفی الف فروش چشمگیری محسوب نمیشود اما این بدان معناست که در هفته اول بیش از ۱۶۰ هزار نفر از ساکنان تهران به تماشای این فیلم در سالنهای سینما نشستهاند.
حال باید پرسید آیا در میان این ۱۶۰ هزار نفر کسانی نبودهاند که از داستان فیلم و مضمون آن علیه جنبش اعتراضی و یا سابقه کارگردان و تهیه کننده ش مسعود دهنمکی بیاطلاع باشند یا حتی فراخوان تحریم از سوی برخی از گروههای مردم را نشنیده باشند؟
به نظر میرسد که با توجه به کارکرد فرهنگی- اجتماعی سینما برای طبقهی متوسط که مخاطب بالفعل سینما در شهرهای بزرگ در ایران محسوب میشود، عوامل و متغیرهای متفاوتی سبب محدود ماندن حربهی تحریم از سویی و توجه به ویژگیهای سرگرمی و نادیده گرفتن تبلیغات سیاسی نهفته در آن شده است:
- اخراجیها ۳، مانند سایر آثار دهنمکی خصلتی فیلمفارسی دارد، بدون در نظر گرفتن مضمون، قالب، روابط، تیپها و کنشها از همان قواعد فیلمفارسی تبعیت میکند یعنی سینمایی که اصولاً روایت در آن بر اساس عناصر علی و واقعگرایانه تعیین نمیشود بلکه براساس کلیشهسازیها شکل میگیرد، اخراجیهای ۳ نیز از همین کلیشهها برای به تصویر کشیدن فرصتطلبها و مظلومها (خیر و شر- سیاه و سفیدسازی ابدی) بهره میگیرد و در این میان متلکی هم به نامزدهای اصلاحطلب انتخابات گذشته میاندازد، هر چند که شاید به زعم خود ژستی فراتر از موضوع انتخابات گرفته باشد و به موضوع قدرت و زیرساختهایش اشاره کرده است که البته در اینجا قدرت یعنی نظام جمهوری اسلامی و زیرساختهایش یعنی حزبالله یا بسیج و از اتفاق در این زمینه تشابهی مضمونی با ساختههای نخست مخملباف مییابد هر چند که مخملباف در همان ساختههای نخستاش نیز دولتمردان جدا شده از امت حزبالله را ملامت میکرد تا در «عروسی خوبان» به شکاف رسید و داستان دیگری آغاز کرد. به هر روی مضمون، داستان خطی و تیپسازی، عوامزدگی و استفاده از کلیشههای رایج در میان جوانان و قالب کمدی اجتماعی آن با وجود هپیاند نسبیاش میتواند برای تماشاگر واقعیتگریز که به چنین سینمایی عادت کرده، جذابیت داشته باشد.
- اخراجیها ۳، ادامهی دو فیلم ظاهراً پرفروش اخراجیهای یک و دو با حضور برخی از مشهورترین بازیگران کمدی سینما و تلویزیون جمهوری اسلامی از جمله اکبر عبدی و محمدرضا شریفینیا است. دنبالهسازی معمولاً با توجه به ساختار فیلمفارسی آن برای گروهی از مخاطبان سینما که سواد رسانهایشان در سطح چنین فیلمهایی است قابل توجه است، معمولاً چنین فیلمهایی البته در شهرستانها و به ویژه شهرستانهای کوچک فروش بیشتری دارند.
- اخراجیها ۳، از رانت دولتی استفاده میکند نه تنها سینمای ایران اصولاً متکی بر حمایت دولتی است بلکه این فیلم بهخصوص از رانت دولتی برای تولید و پخش بهره گرفته و در بهترین زمان، بهترین گروه سینمایی پایتخت و با پخش وسیع در شهرستانها به نمایش درمیآید از این رو فروش هفتهی اول فیلم نباید تعجببرانگیز باشد زیرا بدیهی است که مخاطبان اولیهی فیلم کسانی باشند که با آگاهی از مضمون سیاسی آن به دیدن آن رفته باشند، معمولاً مخاطبان اولیه میتوانند مخاطبان ثانویه را به سینما بکشانند و بسیاری از تماشاگران بالقوهی سینما به این دلیل به سینما میروند که دیگران (همکلاسیها، همکاران، اعضای خانواده و...) به دیدن فیلم مورد نظر رفته و آنها میخواهند ببینند این چه فیلمی است، اما در مورد اخراجیها اگر فرض کنید مخاطبان اولیه فیلم اقشار طرفدار حکومت هستند در این صورت بعید به نظر میرسد که آنها بتوانند چه به لحاظ مخاطبشناسی و چه به لحاظ کمیت، موجی از مخاطبان ثانویه ایجاد کنند، در اینجاست که بار دیگر رانت دولتی به کمک تهیهکننده خواهد آمد و فیلم را با خرید حق پخش خانگی و تلویزیونی نجات میدهد.
- اخراجیها ۳، مبین سینمای بدنهی جمهوری اسلامی است از همینرو از همان نظام حمایتی استفاده میکند که معمولاً این سینما با اتکا به حمایت علنی و غیرعلنی از آن بهرهمند است، دریافت درجهی کیفی الف برای فیلمی به لحاظ سینمایی بیارزش نشانگر متکی بودن به حمایت این نظام است.
- اخراجیها ۳، بر مبنای رابطه مستقیم با قدرت زمینهی پدیداری مییابد دقیقاً مانند زمینهی پدیداری ژانری چون سینمای جنگ که ماهیتاً براساس حمایت دستگاههای دولتی و حکومتی در قالب سازمانها و شرکتهای دولتی بهوجود آمد و با وجود آنکه در برخی موارد تلاش شد تا چنین جلوه داده شود که برخی آثار این سینما متفاوت از ماهیت کاملاً دولتی آن است اما جز در مواردی بسیار نادر که متناسب با وضعیت سوپاپ اطمینان و اوضاع و احوال جامعه برخی آثار کمی متفاوت به نظر میرسند در مابقی موارد محصولاتش همچون کارخانه در یک قالب و شکل به مخاطب عرضه میشد، اخراجیها ۳ نیز محصول چنین رابطهی مستقیمی با قدرت است، هر چه باشد تهیه کنندهاش خود بخشی از پیادهنظام تثبیت همین قدرت در میدانگاههایی چون کوی دانشگاه و... بوده است!
- اخراجیها ۳، به عنوان فیلمی که دارای مضمون و کلیشههای مورد تأئید نهادهای فرهنگی حکومت است، توسط این نهادها نیز پشتیبانی میشود و علاوه بر معاونت سینمایی و سایر ارکان سینمای جمهوری اسلامی توسط صدا و سیما نیز مورد حمایت قرار گرفته و هم با پخش خانگی و هم پخش تلویزیونی فروش فیلم تضمین شده و راه را برای استمرار تولیدات همسو با نظام ارزشی و تبلیغات سیاسی مورد نیاز حکومت هموار میسازد.
به علاوه با توجه به آنکه جنبش اعتراضی در ایران همچنان در مرحلهی اوج و فرودهای موسمی است و جریانهای وابسته به ساختار قدرت موفق شدهاند تا بدنهی اصلی آن را که بردوش طبقهی متوسط شهری قرار دارد به نمایشهای اعتراضی کمدامنه و موسمی (سهشنبههای اعتراضی، مناسبتهای تقویمی و...) محدود ساخته و از آن نه برای عقب راندن تمامیت ماشین سرکوب حکومتی بلکه برای چانهزنی در «بازی بزرگان» بهره گیرند، تحریمهای ماههای نخست پس از نمایش انتخابات سال ۱۳۸۸ که موجب شد تا بسیاری از آگهیدهندگان صدا و سیما یا حتی برخی از شرکتهای خارجی که به فروش دستگاههای شنود به دولت متهم شده بودند عملاً قدرت تحریم عمومی مردم را تجربه کنند؛ اما به نظر میرسد که به دلایل مختلف سیاسی از جمله کمتحرکی جریانهای آلترناتیو داخلی، تحریم در زمینهی سینما حداقل در هفتهی نخست تعطیلات نوروزی تأثیر و قدرت خود را نشان نداده است. (۱)
با آنکه برخی از فراخواندهندگان تحریم که به نوعی به جنگ قدرت جناحها دل بستهاند، جایگزینی نیز برای تحریم پیشنهاد دادهاند اما همچنان بهنظر میرسد که این نوع جایگزینی بهطور ناخواسته همان پیام نامطلوب را به مخاطب فرضی میرساند که این فقط یک بازی است، یعنی با تحریم یک فیلم (اخراجیها ۳) با پخشکنندگی فیلمیران به فروش فیلم دیگری (جدایی نادر از سیمین) که توسط همین شرکت پخش میشود، کمک کنند.
بهعلاوه بدنه سینمای هدایتی- حمایتی ایران یک بدنهی کاملاً دولتی است یعنی با درخواست مردم به رفتن به سینما در واقع به بقای این شبهرسانه که بازنمایی واقعیت موجود در جامعه در آن به چشم نمیآید یاری رسانده شده است، هرچند که فیلم پیشنهادی فیلمی است که با سطح تولیدات عامهپسند سینمای ایران فاصله دارد اما نباید فراموش کنیم که همین فیلم نیز در چارچوبهای نظام سانسور در جمهوری اسلامی تولید و مجوز نمایش گرفته است.
به علاوه همزمان هم از جشنواره فیلم فجر که امسال در هیئت داوران آن افرادی چون «دکتر عباسی» نیز حضور داشتند و هم از جشنواره برلین جوایز بسیاری را نصیب خود ساخته است. (۲)
واقعیت این است که بدنهی عمومی سینمای ایران، بدنهای مبتنی بر خصائص عوامگرایی، ابتذال، واقعیتگریزی و به شدت محافظهکار و سانسورزده است، از همینروست که وجود برخی فیلمها چون «سگکشی» یا «باشو، غریبه کوچک» و برخی کارگردانها نظیر بهرام بیضایی در آن پدیدهای نادر و خارج از عرف بهشمار میرود.
اما در اینجا آنچه اهمیت دارد آن است که تحریم یک فیلم سینمایی توسط تماشاگران بالفعل سینمای ایران در عمل کندتر از حد مورد انتظار پیش میرود، حتی با فرض اینکه تمام این ۱۶۰ هزار تماشاگر هفتهی اول از وابستگان به نهادهای دولتی بوده و لاجرم موافق پیامهای سیاسی فیلم هستند باز هم با توجه به ماهیت مخاطبشناسی سینمای ایران میتوان گفت که اگر تحریم در هفتههای دوم و سوم اثر خود را نشان ندهد میتواند حداقل در این زمینه با دامنهی محدود ارزیابی شود زیرا معمولاً میزان استقبال در هفتهی نخست و سپس هفتهی دوم تعطیلات نوروزی است که به عنوان ملاک فروش یک فیلم در نظر گرفته میشود. (۳)
تحریم کالاهای فرهنگی و محصولات رسانهای یکی از مهمترین جنبههای مقاومت مدنی محسوب میشود از همینرو باید سازوکارها، جایگزینها و تأثیرات آن را به دقت مورد نظر قرار داد تا دریابیم در کوتاهمدت در این رویارویی که ابعاد مختلفی یافته است چگونه جامعه موفق میشود تا در برابر تلاش حکومت برای سلطهجویی بر گرایش خارج از مرکز بخشهای پیشروتر جامعه، از خود خلاقیت و همبستگی نشان داده و در نهایت راه برای استمرار مقاومت در اشکال مختلفاش را باز نگه دارد.
پانویسها:
۱- سینمای ایران اصولاً در سالهای گذشته با خارج شدن سکان از دست فارابی و نوع سینمای گلخانهای بیشتر از قبل شمایلی گیشهای یافته و بدنهی سینمای ایران متکی بر فیلمهای عامهپسند و در اغلب مواقع مبتذل و بیارزشی است که هیچ ربطی به واقعیتهای اجتماعی ندارند، این امر از سویی به سیاستهای رسانهای کارگزارن سینما در جمهوری اسلامی بازمیگردد و از سوی دیگر به مخاطب بالفعل این سینما که در اغلب مواقع برای تفریح و خوشگذرانی به سینما میرود.
نگاهی به فیلمهای پرفروش سال گذشته سینمای ایران اما نشانگر آن است که تنها هفت میلیون نفر از جمعیت پنجاه میلیون نفری مخاطب بالقوه سینمای ایران در سال گذشته به سینما رفتهاند.
۲- جدایی سیمین از نادر در جشنواره فیلم فجر نامزد سیزده جایزه بود که به پنج جایزه و دو دیپلم افتخار دست یافت و همزمان از جشنواره فیلم برلین نیز سه جایزه اصلی بهترین فیلم، بهترین بازیگر زن و بهترین بازیگر مرد را دریافت کرد.
۳- متوسط فروش هر فیلم در طی چند سال گذشته در سینمای ایران حدود ۲۲۰ میلیون تومان بوده است که با توجه به متوسط هزینه تولید ۲۰۰ میلیون تومانی، اغلب فیلمهای سینمای ایران از طریق حق پخش خانگی و تلویزیونی هزینههای خود را جبران میکنند، متوسط کل فروش اکران نوروزی نیز معمولاً در تهران حدود ۳۰۰ میلیون تومان بوده است.
نظرها
محمد تاج احمدی
<p>خیلی قضیه را جدی گرفتید...</p>